معادن افغانستان و آینده رشد اقتصادی این کشور
افغانستان از ذخایر ارزشمند مواد کانی و معادن مختلف بهرهمند است اما فقدان ثبات سیاسی و اقتصادی باعث شده تا این کشور نتواند از این پتانسیل عظیم برای تولید ثروت و رفاه بهره گیرد.
به گزارش منیبان، مهمترین شرط سرمایهگذاری خارجی در زیرساختهای بخش انرژی و معادن در هر کشوری امنیت و ثبات است و همه کشورها درصددند تا با فراهم کردن زمینههای لازم برای جذب سرمایهگذاری خارجی، ضمن تامین نیازهای فنی و مالی خود، با افزایش میزان رشد اقتصادی زمینه افزایش اشتغال را فراهم کنند. افغانستان از جمله کشورهایی است که از ذخایر ارزشمند مواد کانی و معادن مختلف بهرهمند است اما فقدان ثبات سیاسی و اقتصادی در کنار تداوم جنگ و کشمکش در دهههای اخیر باعث شده است تا افغانستان نتواند از این پتانسیل عظیم برای تولید ثروت و رفاه بهره گیرد. برخی کارشناسان معتقدند با تسلط طالبان بر افغانستان زمینه برای جذب سرمایهگذاری خارجی و تکنولوژی برای بهره داری از معادن این کشور فراهمتر شده است اما سوال اصلی اینجا است که نگاه طالبان و دولت جدید افغانستان به معادن و منابع طبیعی این کشور چگونه است و آیا شرکتهای خارجی شرایط را برای سرمایهگذاری در این معادن دارای توجیه میدانند یا خیر؟
سرمایهگذاری خارجی، بایدها و نبایدها
کشورهای خارجی از اهرم سرمایهگذاری برای دستیابی به اهداف سیاسی -اقتصادی و امنیتی بهره میگیرند. سرمایهگذاری شرایط تاثیرگذاری در سیاست داخلی و خارجی کشورهای فقیر را نیز فراهم میکند. چین در سالهای اخیر از اهرم سرمایهگذاری در کشورهای فقیر به نحو مطلوب بهره گرفته است. این کشور برای بهرهبرداری از معادن کشورهای آفریقایی در این کشورها سرمایهگذاری کرده است. در سالهای اخیر، کشورهای پیشرفته روی باتریسازی سرمایهگذاری کردهاند تا ظرفیت ذخیره باتریها را افزایش دهند. دو عنصر مهم در صنعت باتری سازی کبالت و لیتیوماند که هر دو ماده در معادن افغانستان بهوفور یافت میشوند.
در روند گذار انرژی افزایش ظرفیت باتریها در موبایل، خودروهای الکتریکی و نیروگاههای خورشیدی نقش بسیار مهمی دارد. با توجه به نقش لیتیوم در پروسه گذار انرژی میتوان به اهمیت دوچندان معادن لیتیوم افغانستان در کمک به سایر کشورها برای دسترسی به اهداف کربن صفر پی برد. باید خاطرنشان کرد که سایر مواد معادنی که بهوفور در افغانستان یافت میشوند عبارتاند از مس، زغالسنگ، لاجورد و سنگآهن. افغانستان همچنین منابع نفت، گاز و سنگهای گرانبها هم دارد. ارزش معادن کشور فقیر افغانستان سه تریلیون دلار براورد شده است.
معادن لیتیوم افغانستان و سیاست چین در مواجهه با طالبان
چین از جمله کشورهایی است که در سالهای اخیر با طالبان در تماس بوده است. برخی کارشناسان معتقدند که در سالهای اخیر با توجه به تمرکز دولتها بر انرژیهای تجدید پذیر و پروسه گذار انرژی، ارزش معادن افغانستان افزایش یافته است چرا که برخی مواد معدنی این کشور در پروسه گذار انرژی نقش مهمی ایفا خواهند کرد. دولت چین درصدد است تا میزان انتشار کربن خود را تا سال ۲۰۶۰ به صفر برساند؛ هدف بلند پروازانهای که در صورت دستیابی به آن، گام مهمی در کنترل و مدیریت تغییرات آبوهوایی خواهد بود.
افزایش ظرفیت باتریها در این هدف چین نقش مهمی ایفا خواهد کرد و معادن افغانستان میتواند موردتوجه دولتمردان چین قرار گیرد. باید خاطرنشان کرد که در دهه گذشته شرکتهای چینی چند مناقصه برای بهرهبرداری از برخی معادن افغانستان را برنده شدند اما با توجه به تداوم ناامنیها نتوانستند طرحهای خود را عملیاتی کنند. بهعنوان مثال، گروه متالورژی چین از سال ۲۰۰۷ حق بهرهبرداری از یکی از بزرگترین ذخایر مس افغانستان را در اختیار دارد.
با وجود ظرفیت بالای افغانستان در بخش معادن بهویژه لیتیوم، تا وقتی سیاست طالبان در مورد توسعه و رشد اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی بهوضوح معلوم نباشد نمیتوان انتظار داشت این معادن در جهت توسعه پایدار در این کشور به کار گرفته شوند. نبود چارچوب قانونی که امنیت سرمایهگذاری خارجی را تضمین کند و نیز وضعیت شکننده امنیت در این کشور مسئلهای نیست که طالبان در کوتاهمدت بتواند برای آنها راهحل قطعی ارائه کند و مسئله تامین امنیت فیزیکی پروژههای سرمایهگذاران خارجی هم با توجه به حضور گروههای مسلح در افغانستان، موردی نیست که شرکتهای خارجی به آن بیتفاوت باشند.
معادن موتور توسعه افغانستان؟
در مورد اجرای وعدههای طالبان مبنی بر متوقف کردن کشت خشخاش باید خاطرنشان کرد تولید ثروت و ایجاد اشتغال برای کشوری که نزدیک به ۹۰ درصد از مردم آن با روزی کمتر از دو دلار زندگی میکنند، کار آسانی نیست. از طرفی، معلوم نیست طالبان در مورد رشد اقتصادی و توسعه افغانستان چقدر جدیاند. طبیعی است که چین با استفاده از منابع مالی هنگفت خود مایل است در همه پروژههای افغانستان بهویژه معادن این کشور خضور داشته باشد اما تا وقتی چارچوب قانونی برای حضور شرکتهای خارجی در بخش معادن این کشور و امنیت لازم برای سرمایهگذاری آنها فراهم نشود، نه منابع مالی شرکتهای چینی و نه تمایل طالبان نمیتواند به بهرهبرداری از پتانسیل معادن افغانستان منجر شود.
معادن افغانستان میتوانند در پروسه گذار انرژی در سطح جهانی نقش مهمی ایفا نماید اما تا وقتی جایگاه معادن و منابع طبیعی در رشد اقتصادی و تولید ثروت و رفاه در دولت جدید افغانستان مشخص نشود، نباید انتظار داشت این پتانسیل در بهبود وضعیت معیشتی مردم افغانستان موثر واقع شود. اگر طالبان از معادن این کشور برای حفظ قدرت و تداوم سیاست محلی خود بهره گیرد و بدون توجه به روشهای نوین بهرهبرداری و استخراج معادن آنها را توسعه دهد، این ثروت عظیم هم نخواهد توانست مشکلات عظیم اقتصادی و اجتماعی مردم افغانستان را حلوفصل کند.
با توجه به شرایط فوق، با خروج نیروهای آمریکایی حضور و نفوذ چین در منطقه افزایش خواهد یافت و مرز مشترک داشتن دو کشور، مبارزه با بنیادگرایی و معادن افغانستان از عوامل مهم حضور چین در تحولات داخلی و سیاست خارجی افغانستان خواهد بود. باید خاطرنشان کرد که با توجه به تعدد سرمایهگذاری چین در معادن برخی کشورها و با در نظر گرفتن خطرهای متعدد، ممکن است سرمایهگذاری در معادن افغانستان مقرون بهصرفه نباشد و چین نخواهد در همه معادن افغانستان سرمایهگذاری کند؛ بهعنوان مثال چینیها سرمایهگذاری در معدن مس عینک در نزدیکی کابل را بنا به دلایلی از جمله طولانیتر شدن روند حفریات به سبب چالشهای امنیتی و... غیراقتصادی یافتند.