• مروری بر حوادث تاریخی؛

    رفت و آمد خانواده عمویم به خانه ما با اظهار لطف و علاقه ناگهانی آن ها مشکوک به نظر می رسید. اما من سرگرم درس و مدرسه ام بودم و اصلا فکرش را هم نمی کردم یک روز بعدازظهر زمان برگشت از مدرسه، مادرم با عجله مرا به آرایشگاه ببرد و بدون هیچ گفت وگویی لباس سفید عروسی به تن کنم و پای سفره عقد بنشینم.

۱