بلای مرموزی که بر سر پسر عاشق سفر آمد
ناپدیدشدن پسری جوان که عشق سفرکردن داشت و پیداشدن لکههای خون در صندلی خودروی وی، تیم جنایی را با یک معمای پیچیده روبهرو کرده است.
به گزارش منیبان؛ صبح بیستونهم اردیبهشت امسال پسری 32ساله از خانه خود در یکی از مناطق تهران خارج شده و قرار بود تا عصر برگردد. وی سوار بر ماشین خود شده تا به کارهایش برسد. عصر که به خانه برنگشت، خانوادهاش نگران شده و با موبایلش تماس گرفتند، اما پاسخی نشنیدند و پس از تماسهای مکرر، خط موبایل او خاموش شد. خانواده این فرد که بهشدت نگران وضعیت او شده بودند، با دوستان وی تماس گرفتند اما هیچکس اطلاعی از او نداشت. آنها تا آخر شب به همه مراکز درمانی و کلانتریها رفتند اما اثری از پسر گمشده بهدست نیامد تا اینکه صبح روز بعد راهی اداره پلیس شدند و گزارش ناپدیدشدن او را اعلام کردند.
دستور بازداشت 2مظنون
پس از اعلام گزارش ناپدیدشدن پسر جوان، پروندهای در اینباره تشکیل شد و پیش روی قاضی محمدامین تقویان، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. با انجام تحقیقات مشخص شد که پسر جوان عضو یک گروه در اینستاگرام است که اعضای گروه مدام برنامه سفر میگذارند. بهگفته خانواده پسر گمشده، وی علاقه بسیاری به سفرکردن داشته و بهتازگی با زن و مردی جوان آشنا شده بود. درحالیکه تحقیقات در اینباره ادامه داشت، خودروی او در غرب پایتخت(منطقهای در حوالی چیتگر) کشف شد. مدارک ماشین و کیف پول جوان گمشده داخل ماشین بود و سرقت نشده بود اما کشف یک دستمال آغشته به خون و آثار لکههای خون روی صندلیهای عقب فرضیه جنایت را قوت میبخشید. در این شرایط بود که بازپرس جنایی دستور بازداشت زن و مردی را که از دوستان جوان گمشده بودند، صادر کردند که دیروز مرد جوان بازداشت شد. تحقیقات نشان میداد که او روز حادثه با مرد گمشده بهصورت پیامکی در ارتباط بوده و حتی در محلی که خودروی وی کشف شده تردد داشته است. با این حال، مرد بازداشتشده منکر هرگونه آشنایی با جوان گمشده شد. وی گفت: چند ماه قبل عضو یک گروه در اینستاگرام شدم که هر چند وقت یکبار در قالب تور به سفر میرفتیم. در جریان یکی از سفرها با زنی به نام ناهید آشنا شدم. فکر میکنم ناهید با جوان گمشده ارتباط دوستی داشت، هرچند من تابهحال جوان گمشده را ندیده بودم. وی ادامه داد: من سابقه خرید و فروش موادمخدر دارم و خودم هم گاهی حشیش یا تریاک مصرف میکنم. برای ناهید جالب بود که من چندبار به زندان رفتهام و همیشه از من میخواست تا از خاطرات زندان برایش تعریف کنم. ارتباط ما ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل متوجه رفتارهای عجیب او شدم و رابطه را پایان دادم. البته ناهید هرازگاهی به من زنگ میزد و میگفت جوانی برایش مزاحمت ایجاد میکند و از من میخواست جوان مزاحم را تنبیه کنم. من اما وارد بازی او نشدم و اصلا نمیدانستم جوان مزاحم چهکسی است.
این مرد جوان پس از اظهارات ضدونقیض بازداشت شد و تحقیقات برای دستگیری ناهید ادامه دارد تا معمای سرنوشت جوان گمشده رازگشایی شود.