دختر ۱۷ ساله عاشق خود را مقابل خانه پسر مورد علاقهاش به آتش کشید!
دخترم با پسر مورد علاقه اش به یکی از شهرهای جنوبی کشور رفته بود. او در پیامهایی که برای خواهرش ارسال میکرد، از این موضوع سخن میگفت که قرار است بعد از بازگشت به مشهد با یکدیگر ازدواج کنند، اما آن پسر زیر قولش زد.
به گزارش منیبان؛ اینها بخشی از اظهارات زن میان سالی است که پس از خودسوزی وحشتناک دخترش وارد کلانتری قاسم آباد مشهد شده بود تا از پسری که ادعا میکرد دخترش را اغفال کرده است، شکایت کند.
این زن درباره سرگذشت دخترش به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: حدود پنج سال قبل زمانی که دخترم ۱۷ سال بیشتر نداشت، به عقد پسری از همشهریهای پدرش درآمد، اما «کریم» دست بزن داشت و همواره با دخترم درگیر بود.
آنها هیچ سازگاری اخلاقی با یکدیگر نداشتند به همین دلیل هم یک سال پس از برگزاری مراسم عقدکنان از یکدیگر جدا شدند. چون «مهلا» خودش کریم را انتخاب کرده بود، ما هیچ دخالتی نکردیم و سرنوشت او در همان دوران نامزدی تغییر کرد. مدتی بعد از این ماجرا دخترم به صورت سنتی با پسر دیگری ازدواج کرد و زندگی خوبی داشت، اما در حالی که زندگی آرامی را تجربه میکرد، در محیط کارش با پسر جوانی آشنا شد.
«هوتن» با چرب زبانی دخترم را اغفال کرد تا از همسرش جدا شود و با او ازدواج کند. او همانند یک شیطان روح و روان دخترم را تسخیر کرد تا این که دخترم به امید ازدواج با او از همسر دومش نیز طلاق گرفت. هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که یک روز دخترم مقدار زیادی پول از من گرفت و بعد به خواهرش پیام داد که به همراه پسر مورد علاقه اش به یکی از شهرهای جنوبی کشور رفته است.
و گفته بود وقتی به مشهد برگردند با یکدیگر ازدواج میکنند. او حتی تصاویر خودش را در کنار آن پسر جوان برای خواهرش میفرستاد. بالاخره با اصرار ما مهلا به مشهد بازگشت، ولی بسیار عصبی و ناراحت بود، با وجود این چیزی به ما نمیگفت تا این که یک روز صبح از خانه خارج شد و بعد خبر رسید که دخترم خودش را مقابل منزل آن پسر به آتش کشیده است.
اهالی محل شعلههای آتش را خاموش کرده و با اورژانس تماس گرفته بودند. بعد مشخص شد آن پسر با این بهانه که خانواده اش راضی به ازدواج آنها نیستند، دخترم را رها کرده بود.
در حالی که خانواده اش دخترم را مدت زیادی در کنار خودشان نگه داشته بودند، ولی زمانی که «هوتن» به دخترم گفته بود خانواده اش میگویند نباید با دختری ازدواج کنی که دو بار ازدواج ناموفق داشته است، او نیز دست به چنین کار احمقانهای زد.