بلند حرف زدن در کافه باعث قتل شد +جزئیات ماجرا

به گزارش منیبان،  یک ماه قبل در یکی از خیابان‌های پایتخت درگیری مرگبار اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که جوانی به نام سهیل به همراه دختر موردعلاقه‌اش به کافه‌ای در غرب پایتخت رفته بودند. در آنجا دو پسر جوان حضور داشتند که به سهیل و دختر موردعلاقه‌اش اعتراض کردند که چرا با صدای بلند صحبت می‌کنند. همین موضوع باعث شد تا درگیری هولناکی بین آن‌ها شکل بگیرد. هر دو طرف به جان یکدیگر افتادند و در این بین سهیل که به شدت عصبانی شده بود به مغازه جگرکی برادرش که در همان حوالی بود رفت. او از آنجا یک چاقو و انبر ذغال برداشت و به سمت کافه برگشت. دو پسر جوان هنوز آنجا بودند که سهیل با ضربات چاقو، جان یکی از آن‌ها گرفت و از محل گریخت.

کلاه گشاد قاچاقچی انسان بر سر قاتل فراری

 در جریان این درگیری، پسر جوان که به شدت مجروح شده بود، در بیمارستان جان باخت و سیهل به اتهام قتل تحت تعقیب قرار گرفت. او، اما تصمیم گرفت بود هر طوری شده از کشور فرار کند. به همین دلیل از طریق پرس و جو از دوستانش، با دو قاچاقچی انسان آشنا شد که قرار بود وی را به پاکستان انتقال بدهند. به همین دلیل مقداری پول به حساب آن‌ها واریز کرد و راهی روستایی در شرق کشور شد. در آنجا مابقی پول را هم به دست قاچاقچیان رساند به گمان اینکه قرار است شبانه از مرز عبور کند، اما خبر نداشت که به دام دو کلاهبردار گرفتار شده است.

بازداشت

سهیل هرچه منتظر ماند خبری از قاچاقچیان نشد؛ حتی جواب تماس‌های او را هم نمی‌دادند. او وقتی دید سرش کلاه رفته و همه سرمایه اش را از دست داده است، به تهران برگشت. او تصمیم گرفت برای مدتی در خانه یکی از اقوام خود واقع در پردیس بماند تا بتواند پول قرض کند و هر طور شده قاچاقی از کشور خارج شود، اما پلیس مخفیگاه وی را شناسایی کرد و سهیل در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد.

او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: خیلی پشیمانم از اینکه نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم. در آن لحظه خیلی عصبانی شدم، چون مقتول و دوستش، مقابل دختر موردعلاقه ام مرا تحقیر کردند. پس از قتل هم تصمیم گرفتم هر طور شده از کشور خارج شوم، چون از زندان و مجازات قصاص وحشت دارم، اما در نهایت شناسایی و دستگیر شدم.

متهم به قتل به دستور قاضی محسن اختیاری بازپرس دادسرای جنایی تهران در اختیار ماموران اداره دهم آگاهی قرار گرفته است.