شاخص کل بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
در حقیقت شاخصهای بورس معیارهای حائز اهمیتی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بازار سهام را از جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار داد و حتی با کمک شیوههای نموداری روند آینده بورس را پیشبینی و به نوعی تخمین زد.
به گزارش منیبان، شاخصهای بورس انواع گوناگونی دارند که هر کدام، وضعیت بورس را از جنبه مختلفی به نمایش میگذارد و معایب و محاسن خود را دارند؛ لذا سرمایهگذاران در تحلیل شاخصهای بورس باید به کارکرد هر شاخص توجه داشته باشند. از همین روی، در این مقاله قصد داریم تا کارکرد شاخص کل بازار سرمایه را توضیح داده و کاربردها و نحوه استفاده از آن را مشخص کنیم.
همچنین در این مقاله قصد داریم شاخصهای مختلف در سطح جهان را با یکدیگر مقایسه کنیم.
شاخص کل بورس چیست؟
در بورس تهران شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده نقدی با نام TEDPIX معروف است که در واقع این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان شاخص کل بازار سرمایه مطرح میشود. این شاخص نشان دهنده سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. این بدین معنی است که تغییرات شاخص کل نشان دهنده میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس است. بورس تهران از فروردین ماه ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص کل قیمت خود با نام تپیکس (TEPIX) نمـوده است.
روش محاسبه شاخص کل بورس ماهیتی ساده دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد بهدست میآید. لازم به ذکر است که ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت سهام آن و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکتهای پذیرفته شده بهدست میآید.
عملا در این فرمول شرکتهای کوچک وزن کمتری دارند، به بیان بهتر، حرکت قیمتی کمتری از شرکتهای بزرگ تاثیر بیشتری از حرکت قیمتی بزرگتری از شرکتهای کوچک دارد. بنابراین ممکن است صنعتی که عمدتا از شرکتهای کوچک تشکیل شده است، برای یک هفته تغییرات قیمتی مهمی را به سمت مثبت یا منفی داشته باشد ولی شاخص کل تغییر جدی نداشته باشد و حال تنها یک روز معامله شدن نمادهای بزرگ تاثیر جدی بر شاخص داشته باشد؛ یا بسته بودن نمادهای بزرگ عملا میتواند باعث عدم حرکتهای جدی در شاخص کل شود.
شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص درآمد کل با نماد TEDPIX از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشانگر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی، متأثر میشود.
این شاخص کلیۀ شرکتهای پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوه وزن دهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت است و تنها تفاوت میان آنها در شیوه تعدیل است.
برای سنجش کارایی شاخص کل بورس سعی میکنیم آن را با مهمترین شاخصهای دنیا مقایسه کنیم.
شاخص S&P500
شاخص S&P500، ۸۰ درصد از ارزش بازار سرمایه را در بر میگیرد و فقط شامل آن دسته از شرکتهای آمریکایی میشود که بیش از ۵.۳ میلیارد دلار ارزش داشته باشند و البته در یک دوره ۴ ساله به سودآوری مستمر دستیافته باشند. همانطور که از نام این شاخص بر میآید ۵۰۰ سهام بازار نیویورک و نزدک در زیر گروه این شاخص قرار میگیرند که از این بین میتوان به اپل و مایکروسافت اشاره کرد.
ساختار شاخص S&P
ارزش بازاری یک شرکت با مشخص کردن قیمت سهام آن و ضرب نمودن آن عدد در تعداد سهامش اندازه گیری میشود. اما برای محاسبه شاخص فوق به جای استفاده از ارزش کلی شرکت تنها ارزش سهام شناور آزاد آنها را در نظر میگیرند. یعنی تعداد سهامی که عموم مردم میتوانند آنها را خرید و فروش کنند. شاخص S&P500 ارزش بازاری هر شرکت را با توجه به انتشار سهام جدید یا ادغام شرکتها با یکدیگر تغییر میدهد. ارزش شاخص با جمع کردن ارزش بازار هر شرکت و تقسیم مجموع آنها بر یک مقسوم علیه بهدست میآید. متاسفانه این مقسوم علیه فقط در اختیار شرکت S&P قرار دارد و اطلاعات مربوط به آن در اختیار عموم قرار داده نشده است. با این وجود میتوان وزن شرکت را در شاخص مشخص کنیم و این مورد اطلاعات با ارزشی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. در این شاخص به شرکتهایی که ارزش بالاتری دارند، وزن بیشتری میدهند. وزن شرکت در شاخص فوق از تقسیم ارزش شرکت در بازار بر کل ارزش بازار بدست میآید. درصورتی که تعداد سهام شناور شرکتی تغییر کند، این تغییر در شاخص مذکور منعکس خواهد شد.
این شاخص به عنوان بهترین معیار برای شرکتهای سهامی دارای سرمایه بالا در آمریکا شناخته شده است. در نتیجه صندوقهای زیادی برای پیروی از عملکرد S&P طراحی شدهاند.
شاخص داو جونز (Dow Jones)
شاخص داو جونز میانگین وضعیت و عملکرد سهام ۳۰ شرکت بزرگ در ایالات متحده است.
داو جونز یک شاخص اقتصادی است که عمری بیش از ۱۳۰ سال دارد و تاریخچه تاسیس آن در سال ۱۸۸۵ است. شاخص فوق، شاخص وزنی قیمت است و به این معنی است که سهمهایی که قیمت بالاتری دارند سنگینتر هستند و تاثیر بیشتری بر شاخص دارند.
این شاخص شامل ۳۰ سهام از بخشهای مختلف از جمله مواد و کالاهای مصرفی، امور مالی، مراقبتهای بهداشتی، صنعت، نفت و گاز، فنآوری، مخابرات و خدمات عمومی است.
شرکتها در داخل این شاخص به طور مرتب تغییر میکنند. برخی منتقدان به داوجونز این ایراد را وارد میکنند که این شاخص خیلی کوچک است و فقط ۳۰ سهم را شاهد میشود. به همین دلیل بسیاری از تریدرها شاخصهای دیگری مانند S&P500 را ترجیح میدهند که دایره بزرگتری را شامل میشود.
این شاخص حتی با وجود میانگین کم، نقش کلیدی در حرکت فارکس دارد. اهمیت بررسی این شاخص اقتصادی بر آن است که به واسطه تحلیل حرکت آن میتوان اطلاعات مفید و سودمندی در رابطه با رشد شرکتهای بزرگ دنیا و بالطبع خروج از حالت رکود بهدست آورد.
در واقع تغییرات در این شاخص باعث به وجود آمدن تغییرات در بسیاری از کالاهای اساسی مانند نفت خام، طلا و تغییر در ارزش دلار آمریکا میشود که میتوان تاثیر خود را بر بسیاری بورسهای کشورهای دیگر نشان دهد.
با استفاده از این شاخص میتوان، سلامت، روند کلی بازار و عملکرد آینده سهام فردی را مورد بررسی قرار داد.
شاخص داو جونز یکی از قدیمیترین شاخصها است. با توجه به سابقه طولانی مدت آن سرمایهگذاران میتوانند بر عملکرد خود در طول سالها نظارت داشته باشند تا همبستگی را در طول زمان با چندین عامل، مانند دیگر شاخصها، رویدادهای فرهنگی قابل توجه و حتی نقاط خورشیدی مورد مطالعه قرار دهند.
تفاوت S&P ۵۰۰ با داوجونز
شاخصS&P به خاطر عمق و وسعتی که دارد بیشتر مورد توجه موسسات سرمایهگذاری است و این در حالیست که شاخص داوجونز یا همان میانگین صنعتی داوجونز از قدیم معیار سرمایهگذارهای جزئی بازار سهام آمریکا بوده است. موسسات سرمایهگذاری S&P ۵۰۰ را شاخصی کاملتر برای بازار سهام میدانند چراکه سهام بیشتری را در بخشهای بیشتری شامل میشود (۵۰۰ در برابر ۳۰).
علاوه بر این S&P ۵۰۰ از روش سرمایه موزون بازار استفاده میکند و درصد بیشتری را به شرکتهای دارای سرمایه بیشتر اختصاص میدهد؛ اما داوجونز یک شاخص موزون – قیمتی است که وزن بیشتری را به شرکتهایی میدهد که قیمت سهامشان بالاتر باشد. در میان شاخصهای آمریکا، استفاده از ساختار سرمایه موزون بازار نسبت به روش موزون – قیمتی رایج تر است.