یک موبایلقاپ قاتل بود!
مرد جوانی که به جرم سرقت موبایل دستگیر شده بود، پروندهای داشت که نشان میداد در نوجوانی مرتکب قتل شده است.
به گزارش منیبان؛ از مدتی قبل پلیس در جریان سرقتهای سریالی قرار گرفت که از سوی یک مجرم کم سن و سال صورت میگرفت. او با پرسه زدن در سطح شهر و شناسایی افرادی که در حال صحبت با موبایلشان بودند، به آنها نزدیک شده و در یک چشم به هم زدن گوشیهایشان را میقاپید و فرار میکرد.
تیمی از مأموران اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت، بهدنبال این سارق سریالی بودند و برای بهدست آوردن هویت متهم دوربینهای مداربسته را بررسی کردند تا اینکه با چهرهنگاری و بهدست آمدن تصاویری از سارق تکرو هویت وی شناسایی شد.
او جوانی ۲۰ساله بود که پیش از این هم سابقه سرقت داشت و مأموران موفق شدند وی را در یکی از پاتوقهایش دستگیر کنند.
قاتل فراری
متهم که میلاد نام دارد در بازجوییها به گوشیقاپیهای سریالی اقرار کرد اما بررسی سوابق او نشان میداد که وی در سال ۹۸زمانی که نوجوانی ۱۷ساله بوده مرتکب قتل شده است.
ماجرا از این قرار بود که در یکی از روزهای شهریور سال ۹۸، میلاد با همدستش که او هم نوجوانی ۱۷ساله بود سوار بر موتور راهی سرقت شده بودند. آنها قصد دزدیدن گوشی مردی جوان را داشتند اما وی با سارقان درگیر شد و میلاد با چاقویی که همراهش بود ضربهای به قلب او زد. این مرد نقش زمین شد و دزدان موفق به فرار شدند اما وقتی پلیس و اورژانس رسید، معلوم شد که مرد جوان جانش را از دست داده است.
میلاد و همدستش به اتهام قتل تحت تعقیب قرار گرفتند و با توجه به سرنخهای موجود دستگیر شدند. آنها که هنوز به سن قانونی نرسیده بودند در کانون اصلاح و تربیت زندانی شدند و میلاد اعتراف کرد که پس از جدال با طعمهشان و برای فرار از دستگیری با چاقو ضربهای به او زده است.
پرونده این دو نوجوان برای رسیدگی به اتهام قتل به دادگاه فرستاده شد و در آن جلسه اولیای دم خواستار قصاص میلاد شدند. اما قضات با توجه به ماده ۹۱و ۹۲قانون مجازات اسلامی که گفته شده در جرائم موجب حد یا قصاص هرگاه افراد بالغ کمتر از ۱۸سال، ماهیت جرم انجام شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، قصاص نمیشوند، دادگاه برای تشخیص اینکه میلاد در زمان جنایت به رشد و کمال عقلی رسیده بود، به پزشکی قانونی منتقل شد و متخصصان پزشکی قانونی پس از بررسیها اعلام کردند که وی در زمان وقوع قتل ماهیت جرم را درک نکرده و به رشد عقلی نرسیده است.
با توجه به این نظریه قضات دادگاه، میلاد را به پرداخت دیه و همدستش را به حبس محکوم کردند. صدور این حکم اعتراض اولیای دم را در بر داشت و در این شرایط پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد. در این بین میلاد با نظر دادگاه و سپردن وثیقه موفق شد تا از زندان آزاد شود. اما پس از آن فراری شد و دیگر به زندان برنگشت. این در حالی بود که دیوان عالی کشور حکم دادگاه را نپذیرفتند و اعلام کردند که میلاد باید بار دیگر در دادگاه محاکمه شود.
حالا، میلاد که پس از فرار از زندان سرقتهایش را از سر گرفته بود، بار دیگر دستگیر شده و نهتنها باید به جرم قتل محاکمه شود بلکه به اتهام سرقتهای سریالی نیز باید پای میز محاکمه برود.
او پس از دستگیری در بازجوییها گفت: در پرونده قبلیام قصد قتل نداشتم و آن روز برای فرار از دستگیری ناچار شدم با چاقو ضربهای به مالباخته بزنم. در آن شرایط فقط میخواستم خودم و همدستم را نجات بدهم، چون هر لحظه ممکن بود پلیس و مردم برسند و دستگیر شویم.
او ادامه داد: بعد از آنکه از زندان بیرون آمدم ناچار شدم باردیگر دست به سرقت بزنم تا خرج زندگیام را تامین کنم. چون از موتور سواری وحشت دارم، هیچ وقت موتورسوار خوبی نشدم اما دونده خوبی هستم. به همین دلیل پس از شناسایی طعمه، موبایلش را میقاپیدم و در یک چشم برهم زدن با پای پیاده فرار میکردم اما در نهایت دستگیر شدم.