مرگ برادر زن بخاطر درخواست مهریه از داماد
مرد جوانی که بر سر پرداخت مهریه با برادرزنش درگیر و او را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، صبح روز گذشته در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
به گزارش منیبان؛ رسیدگی به این پرونده از آبان ماه سال گذشته با گزارش یک درگیری مرگبار در یک ساختمان نیمه کاره در البرز به پلیس آغاز شد.
مأموران پس از حضور در صحنه و بررسی های اولیه متوجه شدند که درگیری بین برادرزن و شوهرخواهر بر سر پرداخت مهریه بوده است. در ادامه پیکر نیمه جان مسعود 26 ساله به بیمارستان منتقل شد و ضارب 30 ساله با نام معروف که خودش مجروح بود نیز بازداشت شد.
ساعاتی بعد مسعود در بیمارستان تسلیم مرگ شد و معروف به اتهام قتل عمد مورد بازجویی قرار گرفت.
او در تشریح ماجرا به مأموران گفت: من چند سال قبل با دختری از یک خانواده افغان ازدواج کردم. رسم آنها این است که داماد باید در همان ابتدای وصلت کردن مهریه را به خانواده عروس پرداخت کند اما چون وضع مالی خوبی نداشتم از آنها وقت گرفتم تا در اولین فرصت مهریه ام را پرداخت کنم.
مدتی قبل پدر همسرم از دنیا رفت و برادرزنم مسعود از من خواست تا مهریه خواهرش را پرداخت کنم. چندبار از او فرصت خواستم و روز حادثه برای گرفتن مهریه به سراغم آمد و من بازهم از او خواستم تا به من مهلت دهد که مسعود با چوب به جانم افتاد و چند ضربه به من زد از آنجایی که من از ناحیه پا دچار معلولیت هستم ترسیدم که او من را بکشد از این رو چاقویی که همیشه همراهم بود را از جیبم بیرون آوردم و ضربه ای به او زدم و او با همان ضربه فوت کرد.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه او صادر و صبح روز گذشته در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی محاکمه شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متهم شدند و بعد هم متهم به جایگاه رفت و با تکرار اعترافاتش در روز بازجویی گفت: قبول دارم که من مسعود را کشتم اما او ظالمانه با یک چوب دستی به جانم افتاده بود و من تنها برای نجات جانم با چاقو ضربه ای به او زدم.
رئیس دادگاه از متهم پرسید: چرا همیشه چاقو همراهت بود؟
متهم گفت: من در کارم از چاقو استفاده می کنم و به همین خاطر همیشه یک چاقو همراهم دارم.
قاضی در سؤال دیگری از متهم پرسید: آیا از قبل نقشه قتل او را کشیده بودی؟
متهم جواب داد: هرگز. من اصلاً قصد درگیری نداشتم. افرادی که در محل حضور داشتند می توانند شهادت بدهند. اگر او دعوا را شروع نمی کرد، لازم نبود که برای دفاع از جانم به او چاقو بزنم. در آن لحظه فقط قصدم ترساندن مسعود بود، اما او آنقدر مرا زد که در آن لحظه نمی دانستم باید چه کاری انجام دهم. با این حال از اتفاقی که افتاده پشیمانم.
پس از پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.