قایدی؛ نقطه روشن شب تاریک تیم ملی
ستاره تکنیکی تیم ملی یک بار دیگر مهارت خود در استفاده از نیمفضاها را به رخ کشید.
به گزارش منیبان، تیم ملی ایران درحالی دومین بازی خود در جام ملتهای آسیا را با برتری یک گله مقابل هنگکنگ به پایان رساند که شکل بازی تیم و اختلاف شکننده برابر رقیب نهچندان مطرح با انتقاداتی همراه بود.با این حال تیم ملی روی نبوغ مهدی قایدی در موقعیتی مشابه یکی از گلهای به ثمر رسیده در بازی برابر فلسطین به گل رسید تا با همین یک گل سه امتیاز مسابقه را کسب کرده و صعود خود به دور بعد را قطعی کند.نکته جالب توجه در خصوص این گل اما تماشای تکراریترین مدل از بازی مهدی قایدی در زمین فوتبال بود. جایی که او توپ را در نیمفضا یا همان عبارت مصطلح «هافاسپیس» بگیرد و با حرکت در امتداد قُطر محوطه جریمه، دروازه حریفان را با شوتهای خود تهدید کند.
اگر زمین بازی را به لحاظ عمودی به مرکز و کانالهای کناری (گوشه، وینگ یا فلنک) تقسیم کنیم، فضای میانی بهوجود آمده در این بین به تعبیر آلمانی Halbraum و برگردان انگلیسی آن HALFSPACE یا نیمفضا خواهد بود. کانالی که بیشترین تحرک فوتبال روز دنیا و موقعیتهای خلقشده توسط تیمهای مطرح جهان را میزبانی میکند.سبک بازی تیم ملی ایران نیز بیشتر از آنکه برخاسته از تفکرات نهادینهشده از سوی کادر فنی باشد، سیستمی تاثیرگرفته از توانایی بازیکنان است و در تیم ملی شاهد نوعی از تطبیقپذیری تاکتیکی تیم از مهارتهای فردی هستیم تا برعکس.اینجاست که ستارهای چون مهدی قایدی با توانایی تکنیکی منحصربهفرد خود در سطح آسیا راه ورود به ترکیب تیم را پیدا میکند و با نبوغ بالای خود در جایگیری در این نیمفضاها و تبحر چشمگیر در ضربهزدن به توپ هنگام پیشروی و مواجهه با بازیکنان حریف، تاثیر خود در نتیجه را به جا میگذارد.نکتهای که البته توجه گزارشگر انگلیسی زبان بازی شب گذشته تیم ملی برابر هنگکنگ را هم به خود جلب کرد و او نیز با اشاره به مهارت قایدی در استفاده از این فضا، به تکراری بودن سناریو این گل با گل ایران برابر فلسطین اشاره کرد.
البته که فوتبالدوستان ایران صحنههای بسیار بیشتری از آنچه که قایدی در دو بازی اخیر تیم ملی ارائه کرده، از او بهخاطر دارند. وینگری که توپ به پایش چسبیده و البته یک مهارت خاص دیگر در ضربه به توپ، او را از بسیاری از بازیکنان همپستی، متمایز کرده است.قایدی برخلاف بسیاری، به دورخیز زیادی برای شوت زدن یا عقب بردن چندان پا برای ضربدادن به شوت نیاز ندارد و با توجه به پای کوتاهتر در مقایسه به سایرین، زمان بین به عقب کشیدن پا تا دریافت قدرت لازم برای شوتزنی از فیلههای کمر و زدن شوت در او، بسیار کمتر از بازیکنان مشابه است.همین اتفاق هم باعث شده در بسیاری از نمونه گلهایی که این بازیکن در چنین موقعیتهایی به ثمر میرساند، اغلب مدافع در انتظار یک ضربه به توپ معمولی و ادامه پیشروی رو به جلو از سوی قایدی باشد اما این بازیکن درست در بین یکی از همین لمس توپهای معمولی شوت خود را میزند.البته تعبیر درستتر از چنین شوتهایی را یوهان کرایف فقید ارائه کرده بود؛ جایی که این سرمربی مولف دنیای فوتبال تاکید زیادی داشت که در محوطه جریمه بازیکنان نیازی به زدن «شوت» ندارند و تنها کافی است توپ را به تور دروازه، «پاس» بدهند.