رکوردزنی این خلافکار هوادار دو آتیشه پرسپولیس/ سرقت فقط در ۶ ثانیه

شایان که به گفته خودش طرفدار دو آتشه پرسپولیس است و همیشه دلش می‌خواسته در این تیم بازی کند، وقتی نتوانست به آرزویش برسد، تصمیم گرفت به عشق تیم موردعلاقه‌اش دست به کاری عجیب بزند.

رکوردزنی این خلافکار هوادار دو آتیشه پرسپولیس/ سرقت فقط در ۶ ثانیه
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان؛ شایان که به خاطر معاشرت با دوستان ناباب، کارش به خلاف و دزدی کشیده شده بود، می‌خواست به عشق عدد ۶ رکورد سرقت در ۶ ثانیه را به نام خودش ثبت کند. برای همین کارش را شروع کرد و تا جایی که پیش رفت که بقیه خلافکاران او را شایان ۶ تایی صدا می‌کردند. این پسر جوان اما در تازه ترین عملیات پلیس آگاهی تهران به اتهام سرقت های سریالی موبایل دستگیر شده و در گفت و گو با همشهری، از جزییات سرقت هایش می گوید.

در ابتدا خودت را معرفی کن؟

شایان هستم؛ ۳۵ ساله از تهران!

در پرونده ات، سوابق بسیاری ثبت شده است، از چه زمانی پایت به دنیای سارقان باز شد؟

از دوران نوجوانی؛ زمانی که ۱۳، ‌۱۴ ساله بودم. بر می گردد به ۲۰ و چند سال قبل. زمانی که برای هیجان و سرگرمی پایم به دنیای سارقان باز شد اما رفته رفته، ‌سرقت برایم عادی و شبیه به یک حرفه شد.

تخصصت گوشی قاپی است؟

این اواخر گوشی قاپی تخصصم شده است اما در نوجوانی از سوپرمارکت ها، خوراکی سرقت می کردیم و چندین بار به جرم سرقت از فروشگاه دستگیر و در کانون اصلاح و تربیت زندانی شدم.

با چه شگردی سرقت می کنی؟

گوشی قاپی می کنم؛ ‌ظرف ۶ ثانیه. البته خیلی تمرین کردم تا این رکورد را ثبت کنم. شما هرکسی را به من نشان بدهید که گوشی در دستش گرفته، می توانم ظرف ۶ ثانیه از او سرقت کنم. این رکورد را به عشق تیم محبوبم ثبت کرده ام. چون دلم می خواست در تیم پرسپولیس بازی کنم اما تبدیل به سارق شدم و نشد.

خودت سرکرده باندی؟

نه من تک رو هستم. با کسی کار نمی کنم. خودم برای خودم کار می کنم.

با گوشی های سرقتی چه می کنی؟

بین ۳ تا ۱۰ میلیون تومان به مالخر می فروشم. البته من توبه کرده بودم تا سرقت نکنم، یک اتفاق تلخ در زندگیم رخ داد که موجب شد تا توبه ام را بشکنم.

چه اتفاقی افتاد؟

۳ سال قبل با دختری آشنا و عاشقش شدم. مدتی گذشت و ما عقد کردیم. از روزی که ازدواج کردیم، سرقت را کنار گذاشتم اما چون تحت تعقیب پلیس بودم، دستگیر شدم. سرقت هایم برمی گشت به قبل از ازدواجم. وقتی افتادم زندان، همسرم به ملاقاتم آمد و به او قول دادم که پس از آزادی، یک شغل مناسب پیدا می کنم و زندگی درستی می سازم اما شانس نیاوردم. همسرم مبتلا به سرطان شد و دو روز پس از آزادی ام، ‌جانش را از دست داد. تقریبا ۳ ماه قبل بود که آزاد شدم و بعد از مراسم ختم همسرم، ‌ توبه ام را شکستم و سرقت هایم را بار دیگر از سر گرفتم اما باز لو رفتم و دستگیر شدم.


ت ت
کدخبر: 255083 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین
  • ​ وزارت جهادکشاورزی ممنوعیت و محدودیت‌های صادراتی محصولات کشاورزی و فرآورده‌های آن برای سال ۱۴۰۴ را به منظور جلوگیری…