خیانت و مکافات؛ داستان جاسوس های سیا در ایران
رویترز نحوه استخدام جاسوس در ایران توسط سازمان سیا را تشریح کرد.
این جاسوس تنها دقایقی با خروج از ایران فاصله داشت که دستگیر شد. غلامرضا حسینی اواخر سال 1389 در فرودگاه امام خمینی تهران برای پرواز به بانکوک آماده میشد. قرار بود این مهندس صنایع ایران در آنجا با مدیران سازمان اطلاعات مرکزی ملاقات کند. اما قبل از اینکه بتواند عوارض خروج از کشور را بپردازد، دستگاه خودپرداز فرودگاه کارت او را به عنوان کارت نامعتبر رد کرد. لحظاتی بعد یک افسر امنیتی از حسینی خواست پاسپورتش را نشان دهد. حسینی گفت که او را به سالن خالی VIP آوردند و گفتند روی کاناپهای که رو به دیوار چرخانده بودند، بنشیند. حسینی که برای لحظاتی سرگیجهآور تنها مانده بود و هیچ دوربین امنیتی را نمیدید، دستش را در جیب شلوارش فرو برد و کارت حافظهای پر از اسرار دولتی را که میتوانست باعث دردسرش شود، بیرون آورد. کارت را در دهانش گذاشت و تکهتکه کرد و قورت داد. حسینی گفت: چندی نگذشته بود که ماموران وزارت اطلاعات وارد اتاق شدند و بازجویی آغاز شد. تکذیبهای او و از بین بردن دادهها بیارزش بود. به نظر میرسید آنها از قبل همه چیز را میدانستند. اما چگونه؟
حسینی به رویترز گفت: «اینها چیزهایی است که من هرگز در دنیا به کسی نگفتهام. » حسینی در حالی که ذهنش مدام کار میکرد، حتی به این فکر میکرد که آیا خود سیا او را فروخته است؟
براساس تحقیقات یکساله رویترز در مورد نحوه برخورد این آژانس با مخبرانش، حسینی به جای خیانت، قربانی سهلانگاری سیا شد. سیستم ارتباطی مخفی ناقص سیا، شناسایی و دستگیری او را برای وزارت اطلاعات ایران آسان کرد. حسینی که نزدیک به یک دهه زندانی بود و برای اولین بار صحبت میکرد، گفت که حتی پس از آزادی در سال 2019، دیگر هرگز از این آژانس خبری نشد. سازمان سیا از اظهارنظر درباره حسینی خودداری کرد.
تجربه حسینی از رها شدن توسط سازمان سیا مختص خودش نبود. رویترز در مصاحبه با شش نفر از مخبران سابق سازمان سیا در ایران دریافت که این آژانس در بحبوحه تلاش شدید خود برای جمعآوری اطلاعات در ایران، بیاحتیاطیهایی کرده و کسانی را که جان خود را برای جاسوسی برای ایالات متحده به خطر میاندازند به خطر انداخته است. یکی از مطلعین گفت که سیا به او دستور داده که اطلاعات خود را در ترکیه در محلی که آژانس میدانست تحت نظارت ایران است، تحویل دهد. مرد دیگری که کارمند سابق دولت بود و برای دریافت ویزای آمریکا به ابوظبی سفر کرده بود، ادعا میکند که یک افسر سیا در آنجا تلاش ناموفقی داشته تا او را به سمت جاسوسی برای ایالات متحده سوق دهد که منجر به دستگیری وی در بازگشت به ایران شد.
چنین اقدامات تهاجمی توسط سیا گاهی اوقات ایرانیان معمولی را در معرض خطر قرار میدهد. شش ایرانی گفتند که وقتی دستگیر شدند، آژانس هیچ کمکی به خبرچینها یا خانوادههای آنها نکرده است. جیمز اولسون، رئیس سابق ضدجاسوسی سیا میگوید که از این موارد خاص بیاطلاع است. اما او گفت که هرگونه مصالحه غیرضروری از منابع توسط آژانس هم یک شکست حرفهای و هم اخلاقی است. اولسون گفت: «اگر ما بیدقت هستیم، اگر بیپروا هستیم و به ما نفوذ کردهاند، پس شرم بر ما باد. اگر مردم بهای اعتماد به ما را به اندازه کافی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و جریمهای پرداختند، از نظر اخلاقی شکست خوردهایم. »
براساس گزارشهای خبری و سه مقام سابق امنیت ملی ایالات متحده، این افراد به عنوان بخشی از یک پاکسازی ضدجاسوسی توسط ایران که در سال 2009 آغاز شد، به زندان افتادند؛ کمپینی که تا حدی توسط یکسری از اشتباهات سیا امکانپذیر شد. تهران در گزارشهای رسانههای دولتی اعلام کرده که دهها خبرچین سیا را به دام انداخته است. برای بیان این ماجرا، رویترز دهها ساعت مصاحبه با شش ایرانی که بین سالهای 2009 تا 2015 توسط دولتشان به جاسوسی محکوم شده بودند، انجام داد.
رویترز برای بررسی ادعاهای آنها با 10مقام سابق اطلاعاتی ایالات متحده که از عملیات ایران اطلاع داشتند، مصاحبه کرد و به بررسی سوابق و گزارشهای خبری دولت ایران پرداخت و با افرادی که جاسوسان را میشناختند، مصاحبه کرد. هیچیک از مقامات سابق یا فعلی ایالاتمتحده که با رویترز صحبت کردند، هویت هیچیک از منابع سیا را تایید یا افشا نکردند.
سیا از اظهارنظر مشخص در مورد یافتههای رویترز یا عملیات آژانس اطلاعاتی در ایران خودداری کرد. یک سخنگوی این سازمان گفت که سیا تمام تلاش خود را برای محافظت از افرادی که با این آژانس کار میکنند، انجام میدهد. وزارت امور خارجه ایران و نمایندگی این کشور در سازمان ملل متحد در نیویورک، به درخواستها برای اظهارنظر پاسخ ندادند.
حسینی تنها فرد از شش مردی بود که رویترز با آنها مصاحبه کرد و گفت که یک ابزار پیامرسانی آسیبپذیر به او داده بودند. اما تجزیه و تحلیل دو متخصص مستقل امنیت سایبری نشان داد که سیستم ارتباط آنلاین مخفی که حسینی از آن استفاده میکرد – که توسط رویترز در آرشیو اینترنتی قرار دارد – ممکن است حداقل ۲۰ جاسوس ایرانی دیگر و احتمالاً صدها مخبر دیگر را که در سایر کشورهای اطراف فعالیت میکنند؛ افشا کرده باشد.
این پلتفرم پیامرسانی که تا سال 2013 کار میکرد، در وبسایتهای خبری و سرگرمی پنهان بود و جاسوسان میتوانستند برای ارتباط با سیا به این سایتها سر بزنند. رویترز وجود چنین ابزاری را در گفتوگو با چهار مقام سابق آمریکایی تایید کرد.
سالها بعد این شکستها آژانس را تحت تأثیر قرار داد. به گزارش نیویورکتایمز، رهبری سیا در سال گذشته در مجموعهای از مکاتبات داخلی هشدار داد که بیشتر شبکه جاسوسی خود را در ایران از دست داده است.
سیا ایران را یکی از سختترین اهداف خود میداند. از زمانی که دانشجویان ایرانی در سال 1979 سفارت آمریکا در تهران را تصرف کردند، ایالاتمتحده هیچ حضور دیپلماتیکی در این کشور نداشته است. افسران سیا در عوض مجبور به استخدام ماموران بالقوه در خارج از ایران یا از طریق ارتباطات آنلاین هستند. حضور ضعیف محلی، اطلاعات ایالاتمتحده را در بحبوحه حوادثی مانند اعتراضاتی که اکنون در ایران به دلیل مرگ زنی که به دلیل نقض قوانین پوشش مذهبی این کشور دستگیر شده است، در وضعیت نامناسبی قرار میدهد.
چهار افسر اطلاعاتی سابق که با رویترز مصاحبه کردند، گفتهاند که آژانس حاضر است در مورد جاسوسی از ایران خطرات بزرگتری را بپذیرد. مهار برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران برای مدت طولانی در واشنگتن یک اولویت بوده است. تهران اصرار دارد که تلاشهای هستهایاش صرفاً برای نیازهای انرژی است.
جیمز لاولر، افسر سابق سیا که تمرکزش بر سلاحهای کشتار جمعی و ایران است، معتقد است که «نفوذ به برنامه هستهای ایران یک هدف اطلاعاتی بسیار جدی برای سازمان سیا است. اولویتی بالاتر از این وجود ندارد. بنابراین هنگامی که آنها تحلیل ریسک در مقابل سود را انجام میدهند، به میزان باورنکردنی از سود میرسند. »
درباره جنگ سایه چند دههای بین ایران و واشنگتن، که در آن هر دو طرف از رویارویی کامل نظامی اجتناب کردهاند، اما خرابکاری، ترور و حملات سایبری علیه هم انجام دادهاند، مطالب زیادی نوشته شده است. اما شش خبرچینی که برای اولین بار با رویترز مصاحبه کردهاند، گزارش بیسابقهای از این بازی مرگبار جاسوسی از دیدگاه ایرانیانی که به عنوان سربازان سیا خدمت میکردند، ارائه کردند. این شش ایرانی از پنج تا 10 سال حبس داشتند. چهار نفر از آنها از جمله حسینی پس از آزادی در ایران ماندند. دو نفر از کشور گریختند و پناهنده شدند.
این شش مرد اذعان کردند که مدیران سیا هرگز قول قاطعانه برای کمک در صورت دستگیری ندادهاند. با این حال، همه بر این باور بودند که کمک ایالات متحده روزی خواهد آمد. تامی کاپرمن تورپ، سخنگوی سیا از اظهارنظر در مورد حسینی، پرونده سایر ایرانیان اسیرشده یا هر جنبهای از نحوه انجام عملیات این آژانس خودداری کرد. اما او گفت که سیا هرگز نسبت به زندگی کسانی که به آژانس کمک میکنند، بیتوجه نخواهد بود.
تورپ گفت: «سیا تعهدات خود را برای محافظت از افرادی که با ما کار میکنند بسیار جدی میگیرد و ما میدانیم که بسیاری این کار را شجاعانه در معرض خطر بزرگ شخصی انجام میدهند. این تصور که سیا تا حد ممکن برای محافظت از آنها تلاش نمیکند، نادرست است. »
حسینی چطور جاسوس شد
حرکت حسینی به سمت جاسوسی پس از طی کردن مسیری پرشیب به سمت شغلی پردرآمد اتفاق افتاد. او که فرزند یک خیاط است، در تهران بزرگ شد و تراشکاری و مکانیک خودرو آموخت. او میگوید که در طول مسیر، معلمان به هوش حسینی پی بردند و او را به تحصیل در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه معتبر صنعتی امیرکبیر تشویق کردند. حسینی گفت که استادی در آنجا او را با یک دانشجوی سابق که با دولت ایران ارتباط داشت و در نهایت شریک تجاری او شد، در تماس قرار داد. شرکت مهندسی آنها که در سال 2001 تأسیس شد، خدماتی را برای کمک به کسبوکارها در بهینهسازی مصرف انرژی ارائه میکرد. حسینی گفت که این شرکت در ابتدا عمدتاً با کارخانههای مواد غذایی و فولاد کار میکرد و به مرور زمان با صنایع انرژی و دفاعی ایران قرارداد بست. روایت حسینی از سوابق حرفهایاش در سوابق شرکتها، حسابهای رسانههای ایرانی و مصاحبه با شش تن از همکارانش تأیید شده است. حسینی گفت که موفقیت این شرکت باعث ثروتمند شدن خانوادهاش شد و به او اجازه خرید خانهای بزرگ، ماشینهای وارداتی و رفتن به تعطیلات خارجی را داد. اما در سالهای ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، که از سال 2005 تا 2013 طول کشید، کسبوکار او دچار رکود شد.
حسینی گفت که دیری نپایید که تمام قراردادهای جدید او باید از طریق برخی از این شرکتها منعقد میشد و او مجبور شد کارمندانش را تعدیل کند. حسینی درحالیکه صدایش در هنگام بازگویی وقایع یکدهه بعد بلند شد، گفت: «آنها کار بلد نبودند، اما سهم بیشتر سود به آنها تعلق میگرفت. انگار رئیس شرکت بودی، همه کارها را از صفر تا 100 انجام میدادی و میدیدی که حقوقات به کوچکترین کارمندان داده میشود. احساس میکردم به من تجاوز شده است. »
همزمان، لفاظیهای آمریکا علیه احمدینژاد در حال افزایش بود. واشنگتن، رئیسجمهور وقت ایران را چهرهای تحریککننده میدانست که آماده ساخت سلاح هستهای است. رفتهرفته حسینی احساس کرد که زندگی او توسط سیستم نابود میشود و عصبانیتاش بیشتر شد.
یک روز در سال 2007، او گفت که به سیا ایمیل زده که: «من یک مهندس هستم که در سایت هستهای نطنز کار کردهام و اطلاعاتی دارم». یک ماه بعد، حسینی در کمال تعجب گفت که ایمیلی از سیا دریافت کرده است.
عضو تیم جاسوسان
سه ماه بعد از آن تماس، حسینی به دوبی پرواز کرد. در بازار خرید جمیره به دنبال زن بلوندی گشت که کتابی سیاه در دست داشت. او بیرون از رستورانی ایستاده بود که در آن قرار ملاقات ترتیب داده شده بود. مدیر رستوران آنها را به سمت میزی که در گوشهای خلوت بود، راهنمایی کرد. این زن خود را کریس معرفی کرد. به زبان انگلیسی صحبت میکرد و همکارش به فارسی ترجمه میکرد. کریس گفت که آنها کسانی بودند که حسینی در چند ماه گذشته در پلتفرم چتگوگل با آنها پیام رد و بدل میکرده است. از حسینی درباره کارش پرسید. حسینی توضیح داد که شرکت او چندین سال قبل بر روی قراردادهایی برای بهینهسازی جریان برق در سایت نطنز کار کرده است. حسینی به کریس گفت که شرکت او پیمانکار فرعی کالای الکتریک است؛ شرکتی که در سال 2007 توسط دولت ایالات متحده به دلیل نقش ادعایی آن در برنامه توسعه هستهای ایران تحریم شد. وی افزود که به دنبال قراردادهای اضافی در دیگر سایتهای حساس هستهای و نظامی است. شرکت کالای الکتریک به درخواستهای رویترز برای اظهارنظر پاسخ نداد.
روز بعد آن سه بار دیگر ملاقات کردند، این بار در اتاق هتل حسینی مشرف به خلیج. حسینی نقشهای پیچ و خممانند را روی میز باز کرد که برق متصل به تاسیسات هستهای نطنز را نشان میداد. حسینی به یاد میآورد همانطور که او این کار را انجام داد، دهان کریس کاملا باز مانده بود. حسینی توضیح داد که در حالی که چندین سال از عمر آن میگذرد، نمادهای نقشه از میزان نیرویی که به تاسیسات جریان مییابد، مبنایی برای تخمین تعداد سانتریفیوژهای فعال کنونی برای واشنگتن فراهم میکند.
حسینی گفت که در آن زمان از این موضوع اطلاعی نداشت، اما نطنز از قبل در تیررس مقامات آمریکایی بود. تحلیلگران امنیتی به این نتیجه رسیدند که در همان سال، واشنگتن و اسرائیل یک سلاح سایبری را مورد استفاده قرار دادند که سانتریفیوژها را خراب میکرد و آنها را با ویروسی آلوده میکرد که غنیسازی اورانیوم در نطنز را برای سالهای آینده فلج میکرد. رویترز نتوانست به یقین برسد که آیا اطلاعات ارائهشده توسط حسینی به آن خرابکاری سایبری یا سایر عملیاتها کمک کرده است یا خیر.
حسینی گفت، در جلسات بعدی، سیا از او خواسته است تا توجه خود را به یک هدف گستردهتر ایالات متحده معطوف کند: شناسایی نقاط بحرانی احتمالی در شبکه برق ملی ایران که در صورت اصابت موشک یا خرابکاری باعث خاموشی طولانی و فلجکننده میشود. حسینی گفت که در مجموع هفت جلسه در طول سه سال در تایلند و مالزی با ماموران سیا دیدار داشته است. حسینی برای نشان دادن شواهدی از سفرهایش، عکسهایی از مهرهای ورودی در گذرنامه خود برای همه سفرهایش به جز دو سفر اول ارائه کرد که به گفته خودش از یک پاسپورت قدیمی که اکنون دور انداخته شده، استفاده کرده است.
حسینی گفت که با پیشرفت این رابطه، کریس با یک مدیر مرد جایگزین شد. مقامات ارشدتر و کارشناسان فنی که میتوانستند اصطلاحات مهندسی را بفهمند نیز او را همراهی میکردند.
نقش جدیدی که به حسینی واگذار شده بود، موجب شد او انگیزه پیدا کند. او سعی میکرد اطلاعات بیشتری که سیا با آن نیاز دارد را به دست آورد. حسینی گفت که شرکت او قراردادی با واحدی از یک مجموعه تجاری بزرگ دارد که برای ارزیابی نیازهای برقی یک پروژه عظیم تجاری در شمال تهران فعالیت میکند.
حسینی به نمایندگی این شرکت، شرکت برق دولتی توانیر را برای تامین برق مورد نیاز توسعه گسترده تحت فشار قرار داد. وقتی توانیر گفت که برق کافی برای پاسخگویی به نیازهای عظیم پروژه ندارد، حسینی از شرکت خواست تا تحلیلهای عمیقی از شبکه سراسری ارائه کند. این کار به او امکان دسترسی به نقشههایی را داد که نشان میداد چگونه برق به سایتهای هستهای و نظامی جریان مییابد و چگونه میتوان نقاط حساس شبکه را خراب کرد. در آگوست 2008، یک سال پس از جاسوس شدن، حسینی گفت که در هتلی در دوبی با یک افسر مسنتر ملاقات کرده است.
آن افسر به حسینی گفت: «ما باید کارمان را گسترش دهیم.» دو مقام سابق سیا گفتند که افسر، کاغذی به حسینی داد و از او خواست که بنویسد که اطلاعاتی را که به اشتراک میگذارد در اختیار دولت دیگری قرار نخواهد داد. یکی دیگر از افسران سیا در جلسه سپس یک سیستم ارتباطی مخفی را به حسینی نشان داد که میتوانست از آن برای دسترسی به مدیران خود استفاده کند: یک وبسایت اخبار فوتبال فارسی زبان ابتدایی به نام Iraniangoals. com. وارد کردن رمز عبور در نوار جستوجو باعث میشود که پنجره پیامهای مخفی باز شود و حسینی بتواند اطلاعات را ارسال کند و دستورالعملهایی را از سیا دریافت کند. وقتی حسینی در یکی از سفرها دراینباره نتوانسته در جشن تولد سه سالگی دخترش حضور یابد، ابراز تاسف کرد. یک افسر سیا برای او یک خرس عروسکی خرید تا به کودکش بدهد. حسینی به رویترز گفت: «دیگر احساس میکردم که عضوی از تیم شدهام.»
ناکارآمدی سیستم مخفی
چیزی که حسینی نمیدانست این بود که قدرتمندترین سازمان اطلاعاتی جهان، ابزاری را در اختیار او قرار داده بود که احتمالاً منجر به دستگیری او شده است. در سال 2018، یاهونیوز گزارش داد که یک سیستم ارتباطی مخفی مبتنی بر وب منجر به دستگیری و اعدام دهها نفر از مخبران سیا در ایران و چین شده است.
رویترز سایت ارتباطی محرمانه سیا را در یک آرشیو اینترنتی که در دسترس عموم است، پیدا کرد. رویترز از دو تحلیلگر مستقل سایبری خواست تا بررسی کنند که چگونه ممکن است ایران از نقاط ضعف فناوری سیا برای افشای نقاب حسینی و سایر خبرچینان سیا استفاده کرده باشد. این دو که متخصص در زمینه حریم خصوصی و امنیت سایبری هستند و تجربه تجزیه و تحلیل عملیات اطلاعات الکترونیکی را دارند، متوجه شدند که پنجره پیام مخفی پنهانشده در Iraniangoals. com با کلیکراست روی صفحه برای نمایش کدگذاری وبسایت قابل مشاهده است. این کد حاوی توضیحاتی از عملکردهای مخفی، از جمله کلمات «پیام» و «نوشتن» بود – بهراحتی سرنخهایی را یافتند که نشان میدهد قابلیت پیامرسانی در سایت تعبیه شده است. کدگذاری نوار جستوجو که نرمافزار پیامرسان مخفی را راهاندازی میکرد، «رمز عبور» نام داشت.
تحلیلگران مستقل به این نتیجه رسیدند که Iraniangoals. com فارغ از سفارشیسازی و جاسوسی پیشرفته، یکی از صدها وبسایتی بود که توسط سیا به صورت انبوه تولید شد تا در اختیار منابع خود قرار دهد. این سایتهای ابتدایی به موضوعاتی مانند زیبایی، تناسب اندام و سرگرمی اختصاص داشتند، از جمله صفحه هواداران جنگ ستارگان و دیگری برای جانی کارسون مجری فقید برنامه گفتوگوی آمریکایی. دو مقام سابق سیا به رویترز گفتند که هر وبسایت جعلی فقط به یک جاسوس اختصاص داده شده بود تا در صورت دستگیری هر یک از عوامل، افشای کل شبکه محدود شود.
اما به گفته تحلیلگران مستقل، سیا شناسایی این سایتها را آسان کرده است. مارکزاک بیش از 350 وبسایت حاوی سیستم پیامرسان مخفی یکسان را شناسایی کرده است که همگی برای حداقل 9 سال آفلاین بوده و بایگانی شدهاند. ادواردز یافتهها و روششناسی خود را تایید کرد. سوابق آنلاینی که آنها تجزیه و تحلیل کردند نشان میدهد که فضای میزبانی این وبسایتهای اصلی اغلب به صورت عمده توسط دهها نفر، اغلب از همان ارائهدهندگان اینترنت، در فضای سرور مشابه خریداری شده است.
علاوه بر این، برخی از سایتها نامهای بسیار مشابهی داشتند. به عنوان مثال، زمانی که حسینی از طریق Iraniangoals. com با سازمان سیا در ارتباط بود، سایتی به نام Iraniangoalkicks. com برای مخبر دیگری ساخته شد.
به گفته مقامات سابق ایالات متحده، آژانس تا سال 2013 پس از ناپدید شدن بسیاری از عوامل آن، کاملاً از این که این سیستم به خطر افتاده بود، آگاه نبود. با این حال، سیا هرگز این شبکه را به اندازه کافی برای باارزشترین منابع خود ایمن نمیدانست. سه افسر سابق سیا گفتند که مطلعین سطح بالا، ابزارهای ارتباطی مخفی سفارشی را دریافت میکنند که از ابتدا در مقر آژانس در لنگلی، ویرجینیا ساخته شدهاند تا بدون جلب توجه با زندگی یک جاسوس تلفیق شوند. آنها گفتند که سایتهای تولید انبوه برای منابعی هستند که یا بهطور کامل مورد بررسی قرار نگرفته بودند یا دسترسی محدود، هرچند بالقوه ارزشمند، به اسرار دولتی داشتند. یکی از مقامات سابق سیا گفت: «این برای شخصی است که ارزش سرمایهگذاری در صنایع تجاری پیشرفته را ندارد.» سیا از اظهارنظر در مورد سیستم مخفی ارتباطات و شکست اطلاعاتی خودداری کرد. برخی از افسران اطلاعاتی سابق بهطور خصوصی تصدیق میکنند که سیا براساس ارزش هر فرد، از مخبران خود محافظت میکند.
در رأس هرم چیزی قرار دارد که سیا آن را «داراییهای کاملاً استخدامشده و بسیار بررسیشده» مینامد. اینها افرادی مانند مقامات بلندپایه دولتی یا دانشمندان هستهای هستند که دسترسی مستقیم و مستمر به اسرار مهم دارند. افسران سیا گاهی اوقات سالها تلاش میکنند تا این عوامل کلیدی را برای تبدیل شدن به مامور فریب دهند.
اگر افسر در استخدام موفق شود، مامور تازهاستخدام شده با چک حقوقی معمولی سیا در دفاتر سیا قرار میگیرد. اینگونه جاسوسان گاهی اوقات انواع ابزارهای مبتکرانه و آموزشهایی افسانهای دریافت میکنند.
پل پیلار، کهنه سرباز 28ساله جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، میگوید: «اما بسیاری از اطلاعاتی که سیا جمعآوری میکند، از خبرچینهای سطح پایینی است که هرگز «عضو کامل فهرست جاسوسان» نمیشوند. » چنین خبرچینهایی ممکن است فقط تکههایی از راز بزرگتری را در اختیار داشته باشند که آژانس به دنبال کشف آن است.
مصاحبه با شش تن از جاسوسان سابق نشان داد که سیا در داخل ایران، مخبران سطح پایین را در معرض خطر جدی قرار داده است. جاسوسان وقتی اطلاعاتی را به ایالات متحده دادند و گفتند آژانس هیچ قولی در مورد امنیت آنها نداده بود، میدانستند که زندگی خود را به خطر میاندازند. با این حال، این افراد در مصاحبه با رویترز بارها اعتقاد خود را مبنی بر اینکه سیا تمام تلاش خود را برای محافظت از آنها انجام خواهد داد، ابراز کردند./هم میهن