آمارهای رسمی از کودکان کار
یک جمعیتشناس با ارائه تحلیلی از وضعیت آمار کودکان کار 10 تا 14 ساله در ایران گفت: برابر آمارهای سال 95 مرکز آمار ایران، حدود 38 هزار کودک 10 تا 14 ساله شهری و روستایی در کشور مشغول به کار هستند.
به گزارش منیبان؛ شهلا کاظمیپور، جامعهشناس و جمعیتشناس است. او در تحلیل وضعیت آماری کودکان کار به نتایج سرشماری سال 1395 اشاره کرده میگوید آماری از وضعیت کار کودکان کمتر از 10 سال در کشور ثبت نشده است.
کاظمیپور به ارائه آماری از آخرین وضعیت کار در میان کودکان پرداخت و گفت: مرکز آمار ایران آمار کودکان کار قبل از 10 سال را اعلام نمیکند و از این رو ما به طور دقیق نمیدانیم که چند نفر از این افراد شاغل هستند یا خیر. مرکز آمار تنها آمار کودکان 10 تا 14 سال و 15 تا 19 سال را ارائه میکند.
وی افزود: براساس آمار سال 1395، در شهرها، حدود چهار میلیون جمعیت 10 تا 14 ساله داریم که حدود 2 میلیون نفر از آنها پسر و یک میلیون و 900 هزار نفر از آنها دختر هستند که از این تعداد حدود 19 هزار نفرشان شاغل هستند؛ این رقم برای مردان هفت دهم درصد و برای دختران سه دهم درصد است. به این معنی که سه دهم درصد از کل دختران و هفت دهم درصد از پسران 10 تا 14 ساله در زمان سرشماری شاغل بودهاند.
کاظمیپور خاطرنشان کرد: در شهرها حدود 14 هزار نفر از پسران و 5600 نفر از دختران 10 تا 14 ساله شاغل هستند.
این جمعیتشناس در پاسخ به این سوال که چند نفر از این کودکان از اتباع دارای هویت بودهاند؟ گفت که این افراد نیز ممکن است در سرشماری باشند، اما در آمارها تفکیک نشدهاند.
کاظمیپور با اشاره به چهار میلیون کودک 10 تا 14 ساله در شهرهای ایران، یادآور شد: از این چهار میلیون نفر، حدود سه میلیون و 900 هزار نفر از آنها محصل بودند و عده کمی از آنها محصل نبودند که گفتهاند یا شاغل یا بیکار هستند. البته به نظر قانونا همه این افراد باید محصل باشند و همین سه درصدی هم که به مدرسه نمیروند، یک معضل اجتماعی است.
وی این را هم گفت که حدود 3000 نفر از کودکان 10 تا 14 ساله گفتهاند بیکار هستند؛ یعنی درس نمیخوانند اما به دنبال کار هستند.
کودکان کار، خانواده فقیری دارند
این جمعیتشناس در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار کرد: آنچه مطالعات ما نشان میدهد این است که کودکانی که کودکان کار هستند، خانوادههای فقیر دارند؛ یعنی پدر و مادر فقر مالی دارد، یا کودک سرپرستی ندارد و مدرسه نمیرود و مجبور است کار کند و هزینههای خود یا والدینش را که یا بیکار یا معتادند تامین کند.
وی در ادامه به ارائه آماری از وضعیت کار کودکان 10 تا 14 ساله روستایی پرداخت و افزود: یک و نیم میلیون کودک 10 تا 14 ساله نیز در روستاها زندگی میکنند. در روستا نیز حدود 20 هزار کودک 10 تا 14 ساله کار میکنند. البته وضعیت روستا نسبت به شهر متفاوت است؛ کودکان روستایی که کار میکنند در اقتصاد خانواده مشارکت دارند و در درون خانواده به عنوان کارکن خانواده بدون مزد هستند، اما کودکانی که در شهرها کار میکنند اغلب مانند کودکان خیابانی هستند و در اقتصاد خانواده مشارکتی ندارند.
به گفته این جامعهشناس، در روستاها حدود 13 هزار نفر از پسران 10 تا 14 ساله و 6500 نفر از دختران 10 تا 14 ساله شاغل هستند.
کاظمیپور ادامه داد: کودکانی که در شهر کار میکنند، اغلب کودکانی هستند که به دلیل فقر خانوادهها کار میکنند که اغلب خانوادههای مهاجرند و وسع مالی ندارند، یا پدر کودک از دنیا رفته یا معتاد و یا زندانی است و به همین دلیل مجبور به کار هستند.
به گفته وی، به طور کلی پنج میلیون و 500 هزار کودک 10 تا 14 ساله شامل چهار میلیون کودک 10 تا 14 ساله شهری و یک و نیم میلیون کودک 10 تا 14 ساله روستایی در کشور وجود دارد که برابر آمارهای رسمی حدود 38 هزار نفر از آنان مشغول به کار هستند.
کاظمیپور با اشاره به وضعیت تحصیل کودکان 10 تا 14 ساله در مناطق روستایی نیز گفت: ضریب تحصیلی روستاییان کمتر است، به طوریکه ضریب تحصیلی روستاییان 93 درصد بوده، این درحالیست که این رقم در شهرها 97 درصد است؛ یعنی 7 درصد از کودکان 10 تا 14 ساله در روستاها درس نمیخوانند که افرادی که درس نمیخوانند یا شاغل یا بیکار هستند.
وی با بیان اینکه کودکانی که در شهرها کار میکنند، در یک روایت به آنها کودکان خیابانی و در یک روایت کودکان کارمیگویند، تصریح کرد: کودکان کار وضعشان از کودکان خیابانی بهتر است؛ به طور مثال کودکی که در مغازه نانوایی کار و کمک میکند به او کودک کار گفته میشود، او حتی دستمزد هم میگیرد و به اقتصاد خانوادهاش کمک میکند. یا پسربچه 14 سالهای را میبینید که در مکانیکی مشغول به کار است. اما اغلب معضل اجتماعی ما، برای کودکان خیابانی است. البته هر نوع کار کودک امری غلط است.
این جمعیتشناس در پاسخ به سوالی درخصوص وضعیت جسمانی کودکان کار در کشور بیان کرد: پیمایشهای انجام شده نشان میدهد که این کودکان از لحاظ بهداشتی که هیچ، بلکه از نظر تغذیه در سطح منفی قرار دارند و به آلودگیهای زیادی مبتلا هستند و در معرض مشکلات زیادی نیز قراردارند.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه طی سالهای اخیر وضعیت تعداد کودکان کار با روند افزایشی یا کاهشی روبهرو بوده است؟ نیز اینطور توضیح داد: براساس آمارها تعداد این کودکان کم شده است؛ در سال 1390، تعداد آنها در شهرها 24 هزار نفر بوده، اما در سال 1395 این رقم به حدود 19 هزار نفر رسیده است. برای بعد از این سال تاکنون آماری ارائه نشده است.
البته کاظمیپور به این نکته نیز اشاره کرد که ممکن است تعداد کودکان شاغل کم شده باشد، اما ممکن است در آن زمان 2000 کودک خیابانی و اکنون 3000 کودک خیابانی وجود داشته باشد؛ احتمال این که تعداد کودکان خیابانی زیاد شده باشد، وجود دارد.
وی در ادامه درباره چرایی کاهش تعداد کودکان کار در کشور طی سالهای اخیر بیان کرد: کاهش تعداد کودکان کار به دلیل کاهش تعداد متوسط فرزند خانوادههاست. زمانی که جمعیت 10 تا 14 ساله کاهش مییابد بالطبع تعداد کودکان کار نیز کاهش مییابد.
این جامعهشناس در پاسخ به این سوال که براساس آمارها وضعیت تعداد کودکان کار در آینده را چطور پیشبینی میکنید، معتقد است که در این زمینه باید علت بروز را مورد بررسی قرار داد. در اصل، منافع طلبی افراد باعث میشود به راههایی متوسل شوند تا پول دربیاورند و اگر دولتها برروی این افراد نظارت نداشته باشند، قطعا تعداد این افراد زیاد میشود. علت افزایش کودکان کار و خیابانی این است که بحث تورم و مشکلات اقتصادی وجود دارد، وقتی افراد نمیتوانند از راههای متعارف و قانونی پول دربیاورند و به راههای غیرقانونی متوسل میشوند و اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، احتمال میرود که چنین پدیدهای زیادتر شود
کاظمیپور در پایان به تعداد کودکان کار 15 تا 19 ساله در کشور اشاره و بیان کرد: البته وزارت کار، کار افراد بالای 14 سال را قانونی تلقی میکند. براساس آمارهای سال 1395 جمعیت 15 تا 19 ساله در کشور حدود پنج میلیون و 500 هزار نفر است که در مجموع 300 هزار نفر در شهر و 500 هزار نفر در روستاها شاغل هستند.