اعلام زمان پایان جنگ اوکراین
مشاور امنیت ملی پیشین دولت آمریکا در مطلبی برای دیلی تلگراف با اشاره به تحولات جنگ اوکراین نوشت: «امسال سال تعیینکنندهای برای اوکراین است و اینکه آیا غرب میتواند قدرت عزم خود را به روسیه، چین و ایران نشان دهد یا خیر.
«جان بولتون» مشاور امنیت ملی پیشین دولت آمریکا در مطلبی برای دیلی تلگراف با اشاره به تحولات جنگ اوکراین نوشت: «امسال سال تعیینکنندهای برای اوکراین است و اینکه آیا غرب میتواند قدرت عزم خود را به روسیه، چین و ایران نشان دهد یا خیر.
سخنرانی ۲۱ دسامبر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین در واشنگتن خطاب به دو مجلس کنگره ایالات متحده یادآوری چشمگیر این نکته بود که چقدر بزرگترین جنگ زمینی اروپا از سال ۱۹۴۵ برای ایالات متحده، بریتانیا و اتحاد ناتو حیاتی است. زلنسکی با جمعبندی ۱۰ ماه نبرد بیامان پس از تهاجم کرملین در ۲۴ فوریه، با تشکر از کمکهای غرب و به ویژه کنگره (که نشان میدهد او سیاستمدار باهوشی است)، به وضوح بیان کرد که به موارد بیشتری نیاز است. او با گفتن "سال نوی پیروزی مبارک!" به سخنانش پایان داد.
بیایید امیدوار باشیم که آرزوی زلنسکی محقق شود، زیرا سال ۲۰۲۳ احتمالا سال تصمیمگیری اوکراین خواهد بود.
اگر واشنگتن و لندن طی ۱۲ ماه آینده در مورد اوکراین به راهحل درستی نرسند، پیامدهای منفی آن بسیار فراتر از میدان جنگ فعلی احساس خواهد شد. در تعامل با چین، ایران، کرهشمالی و دیگران که چیزی کمتر از یک پیروزی آشکار برای کییف را نشاندهنده ضعف غرب قلمداد میکنند و در بهرهبرداری از آن دریغ نخواهند کرد، کار سادهتر خواهد بود.
در حالی که جاهطلبیهای هستهای تهران و پیونگیانگ بهشدت تهدیدکننده است و در حالی که مقاومت در برابر تهدید وجودی چین، تلاش اصلی غرب در این قرن خواهد بود، فوریت سرنوشت اوکراین را نمیتوان نادیده گرفت.
وقت تعریف از خود نیست. با وجود برتریهای قابل توجه، از جمله روحیه جنگندگی مردم اوکراین؛ تسلیحات و کمکهای اطلاعاتی قابل توجه، به ویژه توسط نیروهای بیباک لندن، واشنگتن و اروپای شرقی؛ و عملکرد به شدت ضعیف نیروهای روسیه -چه زمینی، هوایی و چه دریایی - جنگ اکنون در بنبست قرار دارد.
تحریمهای اقتصادی به اقتصاد روسیه آسیب رسانده، اما اقتصاد اوکراین در وضعیت بدتری قرار دارد و بخش قابل توجهی از سرمایه فیزیکی آن به معنای واقعی کلمه به تلی از خاک تبدیل شده است. فنلاند و سوئد تصمیم خیرهکنندهای برای پیوستن به ناتو گرفتهاند، اما شرکای تجاری و نظامی روسیه - متأسفانه از جمله ترکیه - هنوز آن را رها نکردهاند و اگر اردوغان رئیسجمهور ترکیه باشد (احتمالاً از طریق تقلب، دوباره انتخاب شود) عضویت آن در ناتو در سال ۲۰۲۳ محل نزاع میشود.
مسئله واقعی اتحاد و اراده غرب است. هیچ کدام تضمینی نیست. از آلمان شروع کنید. صدراعظم آن اولاف شولتس مدت کوتاهی پس از تهاجم روسیه، یک "نقطه عطف" را در سیاست خارجی برلین اعلام کرد. او اعلام کرد که آلمان در سال ۲۰۲۳ بیش از تعهدات سال ۲۰۱۴ ناتو در کاردیف، مبنی بر اینکه اعضا ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای امور دفاعی هزینه کنند، هزینه خواهد کرد. او یک صندوق ۱۰۰ میلیارد یورویی برای تهیه سلاح ایجاد کرد و متعهد شد که ۳۰ میلیارد یورو از آن را برای خرید ۳۵ فروند اف-۳۵ با قابلیت حمل سلاح هستهای برای جایگزینی تورنادوهای قدیمی آلمان هزینه کند.
با این حال، عملاً اتفاق کمی افتاده و تعهدات او مورد تردید است. بودجه نظامی عادی آلمان در سال ۲۰۲۳ کمتر از سال ۲۰۲۲ خواهد بود. هدف ۲ درصدی، اکنون هدفی برای سال ۲۰۲۵ است و شاید این که کمی بهتر از آن چیزی است که آنگلا مرکل در زمان صدراعظمی خود وعده داده بود. اصلا قرارداد نظامی ۱۰۰ میلیارد یورویی بسته نشده و به نظر میرسد خرید اف-۳۵ به دلیل کشمکشهای داخلی متوقف شده است. خوب است که در اروپا جنگی در جریان نیست.
در جایگاه مقایسه، ژاپن به تازگی اعلام کرد که بودجه نظامی خود را در پنج سال آینده برای دستیابی به هدف ۲ درصدی ناتو بیش از دو برابر خواهد کرد و با این کار به سومین ارتش بزرگ جهان پس از ایالات متحده و چین تبدیل خواهد شد. این نوعی عملکرد است که پیشنهاد خوزه ماریا اسنار، نخستوزیر اسبق اسپانیا را که بیش از ۱۵ سال پیش برای جهانی کردن ناتو ارائه شده بود، آن هم با پذیرش کسانی مثل ژاپن، استرالیا، سنگاپور و اسرائیل، تقویت میکند.
بعد نوبت فرانسه است. زلنسکی و امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه بر سر اینکه چه چیزی به روسیه برای دستیابی به یک راهحل دیپلماتیک "بدهند" با هم تنش داشتهاند. ماکرون به تازگی در چهارم دسامبر گفت: "یکی از نکات اساسی که باید به آن توجه کنیم، همانطور که رئیس جمهور پوتین همیشه گفته است، ترس از نزدیک شدن ناتو به درهای آن است." همان نکتهای که مدتها نقطه گفتوگوی کرملین بوده است.
البته هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد اوکراین هرگز تهدیدی برای امنیت روسیه بوده است، یا اینکه ناتو هرگز چیزی جز یک اتحاد دفاعی بوده است. اما بدتر از آن، ماکرون همچنین گفت:" ما باید آماده باشیم چگونه به روسیه در روز بازگشت به میز مذاکره تضمین دهیم." متجاوز مستحق هیچ تضمین امنیتی صرفاً برای حضور در بحث در مورد عقبگرد از تجاوز خود، به جای انجام عملی مشخص مانند خارج کردن نیروهایش به سمت خاک روسیه، نیست.
آمریکا هم مشکلاتی دارد. از آنجایی که رسانههای آمریکایی بیشتر از انتقاد از انشعابهای سیاسی داخلی در میان جمهوریخواهان نسبت به دموکراتها لذت میبرند، گزارشهای آنها نشانههایی از مخالفت با ادامه کمک واشنگتن به اوکراین از سوی تعداد کمی از انزواطلبان در جناح راست را نشان میدهد و تهدید بسیار جدیتر "پیشروهای چپ" را نادیده میگیرد.
تعداد کمی از جمهوریخواهان که بیزاری خود از کار جدی ژئواستراتژیک را منعکس کردهاند، در واقع در مراسم سخنرانی زلنسکی حضور نداشتند. با این حال، مترقیها به شکلی مفصل در مورد اوکراین گلایه کردهاند که تازهترین مورد آن در نامه ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲ به بایدن بود.
۳۰ نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا از او خواستند "حمایت نظامی و اقتصادی که ایالات متحده به اوکراین ارائه کرده است را با فشار دیپلماتیک فعال و پیشگیرانه انجام دهد." شرط پیشنهادی آنها برای مسکو گوشنواز بود، با این حال طوفانی که به راه افتاد موجب شد تا آنها سریعا نامه خودشان را پس بگیرد. امضاکنندگان این نامه صرفا بابت اینکه زمانبندی انتشار آن نامه نامناسب بوده، عذرخواهی کردند چون در آستانه انتخابات میان دوره نوامبر بود. آنها هیچ انتقادی به محتوای نامه نداشتند. با تشکیل کنگره جدید، انتظار داشته باشید تا حرفهای بیشتری از جانب مترقیها بشنوید. خوشبختانه نه روسیه و نه اوکراین تمایلی به مذاکره نشان نمیدهند.
از طرف مسکو، اخبار نگرانکننده در مورد بلاروس به گوش میرسد. از زمان آغاز این تهاجم، پوتین همتای خود الکساندر لوکاشنکو را وارد دیپلماسی شخصی شدیدی کرده است. به عنوان مثال، دو بار در یک هفته در پایان سال، با او در مینسک و سپس سنت پترزبورگ ملاقات داشت. در بیانیههای این نشستها به اوکراین اشارهای نشده بود، اما شکی نیست که موضوع اصلی بحث همان اوکراین بود. بلاروس همین اواخر از برخورد یک موشک اوکراینی سرگردان به خاک خودش گلایه کرد؛ این بهانهای کلاسیک برای اقدام نظامی بعدی بلاروس است.
عملکرد نظامی افتضاح روسیه ممکن است در سال ۲۰۲۳ ادامه یابد، موقعیت سیاسی پوتین ممکن است ضعیفتر شود و محدودیتهای اقتصادی افزایش یابد. اما هر روزی که بدون خروج نیروهای مسکو از اوکراین میگذرد، خطر افزایش تنش در غرب را در پی دارد. رهبران ایالات متحده و بریتانیا هنوز نیاز به یک استراتژی دارند تا به مردم اوکراین "سال نوی پیروزی مبارک!" را بدهند.»/ ایسنا