خط فقر در تهران و کلانشهرها ۲۰ میلیون تومان است!
فقر مطلق به وضعیتی گفته میشود که در آن افراد از منابع ضروری برای ادامهٔ زندگی بهکلی محروم هستند و در تداوم زندگی دچار مشکل میشوند. این افراد از تأمین نیازهای اساسی از قبیل خوراک، پوشاک و سرپناه ناتوانند.
به گزارش منیبان، شرایط نامساعد اقتصادی ایران سبب کاهش درآمد افراد مختلف شده است. در این گزارش به آمار فقر در ایران در سال ۱۴۰۱ اشاره می کنیم.
بررسی آمارها نشان میدهد فقر مطلق یا نسبی در کشور رو به گسترش است.
به نظر میرسد که امید بازار برای کاهش فشارهای تورمی در اثر گشایشهای برجامی، بهصورت محسوسی کاهش یافته است. چند نفر از کارشناسان و آگاهان اظهار کردهاند که حاکمیت، مذاکرات برجامی را به زمستان موکول کرده است تا در اثر افزایش قیمت گاز و «زمستان سخت اروپا» اهرم فشاری برای حمایت از گروههای منطقهای در اختیار داشته باشد.
در این راستا، تبلیغات گستردهای در رسانههای اصولگرا و محافل فکری نزدیک به دولت صورت گرفت تا سرمای تاریک اروپا را یک امر مسجل معرفی کند. علیرغم تمام این تحلیلها، با افزایش صادرات گاز آمریکا به اروپا و توافق گازی اسرائیل و لبنان، قیمت گاز بر اساس شاخص DUTCH TTF بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است.
آلمان نیز اعلام کرد موفق شده ۹۵ درصد مخازن گازی استراتژیک خود را پر نمایید. با بر باد رفتن امیدهای دولت برای وزش باد سرد در اروپا و استفاده سیاسی از ذخایر گازی کشور، وزیر نفت بار دیگر در مجلس اعلام کرد که کشور برای جلوگیری از افت تولید فاز یک پارس جنوبی در طول سال، به ۲۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد، درخواستی که با نهیب قالیباف، رئیس مجلس مواجه شد. وی اعلام کرد که شما فکر میکنید در کشور ۸۰ میلیارد دلار برای برطرف کردن ناترازی گاز وجود دارد؟! قالیباف از جواد اوجی خواست که از طریق اصلاح الگوی مصرف و بهرهوری، این مبلغ عظیم را تامین نماید، هدفی که در طول ۴۳ سال اخیر به میزان ۱۰ درصد نیز محقق نشده است.
در میانه این جدالهای سیاسی و بحران اجتماعی، وضعیت فقر و معیشت میلیونها ایرانی روزبهروز در حال تشدید است. فقر مشکل اصلی کشور است و به گفته منتقدین، وعدههای مسئولین برای چارهجویی آن تاکنون از مرحله حرف فراتر نرفته است.
حمید حاجی اسماعیلی، کارشناس بازار کار در تلاشی برای به تصویر کشیدن وضعیت معیشتی حال حاضر جامعه، گفت: با توجه به تشدید عمیق شرایط تورمی در کشور در ترکیب با وضعیت تحریم و سوء مدیریت گسترده موجود، وضعیت دهکهای محروم بهصورت اسفباری درآمده است. بهدلیل سیاسی شدن آمارهای مربوط به خط فقر در کشور توسط دولتها، خود سازمانهای متولی نیز آمارهای دقیقی در این خصوص ارائه نمیکنند.
حاجی اسماعیلی افزود: با این همه بر اساس همین شاخصها و آمارهای موجود مشاهده میکنیم که دولت اعلام کرده است که از ۱۰دهک درآمدی ۹دهک، یارانه دریافت میکنند که قریب ۷۴میلیون نفر از جمعیت کشور را در بر میگیرد. در دوره افزایش قیمت بنزین نیز، دولت اعلام کرد که بر اساس آمارها و شاخصهای سازمانی، یک بررسی ملی انجام خواهد داد و افرادی را که مستحق دریافت یارانه بنزین هستند را شناسایی میکند، بر این اساس، نهادهای دولتی اعلام کردند که ۶۰میلیون نفر از جمعیت کشور استحقاق دریافت یارانه بنزین را دارند. ما در حال حاضر آن جمعیت با درآمد متوسط را که ۳دهه پیش داشتیم در کشور نداریم، جمعیت حقوقبگیر، کارمندان، کارگران و بازنشستگان بدون حمایتهای دولتی، امکان حفظ زندگی حداقلی را از دست دادهاند. خط فقر مطلق در کشور شامل، دهکهایی میشود که جزء مخاطبین سازمانهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی طبقهبندی میشوند. در حال حاضر خط فقر مطلق کمتر از ۸ تا ۹میلیون تومان در ماه نیست.
حاجی اسماعیلی اظهار کرد: خط فقر نسبی نیز شامل خانوارهای میشود که علاوه بر پیشنیازهای مربوط به معیشت و ارزاق عمومی در تامین هزینههای اولیه آموزش، رفاه و یا مسکن نیز با چالش مواجه هستند. با توجه به شاخصهای منتشره، در شهر تهران هزینه اجاره در هیچ نقطهای کمتر از ۷میلیون تومان نیست. با وجود آنکه خط فقر نسبی در تهران و کلانشهرها ۲۰میلیون تومان است، ۶۵درصد بازنشستگان ما کمتر از ۸ تا ۹میلیون تومان حقوق میگیرند، یعنی داخل زون فقر مطلق قرار میگیرند. به غیر از یک قشر خاصی نیز، اکثیریت کارمندان هم زیر ۱۴میلیون تومان حقوق میگیرند.
وی در ادامه تشریح خط سیر فلاکت در ایران، افزود: با توجه به آمارهای که سازمانهای حمایتگر اعلام کردهاند، ۳۰میلیون نفر از جمعیت کشور به خدمات کمیته امداد و بهزیستی و خیریهها نیازمند شدهاند. در مجموع نیز ۶۵میلیون نفر از جمعیت کشور دچار فقر مطلق یا نسبی هستند.
این کارشناس حوزه بازار کار و فعال صنفی با اشاره به وضعیت رشد اقتصادی کشور، گفت: نماگر رشد نقدینگی ۱۶۰درصد افزایش را نشان میدهد. همه این عوامل در کنار تورم افسار گسیخته و بیکفایتی مسئولان، باعث شده که فقر در کشور همانند بحران اجتماعی حال حاضر، به یک ابربحران تبدیل شود. وقتی در یک کشور ۸۴میلیونی ۶۵میلیون نفر از جمعیت به انحاء مختلف با عوارض فقر دستوپنجه نرم میکنند، چگونه میتوان از عادی بودن شرایط دم زد.