موسویان: اگر برجام توافق می‌شد، کشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمی‌شد

سیدحسین موسویان می‌گوید: «اگر برجام تا قبل از عید توافق می‌شد، آثار مثبت اقتصادی آن مقداری به مردم بویژه نسل جوان امید می‌داد وکشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمی‌شد.»

موسویان: اگر برجام توافق می‌شد، کشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمی‌شد
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان؛ او همچنین در صحبت‌های خود با انصاف نیوز تاکید می‌کند که «امیدوارم هم مسئولین کشورتصمیمات بزرگ برای حل مشکلات اساسی کشور را با شهامت وفوریت اتخاذ کنند وهم مردم بویژه نسل جوان ما خود مراقب حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشوربوده وبدخواهان و دشمنان قسم خورده ایران را درمورد ایجاد هرج و مرج و فروپاشی کشور، ناامید کنند.»

اعتراضات اخیر در کشور که دامنه‌ای گسترده دارد سوالات فراوانی را در حوزه‌های گوناگون دوباره مطرح کرده است، از جمله اینکه اتفاقات اخیر در ایران چه تاثیری بر توافق احتمالی برجام خواهد گذاشت و سیاست‌های بین‌المللی پس از اعتراضات اخیر چگونه پیش خواهند رفت؟ سید حسین موسویان، تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با انصاف نیوز به این مسئله پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

تحلیل شما از زمانبندی طراحی شده در اجرای برجام کنونی (در صورت توافق احتمالی) چیست؟

سیدحسین موسویان: طرح نهایی با زمانبندی در چند فاز توسط اروپایی‌ها ارائه شد که با توجه به اختلاف نظر ایران و آمریکا، به نتیجه قطعی نرسید. آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها می‌گویند مشکل باقیمانده درمورد شرط ایران مبنی بر بسته شدن پرونده‌ی سوالات باقی‌مانده آژانس بین المللی انرژی اتمی است و مقامات ایران هم اظهار می‌دارند که علاوه برموضوع آژانس، ضمانت لازم یا کافی درمورد عدم خروج مجدد آمریکا نیز از جمله مسائل باقی‌مانده است. در مذاکرات هسته‌ای سال ۹۲ تا ۹۴، پیچیده‌ترین موضوع با آژانس موضوع پی‌ام‌دی یا پرونده ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران بود که طرف قانونی و ظاهری موضوع، آژانس بود؛ منتهی آژانس هم بدون چراغ سبز قدرت‌های جهانی بویژه آمریکا قادر به بستن پرونده نبود. منتهی در مذاکرات فنی با آژانس و مذاکرات سیاسی با آمریکا، راه‌حل غیررسمی مرضی الطرفینی توافق شد که براساس آن، یک توافقی بین ایران و آژانس امضا شد و آژانس هم بعد از حدود دو-سه ماه بررسی، پرونده مذکور را مختومه کرد. بنظرم با همان شیوه می‌توان موضوع مورد اختلاف فعلی با آژانس را حل کرد. درمورد تضمین هم از اظهارات مقام‌های ایرانی و آمریکایی برمی‌آید که دولت بایدن قول داده که در دوره خودش از برجام خارج نخواهد شد ولی نمی‌تواند درمورد دولت بعدی آمریکا تضمین بدهد.

وضعیت برجام در شرایط فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟

اگر مبنا براساس تفکری باشد که برجام به نفع کشور است، ازنظرمن مصلحت این بود که توافق احیاء برجام قبل از شروع کار دولت آقای رئیسی انجام می‌شد که دولت ایشان با گشایش‌های برجامی بتواند در بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی موفق شود. منتهی این مهم بخاطر اختلاف نظرهای داخلی انجام نشد. اما در مرحله بعد مصلحت این بود که توافق احیاء برجام حداکثر تا تابستان امسال انجام می‌شد که به انتخابات کنگره آمریکا درپاییز امسال گره نمی‌خورد. متاسفانه این هم انجام نشد. من همیشه معتقد بوده‌ام که برجام به نفع کشور است؛ لذا از نظر من دو فرصت مناسب از دست رفت. اما واقعیت این است که تفکر دومی هم در کشور وجود دارد که قدرتمند است و معتقد است برجام به ضرر کشور است و حتی سال‌های متمادی است که اصرار دارند که ایران باید حتی از معاهده هسته‌ای موسوم به ان‌پی‌تی هم خارج شود. اگر این ایده مبنا بوده باشد، که باید گفت کشتن زمان و از دست رفتن این دو فرصت به نفع بوده است.

اتفاقات اخیر در ایران چه تاثیری بر توافق احتمالی برجام خواهد گذاشت؟

شاید بتوان اتفاقات اخیر را بعد از انقلاب بی‌سابقه دانست. اما یک حقیقتی که همه جناح‌های سیاسی برآن اجماع دارند، این است که اوضاع اقتصادی کشور بد است، مردم در تنگنا و فشار شدید هستند. همه هم می‌دانند که برجام در بهبود شرایط اقتصادی کشور تاثیر مثبت دارد؛ ضمن اینکه حل اساسی مشکلات اقتصادی کشور نیازمند جراحی‌های اساسی مثل ریشه‌کن کردن فساد و قاچاق و رانت و گرانی و تورم و بیکاری و پایان دادن به اقتصاد دولتی و رونق اقتصاد توسط بخش خصوصی است.

درعین حال معتقدم که اگر برجام تا قبل از عید توافق می‌شد، آثار مثبت اقتصادی آن مقداری به مردم بویژه نسل جوان امید می‌داد و کشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمی‌شد. حوادث اخیر برای هرایرانی دلسوز و وطن پرستی مایه تاسف و نگرانی شدید شده است. چون کشور از یکطرف با نارضایتی‌های بحق مردم مواجه است که خواستار بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی، رفع فقر و فساد و تبعیض و تورم و گرانی و بیکاری و ناکارآمدی‌های متعدد هستند و از یکطرف هم کشور و مردم با سوءاستفاده‌ی دشمن از شرایط موجود برای ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی و هرج و مرج و حتی ادامه بحران تا تجزیه ایران مواجه‌اند. هر کارشناسی عملکرد شبکه‌های خبری فارسی زبان مثل ایران اینترنشنال وابسته به عربستان و دریایی از مقالات منتشره در برجسته‌ترین رسانه‌های جهانی، را رصد کرده باشد، متوجه می‌شود که خیزبلندی برای تشدید بحران داخلی تا مرز فروپاشی کشور در جریان است.

موضوع دوم انتخابات کنگره آمریکا هم ظرف چند هفته آینده در پیش است. لذا ممکن است طرف‌های مذاکره کننده، بویژه آمریکا و اروپا و ایران ترجیح دهند که مذاکره بعدی را موکول به نتیجه این دو موضوع کنند. لذا من امیدوارم هم مسئولین کشور تصمیمات بزرگ برای حل مشکلات اساسی کشور را با شهامت و فوریت اتخاذ کنند و هم مردم -بویژه نسل جوان ما- خود مراقب حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور بوده و بدخواهان و دشمنان قسم خورده ایران را در مورد ایجاد هرج و مرج و فروپاشی کشور، ناامید کنند.  

شما به خیز بلند برای تشدید بحران داخلی ایران تا مرز تجزیه کشور اشاره کردید. عوامل فعلی این خیز را چه می‌دانید‌؟

موضوع تغییر رژیم در ایران چیزتازه‌ای نیست. دولت‌های متعدد آمریکا اعم از جمهوری‌خواه و دمکرات در گذشته هم دنبال تحقق آن بوده‌اند. موضوع تجزیه ایران هم چیز تازه‌ای نیست. صدام بعد از انقلاب به خاک ایران تجاوز و استان خوزستان را جزء خاک عراق اعلام کرد و همه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم از این تجاوز و تجزیه حمایت کردند. لذا طبیعی است هر بحران داخلی موجب شود که اقدامات بیرونی برای تحقق این استراتژی کهنه تشدید شود. علاوه بر موضوع بحران داخلی اخیر و عدم به نتیجه رسیدن برجام، یک عامل دیگر هم در تشدید دشمنی غرب موثر بوده که آن را در تبلیغات و مواضع غربی‌ها در مورد همکاری ایران و روسیه در جنگ اکراین با استفاده از پهپادهای ایرانی را شاهد هستیم. بهرحال درمورد جنگ اکراین، غرب شمشیرهایش علیه روسیه را از روبسته است و روسیه هم متقابلا. روسیه اعلام می‌کند هر کمک نظامی به اکراین، به معنی ورود به جنگ با روسیه است و غرب هم متقابلا همین موضع را علیه روسیه دارد و ایران را هم در کمپ مقابل خود می‌داند.

شما راه حل را چه می‌دانید؟

من همیشه نظراتم را منتشر کرده‌ام. از جمله مقاله‌ای که دو-سه ماه پیش از بحران اخیر در روزنامه دنیای اقتصاد نوشتم و پیشنهاداتم را مطرح کردم. به آقای رئیس جمهور پیشنهاد کردم که منافع ملی ایران ایجاب می‌کند که:

اولا: سیاست خارجی ایران بر سه پایه استوار باشد:

۱- بهبود روابط منطقه‌ای ایران و تشکیل اتحادیه‌های قدرتمند منطقه‌ای، در جنوب با هفت کشور عربی خلیج فارس، در شمال با کشورهای حاشیه دریای خزر و علاوه برآن اتحاد منطقه‌ای با ترکیه و پاکستان و افغانستان.

۲- تعمیق روابط با قدرت‌های بلوک شرق و قاره آسیا به‌ویژه چین و روسیه و هند، جهان اسلام و توجه به قاره آفریقا و آمریکای لاتین.

۳- عادی‌سازی روابط با کشورها و اتحادیه‌های مهم بلوک غرب همچون اروپا، ژاپن، کانادا، استرالیا و نیز مهار خصومت و تشنج با آمریکا.

در مورد دوم تلاش‌هایی مشاهده شده و می‌شود اما در دو مورد دیگر خلاء قابل ملاحظه‌ای وجود دارد که مشکل اصلی سیاست خارجی ما در مقطع کنونی است.

ثانیا: برای تامین استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی چهار مولفه زیر ضرورتی غیرقابل اجتناب است

۱-قدرت اقتصادی و تولید ثروت ملی،

۲-قدرت نظامی و تامین توان بازدارندگی،‌

۳-قدرت نرم و برخورداری از فرهنگ و ایدئولوژی و تمدن و دیپلماسی عمومی، و

۴-وحدت ملی و امنیت.

بجزمورد دوم، من برنامه و اهتمام عملی جدی درسه مورد دیگر نمی‌بینم و لذا خلاء بزرگی ایجاد شده که ریشه مشکلات فعلی درحوزه کلان امنیت ملی است.

همچنین درآن مقاله متذکر شدم که انتخابات کنگره آمریکا، جنگ اوکراین و مشکلات اقتصادی داخلی آمریکا؛ مسائل اصلی دولت بایدن است و موضوع ایران یک اولویت نیست. هرچه به انتخابات آمریکا نزدیک‌تر شویم، کار دولت بایدن برای پیوستن به برجام سخت‌تر خواهد شد. چنانچه جمهوری‌خواهان در انتخابات پاییز کنگره به اکثریت دست یابند، احتمالا شرایط دولت بایدن بهتر نمی‌شود.

تاکید کردم که تلاش دولت باید براساس حل مشکلات اقتصادی و توسعه اقتصادی و صنعتی ایران باشد و برجام را به مثابه بنزین برای یک اتومبیل در نظر بگیرد، اتومبیلی که موتور آن اقتصاد غیردولتی و محوریت بخش خصوصی است، چرخ‌های آن روابط مناسب خارجی است و رفع فقر و فساد و بیکاری و تورم و… هم اجزای اساسی دیگر این اتومبیل هستند.

 

 


ت ت
کدخبر: 114803 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین