مرد جوان چرا همسر دوستش را کشت؟
متهم با عنوان پستچی به خانه دوستش رفت و همسر او را به قتل رساند.
به گزارش منیبان؛ مرد جوان وقتی فهمید همکارش مقدار زیادی طلا خریده است در پوشش پستچی به خانه او رفت و همسر دوستش را به قتل رساند، اما طلایی گیرش نیامد.
ساعت ۱۹ شامگاه شنبه ششم اسفندماه قاضی محمدمهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ابوذر از قتل زن جوانی در خانهاش حوالی یکی از خیابانهای جنوب تهران باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم راهی محل شد. تیم جنایی در محل حادثه داخل اتاق پذیرایی با جسد تازهعروس ۲۵ سالهای به نام مهرانه روبهرو شد که دستها و پاهایش با سیم شارژر تلفن همراه بسته و شاهرگ دست راستش هم با چاقو زده شده بود، بهطوریکه خون او تمامی پذیرایی را رنگین کرده بود. بههم ریختگی وسایل خانه و سرقت طلاهای دست و گردن مقتول حکایت از آن داشت قاتل با انگیزه سرقت دست به جنایت زده است. مأموران پلیس در بررسیهای میدانی دریافتند لحظاتی قبل همسایهها با صدای داد و فریاد شوهر مقتول از خانههایشان بیرون میآیند و متوجه میشوند زن جوان به قتل رسیده و شوهرش هم آنقدر خودش را به در و دیوار کوبیده که نیمه بیهوش و زخمی افتاده است.
مأموران در بررسیهای محل حادثه متوجه دوربین مخفی داخل راهرو و پلههای ساختمان شدند که از سوی ساکنان ساختمان نصب شده بود. بدین ترتیب تیم جنایی در نخستین گام فیلم دوربین مداربسته را مورد بازبینی قرار داد. بررسیها نشان داد چند ساعت قبل از حادثه مردی که کلاه به سر و ماسک به صورت داشت با در دست داشتن جعبهای وارد ساختمان میشود و به در خانه مقتول میرود. وقتی مقتول در را باز میکند، وی به زور وارد خانه میشود و پس از ۷۰ دقیقه درحالیکه وحشتزده و بدون ماسک است، سراسیمه از خانه بیرون میآید و فرار میکند.
بدین ترتیب این فرضیه برای مأموران قوت گرفت، قاتل که به احتمال زیاد فرد آشنایی است در پوشش پستچی قلابی با در دست داشتن بستهای زنگ خانه مقتول را میزند و مدعی میشود برای او از پست بستهای آورده است و زن جوان هم در ساختمان را باز میکند تا بسته را تحویل بگیرد، اما غافل از این است که پستچی سارق است و همین سهلانگاری مرگ او را رقم میزند.
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران همراه عکس متهم به بیمارستان رفتند و از شوهر مقتول تحقیق کردند. وی با دیدن عکس متهم گفت چهره ثبت شده در دوربین مداربسته متعلق به یکی از همکارانش به نام تیمور است که با هم در شرکت تولید و توزیع ابزارآلات کار میکنند.
با شناسایی قاتل، مأموران به خانه وی که در همان نزدیکی خانه مقتول بود، رفتند و او را بازداشت کردند. متهم ۳۸ ساله در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت وسوسه سرقت باعث شد همسر دوستش را به قتل برساند. متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتوگو با قاتل
*تیمور چه شد که زن جوان را به قتل رساندی؟
میخواستم طلاهای او را سرقت کنم و قصد قتل نداشتم، به همین خاطر هم چهرهام را پوشاندم و با طراحی یک نقشه وارد خانه مقتول شدم، اما وقتی او با من درگیر شد و ماسکم را کنار زد برای اینکه شناسایی نشوم، او را به قتل رساندم.
*از کجا خبر داشتی طلا دارد؟
شوهر مقتول همکارم است و با هم ارتباط داشتیم. مدتی قبل فهمیدم او ۵۰۰ میلیون تومان وام گرفته و برای سرمایهگذاری طلا خریده است. از طرفی هم روز زن با او به بازار رفتیم و برای همسرش ۲۰۰ میلیون تومان طلا خرید. وقتی متوجه شدم او طلای زیادی در خانه نگهداری میکند، وسوسه شدم و تصمیم به سرقت گرفتم.
*بستهای که دستت بود برای چه با خودت برده بودی؟
من در پوشش پستچی به در خانه آنها رفتم و حتی پشت آیفون صدایم را عوض کردم تا شناسایی نشوم. همه چیز خوب پیش رفت، اما وقتی با تهدید چاقو از او خواستم طلاها را بدهد، مقدار کمی طلا به من داد و من خبر نداشتم که طلاها را شوهرش در خانه مادرش نگهداری میکند، به همین دلیل او را دوباره تهدید کردم که با هم درگیر شدیم و ماسکم را با دستش کنار زد و مرا شناخت.
*چقدر طلا سرقت کردی؟
خیلی کم، بیشتر طلاها بدلی بودند.
*چرا با چاقو شاهرگش را زدی؟
میخواستم مطمئن شوم فوت کرده است تا ردی از من باقی نماند.