خیانت برای این مرد عین آب خوردن است
زن جوان میگوید دیگر نمیتواند با شوهر خیانتکارش زندگی کند و طلاق میخواهد.
به گزارش منیبان؛ ستاره و کامران 18 سال قبل با هم ازدواج کردند. آنها 2 فرزند دارند و حالا خیانت کامران زندگیشان را به بنبست رسانده است.
*چند سال است با هم زندگی میکنید؟
من و کامران 18 سال قبل ازدواج کردیم و 3 سال است که جدا از هم زندگی میکنیم.
*یعنی طلاق گرفتهاید؟
نه . کامران بیشتر روزهای سال را در سفر بود نوع کارش اینطور بود. او راننده کامیون ترانزیت است و بیشتر وقت را در سفر بود. شاید ماهی یکبار به خانه میآمد. اما از سه سال قبل رازی برایم فاش شد که دیگر نتوانستم با او زندگی کنم.
*بیشتر توضیح بده چه شده است؟
سه سال قبل فهمیدم زنی را صیغه کرده است و سالهاست که با آن زن زندگی میکند و خیلی وقتها هم دروغ میگوید که در سفر است و در خانه آن زن است. بعداز آن من دیگر زندگیام را از کامران جدا کردم و با دو پسرم زندگی میکردم تا اینکه یک روز کامران آمد و گفت پشیمان شده و آن زن را رها کرده است. خیلی التماس کرد و من هم بخشیدم.
*از کامران نپرسیدی که چرا همسر دومش را رها کرد؟
در آن زمان من در حال جدا شدن از کامران بودم. او خانه را به نام من کرد تا جدا نشوم واو را ببخشم من هم قبول کردم. خودم کارمند هستم و درآمد دارم اما چون دو بچه داشتم خانه داشتن برایم مهم بود. وقتی کامران پیشنهاد داد آشتی کنیم قبول کردم.
*حالا چرا از شوهرت شکایت کردی؟
او به من خیانت کرده است با زن جدیدی آشنا شده و این بار هم با یک نفر دیگر رابطه دارد من هم شکایت کردم تا تنبیه شود. ضمن اینکه اینطوری راحتتر میتوانم طلاق بگیرم.
*بچههایت چیزی نمیگویند؟
پسر کوچکم دچار افت تصحیلی شده است. پسر بزرگم درک بیشتری دارد و سعی میکند با من همدلی کند اما پسر کوچکم بسیار تحت تاثیر قرار گرفته است.
*نمیخواهی رضایت بدهی؟
فقط در صورتی رضایت میدهم که بدون دردسربتوانم طلاق بگیرم این شرط را به کامران گفتهام. واقعیت این است که من هم دیگر به کامران دلبستگی ندارم. او مردی که همه این سالها تصور میکردم نیست.