مرور حوادث گذشته؛
کار وحشتناک با دختر جوان در پاتوق معتادان!
پسر شرور که متهم است با تهدید و ضرب و شتم دختر نوجوانی را به پاتوق معتادان کشانده و به او تعرض کرده صبح روز گذشته در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش منیبان؛ رسیدگی به این پرونده از سال ۹۹ با شکایت دختر جوانی بهنام میترا آغاز شد. او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: روز حادثه در حال گذر از کوچهای در پایین شهر تهران بودم که یکی از جوانهای معتاد محل بهنام اکبر راهم را بست و با تهدید چاقو من را به خانهای متروکه برد که پاتوق معتادان بود. در آنجا خیلی گریه و التماس کردم تا آزارم ندهد اما اکبر بیتوجه به التماسهایم مرا کتک زد و بعد هم کلید اتاقی که در طبقه بالای همان خانه بود را از دوستش سعید گرفت و مرا به زور به آنجا برد و به من تعرض کرد. پس از اظهارات میترا وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی تعرض به او را تأیید کردند.
با اطلاعاتی که شاکی در اختیار مأموران قرار داده بود، سعید دستگیر شد اما اکبر به محل نامعلومی فرار کرده بود. ۶ ماه از این ماجرا گذشته بود که مأموران اکبر را شناسایی و بازداشت کردند و وی به اتهام تجاوز به عنف و سعید به اتهام معاونت در این جرایم به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
درخواست اشد مجازات برای متهمان توسط دختر نوجوان
در ابتدای جلسه میترا در حالی که وضعیت روحی مناسبی نداشت خواستار اشد مجازات برای هر دو متهم شد و گفت: وقتی آن روز اکبر جلوی من را گرفت واقعاً فکر نمیکردم بخواهد چنین کاری بکند و فکر میکردم چون مواد مخدر مصرف کرده حالت طبیعی ندارد به همین خاطر این کار را کرده است. اما هنوز هم باورم نمیشود و هر شب با کابوس آن اتفاق هولناک از خواب بیدار میشوم به همین خاطر حاضر به گذشت نیستم.
در ادامه متهمان در جایگاه حاضر شدند. متهم ردیف اول با رد اتهامش مدعی شد به شاکی تجاوز نکرده است و در ادامه گفت: میترا خودش به آن خانه آمده بود من اصلاً کاری با او نداشتم. من اتهام رابطه نامشروع را قبول دارم اما به زور کاری انجام ندادم.
او در پاسخ به این سوال قاضی که اگر بیگناه بودی چرا فرار کردی نیز گفت: خانواده این دختر مقابل خانهمان آمده و با چوب و اسلحه من را تهدید به قتل میکردند. به همین خاطر از ترس فراری بودم.
سپس سعید به جایگاه رفت اما او هم اتهامش را رد کرد و گفت: من آن روز مشغول مصرف مواد بودم و حال طبیعی نداشتم. فقط دیدم اکبر همراه دختر جوانی به آنجا آمدند و با هم به طبقه بالا رفتند. من هیچ اطلاعی از ماجرایشان نداشتم. هیچ زور و تهدیدی هم در کار نبود. من فقط دیدم که با هم به طبقه بالا رفتند.
با پایان اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.