نقشه هولناک پسر جوانی که ۷ سال پای دختر مورد علاقه‌اش نشسته بود
جوان کینه جو با خرید اسلحه، نقشه قتل رقیب عشقی اش را کشید و برای اجرای این سناریو، خودرویی را با تهدید سلاح به سرقت برد اما پلیس، دقایقی قبل از جنایت مسلحانه، او را دستگیر کرد و نقشه اش نافرجام باقی ماند.
به گزارش منیبان؛ چند روز قبل مردی جوان هراسان خود را به کانکس پلیس در حوالی یافت آباد گذاشت و گفت ماشینش به سرقت رفته است. او توضیح داد: کار من مسافرکشی است و دقایقی قبل، پسری جوان به صورت دربست ماشینم را کرایه کرد. او اما در بین راه اسلحه روی سرم قرار داد و با تهدید از من خواست تا توقف کنم. هرچند مقاومت کردم و به جدال با او پرداختم اما مسافرمسلح با قنداق اسلحه به سرم کوبید و گفت اگر به مقاومت کردن ادامه بدهم، ماشه را می کشد و جانم را می گیرد. من هم از ترسم ایستادم و سارق مسلح با لگد مرا به بیرون از ماشینم پرتاب کرد و متواری شد.
طرح مهار
با این شکایت، شماره پلاک خودروی سرقتی به همه واحدهای گشتی اعلام شد و ماموران اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت طرح مهار را اجرا کردند و در کمتر از یک ساعت موفق شدند خودروی سرقتی را شناسایی و متهم را دستگیر کنند.این متهم برای انجام تحقیقات بیشتر به شعبه نهم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و در بازجویی ها به سرقت مسلحانه اعتراف کرد. او گفت که نقشه جنایت در سر داشته اما اقدام به موقع پلیس، نقشه او را ناکام گذاشته است.
حذف رقیب عشقی
متهم در بازجویی ها گفت: ۷ سال تمام عمرم را پای دختری به نام رویا گذاشتم. عاشق یکدیگر بودیم و قرار ازدواج داشتیم اما چند ماهی می شد که اخلاق و رفتار رویا از این رو به آن رو شده بود. دیگر مرا نمی خواست تا اینکه متوجه شدم به تازگی با پسری جوان و پولدار آشنا شده است. آنها با هم قرار ازدواج گذاشته بودند و وقتی به رویا زنگ زدم، او آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت نامزد کرده است. رویا از من خواست تا دیگر برایش مزاحمت ایجاد نکنم اما من ۷ سال زندگیم را پای او گذاشته بودم. این بزرگترین شکست زندگی من بود. همین اتفاق موجب شد تا از رویا کینه به دل بگیرم. برای انتقام جویی، نقشه قتل خواستگار رویا را کشیدم. وی ادامه داد: برای حذف رقیب عشقی ام، اسلحه ای تهیه کردم تا با یک تیر خلاصش کنم. اما خب باید نقشه حساب شده ای می کشیدم تا لو نروم. تصمیم گرفتم خودرویی سرقت کنم و با ماشین سرقتی، به کمین رقیب عشقی ام بنشینم. نمی خواستم ردی از خودم به جا بگذارم. وی ادامه داد: روز حادثه، با تهدید سلاح، ابتدا نقشه سرقت مسلحانه را اجرا کردم. سپس حرکت کردم به محل تردد رقیب عشقی ام اما پلیس پیش از قتل و شلیک مرگبار، دستگیرم کرد و نقشه ای که برای جنایت کشیده بودم، نگرفت و ناکام ماند.این متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
نقشه های جنایتی که کشیده شد اما اجرا نشد
پرونده جنایت هایی که با ورود پلیس به ماجرا و دستگیری متهمان قبل از اجرای نقشه قتل، ناکام مانده است، یکی دو مورد نیست. با جست و جو در پرونده ها و اخبار حوادث می توان موارد بیشتری را یافت. نمونه اش دستگیری مردی جوان در مشهد است که نقشه قتل شریک کاری اش را کشیده و حتی گودالی هم برای دفن جنازه او، حفر کرده بود اما پیش از قتل دستگیر شد و نقشه اش نافرجام باقی ماند. این پرونده اواخر اسفند سال ۱۴۰۱ در شهر مشهد تشکیل شد. متهم جوانی ۳۰ ساله بود که با شریک کاری اش دچار اختلافات مالی شده بودند. او بارها به سراغ شریک کاری اش رفت تا ۱۵۰ میلیون تومان از معامله ای که سهمش شده بود را بگیرد اما موفق نشد. این جوان کینه جو وقتی دید راهش به جایی نمی رسد و شریکش، سهم او را از معامله نمی پردازد، نقشه انتقام جویی مرگبار کشید. او به روستایی در اطراف مشهد رفت و در یک خانه باغ، گودالی حفر کرد. می خواست شریکش را به آنجا ببرد و برای بار آخر با او صحبت کند. نقشه اش این بود که اگر او راضی نمی شد به پرداخت پول، جانش را می گرفت و در گودالی که حفر کرده بود، دفنش می کرد. او روز حادثه سوار ماشینش شد تا به سراغ شریکش برود و نقشه اش را عملی کند اما در بین راه پلیس به او مشکوک شد و چون بیل، کلنگ و گاز اشک آور داشت دستگیرش کرد. هرچند در ابتدا پلیس گمان کرد که او اقدام به حفاری غیرمجاز کرده تا به گنج دست یابد اما در ادامه بازجویی ها متهم به نقشه جنایتی که کشیده بود اعتراف کرد.
انتقام از استاد زبان انگلیسی
یکی دیگر از پرونده هایی که قرار بود تبدیل به پرونده جنایت شود اما با اقدام به موقع پلیس، نقشه متهم ناکام ماند، مربوط به پرونده جوانی ۳۶ ساله است. او در جریان رفت و آمد به آموزشگاهی با مردی به نام کامران آشنا شد. قرار شد کامران که معلم زبان انگلیسی بود به او زبان آموزش بدهد اما میان آن دو اختلاف صورت گرفت و جوان انتقام جو نقشه قتل استاد زبان انگلیسی را کشید اما دستگیر شد و نقشه جنایت او ناکام ماند. جوان ۳۶ ساله در بازجویی ها گفت: برای آموزش زبان به خانه کامران می رفتم اما در یکی از همین رفت و آمدها اتفاق تلخی رخ داد. کامران با آبمیوه مسموم مرا بیهوش کرد و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم به من تجاوز کرده است. او حتی ۵۰ میلیون تومان به من پول داد تا شکایت نکنم اما از همان زمان کینه به دلم نشست و در فکر انتقام بودم. وی ادامه داد: تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم و برای اجرای این سناریو به محل کارش رفتم اما آن روز سرو کله کارکنان دیگر پیدا شد و نتوانستم. وی ادامه داد: نقشه بعدی من این بود که او را با ماشین یکی از دوستانم زیر بگیرم اما در بین راه پلیس به دلیل مخدوش کردن پلاک ماشین دستگیرم کرد و نشد که نقشه جنایت را اجرا کنم.
