قتل یک مرد و دختر 18 ساله‌اش توسط زن خیانتکار تهرانی!

به گزارش منیبان؛ اوایل تیر سال ۹۸ بود که کارکنان بیمارستانی در تهران مأموران پلیس را از مرگ مشکوک مرد جوانی به نام بهنام با خبر کردند.

تیم پزشکی به مأموران پلیس اعلام کردند زن جوانی شوهرش را در حالی که حال خوبی نداشت به بیمارستان منتقل کرد و گفت او قرص برنج خورده است که پزشکان برای نجات او تلاش کردند، اما وی بر اثر مسمومیت شدید روی تخت بیمارستان فوت کرد.

از آنجایی که مرگ بهنام مشکوک به نظر می رسید، جسد برای انجام آزمایش های لازم به پزشکی قانونی منتقل شد و پرونده هم برای رسیدگی به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت یکی از اعضای خانواده بهنام به دادسرای امور جنایی رفت و از همسر بهنام به عنوان قاتل شکایت کرد. وی گفت: بهنام و همسرش مژگان از مدت ها قبل با هم اختلاف داشتند به طوری که چند باری تصمیم گرفتند از هم جدا شوند، اما دوباره با هم آشتی کردند. بهنام اصلاً بیماری نداشت و همیشه هم سر حال بود و اینکه همسرش مدعی است او قرص برنج خورده و خودکشی کرده، دروغ است. من اطمینان می دهم مژگان شوهرش را مسموم کرده و او را به قتل رسانده است.

بازداشت همسر

با شکایت خانواده بهنام، مأموران پلیس مژگان را برای تحقیق به دادسرا احضار کردند، اما وی منکر جرم خود شد و ادعا کرد که شوهرش افسردگی داشته و خودکشی کرده است.

هر چند متهم جرم خود را انکار کرد، اما مأموران متوجه تناقض گویی های وی شدند و او را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کرده و مورد بازجویی فنی قرار دادند.

متهم در بازجویی ها بعدی همان حرف های اولیه را تکرار کرد و در ادعایی گفت: من و شوهرم با هم اختلاف داشتیم و به طوری که همیشه با هم درگیر می شدیم. درگیری ما آنقدرادامه داشت که دختر ۱۸ ساله ام افسردگی گرفت و بعد از مدتی با قرص برنج خودکشی کرد.

پس از این اختلافات ما بیشتر شد و شوهرم نیز به خاطر خودکشی دخترمان افسرده شد و همیشه قرص مصرف می کرد. شب حادثه از محل کار به خانه آمد و گفت سر درد دارد و حالش خوب نیست. او به آشپزخانه رفت و قرصی برداشت و با یک لیوان آب خورد که دقایقی بعد گفت حالش خیلی بد شده است. هر لحظه می گذشت حال او بدتر می شد تا جایی که بی هوش شد و او را برای درمان به بیمارستان منتقل کردم. الان پزشکی قانونی اعلام کرده است که او قرص برنج خورده است، اما من آن روز خبر نداشتم که شوهرم چه قرصی مصرف کرد.

رابطه پنهانی و قتل

در حالی که متهم همچنان با تناقض گویی منکر جرم خود می شد مأموران پلیس دریافتند وی از مدتی قبل با مرد جوانی به نام کیوان ارتباط پنهانی دارد.

بدین ترتیب متهم دوباره مورد بازجویی فنی قرار گرفت و درنهایت پس از گذشت چند ماه وقتی با شواهد و دلایل روبه رو شد ناچار به قتل شوهرش اعتراف کرد.

او گفت: من و بهنام از چند سال قبل با هم اختلاف پیدا کردیم. او همیشه سرش به کار خودش گرم بود و کمتر به من توجه می کرد. از سوی دیگر همیشه مرا در جمع مورد تمسخر قرار می داد و دیگران به من می خندیدند که باعث اختلاف و درگیری ما می شد. به هرحال درگیری ها و مشاجره لفظی ما هر روز ادامه داشت تا جایی که دخترم افسردگی گرفت و خودکشی کرد. پس ازاین من هم افسردگی گرفتم و به خاطر اینکه از نظر روحی شرایط مناسبی پیدا کنم عضو گروه تلگرامی شدم که پست های مشاوره و روانپزشکی در آن می گذاشتند. مدتی بعد در آن گروه با مرد جوانی به نام کیوان دوست شدم و همیشه با او درد دل می کردم.

چند ماهی با هم ارتباط پیامکی داشتیم تا اینکه شوهرم متوجه شد و دوباره اختلاف ما بیشتر شد که رابطه ام را با کیوان قطع کردم و از شوهر خواستم مرا ببخشد و او هم مرا بخشید.

پس از چند ماه دوباره اختلافات ما شروع شد و من دوباره با کیوان ارتباط برقرار کردم و همیشه با اوحرف می زدم که شوهرم برای دومین بار به ارتباط پیامکی من و کیوان پی برد. از آن روز به بعد درگیری های فیزیکی و بی احترامی بیشتر شد تا جایی که تصمیم گرفتم شوهرم را از سر راه بردارم و با کیوان ازدواج کنم. درنهایت قرص برنج تهیه کردم و شب حادثه وقتی شوهرم گفت سر درد دارد به جای قرص سر درد، قرص برنج به او دادم، اما خیلی زود پشیمان شدم و او را به بیمارستان بردم که فوت کرد.

اتهام قتل دختر

پرونده متهم پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست برای صدور رأی به دادگاه فرستاده شد. قضات دادگاه پس از بررسی پرونده زن همسرکش وقتی فهمیدند که دختر ۱۸ ساله متهم نیز مثل پدرش بر اثر مصرف قرص برنج فوت کرده است، احتمال دادند که زن جوان به همان شیوه ای که شوهرش را به قتل رسانده است، دخترش را نیز به خاطر بر ملا شدن راز رابطه پنهانی اش به قتل رسانده است. بنابراین قضات دادگاه پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادسرای امور جنایی تهران فرستادند. بدین ترتیب متهم صبح دیروز از زندان به دادسرا منتقل شد و درباره مرگ مشکوک دخترش مورد بازجویی قرار گرفت. متهم این بار در بازجویی ها علاوه بر انکار قتل دخترش، قتل شوهرش را نیز انکار کرد.

او در ادعایی گفت: دخترم همیشه شاهد درگیری های ما بود و کم کم افسردگی گرفت و به زندگی خودش پایان داد. شوهرم نیز وقتی پی به رابطه پیامکی من و کیوان برد افسرده شد و همیشه دارو مصرف می کرد و شب حادثه هم با خوردن قرص برنج به زندگی اش پایان داد. وی در پایان گفت: آن زمان من به دروغ اعتراف به قتل شوهرم کردم و الان می گویم که در مرگ شوهرم و دخترم اصلاً نقشی نداشته ام.

متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.