بیبرنامگی نامزدهای انتخاباتی در برابر کودکان کار
هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حوزه کودکان است. او سالها در این حوزه فعالیت کرده و به سبب تجربیاتی که دارد معتقد است که در برنامههای نامزدهای انتخاباتی یا توجه به مسائل و موضوعات کودکان نمیشود یا این نگاه بسیار سطحی است که همانها هم بعد از انتخابات فراموش میشود.
به گزارش منیبان؛ شریعتی درباره توجه به کودکان کار و نیازهای این کودکان در برنامههای انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، اظهارکرد: در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که متاسفانه ما در جامعه سیاستزدهای زندگی میکنیم و همین امر باعث شده که مسائل اجتماعی همواره در زیر چتر سیاست قرار بگیرد، البته نباید از یاد ببریم بسیاری از آسیبهای اجتماعی، ارتباط مستقیم و غیرمستقیمی با سیاستهای کلان حاکمیت دارند؛ اما سیاسی شدن این مشکلات بدون شک آنها را پیچیدهتر خواهد کرد.
شریعتی ادامه داد: معمولا در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، بیشتر از هر زمان دیگری واژه کودک، زن و کارگر تکرار میشود. در برخی از موارد نیز برنامههای عریض و طویل کاندیداها اشاره مختصری به حقوق این گروههای اجتماعی دارد و از آنها صحبتهایی را به میان میآورد، اما در همین برنامهها هم نگاهی سطحی و گاهی بدون شناخت حداقلی از موضوع حاکم است و تبدیل به موضوع مورد بحث میشود. اگر به واکاوی دورههای گذشته انتخابات و برنامههای در نظر گرفته برای قشرهای مورد ذکر بپردازیم، شاهد خواهیم بود که تقریبا هیچگاه موضوعی جامع و منظم که کارشناسی صحیحی روی آن انجام شده باشد و عقلانیتی صحیح همراه آن باشد به جامعه ارائه نشدهاست.
این فعال حوزه کودکان با اشاره به این موضوع که با گذر از مرحله انتخابات، همان جملات پراکنده و برنامههای بدون کارشناسی نیز در سیاست و برنامهریزی رئیس جمهور منتخب، دیده نمیشود، گفت: در برخی از موارد و در کمال تعجب شاهد هستیم ناگهان فضایی امنیتی برای فعالان حامی کودکان، زنان و کارگران ایجاد میشود که فعالیتهای حمایتی و مطالبهگری را محدود میکند. اینها همه در حالی است که گاهی پیش از انتخابات، کاندیداها با افراد فعال در سازمانهای مدنی دیدار میکنند و عکسهای این دیدارها با شعارهای تکراری، راهی برای جذب آراء بیشتر میشود.
این حقوقدان در رابطه با مبحث کودکان کار به عنوان بخشی از طبقه به حاشیه رانده شده و جایگاه آنها در برنامه نامزدهای انتخاباتی ریاستجمهوری، تصریح کرد: نه تنها در زمان انتخابات بلکه پس از روی کار آمدن دولتها و در زمان تعیین وزرا و ارائه برنامه و بودجه نیز، هیچ طرح منظم و مدونی برای حمایت از این گروه آسیبپذیر، ارائه نمیشود. به طور مثال آقای روحانی در یکی از کلیپهای تبلیغاتیشان یک فعال حقوق کودک را دعوت کرده و از فقر گسترده و نیازهای کودکان کار صحبت کردند، ولی بلافاصله بعد از انتخابات، با انتصاب و انتخاب افرادی که برای حمایت از کودکان کار برنامه خاصی نداشتند، این بخش از جامعه را نادیده گرفته و با اجرای طرحهای ناکارآمدی مثل «طرح ساماندهی کودکان کار» در عمل خشونت علیه کودکان و افراد به حاشیهرانده شده را قانونی کردند.
او افزود: متاسفانه به دلیل بیبرنامگی در این حوزه و اتخاذ رویکردهای تهاجمی، نه تنها آمار کودکان کار رو به افزایش است؛ بلکه هرساله وضعیت آنان بحرانیتر شده و دچار آسیبهای جدیتری میشوند، به طور مثال اگر تا چند سال پیش، عمده مشکلات آنها شامل مواردی مانند بهداشت و سوادآموزی بود، حالا باید نگران خودکشی کردن و یا آزار دیدنشان در خیابانهای شهر یا کارگاههای مخفی باشیم.
شریعتی در پایان یادآور شد: متاسفانه زدن انگ امنیتی و سیاسی به فعالیتهای اجتماعی، باعث شده شکاف بین فعالین حقوق کودک و سیاستهای حاکمیت در رابطه با کودکان و معضلات آنها، هر روز بیشتر از قبل شود و در نتیجه اگر طرحی هم در هیات دولت در خصوص کودکان کار تصویب شود، معمولا ناکارمد و بیاثر است، چرا که این طرحها بدون مشورت با متخصصین حوزه کودکان، تدوین میشوند. مشخص است که این نگاه سیاسی و امنیتی به آسیبهای اجتماعی، فرصت بررسی شفاف و برنامهریزی درست در راستای کاهش آسیبها را از بین میبرد.