بن سلمان به تخت پادشاهی نزدیک شد؟
شبکه المیادین در پنجمین سالروز روی کار آمدن محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان، گزارشی درخصوص تغییرات و تحولاتی که طی این پنج سال در این کشور به وجود آمد را منتشر کرد و نوشت که تحلیلگران بر این باورند سیاستهای جدید بن سلمان در سطح داخلی و خارجی باعث میشود که موعد پایان حکومت صد ساله خاندان سعودی نزدیکتر شود.
به گزارش مُنیبان، شبکه لبنانی المیادین در گزارشی نوشت: ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان جانشین محمد بن نایف آل سعود شد تا به یکی از "برجستهترین" تصمیم گیرندگان سعودی تبدیل شود. کشور عربستان در این دوره شاهد تحولات زیادی در زمینه های مختلف دینی و اقتصادی و همچنین روابط داخلی خاندان حاکم بود. بن سلمان در سالهای اخیر به منظور مقدمه چینی برای رسیدن به تاج و تخت و به کارگیری سیاست "گشایش" در جامعه، ابزارهایی را به کار گرفت که پیش از این در خاندان آل سعود مرسوم نبود، او تغییرات زیادی در ماهیت حکومت در عربستان ایجاد کرد و دلایل زیادی در پشت پرده این تغییرات وجود داشت.
در این گزارش آمده است: طی پنج سال اخیر شاهد تغییرات نوعی در جامعه سعودی بودیم از جمله اینکه سینماها افتتاح شد و اجازه داده شد که کنسرت برگزار شود و این امر برای اولین بار بود که خوانندههایی از سرتاسر دنیا به عربستان بیایند و در خاک این کشور کنسرت برگزار کنند. هدف از این کار این بود که بن سلمان در داخل کشور جوانان را به سمت خود بکشد و زمینه ای برای تغییرات باشد، ولیعهد سعودی همچنین به زنان امتیازات و صلاحیتهایی در داخل جامعه سعودی داد. تغییرات اجتماعی بن سلمان از مرزهای متعارف در منطقه عبور کرد تا جایی که عربستان میزبان جشنوارهها و کنسرتهای نامتعارف و همچنین بازیگران فیلمهای مستهجن بود که این مساله و انگیزههای این تغییرات جنجالهای زیادی در داخل و خارج عربستان به دنبال داشت.
در ادامه این گزارش آمده است: دولت سعودی از نظر تاریخی بر سه پایه اساسی بنا شد و آن وهابیت، طایفهگرایی و نفت است که برخی تحلیلگران بر این باورند که سیاستهای بن سلمان در نهایت منجر به ایجاد اختلال در این مثلث تاریخی حکومت سعودی شد. به حاشیه راندن جنبش دینی توسط بن سلمان از اقدامات متعددی که انجام داد نمایان شد؛ او نقش هیات امر به معروف و نهی از منکر که به مثابه پلیس دینی در کشور بود را محدود کرد و استقرار نیروهای آن محدود و حتی معدوم شد و محرومیت هایی علیه طبقه تندرو که حامی وضعیت دوره قبل از گشایش بودند، وضع شد. بنابراین کادرها و نیروهای جریان مذهبی به سرعت خود را با روند جدید دولت تطبیق دادند و برای صدور فتوا و دستورات لازم برای اجرای آن تلاش زیادی کردند که بسیاری از مواضعشان در تضاد با مواضع قبلی بود.
در بخش دیگر این گزارش آمده است: محمد بن سلمان در مصاحبه جنجالیاش با مجله آمریکایی "آتلانتیک" به این مساله اشاره داشت که کشورش به طور تدریجی سیاست و خط مشی دینی که دههها از آن پیروی میکرد را کنار خواهد گذاشت، او همچنین نقش شیخ محمد بن عبدالوهاب را به حاشیه راند و او را تنها یک" مبلغ دینی" توصیف کرد و گفت که او از جمله مبلّغهایی است که در کنار افراد سیاسی و نظامی فعالیت میکرد این درحالی است که پیش از ولیعهدی محمد بن سلمان، شیخ محمد بن عبدالوهاب را شریکی در برپایی دولت سعودی میدانستند. محمد بن سلمان در این مصاحبه همچنین نقش هیات علما در اتخاذ تصمیمات سرنوشت ساز را به حاشیه راند و گفت دین و شریعت ما تاکید می کند که راس هرم موسسه اسلامی حاکم است نه مفتی و وظیفه علما و مفتی ها مشورت دادن به پادشاه است و تصمیم نهایی در هر زمینهای به پادشاه برمیگردد.
برخی تحلیلگران بر این باورند که مقابله و رویارویی بن سلمان با جریان دینی نه در راستای سوار شدن در قطار مدرنیته است و نه از ترس این است که این جنبش فتواهایی علیه خاندان حاکم صادر کند بلکه به منظور ایجاد زمینه اجتماعی مناسب برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و کسب رضایت آمریکا است.
ناظران بر این باورند که محمد بن سلمان با سیاستهای جدید خود در سطح داخلی و خارجی که در تضاد با سیاست حکام پیش از او است، پایان حکومت خاندن سعودی که عمری تقریبا ۱۰۰ ساله دارد را نزدیکتر خواهد کرد زیرا بن سلمان هرگونه پیوند احتمالی در خانواده آل سعود را که عمدتاً از اختلافات داخلی رنج میبرند را از بین برد و موج کودتاهای احتمالی را به وجود آورد.
موج بازداشتهایی که محمد بن سلمان در سالهای اخیر به بهانه توطئه علیه او به راه انداخت و عمویش احمد بن عبدالعزیز و پسر عمویش محمد بن نایف و شاهزادگان دیگر از جمله سعود بن نایف و پسرش عبدالعزیز را شامل شد، باعث شد که بحث و مناقشه در خصوص آینده ثبات در این کشور و سرنوشت حکومت آل سعود فعال شود، از سوی دیگر بازداشت افراد ارشد خاندان سعودی نشان میدهد که محمد بن سلمان تسلطش بر حکومت در کشور عربستان را قویتر کند و بر اساس گزارشی که سایت آمریکایی " رسپانسیبل استیت کرفت" منتشر کرد خاندان سعودی اکنون شاهد شکاف جدی در پایه های خود است.
از سوی دیگر، مضاوی الرشید، نویسنده معارض سعودی در مقاله ای که در سایت "میدل ایست آی" منتشر شد مینویسد که اختلافات موجود در داخل خاندان حاکم باعث می شود که محمد بن سلمان به تاج و تخت نرسد.
در چارچوب گستردهتر این اختلافات به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز رسید و اختلافات با قطر متزلزل شد و در پنجم ژوئن ۲۰۱۷ عربستان، امارات، بحرین و مصر به اتهام حمایت قطر از تروریسم روابط دیپلماتیک خود با این کشور را قطع کردند و تمام راههای زمینی، هوایی و دریایی را به روی آن بستند و این بحران بدترین بحران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از زمان تاسیس این سازمان در سال ۱۹۸۱ م تا به امروز به شمار می رود. محمد بن سلمان و حامیان آن در آن زمان با انتقادات شدیدی مواجه شدند و برخی رسانههای خارجی اعلام کردند که محمد بن سلمان به دنبال براندازی نظام قطری است، این بحران برای چند سال ادامه داشت تا اینکه روابط دیپلماتیک در سال ۲۰۲۱ از سرگرفته شد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: زمانی که عادی سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی در اوایل سال ۲۰۱۹ علنی شد و پس از آن توافقات ابراهیم امضا شد، رسانههای صهیونیستی شروع به افشای روابط محکم تجار با رهبران سعودی کردند و در پی آن برخی رسانهها از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی به عربستان و دیدار با محمد بن سلمان با حضور مایک پامپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا خبر دادند. سعودی ها به این حد از عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی اکتفا نکردند و در اواخر نوامبر ۲۰۲۰ رسانههای صهیونیستی اعلام کردند که عربستان موافقت کرده که اولین سفر تجاری در طول تاریخ از اراضی اشغالی به امارات از طریق حریم هوایی عربستان انجام شود.
دیوید فریدمن، سفیر آمریکا در سرزمینهای اشغالی در اظهاراتی گفته بود که سعودیها نقش بسیار مهمی در عادی سازی روابط با اسرائیل داشتهاند و گامهای زیادی در این راه اتخاذ کردند و کشورشان به روابط زیرمیزی خود با اسرائیل ادامه خواهد داد.
محمد بن سلمان موضع و گفتمان شفافتری در قبال فلسطین ایجاد کرد و این امر در بیانیههای رسمی عربستان در طول سالهای حکومت دونالد ترامپ و طرحش موسوم به "معامله قرن" نمایان شد؛ مسالهای که باعث شد فاصله میان ملتهای منطقه از یک سو و نظام حاکم در عربستان زیاد شود و کشور عربستان را در زمره کشورهای سازشگر غیرعلنی قرار داد.
در ادامه این گزارش آمده است: موج بازداشتهای بن سلمان افزایش یافت و تعداد زیادی از نویسندگان، روزنامه نگاران، کارشناسان اقتصادی و علما و فعالان حقوق بشر اعم از مرد و زن را شامل شد، علاوه بر این برخی بازداشتیها در معرض ربایش اجباری و آزار جنسی جنسی قرار گرفتند و سعود القحطانی، مشاور محمد بن سلمان برخی بازداشت شدگان زن را به تجاوز و قتل تهدید کرده بود، علاوه بر این شاخصهای فساد و نابه سامانیهای گسترده در حقوق بشر افزایش یافت. همچنین محاکمههای ناعادلانه، قتل های فراقانونی، کشتار غیرمستقیم از طریق بی توجهی به سلامت زندانیان و اعمال شکنجه های شدید بر آنها و اعدامهای دسته جمعی نیز در این دوره افزایش یافت.
در سطح اقتصادی نیز اخذ مالیات وضع شد، حقوقها کاهش یافت، هزینههای مصرف خدمات عمومی افزایش یافت و مبالغ هنگفتی از خزانه دولت ناپدید شد که خشم و نارضایتی مردم را افزایش داد اما قدرت نیروهای امنیتی باعث شد که تحرکاتی انجام نشود.
از سوی دیگر رسوایی قتل جمال خاشقجی در ترکیه ضربه دردناکی برای بن سلمان بود و برخی از کشورها از جمله ترکیه و آمریکا از این پرونده برای ایجاد فشارهای سیاسی و امنیتی علیه عربستان در منطقه استفاده کردند.
بر اساس گزارشی که نیویورک تایمز منتشر کرد محمد بن سلمان یک سال قبل از قتل خاشقجی یک کمپین امنیتی مخفیانه برای سرکوب مخالفان را ایجاد کرده بود و برخی مقامات آمریکایی اعلام کردند که این کمپین شامل نظارت، آدم ربایی، دستگیری و شکنجه سعودیها بوده است.