پیش بینی آینده لایحه حجاب از نظر یک وکیل دادگستری
یک وکیل پایه یک دادگستری می گوید: لایحه حجاب میتواند خشونت را به شکل فزایندهای سیستماتیک کند. بعد خیال میکنید جامعه امروز مقابل پلیسی که دارد برخورد تندتر میکند یا آمر به معروفی که حقوق اجتماعی بیشتری دارد و امثال اینها، منفعل میماند؟
به گزارش منیبان، یک وکیل پایه یک دادگستری به اصلاحات نیوز می گوید: لایحه حجاب میتواند خشونت را به شکل فزایندهای سیستماتیک کند. بعد خیال میکنید جامعه امروز مقابل پلیسی که دارد برخورد تندتر میکند یا آمر به معروفی که حقوق اجتماعی بیشتری دارد و امثال اینها، منفعل میماند؟
مجلس اعلام کرد که لایحه عفاف و حجاب در کمیسیون قضایی به پایان رسیده است. طبق گفته های برخی از نمایندگان مجلس، مجازاتهایی برای دختران زیر 18 سال در صورت عدم رعایت حجاب در نظر گرفته شده است، مانند منع از تحصیل یا استفاده از اینترنت و ... در همین رابطه اصلاحات نیوز گفتوگویی با علی مجتهدزاده وکیل و حقوقدان انجام داده تا بازدارندگی و تبعات چنین مجازاتهایی را بررسی کند.
آقای مجتهدزاده در ابتدا به ما بگویید این لایحه تا چه اندازه در جامعه بازدارندگی دارد؟ با توجه به سابقه سایر قوانین و سختگیریهایی که در این حیطه داشتیم.
در جواب سوال شما اول باید به یک نکته کلیدی اشاره کنم. ما در تحلیل حقوقی دو سطح از تحلیل را داریم. یکی از زاویه مفاد و محتوای قوانین و دیگری از زوایه کیفیت قوانین. هر قانونی را الزاما نمیتوان قانون با کیفیت دانست؛ کیفیت قانون مستلزم رعایت استانداردهایی است از جمله میزان انطباق قوانین با معدل خواست و عرف عمومی. اساسا قانونی که با این معدل فاصله داشته باشد، یعنی منطبق با معدل خواست عمومی نباشد، عادلانه هم نیست. بنابراین در عرصه عمل هم نمیتواند موفق باشد. در این مورد خاص مساله کاملا واضح است و میتوان میزان موفقیت لایحه حجاب به عنوان یک قانون را با یک مشاهده ساده در خیابانهای کشور به راحتی حدس زد. همین الان به مجازاتهای این قانون فکر کنید و همزمان تصویر پوشش مردم در خیابانها و معابر عمومی را از نظر بگذارنید. مفاد این لایحه، خصوصا موارد جرمانگاری آن اگر بخواهد در این جامعه عملیاتی بشود با چه درصدی از زنان و شهروندان مجرم مواجه خواهیم بود؟ اساسا پلیس و دستگاه قضایی و دیگر نهادهای مسئول امکانات رسیدگی جرم این افراد را دارند؟ این تازه در شرایطی است که فرض بگیریم اجرایی شدن این لایحه موجب مشکلات و تنازعات عمومی جدیدی نشود.
بعد در کنار وضع موجود، ما یک تجربه 15-16 ساله هم داریم. شما تصاویر مربوط به برخورد گشت ارشاد در روزهای اول آغاز به کارش در سال 1385 را نگاه کنید. پوشش زنانی که در این تصاویر به عنوان بد لباس بازداشت شدهاند، آرزوی امروز سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی است. خب معنای این وضع یعنی شکست یک سیاست. شما سال 1385 با شروع گشت ارشاد میخواستید جامعه را محجبه کنید. امروز بعد از این همه سال و هزینه، آرزو دارید پوشش زنان کشور مانند آن زنانی شود که سال 1385 آنها را به اتهام بدحجابی بازداشت میکردید. بنابراین آینده لایحه حجاب به نظر من بسیار روشن است.
همانطور که اشاره کردید، سختگیریها همواره نتیجه عکس داشته، آیا در این لایحه نیز باید منتظر چنین نتایجی یا حتی بدتر از قبل هم باشیم؟
اجرای لایحه حجاب عملا پتانسیل خشونت شهری در ایران را چندین برابر افزایش خواهد داد. باید بیپرده هشدار دهیم که اجرای این لایحه ما را در معرض وضعیت نزاع شهری قرار میدهد.
ببینید روی اصلی ماجرا همین است. من نگران این نیستم که لایحه حجاب روی پوشش زنان تاثیر بگذارد یا نگذارد. این به نظر من هیچ اهمیتی ندارد. مساله اصلی این است که اجرای این لایحه تبعات بعدی دارد. تبعات بعدی آن هم فقط گسترش پوششی مخالف پوشش رسمی نیست. مساله ایجاد زمینه افزایش خشونت شهری و تقابلهای خشن اجتماعی است. مگر در همین چند ماه موارد مشابه کم بوده؟ لایحه حجاب میتواند این خشونت را به شکل فزایندهای سیستماتیک کند. بعد خیال میکنید جامعه امروز مقابل پلیسی که دارد برخورد تندتر میکند یا آمر به معروفی که حقوق اجتماعی بیشتری دارد و امثال اینها، منفعل میماند؟ فکر میکنید جامعه وقتی به طور مکرر تصویر کتک خوردن فلان زن و دختر را توسط مامور دولتی میِبیند مفعل میماند؟ آیا این جامعه با این کارها قانع میشود حجاب خوب است؟ جامعه ایران امروز مثل زمینی است که دینامیتگذاری شده و هر کدام از این دینامیتها میتوانند دامنهای از تقابل و خشونت ایجاد کنند. وظیفه قانونگذار و سیاستگذار خنثی کردن این هاست. اما لایحه حجاب مثل فتیله این دینامیتها عمل خواهد کرد و یک انرژی مخرب در قطببندیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، قومی و غیره را آزاد خواهد نمود که بسیار هم پتانسیل خشونت بالایی دارد. اجرای لایحه حجاب عملا پتانسیل خشونت شهری در ایران را چندین برابر افزایش خواهد داد. باید بیپرده هشدار دهیم که اجرای این لایحه ما را در معرض وضعیت نزاع شهری قرار میدهد. حضراتی که امروز دارند این لایحه را جلو میبرند باید به یاد بیاورند که 6 ماه پیش به مردم قول داده بودند وقتی فضا آرام شد اصلاحات و گفت و گوهایی شکل خواهد گرفت. این لایحه با آن وعدههای 6 ماه قبل یعنی شلیک مستقیم به قلب اعتماد عمومی.
یکی از نمایندگان مجلس درخصوص زنان زیر ۱۸ سال گفته که مجازات های اجتماعی مانند گرفتن سیم کارت، عدم اجازه تحصیل و … در نظر میگیریم، آیا مجازاتهای این چنینی برای دختران نوجوان تا چه اندازه قانونی و شرعی است؟
برای همه اینها میشود هم توجیه قانونی آورد و هم توجیه شرعی. کما اینکه همه را هم میشود با توجیهات شرعی و قانونی رد کرد، بستگی به تفسیرهای مختلف از شرع و قانون دارد. خصوصا در مسایل شرعی تفسیر بسیار مهم است. من با نگاهی که خودم دارم معتقدم که تفاسیر بسیار افراطی، تقلیلگرایانه و تنگنظرانه شرعی و قانونی میتواند منجر به تصویب چنین مواردی شود. اما مساله مهمتر این است که اصلا آیا این موارد عقلانی و حساب شده هستند یا خیر؟ در واقع شما میتوانید هر نوعی امر سلبی یا ایجابی را تبدیل به قانون کنید، اما آیا همه موارد یک قانون خوب و عقلانی هستند؟ از نظر شکلی اگر این موارد تصویب و به تائید شورای نگهبان برسند، میشود به آنها گفت قانون.
آینده لایحه حجاب به نظر من بسیار روشن است؛ این لایحه تبعات بعدی دارد. تبعات بعدی آن هم فقط گسترش پوششی مخالف پوشش رسمی نیست. مساله ایجاد زمینه افزایش خشونت شهری و تقابلهای خشن اجتماعی است.میتواند این خشونت را به شکل فزایندهای سیستماتیک کند. بعد خیال میکنید جامعه امروز مقابل پلیسی که دارد برخورد تندتر میکند یا آمر به معروفی که حقوق اجتماعی بیشتری دارد و امثال اینها، منفعل میماند؟ فکر میکنید جامعه وقتی به طور مکرر تصویر کتک خوردن فلان زن و دختر را توسط مامور دولتی میِبیند مفعل میماند؟ آیا این جامعه با این کارها قانع میشود حجاب خوب است؟
اما چه قانونی؟ قانونی که نه عادلانه است و نه منطقی. قانونی که کیفیت ندارد و بی کیفیت است. هر چند من معتقدم از نظر قانون اساسی بسیاری از این مجازاتها دارای مشروعیت نیستند و ایراد دارند. به عنوان نمونه آموزش، آن هم آموزش رایگان طبق بخشهای مختلف قانون اساسی و از جمله اصل 30 جزو حقوق اساسی ملت است که حاکمیت و دولت موظف به تامین آن هستند. نمیشود قانونگذار برای یک مجازات در قوانین موضوعه، حق مندرج در قانون اساسی را از شهروند سلب کند. یا مثلا طبق قوانین تعزیراتی ایران، مسئولیت کیفری شهروندان تا قبل از 18 سالگی تکمیل نمیشود. خب این در تناقض آشکار با مواد لایحه حجاب درباره زنان زیر 18 سال است. اما باز هم تاکید میکنم. این موارد اگر حتی شرعی و قانونی هم باشند، عقلانی نیستند. مگر اجرای هر امر شرعی در هر زمانی عقلانی است؟ قطعا چنین نیست. اگر چنین بود مثلا ما شاهد لغو قانون سنگسار نمیبودیم. عقل حکمرانی حقوقی ایجاب میکند که اعتراف کنیم این دست مواد لایحه حجاب از هیچ منطق عقلانی و اجتماعی برخوردار نیست، حتی اگر توجیه شرعی قانونی هم داشته باشد.
آقای مجتهدزاده آیا مجازات نوجوانان، به خودی خود باعث دین گریزی و ایجاد خشم نمیشود؟
عقل حکمرانی حقوقی ایجاب میکند که اعتراف کنیم این دست مواد لایحه حجاب از هیچ منطق عقلانی و اجتماعی برخوردار نیست، حتی اگر توجیه شرعی قانونی هم داشته باشد. وقتی جامعه با کتاب درسی و سریال نتوانسته جذب نوع خاصی از دینگرایی که مد نظر بخشی از حضرات است بوشد، با باتوم و بازداشت و جریمه جذب خواهد شد؟
فکر میکنم پاسخ این سوال اظهر من الشمس است. مگر در این سالها کم در آموزش و پرورش و تلویزیون و جاهای دیگر منابع مالی و زمان صرف برخی سیاستهای تبلیغاتی در حوزه دین شد؟ خب نتیجه آن کجاست؟ نتیجه زیر و رو کردن محتوای کتابهای درسی برای تبلیغ دین کجاست؟ نتیجه این همه سریال و برنامه تلویزیونی و فیلم و امثالهم کجاست؟ خود مراجع رسمی از خالی بودن حدود 70 درصد مساجد خبر دادهاند. خب اگر این دست سیاستها درست بوده چرا جواب نداده؟ چرا حجاب مردم مطابق آن چیزی نیست که حضرات تمایل دارند؟ وقتی جامعه با کتاب درسی و سریال نتوانسته جذب نوع خاصی از دینگرایی که مد نظر بخشی از حضرات است بوشد، با باتوم و بازداشت و جریمه جذب خواهد شد؟ فکر کنم جواب کاملا روشن است.
در کدام کشورها، برای زنان زیر ۱۸ سال چنین قوانین سفت و سختی گذاشته اند؟
من حقیقتا اطلاع خاصی ندارم. اما بعید میدانم جز افغانستان تحت تسلط طالبان بشود برای این مورد، نمونه مشابه دیگری یافت.
آیا این مجازتها برای دختران زیر ۱۸ سال که عملا دانش اموز محسوب میشوند، ممکن است در اینده آنها را به سمت بزه و رفتارهای خشونت امیز ناشی از خشم از حکومت، سوق دهد؟
حتما اینطور است. نه فقط برای دختر زیر 18 سال بلکه برای بزرگسال هم همینطور است. وقتی شما به بهانه بسیار واهی دارید از شهروند خود در ابعاد وسیع مجرم میسازید، باید متوجه تبعات بعدی آن هم باشید. مخصوصا اینکه متاسفانه در این رودرویی دایره حقوق شهروندان عادی در مقابل ماموران حکومتی و یا گروههای آمر معروف اصلا دارای تعادل نیست. نمونهاش همین موضوع مشهور پلیس نماهاست که پاییز سال گذشته در ابعاد وسیع به تخریب اموال مردم پرداختند و مراجع قضایی و انتظامی گفتند موضوع را پیگیری میکنند. اما هنوز حتی یک مورد هم به معرفی نشده. در حالی که صدها دقیقه فیلم واضح از آنها وجود دارد. صدها شهروند معمولی در اتفاقات سال قبل کشته یا مجروح شدند اما جز متهمان قتل برخی نیروهای آمر معروف یا بسیج، قاتلان یا ضاربان چند نفر از اینها معرفی و محاکمه شد؟ در واقع ما هم یک بی تعادلی در حقوق عامه داریم که طبق آن برخی شهروندتر و محقتر هستند و هم اینکه داریم دست به یک مجرمسازی عمومی در سطح جامعه میزنیم. چرا نباید منتظر این باشیم که چنین عملکردی موجب یک خشونت متقابل شود؟ حتما این پتانسیل وجود دارد که سیاستهای فعلی منتهی به خشونتهای آتی گردد.