آیت الله محمدحسن اختری:
اگر دشمنان بار دیگر مسلط شوند نه به عمامه سیاه رحم میکنند و نه به عمامه سفید؟!
آیت الله محمدحسن اختری گفت: اگر فرمایشات امام را کنار یکدیگر بگذاریم، می بینیم امام قسم خورد که اگر دشمنان بار دیگر مسلط شوند نه به عمامه سیاه رحم می کنند و نه به عمامه سفید؟! این کلمه امام بود که به شیعه و سنّی رحم نمی کنند.
به گزارش منیبان، یکی از شاگردان امام خمینی(س) با هشدار در خصوص از دست رفتن انقلاب، گفت: اگر فرمایشات امام را کنار یکدیگر بگذاریم، می بینیم امام امروز هم همین را به ما می گوید. مگر امام قسم نخورد که اینها اگر این دفعه مسلط شوند نه به عمامه سیاه رحم می کنند و نه به عمامه سفید؟! این کلمه امام بود که به شیعه و سنّی رحم نمی کنند. کنگره آمریکا الآن رسما اعلام کرده که من از اینها حمایت و پشتیبانی می کنم. مگر امام نفرمود هر جایی که دیدید آمریکا حمایت می کند، شما با آن مخالفت کنید؟! چرا این دوستان ما مخالفت نمی کنند؟
گفت و گو با آیت الله محمدحسن اختری را در ادامه می خوانید:
در یک ماه گذشته ما شاهد اعتراضات و حواث مختلفی پس از فوت خانم مهسا امینی بوده ایم. تحلیل شما از این اتفاقات چست؟
اگر فرمایشات امام را کنار یکدیگر بگذاریم، می بینیم امام قسم خورد که اگر دشمنان بار دیگر مسلط شوند نه به عمامه سیاه رحم می کنند و نه به عمامه سفید؟! این کلمه امام بود که به شیعه و سنّی رحم نمی کنند. کنگره آمریکا الآن رسما اعلام کرده که من از اینها حمایت و پشتیبانی می کنم. مگر امام نفرمود هر جایی که دیدید آمریکا حمایت می کند، شما با آن مخالفت کنید؟! چرا این دوستان ما مخالفت نمی کنند؟
من دیدم یک روزنامه برای اغتشاشگران نوشته که اگر می خواهید انقلاب کنید، باید رهبر داشته باشید؛ انگار می خواهد رهبر هم برای آنها معرفی کند. حتما می خواهند خانم قجر را برای آنها معرفی کنند. ۱۵ روز بعد از اینکه قرآن و عکس امام را آتش زدند و به پیامبر اهانت کردند، این عیب نیست؟! مگر پرچم جمهوری اسلامی کلمه «الله» ندارد که آن را آتش زده اند؟! شما باز هم می گویید اگر می خواهید انقلاب کنید باید دنبال رهبر بروید؟! چرا دوستان ما ساکت هستند؟ چرا اینها در مقابل دخالت رسمی آمریکا و انگلیس موضع نمی گیرند؟ چرا علیه آنها بیانیه نمی دهند؟ اگر ما با همدیگر دعوا داریم یک حرف دیگر است، ولی الآن دشمن به شما حمله کرده است و گروه کومله و دموکرات به طور رسمی و با سلاح از بیرون آمده اند و وارد کردستان شده اند؛ من و شما ساکت بنشینیم که ۱۰ نفر بچه را بیاورند به مسجد حمله کنند؟! آدم از این تعجب می کند.
آیا می توانیم همه کسانی که به خیابان آمده اند را «دشمن» فرض کنیم یا انکه واقعا خواسته هایی هم دارند؟
بحث از دشمن نیست. اشتباه محاسباتی ما این است. من این را نمونه گفتم که روزنامه ای از قول کسی دارد به اینها می گوید این راه انقلاب نیست. می خواهد انقلاب به آنها یاد بدهد؛ یعنی انقلاب علیه انقلاب امام! منظور من موضع گیری افراد است. اینکه «بیایید انقلاب کنید»، حرف کنگره آمریکا و بایدن است. اینها گفته اند ما از اغتشاشگران حمایت می کنیم. دولت فرانسه و انگلیس گفته اند؛ این نیست که بگوییم دانشمند یا سیاستمداری اظهار نظر کرده، دولت ها این را می گویند.
اگر ما صادقانه بخواهیم دلسوز انقلاب و مطیع امام باشیم و حرف امام را گوش کنیم، تا دیدیم دشمن طمع کرده، اول باید همه دست به دست هم بدهیم و جلوی دشمن بایستیم و بعد بگوییم اینها درست نیست. افرادی که به خیابان می آیند چند دسته هستند؛ یک عده افراد مزدور هستند؛ کسی که سلاح دست گرفته و به خیابان می آید و پلیس را می کشد. پلیس برادر من و شما است و برای امنیت آمده و با کسی کار ندارد. کسی که او را می کشد یا خودش مغرض و مخالف دین است یا دستور گرفته است.
در جنگ بین دو کشور هم به ماشین آمبولانس حمله نمی کنند. اینها آمبولانس و ماشین آتش نشانی را آتش می زنند، بعد شما می گویید او اعتراض دارد؟! به چه کسی اعتراض دارد؟ به آتشنشانی که اگر یک جا آتش گرفت باید خاموش کند؟! به جوانی که جان خودش را فدا می کند تا یک نفر را از آتش نجات بدهد یا از درماندگی در آورد؟! پلیسی که می خواهد از امنیت مردم و خیابان حمایت کند را بکشند، بعد بگوییم این اعتراض است؟!
یک عده افراد هم جیره خوار و اراذل و اوباش هستند که ما بارها دیده ایم آتش می زنند و قمه و شمشیر در درست دارند؛ اینها محارب هستند. مگر امام سال ۶۰ نفرمود هر کسی که سلاح دست گرفته و به خیابان آمده محارب است؟! یک عده افراد هم با مسأله ای مخالف هستند و به فرماندار، شهردار، مدیر و دیگری اعتراض دارند. همین آقایانی که می گویند اعتراض، بیایند و بگویند چه طوری باید اعتراض کرد؟
نه؛ دوستانی که می گویند عده ای اعتراض دارند و باید چه کار کنند؟ آنها خودشان راه اعتراض را بگویند. چه کسی اعتراض دارد؟ به عنوان اینکه فرض کنید یک نفر فوت کرده، قبل از اینکه اعلام شود چه طوری و کجا فوت کرده، آدم آورده اند. آیا به سلاح دست گرفتن و به خیابان آمدن می شود اعتراض گفت؟! مگر زمان آقای خاتمی نبود که در دانشگاه تهران جلسه گذاشته شد تا اینها سخنرانی کنند؟! همه گروه ها سخنرانی می کردند و حرف می زدند. همان وقت در روزنامه ها نوشتند و همان جا هم معلوم شد گروه های بسیجی و حزب اللهی خواستند صحبت کنند، مسخره و بیرونشان کردند و نگذاشتند.
اگر آنها بگویند چه طور باید اعتراض کرد، حاکمیت تمکین می کند؟
بله؛ حاکمیت همین کار را کرد. مگر زمان بنی صدر نبود که بسیجیان را از بالای دانشگاه تهران به پایین انداختند؟! وقتی که می گوییم «اعتراض»، باید به «حمایت» هم اجازه بدهیم. هر دو حرف بزنند، نامه بنویسند و اعتراض کنند. من این را الآن نمی گویم، آن وقت که در سمنان امام جمعه بودم هم در سخنرانی ها گفته ام. اصلا در نظام اسلامی این گونه برخوردها اسلامی و مبتنی بر شرع مقدس اسلام نیست که هرکسی اگر با چیزی مخالف است خراب کند و بکشد؛ این جنگ است.
مگر ما فراموش کرده ایم که وقتی در روز ۱۳ آبان ۵۷ تعدادی از بانک ها، مشروب فروشی ها، کتاب فروشی ها و امثال اینها را آتش زدند، همان روز امام اطلاعیه داد که اینها جزو ما نیستند؟! اعتراض کننده ها اطلاعیه بدهند و بگویند کسانی که در خیابان این کارها را می کنند جزو ما نیستند. اگر این مردانگی را انجام می دادند و می گفتند اینها جزو ما نیستند، اعتراضشان را بگویند. هیچ کس حق ندارد به اموال عمومی ضرر برساند. فتوای امام در زمان طاغوت این بود که نمی توانید وسایل نقلیه عمومی را بدون بلیت سوار شوید. در تحریر الوسیله هم وجود دارد که فرمود هواپیما، قطار و هر چیزی که مال دولت است را حق ندارید بدون پرداخت پول استفاده کنید.
مبنای شرعی در اعتراض دو مسأله است. یکی نوشتن و اعلام کردن است. برای رئیس جمهور، رئیس مجلس و نمایندگان خودتان، قوه قضائیه و هر مقام دیگری نامه بنویسید و بگویید ما به این مسأله اعتراض داریم و دلیل ما این است. جلسه قرار بدهید و گفت و گو کنید، یا شما او را قانع می کنید و یا او شما را قانع می کند. در جهان هم این طور است و در اسلام هم این طور است. مگر ما طلبه ها بر سر مسائل با همدیگر بحث نمی کنیم؟! بر سر بعضی مسائل فتوای علمای ما با همدیگر فرق دارد؛ مگر اینها با همدیگر دعوا کرده اند؟!
ما باید اغتشاشگران، آشوبگران و پشتیبان های اینها را بشناسیم. منافقین در روزنامه ها و تلویزیون هایشان اعلام کرده اند و این نیست که شما بگویید معلوم نیست آنها باشند؛ اطلاعیه رسمی و بیانیه داده اند. من الآن می گویم قبلا هم چند دفعه گفته ام، هرکسی می خواهد بیاید، اول خط خودش را از آنها جدا کند و بگوید ما با اینها نیستیم و اینها با ما نیستند. بعد هم بگویید می خواهیم گفت و گو کنیم؛ اشکالی ندارد که به مسجدی بیایید و حرف بزنید و دیگری هم برود. در دانشگاه همین چند روز اتفاق افتاده که اینها حرف هایشان را بزنند و آنها هم حرف هایشان را بزنند. در صدا و سیما هم افراد مختلف را آورده اند.
حتی در بحث و گفت و گو کسی نمی تواند جنجال راه بیندازد. شعار علیه اسلام و قرآن نباید داد. وقتی دو نفر با هم دعوا می کنند شما به آنها نمی گویید فحش ندهید و حد و حدود همدیگر را رعایت کنید؟! آیین اسلام، قرآن، پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) را مورد هجوم قرار بدهند و من و شما هم بنشینیم و تماشا کنیم و بگوییم اینها اعتراضگر هستند؟! اعتراض به خدا، اسلام و قرآن؟!
بالأخره ما باید بپذیریم در نظام گفت و گو، نظام قانونگذاری و نظام اداره این طور نیست که هر نظری را بشود اعمال کرد. در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی هیچ وقت پیش آمد که بچه های حزب اللهی به خیابان بیایند و جایی را آتش بزنند یا خراب کنند؟! با اینکه خیلی ها با سیاست های اقتصادی و ارزی مخالف بودند و در روزنامه ها هم نوشتند، آیا به خیابان ها آمدند این کارها را بکنند؟! الآن رئیس جمهور دارد کار می کند. شما اگر در مسائل اقتصادی یا هر مسأله ای نظر اصلاحی دارید، این را بنویسید و مطرح کنید.
همین موضوع گشت ارشاد را که اینها مثال زده اند، مگر مال امسال است؟! این گشت ارشاد ۴۰ سال است که دارد کار می کند؛ زمان آقای خاتمی و بعد از ایشان هم بوده و الآن هم هست.
شما با کلیت آن موافق هستید؟
این طور طرح کردن این سؤال ها اصلا درست نیست. یک نظام یک قانون می گذارد و خیلی از ما ممکن است با این قانون موافق نباشیم، ولی قانون است. الآن یک عده در مجلس مخالف و یک عده موافق هستند. شما لایحه بنویسید و حرف هایتان را در مجلس مطرح کنید. من آخوند اگر اشتباه کردم، باید محاکمه شوم. اگر یک پلیس یا یک گشت ارشادی اشتباه کرده و درست کار نکرده یا یک طبیب درست کار نکرده، باید به دادگاه ببرند و بررسی کنند. چرا ما بگوییم این کار شده، پس مردم بیایند و اعتراض کنند؟! اگر کسی گفت از خلافگر حمایت کنیم، آن وقت باید ناراحت شوید.
ما باید مردم را به آرامش دعوت کنیم. سیاستمداران ما باید مردم را به آرامش دعوت کنند. باید با مردم عاقلانه و دوستانه گفت و گو کنیم؛ همه برای یک آب و خاک هستیم و این کشور مال همه ما است، باید از این کشور دفاع کنیم. ما وظیفه داریم همه از تمامیت ارضی، سیاسی و ملی کشور خودمان دفاع کنیم. من در سیاست کار کرده ام و می دانم. یعنی واقعا این گروه های سیاسی و مجموعه احزاب نیت امپریالیسم جهانی نسبت به ایران را نمی دانند؟! اگر نمی دانند یک مصیبت است ولی اگر می دانند و دارد از او دفاع می کنند، مصیبت بزرگتر و بالاتر است.
اینها می خواهند ایران را تجزیه کنند و تجزیه ایران چیزی است که مورد توافق اینها قرار گرفته است. اول پیروزی انقلاب و همان روز خلق مسلمان در آذربایجان، که یکی از حضرات خودش رفت آنجا را آرام کند، مگر نرفتید که با تجزیه مخالفت کنید و جلوی تجزیه را بگیرید؟! الآن تجزیه عیب ندارد؟! قوم بلوچ اگر آن روز خواستند تجزیه کنند اشکال دارد و امروز اشکال ندارد؟! این قوم به اصطلاح آنها کردستان بزرگ شامل کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه نقشه و سیاستی است که بیش از ۵۰ سال است اسرائیل و آمریکا از آن حمایت می کنند.
به این آقایان و سیاستمداران می خواهم عرض کنم که اگر نمی دانند این نقشه ها هست، این یک مصیبت است؛ اگر می دانند، بدانند این کارشان حمایت و تأیید این تجزیه است. امام نسبت به وحدت ایران این همه زحمت کشید و صحبت کرد؛ مقام معظم رهبری این همه دارد روی یکپارچگی و وحدت صحبت می کند. امام پایه گذار هفته وحدت بود و ندای وحدت، دعوت عامی است که حضرت امام اول پیروزی انقلاب داشتند. البته شما اگر کتاب های امام را دقت کرده باشید، کتابی که در ۳۰ سالگی نوشته، روی «وحدت اسلامی» و «یکپارچگی امت اسلامی» تأکید کرده است. اول پیروزی انقلاب در دیدار با مهمانان اولین کنفرانس وحدت اسلامی، مهمترین دعوت امام از علما، مراجع، سیاستمداران، مفتی های کشورهای مختلف و دانشمندان، «وحدت اسلامی» بود.
ما باید روی «وحدت» کار کنیم. تجزیه طلب، مخالف و دشمن را کنار بگذاریم و اگر کسی حرفی دارد، حرف هایش را بزند.
منبع: جماران