ویژه نوروز 1402؛
آنچه در خرداد سال 1401 گذشت
خرداد 1401 تصور نمی شد ماه پرحادثه ای باشد اما تصورها نقش بر آب شد. و یکی از تلخ ترین حادثه های این چند ساله را در دل خود جای داده بود.
به گزارش منیبان؛ آغاز خرداد با اتفاقی تلخ و شوکه کننده ای شروع شد که احساسات بسیاری را جریحه دار کرد و قلب هر ایرانی را به در دآورد.
از زلزله بم، پلاسکو، سانچی، هواپیمای اوکراینی و... دل همه مردم ایران شکست اما خرداد 1401 زخمی دیگر بر دل ها گذاشت.
دوم خرداد 1401 روز تلخ آبادانیهاست این روز یاآور آوار شدن متروپل است یادآور کسانی که زیر خاک ماندند، کسانی که در خیابانها منتظر عزیزانشان بودند.متروپل قصهی پلاسکو را زنده کرد، زخم کهنه سر باز کرد و فقط مردم یک شهر نبودند که عزادار شدند بلکه تمام ایران رخت سیاه به تن کرد.
ظهر روز دوشنبه 2 خرداد 1401 خبر رسید که ساختمان دوقلوی ۱۰ طبقه در آبادان فروریخت و همگان را شوک زده کرد. ریزشی که علت آن مشخص نبود اما افزون بر خسارات زیاد مالی، آسیب های جانی هم در پی داشت. رویدادی عجیب که حواشیای نیز در پی داشت و تا ابد داغ آن بر پیشانی مدیریت شهری و سازه های ایران می ماند و تا دنیا دنیاست از یاد نخواهد رفت.
ریزش این ساختمان 10طبقه تجاری-اداری افزون بر ربودن جان چند تن، شماری مصدوم بر جای گذاشت. فاجعه ای که ابعاد آن هر لحظه رو به گسترش بود.
طی این حادثهای دستور صادر شد که ضمن اعزام گروههای امدادونجات سازمان آتشنشانی تهران برای امداد به آسیبدیدگان، تمامی امکانات استانی و کشوری را برای رسیدگی فوری به سانحه به گرفته شود. به دنبال ریزش بخشهایی از این ساختمان بزرگ در خیابان امیری آبادان به تعدادی خودرو هم آسیب وارد شد. شدت این حادثه بهقدری بود که ساختمانهای اطراف لرزیدند. بلافاصله تعدادی آمبولانس و اتوبوس آمبولانس به محل اعزام شدند.
امدادگران نیز به محل رفتند و کار امدادرسانی به حادثهدیدگان را آغاز کردند. همچنین آتشنشانان در محل حضور یافتند. عملیات و ماموریت سرخپوشان هلالاحمر و آتشنشانان با سختی پیش میرفت. گردوخاک و ازدحام جمعیت مانع کار امدادگران میشد.
چند ساعتی از این اتقاف نگذشته بود که رسانه ها بازداشت پیمانکار و مالک ساختمان خبر دادند.
در همان گزارشهای نخست اعلام شد که یک نفر در این حادثه جان باخته است. اما بهزودی مشخص شد که این حادثه فاجعهای بزرگ است. شاهدان صحنه حادثه گفتند که احتمال دارد 50 نفر از شهروندان در این ساختمان محبوس شده باشند. بعد از آن خبر رسید که جسد چهار نفر دیگر نیز در حادثه پیدا شده است. بنابراین عملیات امدادرسانی از سوی نیروهای هلالاحمر و اورژانس به سختی ادامه یافت.
از همان لحظه اولیه نیز مردم محلی بهصورت خودجوش به کمک و امدادرسانی حادثهدیدگان پرداختند. همچنین مردم به سمت مراکز انتقال خون رفته و بسیاری از مردم آبادان برای مصدومان این حادثه بهصورت خودجوش خون اهدا کردند.»
شهردار آبادان در محل حادثه حضور پیدا کرد، اما مردم عصبانی و داغ دیده از این اتفاق به سمت او هجوم بردند و نسبت به حضورش واکنش نشان دادند.
در این ساختمان برخی از واحدهایش پیشفروش شده بود. برخی از واحدها ساکن بودند و برخی هنوز خالی بود. با این حال، افراد زیادی در آن ساختمان و ساختمان مجاورش حضور و رفتوآمد داشتند. افراد زیادی در آنجا محبوس شده بودند.
عدمپایداری سازه ساختمانهای حادثهدیده، هجوم و حضور مردم در محل و گردوخاک و آبوهوا این عملیات را با سختی مواجه کرد. همچنین تیم آنست و سگهای زندهیاب نیز در محل حضور یافتند.
این اتفاق در حالی رخ داد که حدودا یک سال پیشتر یک فعال رسانهای در توییتر ویدیویی منتشر کرده و درباره این ساختمان هشدار داده بود. او در این ویدیو اعلام کرد: «به گفته مهندسان نظام مهندسی آبادان این ساختمان حتی به افتتاح هم نخواهد رسید. آنقدر سازه این ساختمان سست و وضعیتش بد است که اگر حجم دیوارها و نوارها روی آن بیاید، حداقل دوطبقه از این ساختمان فرو میریزد. این چیزی بود که حسین عبدالباقی میخواست پنهانش کند. کسانیکه دارید سرمایههایتان را برای این مجتمع میگذارید هشیار باشید.»
حسین عبدالباقی که بود؟
مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره هلدینگ عبدالباقی و مالک ساختمان متروپل آبادان بود. که بعد از فروریختن ساختمان متروپل آبادان ابتدا خبر بازداشتش منتشر شد اما بعداً جنازه غیرقابل تشخیصی با اسناد هویتی به او نسبت داده شد.10 روز بعد از حادثه یعنی در تاریخ 12 خرداد ویدیوئی از دفترش منتشر شد که نشان میداد دفتر او صحیح و سالم است. پیشتر رسانهها اعلام کرده بودند که او هنگام فروریختن ساختمان در دفترش بوده است.
صداوسیما فیلمی از یک جسد در کشوی سردخانه پخش و آن را جنازه حسین عبدالباقی اعلام کرد. البته در فیلم تنها کاور جسد نشان داده شد و سپس دوربین، برادر بزرگتر حسین عبدالباقی را نشان داد که چند لحظه بعد از دیدن جسد برادرش، به گریه افتاد.
همزمان اعلام شد سر حسین عبدالباقی در حادثه متلاشی شده، اما یکی از اجساد حامل اسناد هویتی او بوده است. تصویر کارت ملی و دیگر اسناد عبدالباقی و تصویری محو از بدن او هم در رسانه ها پخش شد. اما این موارد نیز به دلایلی مورد تشکیک قرار گرفت.
یکی از موارد تشکیک، نوع گریه برادر حسین عبدالباقی بود که کاربران شبکههای اجتماعی، نوعا آن را غیرطبیعی دانستند. از سوی دیگر خاکی نبودن اسناد هویتی پخش شده، به عنوان بهانه دیگری برای نپذیرفتن انتساب جسد کشف شده به مالک متروپل مطرح شد: میگویند این جسد حسین عبدالباقی است و آن هم مدارکش! طبق هر قانون فیزیک و شیمی بررسی کنید، مدارکی که از جیب این جسد متلاشی بیرون آمده، نباید به این تمیزی و مرتبی باشد.
دروغ درباره امدادگر
یکی از رخدادها که در همین اثنا موجب تشدید بیاعتمادی شد، ادعای نجات فردی بعد از ۳۰ ساعت از زیر آوار بود؛ اما بعدا با انتشار تصویر این شخص در حال امدادگری، مشخص شد این خبر دروغ است و این فرد پشت دوربین صداوسیما عذرخواهی کرد.
همچنین در تاریخ 7 خرداد ماه رئیس کل دادگستری از بازداشت ۱۳ نفر که در حادثه ریزش برج متروپل آبادان تخلف داشتند، خبر داد.
در این حادثه تلخ با 43 فوتی و37 نفر مصدوم عملیات آواربرداری به پایان رسیدهاست و قلب 85 میلیون ایرانی اکنده از غم و اندوه کرد.
اما تمام خواسته مردم این است که مقصران ریزش ساختمان متروپل آبادان مجازات شوند پس دولت به این خواسته مردم لبیک گوید و همچنین اصلاح قانون باید صورت گیرد تا دیگر شاهد بروز چنین حوادث تلخی در کشور نباشیم .
صفر شدن آمار کرونا بعد دوسال و اندی
"2 نفر از هموطنان در پی ابتلا به بیماری کرونا، فوت کردند!" این خبری بود که در روزهای پایانی بهمن ماه سال 98، کام بسیاری از هموطنان را تلخ و کشور را برای یک جنگ تمامعیار علیه ویروس کرونا، آماده کرد.
اما بالاخره در تاریخ 12 خرداد 1401 پس از 2 سال و 100 روز، با وجود داعدار شدن بسیاری از خوانواده های ایرانی برای عزیزانشان آمار فوتیهای کرونا در کشور به صفر رسید
بزرگترین سرقت دهه اخیر در کشور
خبر کوتاه اما مهم بود. سرقت از صندوق امانات بانک ملی در خیابان انقلاب تهران آن هم در چند روز تعطیلی نیمه خردادماه سال 1401 ... مطلبی که به فاصله چند ساعت پس از انتشار در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی ابتدا از سوی بانک ملی و سپس پلیس تایید شد و در ادامه با مراجعه موج زیادی از مالباختگان به خیابان انقلاب و شعبه بانک ملی همراه بود که از سرقت طلا، سکه و جواهرات خود خبر می دادند. اندوختههایی که برای محافظت در صندوق امانات بانک ملی گذاشته بودند.
باید گفت سرقت ماهرانه و با برنامهریزی کامل رخ داده بود تا آنجا که ابهامات و سوالات مختلفی را در افکار عمومی در پی داشت. پرسشهایی که در شبکههای مجازی و محاوره مردم دست به دست و دهان به دهان می چرخید. به طور مثال: مگر می شود بانک با این همه صندوق امانات نگهبان نداشته باشد؟ سیستم امنیتی بانک مگر به پلیس وصل نبود؟ سارقان چطور وارد بانک شدند؟ با چه ترفندی از لایههای امنیتی بانک گذشتند؟ اصلا چرا به این بانک دستبرد زدند؟ آیا اسناد امنیتی داخل بانک بوده؟کسی از داخل بانک با سارقان همکاری داشته؟ و ... انواع و اقسام سوالاتی که مخاطب به دنبال پاسخ آنها بود. سوالاتی که بالاخره بعد از چند روز با دستگیری سارقان، جوابشان داده شد.
کلیت ماجرا
سرقت در پنج شنبه شب و در اصل ساعات بامدادی روز 13 خرداد به وقوع پیوست؛ محل سرقت هم بانک ملی شعبه دانشگاه در خیابان انقلاب تهران بود. بانکی که نگهبان نداشت و به سامانه مهام، کلانتری و پلیس 110 هم وصل نبود.
سارقان اصلی 4 نفر بودند. 4 نفر حرفهای که سابقه سرقت از بانک در تهران و چند شهرستان را در کارنامه خود داشتند. حتی یک ماه پیش هم برای سرقت از بانک تجارت در خیابان فلسطین وارد عمل شده بودند اما در مواجهه با موانع سخت مخزن ناکام مانده بودند.
اما این بار سارقان با برنامه ریزی دقیق، تشکیل تیم 13 نفره و متشکل از متخصصانی در زمینه کامپیوتر، دوربین، هوا برش و ... و بهره گیری و آگاهی از ضعف بانک در حوزه ایمنی و نداشتن نگهبان در نیمه شب پنجشنبه از روی در پارکینگ به داخل پریده و بعد از برش قفل در پشتی بانک وارد ساختمان شده و سپس با تجهیزات کامل اقدام به برش و تخریب در گاو صندوقی ورود به محوطه صندوق امانات کرده و در ادامه با تخریب 250 صندوق ، محتویات 168 صندوق را به تاراج بردند.
سرقت هم 12 تا 14 ساعت زمان برد و سارقان بعد از بازکردن در صندوقچه های امانات هر آنچه سکه، ارز، طلا و جواهر داخل آنها بوده را توی کیفها ریخته و سپس از همان در پشتی خارج شده و قفل هم بر در زده و درنهایت از در پارکینگ هم بیرون رفتند.
بیدار شدن بانک از خواب
تازه بعد از سه روز با بازشدن بانک در روز دوشنبه، کارمندان و مسئولان بانک از وقوع سرقت مطلع شده و مراتب را به پلیس اطلاع دادند.
پلیس در ساعت 8 صبح روز دوشنبه 16 خرداد از وقوع سرقت مطلع شد، سرقتی که هیچ سرنخی از آن در دست نداشت اما در ادامه با بکارگیری افراد زبده و 20 کارآگاه پلیس آگاهی توانست با انجام اقدامات فنی و اطلاعاتی در کمتر از 24 ساعت به جریان سرقت پی برده و عناصر اصلی سرقت شناسایی کند از 24 ساعت دوم هم کار را برای دستگیری آغاز کرد و در نهایت مجرمین در تهران و چند شهرستان بعضا با درگیری، تیراندازی و مضروب شدن دستگیر شدند. البته در این بین 3 نفر به خارج از کشور متواری شده بودند که با اقدام سریع اینترپل فراجا و اعلان قرمز ، سارقان فراری دستگیر شده و در اختیار افسر رابط قرار گرفتند که به زودی به کشور مسترد می شوند در بین دستگیرشدگان در داخل کشور یک زن هم وجود دارد که در زمینه فروش اموال مسروقه نقش داشته است.
از اموال مسروقه چه خبر؟
پلیس توانست بخش اعظمی از طلا، جواهر ، سکه و ارز سرقت شده را کشف کند اگرچه تعدادی از آنها فروخته شده بود؛ سارقان اموال مسروقه را در چند کیف و قوطی بزرگ کپسولی شکل گذاشته بودند؛ مقادیر زیادی از آنها در فرودگاه امام خمینی (ره) در داخل ماشینی که توسط متهمان تهیه شده بود قرار داشت و مقادیری نیز در تهران از متهمان کشف و ضبط شد.
و اما جریان اسناد امنیتی و دست داشتن کارمندان بانک در این پرونده از سوی رئیس پلیس رد شد. سردار رحیمیریال فرمانه نیروی انتظامی تهران بزرگ گفت که هیچ سند امنیتی در بانک نبوده و سارقان فقط طلا و جواهر و سکه و ارز با خود برده بودند. همچنین دستگیری دو نفر از کارمندان بانک به دلیل سهل انگاری و دیر اطلاع دادن موضوع سرقت به پلیس بوده است نه مسأله دیگری.
تصادف قطار مشهد - یزد
سانحهٔ قطار مشهد به یزد صبح روز 18 خرداد 1401 در نزدیکی ایستگاه مزینو در 50 کیلومتری طبس رخ داد.علت این حادثه برخورد قطار با بیل مکانیکی بر سر راه و خطای انسانی رانندهٔ قطار بود. این قطار 348 مسافر داشت. در این سانحه 14 نفر کشته و 86 نفر مصدوم شدند.
به گفتهٔ معاون وزیر راه و شهرسازی علت اصلی این حادثه مانع بودن بخشی از بیل مکانیکی بر سر راه قطار و سرعت غیرمجاز قطار در هنگام عبور از این بلوک است. از راننده قطار و بیل مکانیکی دوبار تست هوشیاری گرفته شده که تست هوشیاری راننده بیل مکانیکی هر دوبار مثبت شده. همچنین رانندهٔ بیل مکانیکی برای مشخص شدن علت قرارگیری مانع بر سر راه بازداشت شد.
جانباختگان
در ابتدا تعداد جانباختگان این حادثه ۲۲ نفر اعلام شده بود اما مدتی بعد مشخص شد که به علت متلاشی شدن اجساد، در 22 کاور شمرده شده بودند. پزشکی قانونی با توجه به اعلام آمار مفقودی از سوی خانوادهها، تعداد قطعی فوتیها را 14 نفر اعلام کرد.
از 14 فوتی این حادثه 2 نفر اهل طبس و 12 نفر اهل یزد بودند بر همین اساس روز پنجشنبه 19 خرداد 1401 در یزد عزای عمومی اعلام شد
استعفای وزیر کار جنجالی دولت رئیسی
اواخر خرداد ماه بود که حجتالله عبدالملکی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در نامهای به رئیسجمهور استعفای خود را از تصدی این وزارتخانه اعلام کرد.
باز هم خبر دردناک دیگر
خرداد به پایان نرسیده بود باز هم شاهد خبری عجیب که مختص ایران است و فقط در کشور ما این قبل اتفاقات رخ می دهد، بودیم.
24 خرداد رییس مرکز اورژانس تهران از جان باختن کودک دو ساله پس از آسیب رساندن برخی افراد به آمبولانس اورژانس خبر داد.
رییس مرکز اورژانس تهران اظهار کرد: به دلیل شرایط ترافیکی این خیابان و نبود جای پارک مناسب و حال وخیم دختربچه، نیروهای اورژانس تهران به ناچار برای نجات جان بیمار، آمبولانس را در خط ویژه پارک کردند و اقدامات احیاء قلبی ریوی را شروع می کنند. عملیات احیا کودک با موفقیت انجام میشود و شرایط حال کودک رو به بهبودی پیش میرود اما وقتی نیروهای اورژانس پس از عملیات احیا قصد انتقال بیمار به آمبولانس را داشتند، متوجه میشوند دو عدد از چرخهای آمبولانس توسط فردی ناشناس آسیب رسیده و بادهای لاستیک آن خالی شده است.
او افزود: نیروهای اورژانس با مشاهده این وضعیت برای انتقال بیمار درخواست حضور آمبولانس دیگری را میکنند که آمبولانس دوم در محل حاضر شده اما متأسفانه طولانی شدن روند انتقال به دلیل اتفاق به وجود آمده باعث وخامت مجدد حال کودک شده و جان خود را از دست میدهد.
عامل این قتل که بود؟
وقوع این حادثه تلخ و انتشار خبر آن در رسانهها افکار عمومی را جریحهدار کرد. همه عامل این اتفاق هولناک را فردی میدانستند که چرخهای آمبولانس را پنچر کرده و مانع حرکت آن شده بود.
بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته در حادثه مرگ این دختر بچه دوساله، شناسایی یک راننده اتوبوس بود. این مرد میگوید وقتی در خط ویژه دیده که راهش مسدود شده از شدت عصبانیت، چرخهای آمبولانس را پنچر کرده است.
او پس از آنکه در خط ویژه با آمبولانس روبهرو شده، چندین بار بوق زده اما وقتی دیده آمبولانس حرکت نمیکند، در حالی که عصبانی و کلافه بوده از اتوبوس پیاده شده و دو تا از چرخهای آمبولانس را پنچر کرده. سپس دنده عقب گرفته و با تغییر مسیر از محل دور شده بود. با این سرنخ، زمان زیادی طول نکشید که این فرد شناسایی و در خانهاش در یکی از مناطق جنوب پایتخت بازداشت شد.
اظهار ندامت؛ اما چه فایده!
راننده اتوبوس، مردی 39 ساله است که در برابر اتهام تخریب، قتل شبهعمد و اخلال در نظم عمومی قرار گرفته است. او بهشدت نادم و پشیمان است و میگوید از وقتی متوجه شده اقدام عجولانهای که به دلیل ناآگاهی مرتکب شده منجر به مرگ کودکی بیگناه شده است، عذاب وجدان شدید گرفته و خیلی ناراحت است.