خبر جعلی کشف بزرگ جیمز وب که خیلی‌ها باور کردند

در ماه آگوست، مقاله‌ای شبه‌علمی که بسیار پربازدید شد، با استناد اشتباه به نقل‌قول‌های یک اخترفیزیکدان، ادعا کرد که تلسکوپ جیمز وب، نظریه بیگ بنگ را رد کرده است.

خبر جعلی کشف بزرگ جیمز وب که خیلی‌ها باور کردند
پیشنهاد ویژه

به گزارش مُنیبان؛ آلیسون کرک پاتریک، اخترفیزیکدان دانشگاه کانزاس به وب‌سایت اسپیس‌دات‌کام گفت: «جیمز وب برای یافتن نخستین کهکشان‌های جهان طراحی شده است. یکی از چیزهایی که تلسکوپ کشف کرد، این بود که آن کهکشان‌ها احتمالاً پرجرم‌تر از حد تصور پیشین ما هستند. یافته شگفت‌انگیز دیگر این بود که فهمیدیم این کهکشان‌ها ساختارهای زیادی دارند؛ درحالی‌که قبلا فکر نمی‌کردیم کهکشان‌ها اینقدر زود در جهان ساختاریافته شده باشند.»

مدل استاندارد کیهان‌شناسی چگونگی شکل‌گیری نخستین کهکشان‌ها را ازطریق یک فرایند سلسه‌مراتبی توصیف می‌کند. این فرایند شامل ابرهای کوچک گاز و خوشه‌هایی از ستارگان است که با هم جمع می‌شوند تا کهکشان‌های نوظهور بزرگ‌تر را تشکیل دهند. اینکه این کهکشان‌های اولیه، در مشاهدات جیمز وب کمی تکامل‌یافته‌تر از حد انتظار به‌نظر می‌رسند، یک معمای اخترفیزیکی جالب‌توجه است که در تقابل با مدل‌های کنونی از رشد کهکشان‌ها قرار می‌گیرد.

ماه گذشته، نیچر مقاله‌ای درباره مشاهدات جیمز وب از کهکشان‌های اولیه نوشت که در آن نقل قولی از کرک پاتریک وجود داشت:هم‌اکنون درحالی‌که ساعت سه صبح بیدار دراز کشیده‌ام، به خودم می‌آیم و به این فکر می‌کنم که آیا امکان دارد هرآنچه انجام داده‌ام، اشتباه بوده باشد.

این نقل‌قول بعدا مورد سوء استفاده قرار گرفت. کرک پاتریک می‌گوید: «آن نقل‌قول خوبی بود. من تلاش می‌کنم فردی کاملاً روراست باشم و منظورم همان چیزی بود که گفتم؛ اینکه تمام چیزهایی که براساس داده‌های تلسکوپ‌های قبلی درباره کهکشان‌های اولیه آموخته‌ام، احتمالاً تصویر کاملی نبوده است و اکنون ما داده‌هایی بیشتری داریم تا بتوانیم نظریاتمان را اصلاح کنیم.»

کرک پاتریک به پژوهش‌های خود بازگشت و نقل‌قولش را فراموش کرد تا آنکه در میانه اوت، پیامی از یکی از دوستانش دریافت کرد که می‌گفت مقاله‌ای وجود دارد که ادعا می‌کند مشاهدات تلسکوپ فضایی جیمز وب از کهکشان‌های دوردست، نظریه بیگ بنگ را رد کرده است. این مقاله که ابتدا به‌وسیله سازمانی به نام مؤسسه هنر و ایده‌ها منتشر و بعدا در سایت‌های خبری بازنشر شد، به‌وضوع ادعایی غلط را مطرح می‌کرد.

بدتر از همه، مقاله آنچه را که کرک پاتریک به نیچر گفته بود، از متن اصلی جدا و از آن سوء برداشت کرده بود تا این گمان نادرست ایجاد شود که اخترفیزیکدانان از تصور اشتباه‌بودن بیگ بنگ به هراس افتاده‌اند. نویسنده آن مقاله، یک پژوهشگر مستقل به نام اریک لرنر است که از اواخر دهه ۱۹۸۰ همواره مشغول رد بیگ بنگ بوده و نظریه شبه‌علمی جایگزین خود را به آن ترجیح داده است.

کرک پاتریک گفت: «من آن [مقاله] را دیدم و فکر کردم وحشتناک و درعین‌حال مزخرف است. هیچ‌کس آن را نمی‌خواند. [اما] خبر بعدی که به گوشم رسید، این بود که همه آن را خوانده‌اند!»

کرک پاتریک در وضعیتی پر از استرس قرار گرفت. هرچند دوستان و همکاران نزدیکش به اندازه‌ای کرک پاتریک را می‌شناختند که بدانند به اشتباه از او نقل‌قول شده است، آشنایان دورتر با وی تماس گرفتند و پرسیدند آیا واقعاً این موضوع را گفته است یا نه. حتی برخی سلامت عقلی او را زیر سؤال بردند. سپس ایمیل‌ها از راه رسیدند و افراد مختلفی که مقاله را خوانده و باور کرده بودند، صندوق ورودی ایمیل کرک پاتریک را مملو از پیام‌های جدید کردند. مردم حتی با شماره او تماس گرفتند.

کرک پاتریک گفت: «من با کسی تماس نگرفتم و نمی‌خواستم درگیر بشوم. این مسئله من را ناراحت کرد؛ زیرا افراد زیادی به علم بسیار علاقه‌مند هستند اما دانشی برای تشخیص واقعیت از افسانه ندارند و چیزی شبیه به این مقاله را می‌خوانند و فکر می‌کنند درست است.»

هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها برای لی مک‌اینتایر، فیلسوف علم در دانشگاه بوستون و نویسنده کتاب «چگونه با انکارکننده علم صحبت کنیم» تعجب‌آور نیست.

مک‌اینتایر مایل است به تفاوت بین افرادی که عمدا روایت‌های ضدعلمی را ترویج می‌دهند با افرادی که به دلیل ناآگاهی، داستان‌های جعلی را باور می‌کنند، اشاره کند. مک‌اینتایر حین پژوهش درباره کتابش، چندین روز را در گردهمایی زمین‌تخت‌باوران گذراند، با باورمندان به این نظریه صحبت کرد و به درک بهتری از روش‌هایی دست یافت که انکارکنندگان علم، فارغ از موضوع مورد بحث استفاده می‌کنند.

مک‌اینتایر به اسپیس‌دات‌کام گفت: «اولین قدم در انکار علم، جمع‌آوری گزینشی شواهد است. دوم، دروغگویی درباره نظریه‌های توطئه و سوم، به‌کارگیری استدلال‌های غیرمنطقی است. گام چهارم این است که آن‌ها به کارشناسان جعلی تکیه و کارشناسان واقعی را تخریب می‌کنند و پنجم، اصرار دارند که علم برای داشتن اعتبار باید کامل باشد.

مک‌اینتایر می‌گوید تاکتیک‌های به‌کاررفته در مقاله لرنر، جهت‌گیری‌های اشتباه کلاسیکی هستند که به‌وسیله انکارکنندگان علم استفاده می‌شوند. به‌عنوان مثال، لرنر از مغالطه‌های منطقی استفاده می‌کند؛ مانند اشاره به اینکه در مدل بیگ بنگ، کهکشان‌های دورتر باید بزرگ‌تر به نظر آیند؛ زیرا در جهان درحال انبساط، نور آن‌ها باید زمانی که به ما نزدیک‌تر بودند، ساطع شده باشد. این پیش‌فرض به هیچ وجه معنا ندارد؛ زیرا این اجرام وقتی شروع به درخشش کردند، دورترین کهکشان‌ها بودند و هنوز هم دورترین هستند؛ درنتیجه به دلیل فاصله نباید بزرگ‌تر به‌نظر آیند.

مک‌اینتایر اذعان می‌کند که فهماندن حقیقت به انکارکنندگان علم دشوار است؛ زیرا آن‌ها براساس غریزه‌شان به هر آنچه از کارشناسان یا شخصیت‌های معتبر می‌شوند، بی‌اعتماد هستند. برای دانشمندان وسوسه‌انگیز است که پاسخ آن‌ها را ندهند و امیدوار باشند که پی کارشان بروند؛ اما مک‌اینتایر می‌گوید این اشتباه است: آن‌ها پی کارشان نمی‌روند. او می‌افزاید:

اگر انکارگرایی را نادیده بگیریم، یکی از بدترین کارهای ممکن را انجام داده‌ایم؛ زیرا اگر وارد بحث نشویم و اشتباهشان را اثبات نکنیم، آن‌ها صرفاً باورمندان بیشتری را جذب می‌کنند و وضعیت ممکن است از کنترل خارج شود. بااین‌حال اگر می‌خواهید بر انکارکنندگان علم پیروز شوید، ابتدا باید اعتمادشان را به‌دست آورید که واقعاً دشوار است.

تنها افرادی که تا به حال نظرشان را تغییر داده‌اند و من درباره‌شان می‌دانم، بدین دلیل این کار را انجام دادند که شخصی مورد اعتماد، با عشق و همدلی وقت گذاشت تا آن‌ها را متوجه اشتباهشان کند. این مسئله مستلزم درک این است که اغلب انکارکنندگان علم قربانی هستند. درباره اریک لرنرهای دنیا صحبت نمی‌کنم؛ بلکه روی صحبتم با افرادی است که به او باور دارند.»

اخترشناسان درمقایسه با بسیاری از دیگر دانشمندان در جایگاه برتر هستند؛ زیرا اطلاع‌رسانی عمومی بخش بزرگی از کار یک اخترشناس است و تصاویر شگفت‌انگیز مانند نمونه‌های ثبت‌شده با تلسکوپ فضایی جیمز وب، مردم را شگفت‌زده می‌کنند. اخترشناسان می‌توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و چهره‌ای انسانی به این علم بدهند. انجام این کار برای پژوهشگران در برخی از رشته‌های علمی دیگر دشوارتر است.

کرک پاتریک می‌گوید: «درحالی‌که اعتماد به علم به‌طور واضح خدشه‌دار شده است، در نجوم ما اطلاع‌رسانی عمومی را جدی می‌گیریم و درنتیجه فکر می‌کنم اخترشناسان هنوز ازجمله دانشمندان مورد اعتمادتر محسوب می‌شوند.»

بیگ بنگ اتفاق افتاده است

در این بین، اخترشناسان با به‌دست‌آوردن داده‌های شگفت‌انگیز از تلسکوپ جیمز وب، به کسب اطلاعات بیشتر درباره جهان اولیه ادامه می‌دهند.

نکته خنده‌دار این است که مشاهدات جیمز وب درواقع از مدل بیگ بنگ پشتیبانی می‌کند و درست مانند پیش‌بینی کیهان‌شناسی بیگ بنگ، نشان می‌دهد که کهکشان‌های اولیه کوچک‌تر بودند و درطول زمان بزرگ‌تر شدند. یافته‌های غافلگیرکننده مانند اینکه کهکشان‌ها در جهان اولیه فراوان‌تر، کمی بزرگ‌تر و ساختاریافته‌تر از حد انتظار بودند، بدین معنا نیست که بیگ بنگ اشتباه است؛ بلکه صرفاً نشان می‌دهد که بخش‌هایی از کیهان‌شناسی که از بیگ بنگ پیروی می‌کند، به اندکی اصلاح نیاز دارد.

قسمت مفرح علم همین است. با وجود استدلال‌های لرنر و سایر انکارکنندگان، علم هیچ‌گاه بی‌نقص نیست. ما همیشه درحال یادگیری هستیم، همواره نظریاتمان را بهبود می‌دهیم و هیچ توطئه‌ای وجود ندارد که تلاش کند تفکر مستقل را از بین ببرد. بیش از هر چیز، علم مبتنی بر مشاهدات و شواهد است و بیگ بنگ هم از این قاعده مستثنی نیست.

 

 


ت ت
کدخبر: 109811 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین