جسد 7 کوهنورد با وجود هشدارهای هواشناسی پیدا شد
بیتوجهی به قیمت «جان»
کوهها در ایران با وجود هشدارهای پی در پی سازمان هواشناسی به کوهنوردان برای پرهیز از کوهنوردی در این روزها، همچنان قربانی میگیرند. حالا کشتهشدگان کوهنوردی در چند ساعت گذشته به هفت نفر رسیده است. آخرین آنها کوهنوردی است که جسد او در ارتفاعات پربرف سنگان در استان تهران پیدا شده است.

به گزارش منیبان، چند ساعت پیش از پیدا شدن جسد این کوهنورد در تهران، استاندار کردستان هم اعلام کرد پیکر ۶ کوهنورد که به کوههای هفتتاش بانه رفته بودند پیدا شده و عملیات جستجو به پایان رسیده است. آرش زرهتن لهونی همچنین عنوان کرد که یک نفر از این کوهنوردان نجات پیدا کرده اما درباره وضعیت جسمی او اطلاعات بیشتری نداد.
این هفت کوهنورد در مسیر بازگشت از کوههای هفتتاش در کردستان در ۴۰ کیلومتری شهرستان بانه با بهمن مواجه شدهاند اما تلاش نیروهای امدادی و گروههای محلی برای نجات آنها تنها منجر به نجات یک نفر از آنها شد. علت مرگ کوهنورد تهرانی هم سکته و ایست قلبی به دلیل شرایط جوی و سرما اعلام شده است.
تعداد کوهنوردان کشتهشده از ابتدای زمستان امسال بهطور جامع اعلام نشده اما بر اساس اخباری که از ابتدای زمستان امسال منتشر شدهاند در دی و بهمن امسال بین 8 تا 12 کوهنورد در کوهستان، جان خودشان را از دست دادهاند. حالا باید به این آمار، هفت کشته دیگر را هم اضافه کرد.
این در حالی است که سازمان هواشناسی در هفتههای گذشته بارها و بارها درباره شرایط ناپایدار جوی و برف سنگین در ارتفاعات هشدار داده و از کوهنوردان خواسته بود که از کوهنوردی در این روزها پرهیز کنند.
آخرین بار دوم اسفند یعنی کمتر از 10 روز پیش بود که محمد کبادی مدیر تیمهای عملیاتی سازمان امداد و نجات به کوهنوردان هشدار داده و گفته بود با توجه به هشدار سطح نارنجی سازمان هواشناسی و فعالیت موج بارشی در بخشهای وسیعی از کشور طی روزهای ۲ تا ۸ اسفند، شرایط جوی در اکثر مناطق برای انجام کلیه فعالیتهای مرتبط با کوهستان مخاطرهآمیز است و بر همین اساس از کوهنوردان خواسته بود از صعود و کمپینگ در ارتفاعات پرهیز کنند.
با این حال برخی از کوهنوردان بیتوجه به این هشدارها همچنان به کوهها میروند و این موضوع باعث شده تعداد کشتهشدگان کوهنوردی به رقم کمسابقهای برسد.
روانشناسان چه میگویند؟
اما چرا کوهنوردان به هشدارهای هواشناسی و نیروهای امدادی توجه نمیکنند؟ بر اساس برخی نظریههای روانشناسی و جامعهشناسی، میتوان این رفتار را تحلیل کرد. پژوهشهای جرالد وایلدر (روانشناس خطرپذیری) یا نظریههای اولریش بک (جامعهشناس حوزه ریسک) در این حوزه بسیار مفیدند.
یکی از این نظریهها، نظریه پنجره شکسته (Broken Windows Theory) است. بر اساس این نظریه، اگر قوانین ایمنی بهطور مکرر نقض شوند (مثل ورود غیرمجاز به مناطق ممنوعه)، این رفتارها به مرور عادی شده و هشدارها بیارزش جلوه میکنند.
روانشناسان در تحلیل این رفتار به چهار علت مهم اشاره میکنند. اول «خوشبینی افراطی» است. بسیاری از افراد بهطور ناخودآگاه خطرات را برای خود کمتر از دیگران تصور میکنند. این سوگیری شناختی باعث میشود کوهنوردان باور کنند «این اتفاق برای من رخ نمیدهد»، حتی اگر هشدارهای جدی وجود داشته باشد.
علت دیگر «توهم کنترل» است که بر اساس آن کوهنوردان باتجربه ممکن است فکر کنند مهارتهای فردیشان میتواند بر شرایط طبیعی غلبه کند. این حس کنترل کاذب، آنها را به نادیده گرفتن خطرات ترغیب میکند.
«خطرپذیری بهعنوان بخشی از هویت» هم دلیل دیگر روانشناختی این رفتار است. برای برخی، کوهنوردی تنها یک ورزش نیست، بلکه بخشی از هویت فردی است. پذیرش خطر بهعنوان «چالش قهرمانانه» ممکن است هشدارها را بیاهمیت جلوه دهد.
دلیل چهارم روانشناختی این رفتار هم « تأثیر هیجان و دوپامین» است. بر این اساس فعالیتهای ماجراجویانه مانند کوهنوردی، سیستم پاداش مغز را فعال میکنند. هیجان ناشی از فتح قله یا عبور از موانع، ممکن است منطق و احتیاط را تحتالشعاع قرار دهد.
نظر جامعهشناسان
این رفتار دلایل جامعهشناختی هم دارد. یکی از آنها « فشار گروهی» است. در گروههای کوهنوردی، تصمیمات اغلب جمعی است. اگر اکثر اعضا تمایل به ادامه مسیر داشته باشند، افراد حتی با وجود تردید شخصی، برای حفظ انسجام گروه از هشدارها چشمپوشی میکنند.
دلیل بعدی «عادیسازی خطر» است. در جوامعی که کوهنوردی غیرحرفهای رایج است، خطرات بهمرور «عادی» تلقی میشوند. تکرار سفرهای پرخطر بدون پیامدهای فاجعهبار، باعث ایجاد حس امنیت کاذب میشود.
«کمبود آموزش ساختاری» هم یکی دیگر از این دلایل است. در برخی مناطق، دسترسی به آموزشهای رسمی مدیریت ریسک و بحران محدود است. این مسئله بهویژه در کوهنوردان خودآموخته یا تفریحی مشهود است.
همچنین «فرهنگ مردسالاری و اثبات شجاعت» یکی از دلایلی است که کوهنوردان را به این رفتار تشویق میکند. در برخی فرهنگها، پذیرش خطر بهعنوان نشانهای از «شجاعت» یا «مردانگی» ستایش میشود. این نگرش ممکن است افراد را به نادیده گرفتن هشدارها سوق دهد.
«ضعف اعتماد به نهادهای هشداردهنده» هم از مواردی است که باعث بیتوجهی کوهنوردان به هشدارها میشود. در مواردی، بیاعتمادی تاریخی به نهادهای رسمی (مانند سازمانهای هواشناسی) باعث میشود افراد اخبار را کماهمیت یا نادرست تلقی کنند.
در این میان تأثیر شبکههای اجتماعی هم بسیار زیاد است. اشتراکگذاری عکسها و تجربیات پرمخاطره در فضای مجازی، نوعی رقابت برای جلب توجه ایجاد میکند که ممکن است افراد را به خطرپذیری بیشتر ترغیب کند.
راهکار چیست؟
روانشناسان و جامعهشناسان حوزه ریسک میگویند که با آموزش کوهنوردان میتوان تا حدود زیادی جلوی این رفتارهای پرخطر را گرفت. بر این اساس، افزایش آموزشهای روانشناختی درباره مدیریت تصمیمگیری تحت فشار در دورههای کوهنوردی الزامی است.
همچنین تقویت نقش راهنمایان حرفهای بهعنوان مرجع تصمیمگیری در گروهها الزامی است. استفاده از پویشهای رسانهای برای تغییر نگرشهای فرهنگی نسبت به «شجاعت کاذب» هم میتواند بر تغییر رفتار کوهنوردان تاثیرگذار باشد.
بهبود سیستمهای هشدار سریع و ارتباط مستقیم با کوهنوردان (مثلاً از طریق اپلیکیشنهای تخصصی) هم میتواند حداقل در هنگام بروز سانحه از مرگ کوهنوردان یا آسیبهای شدید به آنها جلوگیری کند.