آرش زن متاهل را به اتاق اجاره ای در کن کشاند
مرد جوان در نقش یک وکیل جلوی دادگاه خانواده دسیسه شومی را برای یک زن طراحی کرد.
به گزارش منیبان؛ اوایل مهر سال گذشته زن جوانی که با شوهرش دچار اختلاف شده بود، بعد از مدتی به این نتیجه رسید که برای جدایی از همسرش به دادگاه خانواده برود و در ابتدا درخواست مهریه و طلاق ارائه کند.
یک وکیل
مهناز وقتی جلوی در دادگاه خانواده رفت، در همان ابتدا با مرد جوانی که سربرگ قوه قضاییه در دست داشت روبه رو شد. مرد جوان خود را وکیل معرفی کرد و وقتی فهمید این زن تصمیم به جدایی دارد پیشنهاد داد کارهای او را انجام دهد و برای جلب اعتماد بیشتر از مهناز پرسید که در کدام شعبه پرونده تشکیل داده است.
مرد جوان پس از صحبت وارد دادگاه شد و هنگامی که بیرون آمد ادعا کرد به شعبه پرونده مهناز رفته و وکالت وی را قبول کرده است . برای شروع کار مبلغ 300 هزار تومان از مهناز گرفت تا کارهای وکالت و درخواست مهریه و طلاق را انجام دهد.
مهناز که به حرف های مرد جوان اعتماد کرده بود، از وی خواست نشانی دفتر وکالت اش را بدهد تا برای صحبت های بعدی به آن جا برود اما مرد جوان ادعا کرد که چون شریک کاری اش از ماجرای پذیرش وکالت وی خبر ندارد، این موضوع باعث ناراحتی و اختلاف بین آن ها می شود و خواست برای صحبت به محلی که خودش اعلام می کند بروند.
قرار در اتاق مرموز
مرد مرموز که آرش نام دارد، قرار ملاقاتی را در یک اتاق در نزدیکی امام زاده داوود طراحی کرد و مهناز که به رفتارهای مرد جوان اعتماد کرده بود به محل قرار رفت تا درباره پرونده اش صحبت کند.
مهناز وارد یک اتاق در نزدیکی امام زاده داوود در منطقه کن سولوقون شد و مرد جوان سربرگ هایی را که آرم قوه قضاییه روی آن چاپ شده بود، روی میز گذاشت و در ادامه یک آب میوه به زن جوان داد.
مهناز همزمان با خوردن آب میوه، درباره مشکلات خود با همسرش صحبت کرد و در حال حرف زدن بود که از هوش رفت و زمانی که به هوش آمد خود را در بیمارستان دید.
سرقت طلایی
زن جوان وقتی به هوش آمد متوجه به سرقت رفتن طلاهایش شد و باور نمی کرد در این مدت آرش برای سرقت طلاهایش در نقش یک وکیل او را فریب داده است.
بدین ترتیب، مهناز به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از بازپرس پرونده اش خواست مرد فریبکار را دستگیر کنند. در این مرحله تیمی از ماموران اداره 5 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری متهم وارد عمل شدند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات پی بردند پس از این که مهناز بی هوش داخل اتاق می افتد، یکی از نظافتچی های ساختمان او را مشاهده و در تماس با اورژانس مهناز را به بیمارستان منتقل می کند. آرش نیز در این ماجرا گوشواره، انگشتر و دست بند مهناز را که 100 میلیون تومان ارزش داشته به سرقت برده است.
سرنخ پلیسی
کارآگاهان در این مرحله با توجه به این که مهناز چهره آرش را به یاد داشت، آلبوم مجرمان سابقه دار را پیش روی او قرار دادند که خیلی زود تصویر آرش در میان مجرمان سابقه دار شناسایی شد.
همین سرنخ کافی بود تا تحقیقات برای دستگیری آرش که ئ. سال به جرم مالخری در زندان بوده، آغاز شود و پس از چهار ماه تلاش و اقدامات فنی مخفیگاه آرش شناسایی شد و ماموران در یک عملیات غافلگیرانه موفق به دستگیری این متهم شدند.
اعترافات آرش
آرش ابتدا خود را بی گناه می دانست اما وقتی پیش روی مهناز قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد و به ماموران گفت: همسرم از من جدا شده و دخترم در کنار مادرش زندگی می کند و پسرم پیش من است که نیاز به پول داشتم تا این که به فکر این شیوه فریبکاری افتادم.
وی افزود: با جعل برگه هایی با سربرگ قوه قضاییه خودم را وکیل معرفی می کردم. بعد از این که مهناز به من اعتماد کرد نقشه ام را برای بی هوش کردنش عملی کردم، ابتدا او را به یک اتاق که اجاره کرده بودم کشاندم و با دادن آب میوه او را مسموم و بیهوش کردم و سپس طلاهایش را برداشتم.
بنا به این گزارش، آرش برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 5 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است تا دیگر جرایم یا طعمه های احتمالی او شناسایی شوند.