آقای قاضی توروخدا طلاق من را بگیرید چون شوهرم یک...!
پریسا تصمیم گرفته از شوهرش جدا شود. او که سه فرزند دارد، روزهای سختی را میگذارند. پریسا برای ما از زندگیاش میگوید.
به گزارش منیبان به نقل از سایت جنایی، پریسا تصمیم گرفته از شوهرش جدا شود. او که سه فرزند دارد، روزهای سختی را میگذارند. پریسا برای ما از زندگیاش میگوید.
*چه مدتی است که زندگی شما دچار چالش شده است؟
من از سالها قبل با شوهرم درگیری داشتم اما در سه سال گذشته این وضعت بدتر شد.
*چرا با هم درگیر بودید؟
شوهرم مرد فاسدی است. او قمار میکند و مشروب میخورد. زندگی من و بچهها همیشه با سختی همراه است.
*چند فرزند داری؟
سه بچه دارم. یک پسر و دو دختر.
*بچهها نظرشان درباره این جدایی چیست؟
پدرشان سه سال است ما را ول کرده و رفته است. چنین پدری در زندگی بچهها فرقی ندارد.
*چطور هزینه زندگیات را تامین میکنی؟
کار میکنم. هم خودم و هم دختر بزرگم کار میکنیم. من در یک کارگاه خیاطی کار میکنم و دخترم هم فروشنده است.
*میدانی شوهرت کجاست؟
زن صیغه کرده و برای خودش زندگی درست کرده است. ما را هم رها کرده و رفته. با زن جدیدش زندگی میکند.
*خبر دارد که درخواست طلاق دادهای؟
پسرم با او در ارتباط است. حتما میداند که درخواست دادم اما آدرسش را نمیدهد.
*چرا چنین کاری کرده است؟
نمیدانم اما میدانم دیگر او را دوست ندارم و برایم مهم نیست.
*چطور با هم آشنا شده بودید؟
یک نفر معرفی کرد. پدرم هم قبول کرد و با هم ازدواج کردیم.
*جدا شوی میخواهی چه کنی؟
شوهرم نه به من خرجی میدهد و نه محبتی از او میبینیم. بود و نبودش دیگر فرقی در زندگی من ندارد. من به بچههایم فکر میکنم.