بیانیه مشترک و مهم وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاشات

اولین بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پیرامون «مداخلات رژیم آمریکا در اغتشاشات اخیر کشور» منتشر شد.

بیانیه مشترک و مهم وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاشات
پیشنهاد ویژه

به گزارش مُنیبان؛ اولین بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پیرامون «مداخلات رژیم آمریکا در اغتشاشات اخیر کشور» منتشر شد.

متن این بیانیه به شرح ذیل است:

«باسمه تعالی»

بیانیه­ی تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران

 

پیرامون « مداخلات رژیم آمریکا در اغتشاشات اخیر کشور»

 

 با عرض تسلیت شهادت جمعی از هموطنان در حرم حضرت احمد بن موسی (علیه­السلام) و شهدای امنیت کشور و دعای متضرعانه در محضر خدای سبحان برای علّو درجات آن شهدا و صبر و اجر صبر برای بازماندگان داغدار آن­ها و شفای کامل و عاجل مجروحین و آسیب­دیدگان واقعه­ی تروریستی آن حرم مطهر، همراه با عهدی از سوِیدای وجود با آن شهدا و با خدای عزوجّل بر پی‌گیری اطلاعاتی همه­جانبه، دقیق و با تمام توان تا کشف و مجازات کلیّه­ی عوامل این جنایت وحشیانه و حامیان آن­ها، در هر زمان و هر مکان که باشند، به استحضار ملّت شریف ایران می­رساند: در مورد ابعادی از اغتشاشات اخیر، پیش از این و طی بیانیه­ی تبیینی مورخ 8 مهرماه گذشته، اطلاعات و توضیحاتی ارائه شد. اینک با حصول اطلاعات متقن و جدید، همچنین با رفع محذورهای حفاظتی و امنیتی از بخش دیگری از اطلاعات موجود، توضیحات بیشتری را به آگاهی مردم سربلند ایران اسلامی می­رساند و در این راستا، پیشاپیش توضیح سه نکته را ضروری می­داند:

 

       نخست) در بیانیه­ی حاضر، اتقان داده­ها و مستند بودن آن­ها مورد تأکید ویژه­یی بوده است. بنابراین نهایت تلاش به­کار رفته تا اطلاعاتِ حاصله از روش­های مختلف اطلاعاتی در این­جا عرضه شوند.

 

        دوم) بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است که زمینه­سازی، مقدمه­چینی و نیز بخش مهمی از عملّیات اجرایی آشوب­های اخیر توسط سرویس­های جاسوسی بیگانه در قالب بسته‌یی طراحی و به­واسطه برخی گروه­ها و شبکه­های مرتبط با آن­ها به روش­های مختلف درون کشور پیاده­سازی شده است؛ از سوی دیگر واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد مبنی بر این­که این سرویس­ها در عملّیات اخیر خود تلاش کرده­اند از بسترها و زمینه­های برخی نارضایتی‌های موجود در جامعه سوء استفاده کرده و حتی­المقدور پروژه­های اطلاعاتی خود را بر سوء استفاده از این بسترها و زمینه­ها استوار سازند.

 

سوم) رصدهای دقیق و مستمر اطلاعاتی در بیش از یک­سال گذشته، همچنین مستندات موجود از مقطع اغتشاشات اخیر و نیز اطلاعات به­دست آمده از سناریوهای دشمن برای مقطع پسا بحران، مصادیق فراوان و استنادات غیرقابل انکاری از نقش­آفرینی همه جانبه­ی رژیم تروریستی آمریکا در طراحی، اجرا و استمرار غائله­ی مذکور دارد. بنابراین تمرکز مبنایی بیانیه­ی حاضر بر نقش رژیم مافیایی آمریکا، هم­پیمانان و پیاده نظام­شان در اغتشاشات اخیر کشور، در سه مقطعِ پیش، حین و پسا آشوب­های کشورمان می­باشد.

 

بخش اول) مرحله­ی پیش از آشوب

 

رژیم سفاک آمریکا در وقایع اخیر با مستمسک قرار دادن ماجرایی دردناک و پیش از اعلام نتایج تحقیقات (درگذشت مرحومه امینی)، با نوعی شعف و خرسندیِ پنهان ناشدنی که در کلیه­ی سخنان و موضع­گیری­های مقامات آن رژیم موج می­زد، یک پروژه­ی از پیش طراحی و آماده شده

(و حتی چند نوبت به تعویق افتاده) را آغاز کرد. بدیهی است که رژیم آمریکا اساساً نسبت به رویدادهای جهان نگاهی ابزاری و سوء­استفاده­گر دارد. این در حالی است که آن رژیم در خصوص رویدادی عمدی، قطعی، دردناک، آشکار و ضدحقوق­بشری همچون قتل فجیع و مُثله­کردن وحشتناک جمال خاشقچی که به اذعان خودشان اقدامی تعمدی از سوی رژیم بَدَوی آل سعود بود و به وحشیانه­ترین شکل ممکن روی داد، بسیار آسان و سریع از کنار آن گذر کرد. همچنین است موضع آن رژیم در قبال قتل عمد (و نه فوت ناگهانی) خانم شیرین ابوعاقله توسط صهیونیست­های خون­خوار، که با بی­تفاوتی کامل دولت تروریست­پَرور آمریکا مواجه شد. از همین قبیل است قتل­های وحشیانه­ی رنگین پوستان آمریکا توسط پلیس نژادپرست آن رژیم که روزانه به چندین جنایت منجر می­شود و تنها تعدادی از آن­ها که تصویربرداری شده­اند، به اطلاع عموم می­رسند.

 

مستندات اطلاعاتی موجود نشان می­دهند سرویس جاسوسی سیا (C.I.A) با همکاری سرویس­های جاسوسی هم پیمان و نیابتی­های مُرتجع، پیش از آغاز آشوب­ها، به شیوه‌هایی که اشاره خواهد شد برای راه­اندازی یک غائله­ی سراسری در ایران با هدف ارتکاب جنایت علیه ملّت بزرگ ایران و تمامیت ارضی کشور و نیز زمینه­سازی برای تشدید فشارهای خارجی، طراحی مبسوطی به‌عمل آورده بود. طبق اطلاعات موجود نقش اصلی را در این میان آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (C.I.A) بعهده داشت و از همکاری نزدیک سرویس اطلاعات خارجی انگلیس خبیث، سرویس اطلاعات خارجی رژیم کودک­کش صهیونیستی (موساد) و سرویس اطلاعات خارجی اَشرافیت بَدَوی آل سعود و چند کشور دیگر برخوردار بود. اطلاعات معتبری در اختیار است که برنامه­ریزی و اجرای عملّیاتی بخش عمده­ی آشوب­ها توسط سرویس موساد با همکاری شقی­ترین گروهک­های تروریستی صورت گرفته است. شایان ذکر است که پیش از حادثه­ی اخیر و از سال گذشته، ائتلاف مذکور، موضوعات و مناسبت­های دیگری را برای آغاز آشوب­ها طراحی کرده بودند که با الطاف حضرت احدیت و تلاش­های سربازان گمنام امام زمان (عج) و جامعه­ی اطلاعاتی پرافتخار کشور خنثی شده بودند؛ مقاطعی همچون سالگرد برخی وقایع سال­های گذشته، مقطع اجرای طرح بزرگ و ملّی مردمی­سازی یارانه­ها در اوایل سال جاری، و پروژه­ی آمریکایی کشف حجاب در 21 تیرماه گذشته و ...

 

اما برخی اقدامات سرویس­های جاسوسی فوق­الاشاره برای زمینه­سازی آشوب­ها به شرح ذیل بوده است:

 

1- تأسیس شبکه­ی «سازمان­های همدستان»

 

      دولت تروریستی آمریکا پس از ناامیدی از مقابله با ملّت بزرگ ایران در عرصه­های نظامی و     تحریم­های ظالمانه و غیر انسانی، در سال­های اخیر با بکارگیری شبکه­یی خبیث از سازمان­های موسوم به همدستان(1) برای شبکه­سازی و نفوذ در بخش­های اجتماعی سرمایه­گذاری نموده است. سازمان­های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در پوشش فعالیت­های حقوق بشری و ترویج دموکراسی، با اختصاص میلیاردها دلار بودجه در سال تلاش کردند عناصر مستعد را شناسایی و به شبکه­های همسو و غربگرا متصل نمایند. این شبکه‌ی نفوذی به عنوان پیاده نظام تغییرات اجتماعی، وظیفه ایجاد مطالبات کاذب، انحراف در مطالبات مردمی و تحریک عمومی برای ایجاد نارضایتی را برعهده دارند.

 

      در سال­های اخیر بخش­هایی از این شبکه در سطوح و اصناف مختلف شناسایی و با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور مورد برخورد قرار گرفتند. با ضربه به زنجیره تأمین مالی و شناسایی عناصر این شبکه­ی نفوذی در رسانه­ها و سایر بخش­ها، پروژه محوری دولت دژخیم آمریکا در دولت ترامپ برای ایجاد اعتراضات گسترده با شکست روبرو شد. با این حال دشمن طی ماه­های اخیر با صرف بودجه­ی مضاعف و به­کارگیری روش­های متنوع تلاش نمود تا مجدداً زمینه شکل­گیری اغتشاش­ها را فراهم نماید.

 

  2– مصادیق تلاش آمریکایی­ها برای شکل­گیری و بحران­سازی در حوزه­های فرهنگی و اجتماعی:

 

     1/2- برگزاری نشست حقوق بشر اسلو

 

  این نشست سوم تا پنجم خرداد ماه سال جاری با حمایت دولت آمریکا و مؤسسات صهیونیستی در اسلو نروژ برگزار گردید. مهمترین هدف این نشست، گستراندن پوشش به اصطلاح پشتیبانی از کمپین­های موسوم به «حمایت از حقوق زنان و اقلیت­ها در ایران» و ایجاد همگرایی بین این قبیل عناصر در ایران و افغانستان بوده است. منجمله در مذاکرات پنهان مقامات سیا در حاشیه این اجلاس با یکی از زنان مزدور (که از سخنرانان این نشست بود)، علاوه بر موضوع زنان، به لزوم بهره­برداری از هر حادثه­یی من­جمله حادثه­ی متروپل آبادان برای شکل­گیری اعتراضات گسترده تأکید می­نمایند! و البته آن عنصر ضدانقلاب پس از دریافت دستور از مقامات سازمان سیا در این زمینه بسیار تلاش کرد و تا مدت­ها سوءاستفاده از حادثه­ی غمبار برج متروپل آبادان را در دستور کار خود داشت.

 

    2/2- القای بحران کارآمدی

 

    عوامل آمریکایی پس از حادثه ناگوار هواپیمای اوکراینی و نیز پس از واقعه متروپل آبادان، به عوامل رسانه­یی خود تأکید داشتند از هر چالش و مشکلی برای القای بحران کارآمدی و استنتاج عدم مشروعیت نظام در عرصه­ی داخلی و بین­المللی استفاده نمایند. این خط ابلاغی عیناً، هم در نارسانه‌های آمریکایی- انگلیسی- سعودی و نظایر آن­ها و هم در آشوب­های اخیر از دنباله­روان آن بلندگوها به کرات تکرار شد.

 

   3/2- مطالبه سازی کاذب؛ با هدف پنهان کردن تأثیر تحریم­های ظالمانه

 

     آمریکایی­ها با استفاده از شبکه نفوذی خود که بعضاً از عناصر تأثیرگذار اجتماعی بودند؛ تلاش کردند با مطالبه­سازی کاذب در حوزه­های فرهنگی و اجتماعی، تأثیر تحریم­ها بر زندگی مردم و کمبودهای موجود را به ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران منتسب نمایند. اطلاعات پنهان موجود نشان از طراحی موازی توسط مافیای رسمی آمریکایی دارد. از یک سو اعمال شدیدترین تحریم­های وحشیانه علیه ملّت ایران، و از سوی دیگر ابلاغ به رسانه­های وابسته که برای کمبودها و مشکلاتِ مردم اشک تمساح بریزند و هر مشکل و کاستی پدید آمده را به کارگزاران نظام نسبت دهند و البته، هر جا صحبت از تعدیل تحریم­ها کنند، آن­را صرفاً در تقویت دسترسی به شبکه­های اجتماعی آمریکایی در فضای مجازی تعریف نمایند!

 

4/2- تمرکز بر اقشار به اصطلاح به حاشیه رانده شده

 

     پس از اعتراضات سال 98، آمریکایی­ها بر ایجاد نارضایتی و تحریک اقشاری که «به حاشیه رانده شده» می­خوانند، تمرکز بیشتری کردند. عوامل آمریکایی ده­ها پروژه که اسناد محرمانه­ی آن کشف شده است در این زمینه طراحی نمودند تا به نوعی ظرفیت اقشار آسیب­پذیر را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران بکارگیری نمایند.

 

  3- دوره­های آموزش جنگ­های ترکیبی و براندازی نرم

 

         در بیانیه­ی تبیینی مورخ 8 مهرماه گذشته اشاره شد که سرویس­های جاسوسی غربی و صهیونیستی دوره­های «آموزش مربیان جنگ­های ترکیبی» برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط و از پیش نشان شده برگزار و به آن­ها مأموریت داده­اند که آموخته­ها را به دیگران منتقل و بر مبنای آن­ها به­صورت تشکیلاتی عمل نمایند. اکنون اضافه می­شود که رصد دقیق اطلاعاتی تحرکات مؤسسات همکار ستاد نفوذ حریف در فضای حقیقی و مجازی نشان از برنامه­ریزی جدی و مستمر با هدفِ تأثیرگذاری در لایه­های مختلف اجتماعی به­ویژه در حوزه­های مربوط به زنان می‌باشد. مأمورین رژیم دژخیم آمریکا با برنامه­های به­اصطلاح «توسعه دمکراسی و آزادی» تحت پروژه­های گوناگونی نظیر (2)POMED و (3)NERD و نظایر آن­ها، پیاده نظام اجاره­یی خود را تأمین مالی می­کنند، آموزش اقسام جنگ شهری و تکنیک­های شورش اجتماعی می­دهند، اراذل و اوباش را شناسایی و سازماندهی کرده و به جان مردم و اموال آن­ها می­اندازند؛ و از سوی دیگر توسط عوامل خود یا افرادِ غافل، هر آن­کس که سناریوی فوق­الذکر را کشف کند و آشکار نماید یا حتی مورد اشاره قرار دهد، بلافاصله به «توهم توطئه» منتسب می­سازند. تا آن­جا که شوربختانه، برخی خواص نیز به­صورت آگاه یا ناآگاه گرفتار این دام شده و با جماعت پیش‌گفته هم­نوا می­شوند! شایان ذکر است مرکز فرماندهی و هدایت اقدامات آمریکا در عرصه­ی نفوذ و جریان­سازی، ضمن استقرار در وزارت امور خارجه‌ی آن کشور، از اطلاعات و ظرفیت سایر دستگاه­های دولتی و اطلاعاتی جهت اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران بهره­برداری می­نماید. آمریکایی­ها به منظور جذب افراد مورد نظر خود، شبکه­سازی از آن­ها و انتقال ایده­های مبتنی بر ایجاد تغییرات اجتماعی در چارچوب اهداف پیشگفته، دوره­های آموزشی متعددی را در کشورهای ثالث و بعضاً به­صورت برخط برگزار نموده­اند. موضوع حائز اهمیت آن است که غالباً هماهنگی­های مربوط به حضور عناصر تحت آموزش در کشورهای ثالث توسط افراد و سازمان­های مُجری، از طریق دفاتر و نمایندگی­های وزارت امور خارجه رژیم مافیایی آمریکا صورت می­گیرد. اطلاعاتِ معتبر موجود پیرامون برخی دیگر از ابعاد این دوره­ها به­شرح ذیل است:

 

1/3- متولی دوره­های مذکور وزارت خارجه آمریکا می­باشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی C.I.A و تعداد معتنابهی از مؤسسات، بنیادها، دانشگاه­ها و اندیشکده­های به اصطلاح غیردولتی استفاده می­نماید. اطلاعات موثق حاکی است که رژیم غاصب صهیونیستی و تعدادی از کشورهای اروپایی، جملگی ذیل هدایت سیا با این پروژه همکاری می­نمایند.

 

2/3- مفاد دوره­ها در فشرده­ترین تعبیر در چارچوب مؤلفه­های «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» تعریف می­شود. ذیل این راهبرد، سرفصل­هایی با اسامی و عناوین موجه و غالباً انسان­دوستانه اما در عمل پی­جوی راهبردها و خط­مشی دولت و دستگاه­های اطلاعاتی آمریکا می­باشند؛ همچون: شبکه‌سازی و کمپین­سازی در موضوعات گوناگون و از عناصر مختلف، توانمندسازی زنان، تولید بهانه­های حقوق بشری علیه ایران و گزارش به مبادی تعیین شده، توانمندسازی سندیکاهای تحت امر، آموزش وجوه مختلف نافرمانی مدنی، پرورش رهبران جوانِ گوش به فرمان، کنشگری به‌اصطلاح مدنی، خبرنگاری و خبرسازی در دوره بحران، کنشگری در توسعه اجتماعی و مدنی، آموزش جنبش­های آنلاین، آموزش امنیت ارتباطات در فضای مجازی، دوره­های آموزش وکالت رایگان برای حمایت از همکاران پروژه­های آمریکایی، دوره آموزش­های حمایتی از حقوق گروه­های منحرف جنسی، آموزش روند مدیریت فرآیند مطالبه برای تغییر قوانین، راه­اندازی کلینیک­های حقوقی با هدف القای ناکارآمدی دستگاه قضایی، تعریف اقشار و نقش­ها برای فعالین مدنی در چارچوب کودتاهای رنگین و پشتیبانی از اغتشاشگران خیابانی، ترویج شهروند خبرنگاری مورد نیاز آمریکا، شبکه­سازی از عناصر مشهور، همسو و تأثیرگذار اجتماعی و...

 

3/3- محل برگزاری دوره­های آموزشی تاکنون کشورهایی همچون ترکیه، امارات، هلند، ارمنستان، گرجستان، مالزی، اندونزی، تایلند، جمهوری چک، آفریقای جنوبی، ایتالیا، جزیره سیشل (در اقیانوس هند) بوده که با آگاهی یا بدون آگاهی دولت­های مذکور تشکیل داده­اند. همچنان­که ملاحظه می­شود محل برگزاری دوره­ها غالباً کشورهایی است که برای سفر اتباع ایرانی نیازمند ویزا نباشند و در مواردی که ویزا لازم باشد، با حمایت نمایندگی­های آمریکا و تحت پوشش ویزاهای توریستی یا علمی اقدام می­شود.

 

4/3- تعدادی از سازمان­های برگزار کننده­ی دوره­ها تحت عناوین واقعی یا جعلی همچون اتحاد برای ایران، عدالت برای ایران، آیرکس، خانه­ی آزادی، اِسمال مدیا، بنیاد سیامک پورزند، ائتلاف ایمپکت ایران، توانا تک، بنیاد عبدالرحمن برومند، کانون مدافعان حقوق بشر (به سرکردگی شیرین عبادی)، مؤسسه­ی یلدا و افراد ایرانی خودفروخته­ی شناسایی شده و عناصر آمریکایی اطلاعاتی، نظامی و سیاسی بوده­اند. مؤسسات و افراد پیشگفته هر کدام بر یک قشر و صنف و جنسیّت تمرکز دارند.

 

5/3- هزینه­ی دوره­ها اعم از بلیط رفت و برگشت به کشور هدف، هزینه هتل محل اقامت، غذا و     برنامه­های تفریح و سرگرمی و هدایا توسط برگزارکنندگان دوره­ها پرداخت می­شود. مثلاً هزینه­ی دوره­ی آموزشی چند روزه­ی برگزار شده در کشور گرجستان توسط عنصر آواره و عضو فراکسیون اصلاحات در مجلس ششم، فاطمه حقیقت جو پرداخت شده است! (به عبارت دقیق‌تر او صرفاً مأمور پرداخت از طرف کارفرمای آمریکایی بوده است)

 

6/3- گرچه این دوره­ها بیش از هر کشوری علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌شوند اما طبق اطلاعات موجود، حسب ضرورت (از نظر رژیم آمریکا) و در مواردی که قصد مُجاب­سازی کشورهای دیگر را داشته باشند، از روش­های مشابه علیه آن­ها استفاده می­نمایند که تعدادی از مصادیق، در تبادلات اطلاعاتی با برخی از کشورها، به اطلاع آن­ها رسیده و از این پس نیز حسب مورد به اطلاع آن­ها خواهد رسید.

 

7/3- با توجه به حضور منابع اطلاعاتی ما در تعدادی از دوره­های فوق­الاشاره لذا مفاد آموزشی دوره­های مذکور و عناصر شرکت کننده در آن­ها در اختیار بوده، و بنا به ضرورت تعدادی از شرکت کنندگان بازداشت، تعدادی از آن­ها جلب همکاری و عده­یی دیگر تحت نظر سربازان گمنام امام زمان (عج) می­باشند و از ارتباطات آن­ها با مراکز موردنظر برای حفظ اشراف اطلاعاتی استفاده می‌شود.

 

8/3- ردّ اطلاعاتی و عملّیاتی تعدادی از عناصر مذکور در اغتشاشات اخیر و پیش از آن نیز مشاهده و حسب مورد اقدام مقتضی به­عمل آمده است. به­عنوان مثال انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزش­دیدگان همین دوره­ها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت­دار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنه­ها و انعکاس اخبار و تصاویر جهت­دار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکل­گرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزش­دیده­ی دوره­های رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است؛ ضمن آن­که هر دو نفر نقش منابع اولیه­ی خبرسازی برای رسانه­های بیگانه را ایفا کرده­اند.

 

      در این­جا و به­عنوان نمونه­یی از کارکرد این مؤسسات و دوره­های آموزشی، اشاره­یی به اظهارات صریح مدیر مؤسسه­ی اعانه­ی ملّی برای دموکراسی می­شود که بیانگر کارکرد اصلی و پشت پرده­ی آن­ها می­باشد. وی می­گوید : «کاری که 25 سال قبل سازمان C.I.A به­صورت پنهانی و با جاسوسی انجام می­داد، امروز ما از طریق مؤسسات و در بستر آموزش انجام می­دهیم!».

 

   4 – نقش اندیشکده­ها و مؤسسات آمریکایی و غربی

 

       طی ماه­های گذشته، اندیشکده­ها و مؤسسات آمریکایی- صهیونیستی و غربی به نظریه­پردازی و انگاره­سازی پیرامون نقش زنان در حوادث پیش روی ایران پرداخته­اند و این مبانی در محتویات محصولات آنان گفتمان سازی شده است. این اندیشکده­ها به مثابه مغز متفکر جریان تحریف، با بزرگ­نمایی یا کوچک­نمایی هدف­دار وقایع در قالب توصیه­نامه­هایی که به دستور کار فرمایان خود ارائه ­می­دهند، بر حجم توهمات مقامات رسمی آمریکا نسبت به ماهیت وقایع می­افزایند. به­عنوان نمونه به یکی از القائات اندیشکده­ی میدل ایست (4)(MEI) اشاره می­شود. این  اندیشکده در تاریخ 17 اسفند 1400 آورده است: «در شرایط کنونی ایران، جریانات مختلف سیاسی، از سوسیالیست­ها گرفته تا لیبرال­ها و از سلطنت­طلب­ها تا جمهوری خواهان، همگی با یکدیگر همکاری می­کنند تا جایگزینی جدی برای جمهوری اسلامی ایجاد نمایند و زنان نقش اصلی را در این تلاش ایفا می‌کنند.»

 

       اما غالباً مأموریت این اندیشکده­ها با گذر از پوشش گفتمان­سازی و ارائه­ی توصیه­نامه، با یک یا چند واسطه وارد حوزه­های جنگ خیابانی می­شوند. نمونه­ی آن بنیاد ملّی برای دفاع از دموکراسی‌ها (5)(FDD) است؛ تشکیلاتی با وابستگی به دولت‌های صهیونیستی و ایالات متحده که دارای ارتباط گسترده با افسران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و سرویس­های رژیم غاصب است. این تشکیلات کاملاً اطلاعاتی عمل می­کند و تمرکز ویژه­یی بر جمهوری اسلامی تحت عنوان «پروژه­ی ایران» دارد.

 

      اطلاعات کاملاً معتبری که اخیراً بدست آمده حاکی است که این تشکیلات ماه­ها پیش از اغتشاشات اخیر، در حال فراهم آوردن تمهیداتی برای آن بوده است. از نگاه طراحان آمریکایی-صهیونیستی این پروژه، اولاً جنبش­ها موفق نخواهند بود مگر این­که با خشونت همراه باشند. ثانیاً به پیاده نظامی نیاز است که هیچ خط قرمزی نداشته و حاضر باشند دست به هر کاری بزنند. من­جمله اقداماتی که به عوامل مرتبط ابلاغ کرده­اند، توهین به ائمه معصومین (علیهم­السلام) و آتش زدن مسجد و قرآن، قتل مأمورین نظامی امنیتی و انتظامی، حمله به پاسگاه­ها و مقرهای نظامی و انتظامی، حمله به روحانیت و... می­باشد. اما علاوه بر تشکیلات FDD ، ده­ها مؤسسه­ی پوششی آمریکایی و پروژه­های متعدد دیگر تحت عناوین مختلف در حال فعالیت علیه ایران اسلامی می­باشند. از قبیل :

 

1- مؤسسه اعانه ملّی برای دموکراسی و نهادهای وابسته نظیر مؤسسه دموکراتیک ملّی و مؤسسه      بین­المللی جمهوری خواهی

 

2- مرکز آمریکایی برای همبستگی کارگران

 

3- بنیاد جامعه باز

 

4- خانه آزادی

 

5- صندوق ژرمن مارشال آمریکا

 

6- بنیاد دموکراسی در ایران

 

7- مرکز بین­المللی برای انتقال دموکراسی

 

   5– زنجیره­های ارتباط مالی سرشبکه­های خارجی با مزدوران داخلی

 

انتقال و توزیع پول بیگانگان بین عوامل مزدبگیر داخلی که متولی پروژه­های نفوذ هستند به روش‌های مختلف و متنوعی صورت می­گیرد. تاکنون شیوه­های گوناگونی کشف و عوامل متعددی بازداشت شده­اند. به­عنوان مثال اخیراً شبکه­یی شناسایی و بازداشت شد که از «روش تهاتر» با افراد ایرانی متردد به خارج از کشور، همچون دانشجویان و فعالین حوزه­ی ساخت و ساز مسکن سوء استفاده می­کرد. در این شیوه، عامل اصلی یا کارگزار وی در یکی از کشورهای همسایه، افراد نیازمند ارز خارجی در کشور مقصد را شناسایی کرده، مبلغ مورد نیاز آن­ها به­همراه پورسانت همکاری را تأمین نموده و از آنان می­خواستند وجه را پس از بازگشت به کشور به حساب تعیین شده (حساب پیاده نظام آمریکا) واریز کنند.

 

      در شیوه­ی دیگر، انباشت یا سود برخی از وجوه سرمایه­گذاری شده در بسترهایی همچون کارگاه­های خرد، مجموعه­های مرتبط با بازاریابی شبکه‌یی داخلی، سوءاستفاده از رمزارزها، بهره­گیری از صرافی­های غیرمجاز و ... را به پروژه­های آمریکایی­ها در داخل کشور تزریق می­نمودند. با این شیوه­ها عملاً مبدأ و مقصد وجوه پروژه­های نفوذ، مخفی شده و کار شناسایی آن دشوار می­شد. اما به رغم اقدامات عوامل CIA برای پیچیده سازی ابعاد انتقال وجه به داخل، ردیابی اطلاعاتی – مالی چند لایه در مورد واریزکنندگان و دریافت­کنندگان وجوه مربوط به پروژه­ها انجام و نهایتاً تبادلات مالی و اطلاعاتی شبکه­های یاد شده شناسایی و عوامل آن بازداشت شدند.

 

6- شناسایی و سازمان­دهی شبکه­ی اراذل و اوباش

 

      سرویس­های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در سال­های گذشته از طریق شناسایی اراذل و اوباش متردد به خارج از کشور در مراکز قمار و فساد و فحشاء و ارتباط­گیری بعدی با آن­ها در داخل کشور، تلاش­های گسترده‌یی برای تزریق پول و امکانات، مسلح کردن آن­ها به سلاح گرم و انواع دیگر تجهیزات، ارائه آموزش به طرق مختلف به منظور توانمند کردن آنان برای عملّیات خرابکارانه علیه مراکز و تأسیسات مهم، راه­اندازی آشوب و تولید خشونت علیه مردم عادی و همچنین نیروهای انتظامی و بسیج به عمل آورده­اند. متأسفانه حضور پرحجم و اقدامات مجرمانه اراذل و اوباش و نو پدیدها درآشوب­های اخیر کاملاً مشهود و حکایت از سازماندهی قبلی داشت. اما پیش از آشوب­ اخیر، حضور اراذل و اوباش در چندین طرح ترور، عملّیات ایذایی، خرابکاری، تهدید و ایجاد وحشت، احراز شده بود که در جملگی موارد به استخدام صهیونیست­ها، آمریکایی­ها یا گروهک منافقین درآمده بودند و تعداد قابل توجهی از آن­ها بازداشت و بعضاً اعترافات آن­ها از صدا و سیما پخش گردید. (همچون مستندهای وفا و لات مجازی که از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید).

 

   7 – سندیکا سازی و پیوند آن­ها به یکدیگر

 

      یکی از محورهای اصلی تحرکات زمینه­ساز سرویس­های اطلاعاتی دشمن برای وقوع آشوب در کشور، تلاش برای تأثیرگذاری بر اقشار شریفی همچون معلمان، کارگران و دانشجویان از طریق ایجاد گروه­های جعلی و آلوده و رهبر سازی برای سوءاستفاده این طبقات بوده که هوشیاری، میهن دوستی و احساس مسئولیت مثال­زدنی این اقشار ارجمند موجب خنثی­سازی توطئه­های بیگانه شده است. مأموران اطلاعاتی و امنیّتی کشور بر بسیاری از ابعاد آن قبیل تحرکات اشراف داشته و در مواردی مشارکت مستقیم اتباع بیگانه و مرتبط با سرویس­های اطلاعاتی کشورهای اروپایی را در این باره مورد ضربه قرار داده و نتیجه را به استحضار مردم شریف ایران رسانده­اند (منجمله مستند «داستان یک مأموریت» مربوط به اقدامات مجرمانه­ی دو مأمور فرانسوی که اخیراً از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد).

 

 8 – تشدید و ترکیب سیاست فشار حداکثری ترامپ توسط بایدن

 

        دولت کنونی آمریکا علیرغم ادعای تغییر راهبرد نسبت به دولت قبلی، عملاً در ادامه مسیر فشار حداکثری ترامپ و با توجه به شکست آن خط مشی، به تصریح خود مقامات آمریکایی، حوزه‌های نوینی به آن افزوده است؛ منجمله با حفظ سیاست فشار حداکثری تحریمی، حوزه تأثیرگذاری در درون کشور، قطبی­سازی و تلاش برای از بین بردن بافت اجتماعی قدرتمند مردم ایران را هدف قرار داده است. در این راستا دولت آمریکا که سابقه کودتاهای ننگین نظامی در ایران را دارد، منابع برنامه­هایی را که در لفّافه­ی عناوین پرزرق و برقی چون توسعه دموکراسی و مقابله با تروریسم پیچیده شده افزایش داده و درخواست ارتقای آن را برای سال مالی 2023 در موضوع ایران دارد. این برنامه اساساً معطوف به بی­ثبات سازی محیط امنیتی داخل کشور، توسعه نفرت و خشونت و ایجاد ناامنی روانی در جامعه ایران است. در این راستا علاوه بر تقویت و توسعه ساختاری و مالی بخش ویژه در واحد (6)NCS در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، بودجه و منابع انسانی حوزه­های شبه مدنی در وزارت خارجه در موضوع ایران مانند دفتر اطلاعات و تحقیق، دفتر امنیت بین الملل، دفتر مبارزه با تروریسم و دفتر امور خاور نزدیک را افزایش داده است که در واقع منابع مالی لایه میانی مذکور را تأمین کرده­اند که در ادامه به برخی از این بودجه­ها اشاره خواهد شد.

 

 9- حمایت از گروهک­های تروریستی و تلاش برای ائتلاف آن­ها!

 

    دولت تروریست ایالات متحده در ادوار و دولت­های مختلف خود سابقه­ی رسوای حمایت از          خون­خوارترین گروهک­های تروریستی را داشته و دارد. از آن جمله است تضاد رفتاری شگفت­انگیز از مرحله­ی قرار دادن نام جانیانِ آلبانی­نشین در لیست سیاه تروریستی تا خارج کردن اسم جنایتکاران منافق از آن لیست، حمایت مادی و معنوی از آن­ها، تا حضور بلند پایگان رژیم مافیایی در اجلاسیه های نمایشی منافقین! مِنجمله حضور افرادی همچون جان بولتون، پمپئو و مایک پنس (مشاور امنیت ملّی اسبق رژیم، رئیس سازمان سیا و وزیر خارجه سابق و معاون اول رئیس جمهور سابق رژیم دژخیم آمریکا) و تعداد فراوانی نماینده کنگره و سناتور آمریکایی در مقر گروهک تروریستی منافقین در سال­های گذشته. برای سال جاری نیز از رئیس جمهور سابق و قاتل سردار بزرگ جهان اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی برای حضور در جمع کفتارهای آن گروهک دعوت شده بود که بنا به گفته­ی اعضای گروهک منافقین، برخی حوادثِ روی داده در آستانه­ی مراسم آن­ها در کشور آلبانی و احتمال وجود تهدید جدی به جان آن قاتل، حضور وی (ترامپ) در آن مراسم منتفی و اصولاً برگزاری مراسم مورد نظر آن­ها لغو گردید!

 

      از همین سنخ است تماس آمریکایی ها با گروهک جنایت پیشه و شخص عبدالمالک ریگی معدوم در گذشته تا ارتباطات این روزها با گروهک های مختلف تروریستی که نام اقوام شریف ایرانیِ کُرد، تُرک، عرب و بلوچ را بر خود می­نهند اما جملگی آن گروهک ها، دشمنان آن اقوامِ عزیزِ غیورِ گرامی بوده و تجزیه­طلبانی هستند که مأموریت آمریکا و اذنابش را دنبال می­کنند.

 

 بخش دوم) مرحله­ی حین آشوب­ها

 

       در بخش اول به اختصار بخشی از تمهیداتِ ائتلاف شیطان بزرگ برای آماده­سازی قبلی و زدن جرقه­ی آشوب­ها مورد اشاره قرار گرفت. در این بخش نیز صرفاً به گوشه­یی دیگر از خباثت­های آن ائتلاف و البته در حدّی که ملاحظات امنیتی اجازه می­دهند، اشاره می­شود. شاید در آینده با کاهش محذورهای مذکور تشریح مبسوطی از برنامه­های حریف به­عمل آید:

 

1- بودجه­ی ویژه­ی فضای سایبر در زمان آشوب­

 

      طبق اطلاعات کاملاً موثق، سازمان CIA علاوه بر بودجه سالیانه­ی اختصاص داده شده برای سازمان­های سابق­الاشاره­، اخیراً و پس از آغاز آشوب­ها در ایران، بودجه کمکی معادل حدود 53 میلیون دلار دیگر، با ترک تشریفات اداری- مالی در دو مرحله به آن سازمان­ها اختصاص داده و توصیه کرده است که این بودجه در درجه اول برای امور به­اصطلاح رسانه­یی و تقویت ابزارهای اینترنتی به­منظور حفظ ارتباط با آشوبگران هزینه شود!

 

2- اقدامات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه­های فناوری و رسانه

 

       در ماه­های گذشته اجرای عملّیات­های گسترده علیه امنیت روانی مردم ایران در قالب کمپین‌های گسترده سیاسی و اجتماعی، حوزه­ یی از تلاش­های سرویس اطلاعاتی آمریکا برای فشار بر مردم ایران بود. راه­اندازی جنگ اطلاعاتی و شناختی با عاملّیت نهادهای اطلاعاتی و نظامی مانند سیا، سایبرکام و سنتکام، امروز در خود آمریکا نیز هیاهو به راه انداخته است. به­طوری­که افشای بخش کوچکی از عملّیات فریب سایبری گسترده آمریکا علیه افکار عمومی ملّت ایران، باعث شد تا واکنش­های مقامات آمریکایی را برانگیزد و حتی پس از آن برخی رسانه­های آمریکایی تلاش کردند تا برای درز گیری از رسوایی بوجود آمده برای دولت آمریکا از سطح و گستره عملّیات­های ننگین انجام شده بکاهند، البته خود می­دانند که پرداختن بیشتر به این موضوع و افشای ابعاد بیشتر آن و نهایتاً اعتراف به شکست­های تحمیل شده، هزینه­های این سرویس­ها را به شدت افزایش خواهد داد.

 

    ردیابی، شناسایی، ضربه و افشای چند صد هزار حساب کاربری قلابی فارسی زبان، که با توسل به اخبار جعلی و بزرگ­نمایی مشکلات و کوچک­نمایی دستاوردها، به­طور ناشیانه­یی اقدام به تولید میلیون­ها پیام و محتوای گمراه کننده برای فریب مخاطبین فارسی زبان می کردند، ناکارآمدی توان عملّیاتی دست اندرکاران این پروژه­ها را به کارفرمایان آمریکایی خود اثبات کرد. هدف پنهانی این کمپین­ها ترویج تنفر در جامعه ایرانی و ایجاد رفتارهای خشن قطبی بود. افزون براین، تأمین مالی و شبکه­سازی کنش­گران اجاره­ای ضدانقلاب برای اجرای جنگ شناختی علیه مردم ایران از طریق آن­چه که «مرکز تعامل جهانی» (7)(GEC) نامیده­اند، نمونه­ای از فعالیت­های ضربه خورده دیگر آمریکا در این حوزه بوده که تحت اشراف قرار گرفته است. آمریکایی­ها در عرصه فناوری و فعالیت‌های رسانه­ای با عنایت به افزایش اثرگذاری شبکه­های اجتماعی و مرجعیت خبری آن­ها، عملّیات­های تأثیرگذاری و جنگ ترکیبی بزرگی علیه مردم مظلوم ایران در فضای سایبر به راه انداختند که ذیلاً مواردی به اختصار مورد اشاره قرار می­گیرند:

 

1/2- توییتر

 

     توییتر به دستور رژیم آمریکا، میدان نبرد و جنگ رسانه­یی علیه جمهوری اسلامی ایران را با نادیده گرفتن همه قوانین بین­المللی و دستورالعمل‌های فنّی و حقوقی توییتر، به سود دشمنان ایران هموار کرد تا پیاده نظام اجاره­یی و ضدانقلاب خارج نشین به هدایت سرویس­های اطلاعاتی، و با ساختن هزاران کاربر جعلی (ربات) و انتشار اخبار هدفمند و دروغ، افکار عمومی را در ایران و جهان فریب دهند. بر اساس پایش توییتر فقط در بازه زمانی 20 شهریور 1401 تا 20 مهر 1401 بیش از پنجاه هزار کاربر جدید فارسی زبان با هویت­های جعلی در توییتر ساخته شده است تا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت کنند. این در حالی است که پیش از آن ماهانه حداکثر در حدود چهار هزار کاربر فارسی زبان در توییتر ایجاد می­شده است. همچنین توییتر با حداقل ده برابر کردن ظرفیت انتشار پیام برای هر کاربر در ساعت و لغو بسیاری محدودیت­های دیگر، نهایت سعی خود در کمک به بزرگ­نمایی و برجسته­سازی اخبار جعلی و تشدید جنگ ترکیبی علیه جامعه فارسی زبان در سراسر جهان را اعمال کرد.

 

      فراوانی این اقدامات موجب شد برخی جناح­های سیاسی آمریکا نسبت به این موضوع احساس خطر کرده و در گزارش­های متعدد مانند گزارش CNN با عنوان "کمپین دستکاری هماهنگ" به تخلفات توییتر از قوانین اعتراض نمایند!

 

2/2- اینستاگرام

 

       در پرده­ یی دیگر شرکت متا، مالک اینستاگرام و واتساپ نیز مشابه توییتر، تمام قوانین بین‌المللی و قوانین رسمی خود را در مقطع اغتشاشات ایران زیر پا گذاشت و با اقداماتی از قبیل دستکاری عمدی الگوریتم­های هوش مصنوعی باعث شد اخبار جعلی، موارد نفرت افکنی و اقدامات خشونت­آمیز با شدت بسیار زیاد برای جامعه ایرانی به صورت هدفمند منتشر شود. همچنین این شرکت همانند توییتر به دستور سرویس اطلاعاتی آمریکا، با حمایت همه جانبه از صفحه­های دروغ پراکن ضدانقلاب خارج نشین و مزدوران سعودی و با پر تعداد نشان دادن مخاطبین اخبار و اطلاعات این صفحات مانند صفحه­ رسمی نارسانه­ی سفارشی کار موسوم به ایران اینترنشنال، سعی در ایجاد خطای محاسباتی در ذهن مخاطب ایرانی نمود. اینستاگرام با برانگیختن احساسات جامعه ی ایرانی خصوصاً جوانان و نوجوانان سعی در ایجاد ناامیدی، بالا بردن سطح خشونت و ایجاد شکاف اجتماعی در لایه­های مختلف جامعه داشت و با اجرای عملّیات تأثیرگذاری سایبری بر افکار عمومی، کاربران ایرانی این فضا را مورد حملات شناختی قرار داد. یکی از معروف­ترین شگردهای این جنگ شناختی، «اجاره انسان رسانه­ها» نام دارد. در این روش، دشمن برخی از حساب­های کاربری معروف در اینستاگرام و دیگر شبکه­های اجتماعی آمریکایی مربوط به چهره­های معروف (سلبریتی ها) که دارای دنبال­کنندگان میلیونی هستند را برای مدتی اجاره می­کند و با انتشار اطلاعات جعلی یا جهت‌دار، از هویت آن چهره­ها برای باورپذیری مخاطب سوء استفاده می­کند. بر اساس اطلاعات موثق در اغتشاشات ایران برخی از انسان­ رسانه­های مقیم آلمان و امارات حساب­های کاربری خود را به­طور کامل به عوامل شناخته شده ی سرویس اطلاعاتی آمریکا اجاره دادند!

 

     جامعه فهیم ایرانی سانسور تصاویر سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی را در این شبکه­های اجتماعی آمریکایی فراموش نکرده است و جای این سؤال وجود دارد که ابلاغیه ی مربوط به سانسور، محدودسازی و اجرای آن­را کدام تشکیلات اطلاعاتی به این شرکت ها داده است و آنها چه دلیل قانع کننده­ای برای این رفتار دوگانه و حمایت همه­جانبه از اغتشاشگران برای افکار عمومی جامعه ایرانی دارند؟

 

 3/2- استارلینک

 

      اگر چه آزادی دسترسی به اینترنت یکی از شعارهای دروغین لیبرال دمکراسی غرب است و آن‌ها مدعی هستند که اینترنت آزاد باید در دسترس همگان باشد اما بسیاری از خدمات اینترنتی و نرم­افزارهای مفید برای جامعه­ی جهانی و مردم ایران توسط دولت آمریکا مسدود شده است. این مدعیان دروغین آزادی با ارائه اینترنت­های خارج از حاکمیت کشورها مثل استارلینک که طبق قوانین بین­المللی باید با نظارت و رضایت کشور میزبان ارائه شود، سعی در گسترش دیکتاتوری اینترنتی آمریکا را دارند. مصداق روشن این تضاد رفتاری علاوه بر موارد فوق­الذکر، اقدام دولت آمریکا مبنی بر انسداد و محدودیت خدمات­رسانی ابزارها و فناوری­های ارتباطی و اینترنتی غیرآمریکایی در آمریکا می­باشد.

 

 کارگزاران دولت مافیایی آمریکا در اقدامی مداخله­جویانه به شرکت استارلینک دستور دادند بدون رعایت ضوابط و مقررات بین­المللی و بدون دریافت مجوزهای لازم در ایران، برای دسترسی اغتشاشگران، اینترنت غیرقانونی ارائه دهد. همزمان سرویس­های اطلاعاتی دشمن نیز ظرفیت­های مختلف خود برای قاچاق تجهیزات غیرقانونی این شبکه به داخل کشور را فعال کردند.

 

4/2- حملات سایبری

 

      حملات سایبری رژیم مافیایی آمریکا و دست پروردگان و مزدبگیران آن مقوله­ی مبسوطی است که به بحثی جداگانه نیاز دارد. اما صرفاً به­عنوان نمونه، به ده­ها گروه­ هکری که وابستگی آنان به آمریکا محرز است می­توان اشاره کرد که با حملاتِ هدفمند چه به­صورت حملات منع سرویس (DDOS) و چه نفوذ و از کار انداختن خدمات و روش­های دیگر تلاش داشتند تا ضرباتی بر روند عادی کشور وارد نمایند که با تدابیر اتخاذ شده، در بسیاری حملات، از شیطنت­های آن­ها پیشگیری به­عمل آمد. حمله به سامانه­هایی که خدمات عمومی و مردمی ارائه می­دهند، هدف مشخص و تعریف شده­ی آن­هاست؛ چنان­که در حمله به سامانه­ی سوخت کشور در سال گذشته، حمله به سامانه­های شهرداری تهران و حمله به سامانه‌های سرویس مدارس نشان دادند که ایجاد مزاحمت برای مردم هدف اصلی آن­ها بوده است. در مقطع اغتشاشات نیز ده­ها حمله­ی هکری به سازمان­های خدمات­دهنده به مردم به­عمل آمد که با تدابیر دستگاه­های ذی­ربط، خنثی شدند.

 

     اقدامات رژیم دژخیم آمریکا در عرصه ی فن­آوری و رسانه به این چهار محور خلاصه نمی­شود و خباثت­ها و مزاحمت­های آن رژیم مقوله­ی گسترده­­یی است که در فرصت مناسب به آن پرداخته خواهد شد.

 

3- حضور تیم سازمان سیا در مقر گروهک­های ضد انقلاب

 

      در تاریخ 29/06/1401 تیمی از C.I.A با پوشش وزارت خارجه­ی آمریکا، با حضور در مقر گروهک تجزیه­طلب موسوم «به حزب دمکرات کردستان ایران» در شهر اربیل کردستان عراق با سرکرده­ی آن گروهک بنام مصطفی هجری دیدار و گفتگو کرد. تیم سازمان جاسوسی آمریکا ضمن تقدیر از ادغام دو جناح گروهک، از آن­ها می­خواهند که در اغتشاشات رخ داده در برخی شهرهای کردستان ایران، بیش از این ایفای نقش نمایند. در این نشست، طاهر محمودی، کمال کریمی، محمد نظیف قادری و محمد صالح قادری، سرکرده گروهک را همراهی می­کردند. شایان ذکر است که در گذشته نیز سازمان سیا، مصطفی هجری و عبدالله مهتدی (سرکرده­ی گروهک کومله) را به آمریکا فراخوانده و به آن­ها ابلاغ نموده بود که باید با یکدیگر ادغام شوند و الّا کمک­های مالی و تسلیحاتی رژیم مافیایی آمریکا به هر دو گروهک قطع خواهد شد! در اجرای آن دستور و به­عنوان گام اول، دو جناح انشعابی حزب منحله­ی موسوم به دموکرات کردستان ایران در تابستان گذشته با یکدیگر ادغام شدند و در حال فراهم آوردن زمینه­ برای ادغام با گروهک کومله بودند که با افشاگری رسوا کننده­ی وزارت اطلاعات پیرامون وابستگی کومله به رژیم کودک­کش صهیونیستی مواجه شدند (اطلاعیه­ی پنجم مرداد ماه روابط عمومی وزارت اطلاعات و مستند «عملّیات بزرگ» که اخیراً از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد) و لذا مجبور به تعویق برنامه­ی دستوری ادغام دو گروهک خائن و وابسته به بیگانگان شدند.

 

4- دیدار تیم آمریکایی از مقر گروهک موسوم به پاک

 

       در تاریخ 15/7/1401 هیئت سازمان جاسوسی آمریکا به‌صورت پنهان و در هتل دیوان اربیل با سرکرده­ی گروهک پاک به­نام حسین یزدان­پناه ملاقات و به بررسی آخرین وضعیت گروهک پس از موشکباران مقر آن توسط دلاورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداختند. آنها به وی قول کمک­های بیشتر و امید دادند تا زودتر اوضاع گروهک را ترمیم و به صحنه­ی مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برگرداند. سپس تیم C.I.A برای دادن روحیه به گروهکِ درهم پاشیده، به همراه حسین یزدان­پناه و همسرش (هامِنو) از زخمی­های موشکباران فوق­الاشاره در بیمارستانی در اربیل عیادت کردند. همچنین کارشناسان نظامی همراه هیأت آمریکایی از محل اصابت موشک­های رزمندگان اسلام در مقرهای مختلف ضدانقلاب بازدید نمودند تا توان و دقت تخریب موشک­های سپاهِ مقتدر اسلام را ارزیابی نمایند.

 

5- شبکه­های ماهواره­یی سفارشی­کار

 

     جنگ رسانه­یی و تبلیغاتی که از قدیم یکی از مهم­ترین ابزارهای استکبار جهانی برای استعمار و غارتگری و جنگ روانی و تحریف واقعیت­های جهان به نفع غارتگران و علیه ملل ستمدیده بود، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و با پیوستن بازماندگان رژیم ساقط شده­ی پهلوی و فراریان گروهک­های تروریستی چپ و راست و منافق و فرقه­های منحرف و سایر فراریان سابقه­دار به جریان مسلّط رسانه­یی صهیونیستی، صورت و سیرتی دیگر پیدا کرد. جریان سلطه ضمن فراهم آوردن به‌روزترین امکانات و تکنولوژی رسانه­یی (البته به­هزینه­ی گاو شیرده سعودی و امثالهم) و اِعمال فرماندهی واحد رسانه­یی بر آن­ها، به خط­دهی آمرانه و بهره­برداری استعمارگرانه از این نارسانه­ها پرداخت.

 

     اگرچه جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ پرافتخار خود و به­ویژه در مقاطع بروز برخی رویدادهای سال­های گذشته همیشه با آوازه­گری­های مزوّرانه­ی این نارسانه­ها مواجه و با شیوه­های آن­ها آشنا بوده است؛ اما بی­شک در جریان اغتشاشات اخیر، «بزرگترین عملّیات تأثیرگذاری» و به عبارت دیگر «جنگ جهانی رسانه­یی» علیه ملّت سرافراز ایران طراحی و اجرا شد. علاوه بر سوژه­سازی از هر پدیده­ی طبیعی و مصنوعی و آوازه­گری هم­نوای شبکه­های مُزدور فارسی زبان، موج سواری بر روی نارضایتی و خلق نارضایتی­های سفارشی با جعل و روایت­سازی دروغین از رویدادها، تبدیل نارضایتی به اعتراضات اجتماعی، دیگرگون نمودن اعتراضات اجتماعی به سیاسی، تغییر جهت آن­ها به اعتراضات ساختاری، و در نهایت تبدیل جملگی آن­ها به اغتشاش و شورش و جنگ خیابانی و... این همان دستورالعملّی است که شبکه­های مذکور در اغتشاشات اخیر دنبال کردند. طرفه آن­که شبکه­یی همچون بی­بی­سی که از قدمتی دیرینه برخوردار است و قاعدتاً پیرامون شؤون حرفه­یی خویش باید حساس باشد، با چرخشی گسترده و تغییر کامل برنامه­های عادی و روزانه­ی خود و گذشتن از دیگر اخبار مهم جهانی، عملاً به مرتبه­ی «صحنه گردانی عملّیاتی اغتشاشگران خیابانی» تبدیل شد. همچنین است رسوایی شبکه­ی همتای آن، اینترنشنال سعودی که علاوه بر موضوع پیشگفته، رسماً به خط تجزیه­ی ایران مقتدر و یکپارچه روی آورد و در نهایتِ صراحت، از تجزیه­طلبی و تجزیه­طلبان حمایت نمود.

 

      چنین چرخشی در شبکه­های مزدور و چنین هزینه­ی حیثیّتی بالایی نمی­تواند صرفاً ناشی از یک ارزیابی اشتباه از موقعیت توسط آن شبکه­ها باشد، بلکه قطعاً مبتنی بر «یک راهبرد تازه، یک طرح بزرگ و یک بسته­ی اطلاعاتی- عملّیاتی» است که در سطوح بالای رژیم­های آمریکا و انگلیس اتخاذ شده و به این نوکرانِ سفارشی­کار ابلاغ شده است.

 

       در وقایع اخیر سناریوهای نخ نمای «کشته­سازی» و ادبیات تکراری اعتراف اجباری و خشونت سیستماتیک و نیز عوض کردن جای جلّاد و شهید و ده­ها شگرد شناخته شده‌ی دیگر، با شیوه­یی یکسان اما با حجمی صدها برابر بیش از وقایع گذشته، نه تنها حیثیتِ نداشته­ی شیپورهای انگلیسی، آمریکایی و گاوان شیرده آن­ها را بر باد داد، بلکه کلیه­ی موازین حرفه­یی و بین­المللی را نیز درنوردید و سابقه­ی مبتذلی بر سوابق سیاه آن­ها افزوده شد؛ که پی­گرد حقوقی آن­ها و پیاده نظام فراری نارسانه­های یادشده در دستور کار قرار دارد.

 

بخش سوم) مرحله­ی پسا آشوب

 

      در یک ماه و نیم گذشته، دشمن آمریکایی و هم­پیمانان خبیث و پیاده نظام مزدور و نارسانه­های سفارشی­کار آن­ها، یقیناً با کلّ توان خویش وارد عرصه­­ی جنگ ترکیبی تمام عیار و بزرگترین عملّیات تأثیرگذاری با نظام مقدس جمهوری اسلامی شدند. برای جامعه­ی اطلاعاتی پرافتخار کشور که شبانه­روزی و لحظه به لحظه تحرکات ائتلاف شیطان بزرگ را تعقیب می­کردند، کمترین تردیدی وجود ندارد که حریف کلّ سناریوهای جنگ نرم و ترکیبی و عملّیات تأثیرگذاری خویش را با همه­ی توانمندی­های قشون خود و هم­پیمانان، وارد صحنه­ی نبرد با ملّت مقاوم و سرافراز ایران اسلامی کرد. اذعان داریم که دشمن مزاحمت ایجاد نمود، خسارت وارد کرد، تعدادی از جوانان این مرز و بوم را به خاک و خون کشید، اما با اتقان کامل می­گوییم او نتوانست به هیچ­یک از اهداف اصلیِ از پیش تعیین شده­ی خود دست یابد. این ارزیابی مستدل و قطعی ماست که از قضای روزگار، دشمن آمریکایی و انگلیس خبیث نیز بدان اذعان دارند اما جرأت و جسارت اعتراف آشکار به آن­را ندارند. جامعه­ی اطلاعاتی کشور، با الطاف الهی و عنایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به ارزیابی داخلی سازمان­های جاسوسی آمریکا و انگلیس دسترسی یافته است که صریحاً دربردارنده­ی آن اعترافات، هم در پیرامون شکست سناریوهای مجمع شیاطین و هم در باب اذعان به ریشه­دار بودن «درخت تناور ایران اسلامی» و در قبول اقتدار غیرقابل انکار «ایران قوی» می­باشند. امروز مصالح اطلاعاتی و امنیتی به ما اجازه نمی­دهند که عین ارزیابی­های اردوگاه سلطه را افشاء کنیم. اما شاید در آینده، محذورهای کنونی رفع و امکان بر ملاکردن آن گزارشات فراهم گردد؛ که در آن صورت طبل رسوایی دشمنان آمریکایی، انگلیسی، صهیونیستی از بام فلک بر زمین خواهد افتاد.

 

     علاوه بر دشمنی‌های گذشته و جاری، رژیم آمریکا در تلاش است تا سیاست فشار حداکثری ترکیبی را علیه ملّت شریف ایران در سال آتی میلادی نیز اعمال کند و بودجه­های متعددی را بر پایه توهمات خود برای این منظور در نظر گرفته است. وزارت خزانه­داری آمریکا به اتفاق بخش­های مختلف در جامعه اطلاعاتی و وزارت امور خارجه آن رژیم، ظرفیت انسانی و مالی بی­سابقه‌یی را برای ایجاد فشار بر ایران اسلامی در قالب بسته­های تحریمی به­کار گرفته است. علاوه بر سیاست فشار حداکثری، ده­ها پروژه به­منظور بی­ثبات­سازی محیط داخلی ایران در قالب­های گوناگونِ مذکور در نظر گرفته و صرفاً برای یکی از پروژه­های مذکور که در این راستا طراحی شده 55 میلیون دلار تخصیص داده شده است. آژانس رسانه­های جهانی آمریکا که یکی از شکست­خورده­ترین بخش­های سیاست نفوذ آمریکا در پوشش دیپلماسی عمومی است و بودجه 840 میلیون دلاری دارد صرفاً برای مقابله رسانه­‌یی و عملّیات روانی علیه مردم ایران مبلغ 3/131 میلیون دلار در نظر گرفته است. این پروژه­ها صرفاً معطوف به عملّیات روانی علیه مردم داخل کشور نیست؛ یکی از برنامه­های آتی رژیم آمریکا تخریب وجهه ملّت ایران در میان ملّت­های دوست و همسایه و در نتیجه تضعیف سیاست‌های ثبات­ساز جمهوری اسلامی ایران در منطقه و انتقال ناامنی­های پیرامونی کشور به داخل است، به­طوری­که در جهت تحقق آن، بودجه اختصاصی تعریف کرده و برای دفتر متولی این امور 353 میلیون دلار در نظر گرفته است.

 

      جالب توجه است که دفتر تحقیق و اطلاعات وزارت امور خارجه آمریکا برای مقابله با نفوذ قدرت­های خارجی در داخل آمریکا 87 میلیون دلار بودجه و 394 نفر نیروی کارشناس اختصاص داده است. این دفتر که یکی از اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا محسوب می­شود، با سوءبرداشت نسبت به وضعیت حاکم بر جامعه قطبی شده آمریکا و تبعیض­های سیستماتیک در آن، ریشه‌ی این مشکلات را در نفوذ سایرین در محیط سیاست داخلی خود جستجو می­کند و برای موضوع ایران بودجه و پروژه مستقل تعریف کرده است. علاوه بر این موارد دولت جنایتکار آمریکا که تنها استفاده کننده از سلاح کشتار جمعی هسته­ای در طول تاریخ بوده و هم اکنون نیز از رژیم صهیونیستی (دارنده تسلیحات هسته­ای بدون نظارت هیچ نهاد بین­المللی) حمایت می­کند، برای به­اصطلاح مقابله و از بین بردن ظرفیت هسته­ای صلح آمیز ایران و فشار بر برخی دیگر از کشورها مبلغ 295 میلیون دلار در نظر گرفته است.

 

     این موارد صرفاً بخشی از بودجه­ها و امکاناتی است که رژیم تروریست آمریکا برای تضییع حقوق ملّت بزرگ ایران تحت عناوین مختلف وضع کرده است و ظرفیت­های مختلف دیگری را نیز در قالب­های پنهان و غیررسمی اختصاص داده که هدف اصلی آن حمایت پنهان از عناصر تولید ناامنی و آشوب در داخل کشور و زنده نگه­داشتن کورسوی آتش اغتشاشات است.

 

    طبق اطلاعات معتبر، پس از سیر نزولی­یافتن پروژه­ی اغتشاشات، کانال­های منتهی به ائتلاف شیطانی، به پیاده نظام خود ابلاغ کرده­اند تا آمادگی خویش را حفظ و محورهای ذیل­الذکر را به‌عنوان خطوط اصلی اقدامات مورد تأکید قرار داده­اند:

 

1- تقویت ابزارهای مخرّب تأثیرگذاری از طریق فضای سایبر به­هر شکل ممکن و از هر طریقی.     (شبکه­های اجتماعی آمریکایی به­مثابه سلاح استراتژیک).

 

2- علاوه بر مقامات آمریکایی و انگلیسی، با دولتمردان سایر کشورهای اروپایی نیز ارتباط برقرار کرده و تلاش نمایند آن­ها را در این پروژه دخیل نمایند.

 

3- حفظ آهنگ تخریبی نارسانه­های فارسی زبانِ عمدتاً لندنی- سعودی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

 

4- تحریک به اعتصاب در صنایع مختلف به­ویژه در صنایع نفت و گاز با هدف قطع درآمدهای نفتی و نیز فلج کردن حمل و نقل کشور.

 

5- دامن زدن به اعتصاب مغازه­ها و بستن بازارهای کشور با هدف فشار بر مردم و افزایش نارضایتی و نهایتاً پیوند اعتصابات مختلف به یکدیگر.

 

6- تأکید ویژه بر کشته­سازی از طریق انتساب هر قتل و حادثه­یی به نیروهای امنیتی و انتظامی، یا هدف قرار دادن اغتشاشگران در صحنه توسط تروریست­های اجاره­یی و انتساب آنها به نیروهای نظام یا      بهره­گیری از سایر روش­ها.

 

7- هر اتفاق طبیعی و مصنوعی باید به سمت یک اغتشاش سیر کند و نیز هر اعتراض مدنی به شورشی خونین تبدیل شود.

 

8- به تعطیل کشاندن مدارس و دانشگاه‌ها.

 

     رژیم دژخیم آمریکا نه پیشینه­ی درخشانی دارد که به اعتبار تاریخش اکنون صلاحیت دخالت در عرصه­های جهانی را دارا باشد و نه آینده­یی که به امید آن، در اندیشه­ی حکمرانی جهانی در آینده باشد. در باب گذشته­ی آمریکا، شالوده­ی مافیایی آن رژیم بر غصب سرزمین بومیان و قتل و نابودسازی حرث و نسل صاحبان آن مُلک شکل گرفته و پس از آن با ربایش و اسارت سیاه­پوستان آفریقایی و استثمار شیره­ی جان آن­ها و اعمال بزرگترین، عمیق­ترین و بی­سابقه­ترین تبعیض نژادی در طول تاریخ و پهنه­ی جغرافیا، گرد آمدن قسی­ترین و حرفه­یی­ترین جانیان جهان در آن جغرافیا، تشکیل گسترده­ترین دولتِ متشکل از حرامیانِ سرگردنه­های جهان، تنها بکار برنده‌ی سلاح­های هسته­یی در دنیا، عامل کودتاهای متعدد و خونین در پهنه­ی گیتی، عامل مستقیم و غیرمستقیم خونبارترین جنگ­های روی زمین، بانیانِ آشکار تروریسم رسمی و دولتی در عرصه­ی بین­المللی آن‌هم بنا به شهادت سردار بزرگ جهان اسلام حاج قاسم سلیمانی، بزرگ­ترین سازنده و دلاّل تسلیحات کشتار جمعی، خالق جنایت­کارترین تروریست­های آدم خوار همچون داعش و گروهک­های تکفیری هم­سنخ آن، حامی پرسابقه­ترین و خائن­ترین تروریست­های جهانی از نوع تروریست­های آلبانی نشین با حداقل 12000 قربانی، پشتیبان خون­ریزترین و بَدَوی­ترین رژیم­های روی زمین همچون رژیم آل سعود، بزرگ­ترین و صریح­ترین استعمارگر جهان که در روزگار کنونی هم صریح و آشکار و با صدای بلند، دولتِ فرومایه­ی تحت استعمار خود را «گاو شیرده» می­خواند، نمادِ توحشِ به­روز شده و جاهلیتِ مُدرن، و بالاخره رژیم ایالات متحده به­عنوان عصاره­ی همه­ی پلیدی­های اهریمنی که به درستی و دقت و حکمت توسط حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران به صفت «شیطان بزرگ» متصف شد؛ اکنون این جُرثومه­ی همه زشت خویی­ها برای ملّت سربلند ایران ابراز نگرانی می­کند، در عین حال تنها آرزویی که برای این ملّت مستغنی می­نماید، استفاده از شبکه­های اجتماعی آمریکایی است و بس!

 

      و اما در پیرامون آینده، سردمداران رژیم آمریکا خوب می­دانند که «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت». مطلع هستند که از سال­ها پیش نظم نوینی در حال شکل­گیری است که سردمداری آن رژیم در این نظام تنها در حد وهم و خیال و در عوالم مجاز امکان­پذیر است، در همان فضایی که اخیراً خود و پیاده نظام­شان، به کرات نظام جمهوری اسلامی را در آن ساقط کردند؛ در فضای مجازی! همچنان­که پیشینیان آن­ها در 43 سال گذشته و در فواصل شش ماهه­، 86 بار حاکمیت ایران را جابه­جا کردند! جمهوری اسلامی ایران همان درخت تنومندی است که رهبر حکیم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) اخیراً توصیف کردند. درختی که حوادث زمانه نه تنها گزندی متوجه آن نکرده است بلکه هر رویدادی، ریشه­ی آن­را عمیق­تر، تنه­اش را نیرومندتر و سایه­اش را گسترده­تر کرده و «ایران قوی» را آفریده است که به اذن الهی، روز به روز در حال قوی­تر شدن خواهد بود.

 

     حوادث اخیر کشور نیز بیش از همه، عنایات خداوندی به این آب و خاک را نشان داد؛ «پروژه‌ی ویران سازی ایران» شکست مفتضحانه­یی خورد. همان پروژه­یی که قبلاً در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و لیبی پیاده کردند، اما در ایرانِ قوی شکست سختی خورد. طبیعی است که به انتقام­گیری از ملّت سرافراز و مقاوم ایران روی آورند و بدیهی است که بلافاصله، دست­پروردگان داعشی و تروریست­های تجزیه­طلب را وارد میدان نمایند؛ اما با عنایات صاحب اصلی این ملک و ملّت، حضرت ولیعصر ارواحنا فداه و عجل­الله تعالی فرجه­الشریف، کل توطئه­ها به­سوی آن­ها برخواهند گشت اِن­شاءالله. همچنین آن اغتشاشات رشد و درک و فهم و بصیرت ملّتی فرهیخته را یک­بار دیگر به نمایش گذاشت که باید قدردان این ملّت عظیم­الشأن بود و سربازان گمنام امام زمان (عج) به نوبه‌ی خویش در برابر این ملّت تعظیم می­نمایند. رهبری­های داهیانه­ی فرمانده­ی معظّم کل قوا (مدّظلّه العالی) را یک­بار دیگر به پیش چشمِ دوست و دشمن آورد. انسجام درونی هر چه بیشتر جامعه­ی اطلاعاتی کشور و همراهی و همدلی و همکاری آن­ها را برای آینده بیشتر و نزدیک­تر کرد.

 

       اما در باب گروهک­ها و پیاده نظام شیطان و اغتشاشگران، قصد بر ادامه­ی شناسایی و تعقیب آن­ها تا آخرین نفر است که این روند هم اکنون جریان دارد و البته راهی هم برای افراد فریب­خورده و نادم باز گذاشته شده تا خود را معرفی و شامل تخفیف در مجازات شوند.

 

      و نهایتاً در پیرامون دشمنان اصلی، جنایات آن­ها در وقایع اخیر فراموش یا بخشوده نخواهد شد و این وعده­ی قرآن کریم است که : «اِنّا مِنَ المُجرِمینَ مُنتَقِمُون»(9).

والسلام علی من اتّبع الهدی

 

 


ت ت
کدخبر: 117893 تاریخ انتشار
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    در رسانه های دیگر بخوانید
    ارسال نظر

    پربیننده‌ترین
    اخبار روز سایر رسانه ها