پرسپولیسی دوآتشه شهر را به هم ریخته بود/ می‌خواست، مهاجم پرسپولیس شود، لات شد!

شرور معروف به اژدها، پرسپولیسی دو آتیشه است که در جریان یک درگیری خیابانی و قدرت نمایی دستگیر شده است.

پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان؛ کاوه یکی دیگر از متهمان دستگیر شده در طرح مبازره با اشرار است. او معروف به اژدهاست. حتی تصویر اژدها را روی دستش خالکوبی کرده است. می‌گوید به‌صورت حرفه‌ای فوتبال بازی می‌کند و پرسپولیسی دوآتیشه است. کاوه دلش می‌خواست روزی یکی از مهاجمان تیم پرسپولیس شود، اما راه اشتباهی انتخاب کرد.

چه شد که وارد این درگیری شدی؟

همه‌چیز برمی‌گردد به یک شرط‌بندی. حدود یک‌ماه پیش بود که کنار بچه محل‌هایم ایستاده بودم. ۲موتورسوار به یکی از بچه‌ها نزدیک شدند و ترک‌نشین موتور، مثل برق گوشی بچه محل ما را قاپید. برای ما افت داشت که کسی از بچه محل ما سرقت کند. سر بزنگاه، سارقان را دستگیر کردیم و تحویل پلیس دادیم. بعد شنیدیم که آنها دزد نیستند و آنها از اعضای یک گروه اوباش بودند که با ما کل‌کل داشتند. به‌خاطر کل‌کل و کری‌خوانی به محله ما آمده بودند تا گوشی بچه محل ما را بقاپند و ما را ضایع کنند که موفق نشدند. بقیه اعضای گروه آنها وقتی فهمیدند که ما این دو نفر را تحویل پلیس داده‌ایم، شب حادثه با چندین موتور برای انتقام به محله ما آمدند و آن اتفاقی افتاد که فیلمش همه جا پر شده.

یعنی شما خبر نداشتید که قرار است به شما حمله کنند؟

من خبر نداشتم، اما دوستان دیگرم می‌دانستند. یکی از بچه‌های آن گروه به بچه محل ما زنگ زده و قرار دعوا گذاشته بود.

از آن شب بگو، چه اتفاقی افتاد؟

مهاجمان بچه‌های ۳ محله پایین‌تر بودند و آن شب سوار بر ۳۰، ۴۰موتورسیکلت به ما حمله کردند. ما هم با آنها درگیر شدیم.

کسی زخمی شد؟

مردم عادی زخمی شدند. ماشین‌هایشان هم آسیب دید. بچه‌های گروه ما و آنها، ‌آسیب جدی ندیدند.

موتورسوارانی که گوشی دوست‌تان را دزدیدند، تعمدی او را انتخاب کرده بودند؟

ما از قبل با آن گروه اختلاف پیدا کرده بودیم و حتی در فضای مجازی برای هم کری می‌خواندیم. درواقع نیت آنها سرقت نبود، می‌خواستند خودی نشان دهند تا ما از آنها حساب ببریم، اما نقشه‌شان نگرفت.

مواد مصرف می‌کنی؟

به خاطر قیافه‌ام می‌پرسید؟ نه. من دانشجوی رشته تربیت بدنی هستم و ورزشکارم. تقریبا در همه ورزش‌ها سررشته دارم، اما فوتبال چیز دیگری است. من از طرفداران دوآتیشه پرسپولیس هستم و دلم می‌خواست روزی از تمام فوتبالیست‌های مطرح حتی مهدی مهدوی‌کیا یا وحید شمسایی یا هر فوتبالیست دیگری که در پست مهاجم بازی می‌کند معروف‌تر و اسطوره شوم. من به‌صورت حرفه‌ای هم در یکی از این آکادمی‌ها، آموزش می‌دیدم اما یک دفعه ورق برگشت خورد.

چه شد ورق برگشت؟

کم‌کم احساس کردم که از گنده‌لات بودن و شرارت خوشم می‌آید. از اینکه قدرتم را به رخ مردم بکشم و همه از من حساب ببرند. به همین دلیل وارد این مسیر شدم. چطور می‌توانم وقتی هم محلی‌هایم از من می‌خواهند به‌خاطر رفاقت وارد درگیری شوم، نه بگویم؟ خصوصا از روزی که لقب‌دار هم شدم که بیشتر خوشم آمد.

لقب هم داری؟

به من می‌گویند اژدها؛ چون همانند اژدها قدرت دارم. شاید به همین دلیل بود که رفتم اژدها روی دستم خالکوبی کردم تا قدرتم را بیشتر به رخ مردم بکشم!

منبع: همشهری آنلاین


ت ت
کدخبر: 237188 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین