بلای هولناکی که بر سر زن مطلقه بعد از میهمانی در باغ آمد

به گزارش منیبان؛ 30 مهر سال گذشته پسر جوانی با چهره ای آشفته پای در اداره پلیس گذاشت و از ناپدید شدن خواهر 41 ساله اش به نام شهلا خبر داد و عنوان کرد هر چه با خواهرم تماس می گیریم پاسخ نمی دهد و پدرم نیز بارها به جلوی در خانه خواهرم رفته اما کسی در را باز نکرده و نگران سرنوشت خواهرمان هستیم. بدین ترتیب با توجه به حساسیت پرونده بازپرس جنایی تهران دستور داد تا تیمی از ماموران پلیس آگاهی تهران برای به دست آوردن سرنخی از سرنوشت این دختر جوان وارد عمل شوند که در ابتدا برادر شهلا هدف تحقیق قرار گرفت.

مظنون اصلی پرونده قتل شناسایی شد

برادر شهلا در تحقیقات ابتدایی به ماموران گفت: خواهرم بعد از جدایی از شوهرش به تنهایی زندگی می کرد و چندی قبل متوجه شدم خواهرم با پسر جوانی به نام آرین آشنا شدم و آرین را چند بار سوار بر خودروی خواهرم دیدم. وی افزود: پسر جوان ادعا می کرد که خودروی خواهرم را از شهلا خریده است اما من به او شک دارم چون چند بار خواهرم را تهدید کرده و احتمال می دهم او در ماجرای ناپدید شدن خواهرم نقشی داشته است. همین کافی بود تا ماموران با اطلاعات به دست آمده به سراغ آرین که تنها مظنون در پرونده ناپدید شدن شهلا بود بروند و آرین در عملیات پلیسی دستگیر شد.

۲ داستان عجیب در اعترافات آرین

آرین در بازجویی های پلیس ادعا کرد که اوایل شهریور ماه بود که با شهلا در یک میهمانی آشنا شدم و بعد متوجه شدم شهلا از همسرش جدا شده و در یک خانه در منطقه مجیدیه شمالی زندگی می کند. پسر جوان به ماموران گفت: شامگاه پنج شنبه 24 مهر ماه شهلا به خانه ویلایی مادرم در اطراف دماوند رفتیم و شهلا فردا آن روز به من گفت که در تهران کار دارد و باید به تهران بازگردد که روز 25 مهر بود پدر شهلا با او تماس گرفت و عنوان کرد که قرار است که خانه ای که در پردیس دارند به نام شهلا کند و از شهلا شنیدم که پدرش خانه ای دیگر هم داشته که برادرانش آن را فروخته و سهم شهلا را نداده اند و پدرش به همین خاطر قصد دارد خانه پردیس را به نام شهلا کند. آرین ادامه داد: بعد از آمدن به تهران چون خواهرم اسباب کشی داشت من به خانه آنها رفتم و کمکشان کردم که شنبه شب بود که شهلا به در خانه مان آمد و دستگاه پوزش که با آن در بنگاه املاک کار می کرد را از من گرفت و سپس ادعا کرد که گوشی موبایلش خراب شده و آن را به تعمیرکار داده و سپس دیدم او سوار بر خودروی دانگ فنگ اچ سی که یک پسر جوان پشت فرمان آن بود نشست و رفت.

نخستین داستانسرایی قاتل

تنها مظنون پرونده عنوان کرد: یک روز که در خانه شهلا بودم او با تلفن صحبت می کرد و به دنبال گرفتن بلیت برای رفتن به کشور ترکیه است و آنجا از شهلا شنیدم که با خانواده اش مشکل دارد و به آنها وابسته نیست و چون همسر سابقش اجازه دیدن فرزندش را نمی دهد از این مسئله شاکی است و می خواهد برای زندگی به ترکیه برود و احتمال می دهم شهلا به ترکیه رفته و گوشی موبایلش خاموش است.

دومین داستانسرایی قاتل

آرین در دومین داستانسرایی اش ادعا کرد که شهلا از چندی قبل با یک گروه که در کار زیرخاکی و عتیقه فعالیت داشتند کار می کرد و شنیدم که آنها یک گنج در بیابان های شیراز پیدا کرده بودند و شهلا می گفت که می خواهد خودش به شیراز برود تا در تقسیم سهم شان در معامله فروش عتیقه کلاه نرود و به او گفته بودم که با آنها نرود و شاید با آنها رفته و بلایی سرش آورده باشند. آرین در خصوص خودروی سراتو شهلا که زیرپایش است به ماموران گفت: مدتی از دوستی من و شهلا گذشت و او عنوان کرد که قصد فروش خودرویش را دارد و در حالیکه یک خریدار برای سراتو او پیدا شده بود من پیشنهاد دادم که خودرویش را بخرم که شهلا عنوان کرد قصد دارد 70 میلیون تومان از پول فروش خودرویش را می خواهد به یکی از دوستانش که در بازار بورس فعالیت دارد بپردازد و در بورس سرمایه گذاری کند و با بقیه پول یک خودروی 323 بخرد. وی افزود: خودروی شهلا را 270 میلیون تومان خریدم و برای خرید به جای پول 18 سکه طلا دادم که و شهلا طلاها را به قیمت 280 میلیون توما فروخت و 10 میلیون اضافه را به حسابم واریز کرد باور کنید من از سرنوشت شهلا خبر ندارم و خودم نگرانش هستم.

اعتراف به قتل شهلا

آرین در حالی با داستانسرایی هایش سعی داشت پلیس را گمراه کند که سرنخ هایی در اختیار پلیس قرار گرفت که نشان از آن داشت که آرین در ماجرای ناپدید شدن شهلا نقش دارد و همین کافی بود تا آرین روز دوشنبه 3 آذر ماه به قتل و خاک کردن جسد شهلا در روستای اطراف شهرستان دماوند اعتراف کند. بدین ترتیب ماموران همراه آرین به محل دفن جسد شهلا رفتند و با پیدا شدن جسد زن جوان ماجرای ناپدید شدن شهلا به پرونده قتل رسید و آرین برای تحقیقات در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. آرین در خصوص جزئیات قتل به بازپرس پرونده گفت: شب قبل از قتل با شهلا به دماوند رفتیم و صبح با هم به تهران بازگشتیم و ساعت 3 ظهر بود که با هم شروع به خوردن مشروبات الکلی کردیم ، حال خوبی نداشتم و بعد از چند ساعت به سراغ شهلا رفتم که دیدم روی تخت خوابیده، نمی دانم چطور شد که به فکر قتل افتادم ، سیم شارژر را برداشتم و او را خفه کردم و وقتی به خودم آمدم تازه متوجه شدم که او را به قتل رساندم، هنوز در حال خودم نبودم که از ترس از خانه خارج شدم. وی افزود: بعد از قتل به خانه خودم در منطقه نظام آباد رفتم و تا ساعت 6 عصر در خانه بودم و با خودم فکر می کردم که صحنه قتل شهلا یک خواب و رویا بوده تا اینکه با موبایلش تماس گرفتم اما او جواب نمی داد به همین خاطر دوباره به خانه اش بازگشتم، در آپارتمانش نیمه باز بود که وارد خانه شده و وقتی وارد اتاق شدم با جسد شهلا که صورتش کبود شده بود روبرو شدم. عامل قتل شهلا ادامه داد: ترسیده بودم به همین خاطر جسد را داخل یک ملحفه پیچیدم و بعد داخل رو تختی قرمزی که روی تخت بود گذاشتم و سپس جسد را داخل صندوق عقب خودروی سراتو شهلا گذاشتم و به سمت دماوند رفتم و در اطراف یک روستا در دماوند که چال های یبرای گنج است که از قبل کنده شده بود به همین خاطر جسد را داخل یکی از چاله ها دفن کردم. آرین گفت: من روز قتل مست بودم و اصلا قصد کشتن شهلا را نداشتم و هنوز باور نمی کنم که او را کشتم. بنا بر این گزارش، بازپرس پرونده دستور داد تا آرین برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن انگیزه اش در قتل شهلا در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.