چند شی به بدن اسماعیل هنیه اصابت کرده بود؟

نماینده جنبش حماس در تهران به بیان جزئیاتی از نحوه شهادت اسماعیل هنیه در تهران پرداخته است.

چند شی به بدن اسماعیل هنیه اصابت کرده بود؟
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان، خالد قدومی، نماینده جنبش حماس در تهران، در گفتگویی، به بیان جزئیاتی از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در تهران توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل پرداخته است.

جناب قدومی از مهم‌ترین موضوعاتی که در روزهای گذشته به کرات از طریق رسانه‌های مختلف مطرح شد جزئیات تروری بود که در تهران اتفاق افتاد. مخاطبان همچنان به نوعی دچار ابهام هستند که واقعاً آن شب چه اتفاقی افتاد؟ جزئیاتی را در این مورد برای مخاطبان ما بفرمائید.

جزئیات شامل مشاهدات شخصی بنده و گزارش رسمی از طرف سپاه است. این ترور ناجوانمردانه با موشک کوتاه برد و سر انفجاری ۷ کیلوگرمی اتفاق افتاده است. آن شب داخل اتاق رفتم و پیکر شهید هنیه را دیدم، در آنجا براساس مشاهدات عینی مشخص بود که دیوارهای این اتاق به سمت داخل منهدم شده است.

یعنی ضربه از بیرون به داخل اصابت کرده بود؟

بله، اما آیا راکت بوده یا چیز دیگری؛ این با استفاده از دوربین‌های ویژه و نظر متخصصین و گزارش‌های رسمی مشخص می‌شود. بر اساس مشاهدات بنده بین گزارش‌هایی که دیدم، شنیدم و خواندم گزارش‌های سپاه منطقی‌تر بود. وسیم ابوشعبان در اتاق دیگری بود. به محض اینکه پنجره‌ها شکسته و دیوارها آوار شد، پیکرش روی آوار قرار گرفته بود. البته قرار است بعد از تحقیقات توسط کمیته‌های مشترک جمهوری اسلامی ایران و مقاومت جزئیات این رخداد به مردم توضیح داده شود.

علامت سوال دیگری که هست این است که شما جزو اولین نفرهایی بودید که وارد اتاق شهید هنیه شده و پیکر شهید را مشاهده کردید؛ لحظه‌ای که وارد شدید پیکر شهید به گونه‌ای بود که بشود گفت انفجار بزرگ بوده؟ یعنی ضربه به پیکر شهید گسترده بود؟

در مورد این جزئیات و تفصیل اینکه پیکر آقای هنیه چه طور بوده مناسب نیست خیلی صحبت کنم. یک جای بدن حاج آقا هدف قرار داده شده بود.

یعنی یک شیء به پیکر حاج آقا اصابت کرده بود؟

بله. یک شیء به بدن حاج آقا اصابت کرده بود. فکر کنم اصابت مستقیم بود.

در آن ساختمان فقط اتاق اسماعیل هنیه آسیب دیده بود؟

نه. چیزی که پرتاب شده بود اثرش از بالا به پایین بود. من طبقه دوم بودم. سرویس بهداشتی واحدی که من داخلش بودم هم خراب شد. اگر انفجار می‌بود از پایین به سمت بالا می‌رفت اما از بالا به پایین آمد.

سرویس بهداشتی طبقه‌ای که شما در آن مستقر بودید، تخریب شد؟

بله. سرویس بهداشتی طبقه دوم که در آن مستقر بودم، تخریب شد. اتاق‌هایی که کنار اتاق شهید هنیه هم بود، تخریب شد.

*محافظ ایشان همراهشان بودند؟

بله. همراه ایشان بود. داستان وسیم ابوشعبان چیز دیگری است. اصلاً نوبت ایشان نبود که از قطر بیاید؛ کسی که باید می‌آمد مریض شد و آقای وسیم همراه هنیه به تهران آمد. وسیم ابوشعبان اهل قرآن و ذکر و تسبیح بود.

وسیم در ساختمان منتظر بود. من هم منتظر بودم تا شهید هنیه از مراسم ضیافت شام ریاست جمهوری بیایند. دیر شده و بچه‌های حراست خسته شده بودند. به وسیم گفتند: چند ساعت به صبح مانده است. شما می‌توانی بمانی؟، وسیم هم گفته: لبیک. می مانم. در واقع قسمتش چنین بود که بیاید، بماند و شهید بشود.

ما این را در زمان جنگ تحمیلی خودمان دیده ایم. کسانی که نباید جایی می‌بودند در آن لحظه آن‌جا قرار می‌گرفتند و شهید می‌شدند. انگار یک چیزی مقدر شده است.

هنیه در آخرین دیدارش با مقام معظم رهبری درباره شهدا صحبت می‌کند. آخرین جمله‌ای که هنیه به حضرت آقا گفت شعر عربی اذا غاب سید قام سید آخر بود. بعدش هم از آقا خداحافظی کرد.

رهبران می‌روند و آن یکی می‌آید. اول مارس ۲۰۰۴ میلادی شیخ احمد یاسین شهید شد و بعد از یک ماه عبدالعزیز رنتیسی نیز به شهادت رسید.

حاج اسماعیل هنیه در آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء که خبر حمله به ضاحیه بیروت و فواد شکر آمد با دوستانش درباره شهادت صحبت کرد. هنیه آن شب گفت: " آرزوی مجاهد چه باید باشد؟ یا پیروز می‌شود یا شهید می‌شود" خود حاج هنیه می‌گوید: " خدا کند من هم شهید بشوم." بعد از یک ساعت به آرزویش می‌رسد.

منبع: مهر


ت ت
کدخبر: 229925 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین