حقایق ناگفته از حادثه آتش سوزی پالایشگاه تهران/ کارشناسان چه میگویند؟
جمعی از کارشناسان HSE (بهداشت، ایمنی و محیط زیست)، پیرامون ابعاد حادثه پالایشگاه تهران به گفت و گو پرداختند.
به گزارش منیبان، آتش سوزی پالایشگاه تهران خوشبختانه با وجود حجم بالای آتش، بدون تلفات جانی پایان یافت، اما بررسی دلایل وقوع این حادثه برای پیشگیری از وقوع حوادث مشابه ضروری است.
در همین رابطه، جمعی از کارشناسان HSE (بهداشت، ایمنی و محیط زیست) طی یک جلسه آنلاین، پیرامون ابعاد حادثه پالایشگاه تهران به گفت و گو پرداختند.
تعبیه نشدن زهکش در پالایشگاه برای تخلیه به موقع آب و فوم
آرش بشیری، رئیس اسبق HSE سازمان آتش نشانی تهران در این جلسه گفت: اولین و سادهترین نکته در یک عملیات اطفاء حریق به ویژه در پالایشگاه تهران که به اظهار اغلب آتش نشانان طی ۲۰ سال گذشته چنین حریقی وجود نداشته، شناختن ریسکهای موجود است.
او افزود: زمانی که حجم بالایی از آب و فوم زیر پای آتش نشان جای شده، اگر یک جرقه کوچک رخ میداد قطعا حادثهای مانند پلاسکو رخ میداد و پالایشگاه باید برای از بین بردن این ریسک، از قبل زهکشی انجام میداد.
این کارشناس ایمنی اظهار کرد: حجم بالایی از مایعات قابل اشتعال و مایعات اطفاء حریق در آن شرایط وجود داشت که امکان پمپاژ آنها میسر نبود، اما به هر حال با اقداماتی که انجام دادند، این مایعات تخلیه شد.
مصرف بالای سوخت در کشور، دلیل تاخیر در تعمیرات اساسی پالایشگاه
در ادامه این جلسه، رضا عرب عامری عضو هیئت مدیره انجمن مشاوران مدیریت ایران و مسئول تیم ارزیابی ریسک پروژه استقرار HSE برای پیمانکاران پالایشگاه تهران نیز بیان کرد: سناریوهای محدود سیستم مدیریت امینی را نمیتوان با حجم بالای سناریوهای نامحدود در یک پالایشگاه مقایسه کرد. در پالایشگاه تهران سناریوهای بسیار متعددی در حوزه ایمنی مطرح است.
مصطفی اشک ریز از مدیران سابق HSE پالایشگاه تهران و کارشناس ارزیاب ریسکهای فرآیندی و حریق نیز در تایید سخنان عرب عامری، گفت: در پالایشگاه تهران ۷۵۰ سناریو تعریف شده که برگزاری مانور برای این تعداد از سناریو، در طول یک سال غیرممکن است.
او افزود: در پالایشگاهها در طول یک سال بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ بار حریق اتفاق میافتد که به دلیل کم بودن حجم آنها رسانهای نمیشوند، اما گاهی ممکن است حجم حریق بالا رود و مثل حادثه پالایشگاه تهران رسانهای شود.
این کارشناس ایمنی اظهار کرد: با پالایشگاهی طرف هستیم که قدمت حدود ۶۰ ساله دارد و فاقد تجهیزات و امکانات به روز است. این پالایشگاه، جایی است که اگر یک روز واحدی تعطیل شود، باید به تمام ارکان کشور پاسخ داده شود، زیرا روزانه ۸ میلیون لیتر بنزین برای کشور تولید میکند.
او ادامه داد: اینجا، جایی است که زمان اورهال یا تعمیرات اساسی را کارشناسان HSE تعیین نمیکنند بلکه شرایط اقتصادی و سیاسی روز کشور تعیین میکند به همین دلیل اورهال سه ساله به اورهال پنج ساله تبدیل میشود.
اشک ریز بیان کرد: شرایط تئوری با شرایط عملیاتی بسیار متفاوت است؛ در شرایط عملیاتی، میبینیم که تک تک ارکان عملیاتی به طور روزانه در تلاش هستند و حریقها را مهار میکنند، همانطور که از سال ۹۰ تا امروز، حادثه این طور سنگین آتش سوزی در این پالایشگاه نداشتیم.
او افزود: در این بازه زمانی حدود ۱۱ ساله، به عمر پالایشگاه اضافه شده، اما از نظر ایمنی، رویه یا تجهیز خاصی به این پالایشگاه اضافه نشده و با همان سیستم قدیمی پیش میرود. دلیل این مسئله این است که شرایط پالایشگاه تابع مسائل روز دنیا نیست، بلکه تابع مصرف بنزین و گازوئیلی است که در کشور اتفاق میافتد.
جنس صنعت نفت با تمام صنایع دیگر در کشور تفاوت دارد
این کارشناس در ادامه گفت: جنس صنعت نفت با تمام صنایع در کشور ما متفاوت است، زیرا متاسفانه ما تمام کشور را با این صنعت پوشش میدهیم. اگر آتش سوزی در این پالایشگاه چند روز دیگر ادامه مییافت، تاثیر خودش را قطعا در تامین سوخت نشان میداد.
او اظهار کرد: این مخازن آتش گرفته، نمونه بارز صنعت نفت ماست که تعداد زیادی از افراد برای حفظ آن تلاش میکنند، اما این صنعت آنقدر قدیمی است و آنقدر حجم مصرف بالاست که اصلا فرصتی پیدا نمیشود که یک مخزن تخلیه شود و بر روی آن کاری صورت بگیرد.
این فعال حوزه ایمنی گفت: متاسفانه در صنعت نفت آنقدر از مخازن کار کشیده میشود تا خود به خود از بین بروند و در نهایت سازمان محیط زیست در این رابطه شکایت کند؛ همانطور که ۱۲ سال پیش این اتفاق رخ داد و روزانه ۵۰ هزار لیتر مواد نفتی را از روی آبهای سطحی منطقه ری جمع آوری میکردیم. حتی تلویزیون نیز این موضوع را نشان داد که وقتی کشاورزان آب را باز میکردند، به جای آب، مواد نفتی میآمد.
ممکن بود فاجعهای مانند فاجعه بیروت در تهران رخ دهد!
اشک ریز گفت: به راحتی نمیتوان تخمین زد که آیا این حجم از آب و فوم برای کنترل مخزن حادثه دیده نیاز بود یا خیر، زیرا این مسائل قابل پیش بینی نیست. بیشترین آبی که مصرف شد برای کاهش دمای مخازن سوخت مایع استفاده شد که اگر این اتفاق نمیافتاد، امروز باید در مورد فاجعهای به نام پالایشگاه تهران مانند فاجعه بیروت صحبت میکردیم نه فقط یک آتش سوزی.
او تاکید کرد: اگر این آتش سوزی بُعد وسیعی پیدا کرده، به این دلیل است که رسانهای شده است و البته در برخی موارد هم بزرگ نمایی هم شد. مهار و تمام شدن آتش سوزی با این ابعاد طی یک روز کار بسیار سختی است که نیاز به نرم افزار و سخت افزار دارد. به همین دلیل، حجم بالای آبی که آن جا مصرف شد، قطعا نیاز بود و ۹۰ درصد از آن آب برای خنک سازی مخازن LPG استفاده شد.
شروع حادثه از شکستگی خط لوله انتقال گاز مایع داخلی پالایشگاه بود
این مدیر سابق HSE در پالایشگاه تهران تاکید کرد: برای حل مشکلات در درجه اول نگاه مدیریت ارشد، در درجه دوم زیرساختها باید تغییر کند. همچنین در هر حادثه باید مدیریت صحنه با مدیر حادثه باشد که متاسفانه اکنون این طور نیست. پالایشگاه یاد گرفته که چطور باید یک مخزن را تخلیه کند، اما وقتی مدیریت از این سطح یعنی سطح دو خارج میشود و به سطح سه یعنی مدیریت بحران سپرده میشود، بحران اینجا رخ میدهد و پالایشگاه تابع دستورات مدیریت بحران میشود که متاسفانه در حادثه پالایشگاه تهران نیز این اتفاق رخ داد.
او در مورد جزئیات حادثه پالایشگاه تهران گفت: طبق شنیدهها از نیروهای واحد عملیات، ابتدا خط لوله اصلی داخلی پالایشگاه برای انتقال گاز مایع به واحد کتیفورمر دچار شکست و آتش سوزی شده و در نهایت انفجار این خط لوله، سبب درگیر شدن مخازنی که نزدیک آن بودهاند، شده است.
اتمام چندباره فوم آتش نشانی به دلیل ضعف مدیریتی در فرماندهی حادثه
محسن شنوفی استاد دانشگاه و مجری پروژه مطالعه ارزیابی ریسک حریق (FRA) در واحدهای آیزوماکس، هیدروژن و کتریفور شمالی پالایشگاه تهران که در عملیات اطفای حریق این پالایشگاه حضور داشته نیز، در این جلسه اظهار کرد: از ساعت ۱۲ شب به بعد، حادثه از مدیریت پالایشگاه خارج شد و به سطح شهر رسید که سبب شد به طور همزمان از ۶ منطقه، ۶ فرمانده حادثه داشته باشیم.
او گفت: نوع اطفای حریقهای صنعتی، تدافعی است اما اطفاء در حریقهای شهری، به شیوه تهاجمی صورت میگیرد. مشکلی که از ساعت ۱۲ شب به بعد با فرمانده حادثه داشتیم این بود که این فرد تلاش میکرد تا حالت تهاجمی را در پالایشگاه انجام دهد.
این کارشناس ایمنی گفت: وقتی حالت تهاجمی میگیریم، سریعتر امکانات موجود مانند فوم و آب به اتمام میرسد. بنابراین، در این حادثه چندین بار در حال مهار حریق بودیم، اما به دلیل کم آمدن فوم، حریق مجددا بر میگشت.
فروش برای مدیران پالایشگاهها نسبت به ایمنی در اولویت است!
او ادامه داد: به طور قاطع میگویم که پالایشگاه تهران یکی از بهترین پالایشگاههای کشور از نظر تجهیزات ایمنی است، اما بحثی که مطرح است این است که ما تجهیزات را میخریم، اما برنامهای برای نگهداری و تعمیرات این تجهیزات نداریم.
این کارشناس ایمنی که اکنون در پالایشگاه نفت بِهران فعال است، گفت: ضمن اینکه علاوه بر خرید تجهیزات، نیروها نیز باید آموزش ببینند؛ هم در پالایشگاه ما و هم در پالایشگاه تهران، نیروها دوره آموزشی اول را میگذرانند، اما برای حضور در دورههای بعدی و حرفهای شدن، مدیریت به بهانه نداشتن نیرو و زمان، دیگر حمایت نمیکند.
شنوفی ادامه داد: مدیریت عامل در یک پالایشگاه، اعتقاد آن چنانی به ایمنی ندارد بلکه بحث فروش برای آن حرف اول است. وقتی میخواهیم fire proofing (نصب تجهیزات ایمنی ضد حریق) را انجام دهیم، مدیریت عامل میگوید که در حال تولید این کار را انجام دهید؛ در صورتی که انجام این کار در حین تولید، سبب ایجاد هزینههای سرسام آوری میشود که به هیچ نحو مورد موافقت مدیریت قرار نمیگیرد.