بازنشر| سیروس همتی:
مردم زیر پای سلیقه مزخرف مسئولین له شدند/ چیزی به نابودی هنر باقی نمانده است
سیروس همتی گفت: ابتدا زمانی که سیناپس نیسان آبی را که دیدم ناراحت شدم. این نقش رو به طور کلی چند خط بود که کار کمی هم داشت اما با صحبتهایی که با منوچهر هادی داشتم به ایشان اعتماد کردم و به قول خودشان یا علی را گفتم و ایفای این نقش را پذیرفتم.
سیروس همتی، نویسنده، کارگردان و بازیگر در گفتگو با خبرنگار منیبان با اشاره به فعالیتهای هنری سال گذشتهی خود گفت:سال گذشته در چند شاخه فعالیت داشتم که خوشبختانه تمام آنها جزو کارهای موفق بودند. در شاخهی بازیگری سریال نیسان آبی را کار کردم که بیش از همه مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و بسیار موفق شد. در شاخهی نویسندگی کتابهای هفت کوتوله و تمساح از نشر نیستان را داشتم که با موفقیت روبرو شد و به چاپ سوم رسید. همینطور فیلمنامهی آینه و گلسر که کتابهای موفقی هستند. اغلب کتابهای من مانند مجلس برادرکشی، ننه کاراته و الهه از جمله کتابهای موفق در بازار نشر سال گذشته بودند و از این بابت به خود میبالم.
او ضمن گلایه از وضعیت بازار کتاب افزود: در حال حاضر بازار کتاب شرایط خوبی ندارد و کساد است اما من ابراز شعف میکنم که در این وضعیت، نمایشنامه و به طور کلی کتابهایم مورد استقبال قرار گرفتند.
همتی در خصوص فعالیتهای کارگردانی خود نیز گفت:در بخش کارگردانی به دلیل شرایطی که کرونا در جامعه به وجود آورد تصمیم گرفتم کاری نکنم. در این دو سال هنرمندان عزیزی را از دست دادیم و من نمیتوانستم با وجود چنین شرایطی ریسک کنم و جان عزیزان را به خطر بیندازم. در نهایت به خاطر حرمت مردم و همنوعانم و همینطور حرمت هنرمندان از کارگردانی تئاتر گذشتم و تصمیم گرفتم فضای هنری و نمایشی را تلخ نکنم.
این بازیگر ادامه داد: در سالی که گذشت در سریال «صبح آخرین روز» دربارهی شهید هستهای، مجید شهریاری در خدمت آقای حسین تبریزی بودم که نقش برادر این شهید بزرگوار را بر عهدهی من گذاشتند. من در این سریال شاهد سختیها و متاسفانه بدبختیهای گروه تولید بودم. به من ثابت شد که مدیران مربوطه حتی در موضوعات این چنینی که به نظام و کشور و شهدای معظم آن میپردازد کوچکترین اهمیت و ارزشی قائل نیستند و تحمل پذیری ندارند.
او در ادامه عنوان کرد: به طور کلی سالی پربار را گذراندم. طرح فیلمنامههای طبقه حساس و قدم خیر که هر دو در جشنوارههای طنر و کودک و نوجوان حضور یافتند و بعدا هم که به خود فیلمنامه روی آوردم از جمله فیلمنامهی کن_پامنار که روایتی است از زندگی کودکان کار.جدای از فعالیتهای هنری و کاری در سال گذشته به مراقبه، مشاهده و ملاحظه پرداختم که از اصلیترین برنامههای کاری هر هنرمندی محسوب میشود.
همتی از تجربهی کار در سریال نیسان آبی که حسابی سر و صدا به پا کرد، گفت: پشت تجربهی نیسان آبی پشتکار بوده است. من همکاری در این سریال را به تجربههای پیشین خودم با آقای منوچهر هادی ارجاع میدهم. از سریال خداحافظ بچه، به کارگر ساده نیازمندیم، تا دلدادگان و خوب بد زشت، و در نهایت رسیدیم به نیسان آبی. در ابتدا زمانی که سیناپس نیسان آبی را که دیدم ناراحت شدم. این نقش رو به طور کلی چند خط بود که کار کمی هم داشت اما با صحبتهایی که با منوچهر هادی داشتم به ایشان اعتماد کردم و به قول خودشان یا علی را گفتم و ایفای این نقش را پذیرفتم. قوت قلب آقای هادی باعث شد تا در شکلگیری این نقش مورد تایید بشم و مورد استقبال بسیار زیادی هم قرار گرفت.
او در ادامه گفتگو در خصوص وضعیت فرهنگ و هنر بیان کرد: وضعیت فعلی فرهنگ و هنر را در همان جملهی معروف خلاصه میکنم. هر سال دریغ از پارسال. این جمله را خیلی سال است که میشنوم و دیگر برای من از شنیدن به دیدن و باور کردن تبدیل شده است. هر کس سلیقهی خودش را وارد میکند و هر مدیر جدیدی به هیچ عنوان به اتفاقات خوبی که در دورهی مدیریت قبلی رخ داده پایبند نیست و اصلا نمیخواهند نامی و نشانی از آن مدیر باشد. نه تنها هنر بلکه مردم نیز زیر پای سلیقههای مزخرف و زیر چرخ مسئولین بیتدبیر له میشوند و از درون میپوسند. این اتفاقات نتیجهای جز ضعیف شدن مردم نسبت به مملکتشان و مهاجرت ندارد چرا که باورها به حداقل رسیده است. ما اسیر سلیقههای ابتدایی مسئولین ناکارآمد شدیم و با این مدیران هیچ اتفاق خوبی نمیافتد. متاسفم...متاسفم...متاسفم...
همتی گفت: :احساسم میگوید چیزی به نابودی هنر باقی نمانده و خودشان می خواهند که سینما و تئاتر و تلویزیونی نباشد چرا که با آن سازگاری ندارند. مردم و دوره در حال تغییر هستند اما مدیران ناکارآمد با آن سازگار نمیشوند. متاسفم که با این روند خودشان و آدمها را به این جایگاه رساندهاند.
این بازیگر پُرکار در پایان گفت: آرزوی من در وهلهی اول سلامتی تمام مردم است. در این شرایط نابههنجار کرونا هم مزید بر تمام مشکلات شد و از این بابت در کنار مشکلات کاری، سال خوبی نبود. سلامتی مردم ایران و نابودی کرونا خواستهی من بوده و آرزو میکنم مدیران لایق ما را به روزهای طلایی فرهنگ و هنرمان بازگردانند. به دههی شصت و هفتاد و هشتاد که روزهای خوبی برای فرهنگ و هنرمان بود اما متاسفانه همه چیز برگشت و برعکس شد. برخی مسئولین دریده شدند و اختلاسها رمقی باقی نگذاشت و شور آن را درآورد! آرزو میکنم که یکپارچه شویم و به شرایط ایدهآل کشورمان بازگردیم.