روزنامه دولت:
نازنین بنیادی پرستوی جنسی تام کروز است
بهرغم تبلیغات گسترده و سروصدای زیاد رسانه های فارسی زبان معاند درباره نشست غیررسمی سازمان ملل پیرامون حوادث اخیر در ایران، توسل ضد انقلاب به عنصری مانند نازنین بنیادی پرستوی جنسی تام کروز برای دفاع از زنان ایران کافیست که نشانگر شکست مفتحضانه پروژه دشمنان ایرانی اسلامی باشد.
به گزارش مُنیبان؛ بهرغم تبلیغات گسترده و سروصدای زیاد رسانه های فارسی زبان معاند درباره نشست غیررسمی سازمان ملل پیرامون حوادث اخیر در ایران، توسل ضد انقلاب به عنصری مانند نازنین بنیادی پرستوی جنسی تام کروز برای دفاع از زنان ایران کافیست که نشانگر شکست مفتحضانه پروژه دشمنان ایرانی اسلامی باشد.
نازنین بنیادی عضو پیشین فرقه بحثبرانگیز ساینتولوژی که مامور شد تا نقش معشوقه تام کروز چهره تبلیغاتی و پرنفوذ این جریان سری را بازی کند، در جلسه روز چهارشنبه سازمان ملل متحد که به درخواست امریکا و آلبانی برگزار شد، رسالت جدیدی یافت تا در قامت فعال به اصطلاح حقوق بشری در حمایت از اغتشاشات اخیر سخن براند.
او در چارچوب این ماموریت به تکرار اتهامات حقوق بشری پرداخت و مدعی شد که مردم ایران برای تغییر حکومت به کمک دیگران نیاز دارند. معشوقه کروز برای برقراری ارتباط بین دستورکار سفارشی ضد انقلاب و رسالت سیاستمدارانی که در جلسه سازمان ملل حاضر بودند، ادعا کرد: «گذار به دموکراسی در ایران میتواند عاملی کلیدی به صلح در خاورمیانه باشد»
این اظهارات او و سایر مطالبی که در جلسه روز گذشته مطرح شد با وجود تبلیغات گسترده رسانه های فارسی زبان معاند دستاوردهای ناچیزی به دنبال داشت؛ اما این نکته را روشن کرد که ضد انقلاب در این به تعبیر رهبر معظم انقلاب «جنگ ترکیبی» به شکل ویژهای به تاکتیک قهرمانسازی از عناصر معلومالحال متوسل شده است.
بعد از حامد اسماعیلیون که متعاقب حادثه هواپیمای اوکراینی به سخنگوی خانوادههای قربانیان و اینک به یکی از لیدرهای گروهک منافقین در هدایت تظاهرات خارج از کشور تبدیل شده، جالب است که پرستوی جنسی تام کروز به نام دفاع از حقوق زنان ایران سر از نشست سازمان ملل در میآورد.
بنیادی طبق اطلاعاتی که از او در تارنمای ویکیپدیا منتشر شده متولد دوم خرداد ۱۳۵۹ در تهران است. خانوادهٔ او در بیستمین روز پس از تولدش، به لندن مهاجرت میکنند. نامبرده تا ۱۹ سالگی در لندن زندگی و سپس به لس آنجلس ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد.
وی دانشآموخته زیستشناسی است اما در سال ۲۰۰۶ حرفه خود را به بازیگری تغییر داد. مادرش عضو کلیسای فرقه ساینتولوژی بود. او نیز در میانه دهه ۲۰۰۰ (میلادی) خود را وقف کار داوطلبانه برای کلیسای ساینتولوژی کرد زیرا فکر میکرد کلیسا کارهای انسان دوستانه انجام میدهد. در سال ۲۰۰۵ به خاطر رکورد فروش کتاب برای کلیسا، از او تقدیر شد.
در اواخر سال ۲۰۰۴ نازنین بنیادی و تام کروز بازیگر سرشناس هالیوودی زندگی با یکدیگر را آغاز کردند. این به اصطلاح وصلت دوام نیاورد چراکه طبق اعترافات بنیادی به اداره تحقیقات فدرال (افبیآی)، هنگامی که دیوید میسکویج رهبر فرقه ساینتولوژی به مهمانی آنها رفت وی بیمار بود و به حضور مسکویج توجهی نشان نداد. این کار موجب خشم مسیکویج شد و روز پس از آن کروز با مشت بر میز کوبیده و بنیادی را متهم به توهین به رهبر کلیسا کرد.
دو هفته بعد در ژانویه ۲۰۰۵ به نامبرده اطلاع دادند که رابطه اش با تام کروز تمام شده است. اعضای ساینتولوژی به خانه بنیادی رفته و همه تصاویر مشترک و نامههای او با کروز را با خود بردند. هنگامی که بنیادی از بدرفتاری میسکویج و کروز با دوست ساینتولوژیست خود درد دل کرد او این مسئله را فوراً گزارش داد. برای مجازات، بنیادی را به شستن دستشوییها با مسواک مجبور کردند.
پس از آن، کلیسای ساینتولوژی او را مجبور به امضای پیماننامه عدم افشا کرد. هرچند کلیسا و وکیل تام کروز این موضوع را رد میکنند اما پل هگیس از دیگر عناصر فعال فرقه ساینتولوژی این موضوع را تأیید کرده است.
میسکویج ادعا میکند که هیچگاه در زندگی کروز دخالت نکرده و هرگز برای او دنبال معشوقه نبوده است. اما شبکه آمریکایی اچبیاو در مستندی که سال ۲۰۱۵ منتشر و بازتاب گستردهای پیدا کرد به بررسی ابعاد و جزئیات این ماجرا پرداخته است.
مایک ریندر یک ساینتولوژیست پیشین در این مستند توضیح میدهد که چگونه رهبران فرقه برای جلب رضایت تام کروز تلاش میکنند. ریندر میگوید که از نظر میسکویج، کروز نماد کامل یک سلبریتی ساینتولوژیست؛ به همین خاطر زمانی که کروز رابطه خود را با نیکول کیدمن بهم زد و به دنبال معشوقه جدید بود، کلیسا وارد عمل شد.
لارنس رایت نویسنده آمریکایی ادامه ماجرا را در این مستند تعریف میکند و میگوید: «آن زمان تام کروز اسپانیا بود. آن ها سرگرم بازگشایی کلیسای ساینتولوژی جدیدی در مادرید بودند و کروز میگفت به دنبال معشوقه جدید است» وی ادامه میدهد: «طولی نکشید که به یک ساینتولوژیست جوان به نام نازنین بنیادی گفته شد که یک ماموریت ویژه دارد»
در این بخش کارگردان مستند الکس گیبنی میگوید: «یک سال بعد نازنین به یک بازیگر معروف تبدیل میشود و در بخش کوچکی از فیلم پل هگیس ایفای نقش میکند. او به طور همزمان یک ساینتولوژیست وفادار و متعهد بود که به ادعاهای کلیسا در زمینه مسائل بشردوستانه ایمان داشت»
وی ادامه داد: «نازنین ممکن است علناً در مورد تجربیات خود صحبت نکند، زیرا کلیسا او را تحت فشار قرار داده است اما من جزئیات را از اعترافات او به افبیآی کشف کردهام. دیوید میسکاویج پرونده او را به یکی از مقامات کلیدی کلیسا، گرگ ویلر، محول کرد. او نیز نامبرده را در یک برنامه فشرده یک ماهه و برخی بررسی های امنیتی قرار داد.»
در ادامه لارنس رایت، میگوید: «بنیادی به مرکز سلبریتی ها منتقل و از خانوادهاش جدا شد تا به مشکلات او رسیدگی شود. یکی از مشکلات او دوست پسرش بود. به همین خاطر به او یادداشتی را دادند که نامبرده ادعا کرده بود که قبلا رابطه داشته است و به این ترتیب دو طرف جدا شدند»
در ادامه این مستند به ماموریت بنیادی در زندگی کروز و سپس مهمانی مسکویج و جدایی دو طرف اشاره شده است.
به گزارش خبرگزاری دویچهوله، ساینتولوژیستهای سابق که از این فرقه کنار کشیدهاند، آن را گونهای از "شستشوی مغزی" لقب میدهند که برای هدفش میلیونها و شاید میلیاردها دلار در اختیار دارد. ابزار مهم رسیدن به هدف ادعایی که ایجاد "یک دمکراسی حقیقی" روی کره زمین خوانده میشود، سازمان اطلاعاتی و امنیتی ساینتولوژی به نام OSA (مخفف "دفتر روابط ویژه" به زبان انگلیسی) است.
منابع آگاه میگویند این سازمان که بازوی مهم و اصلی ساینتولوژی تلقی میشود، هفتگی بودجهای بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار دریافت میکند و وظیفهی اصلیاش تحت نظر گرفتن دائمی مخالفان، افرادی که از فرقه خارج شدهاند، روزنامهنگاران و منتقدانی است که برای از بین بردن ساینتولوژی تلاش میکنند.
تعاریف ساینتولوژیستهای پیشین و کسانی که این فرقه را از نزدیک زیر نظر داشتهاند، از نحوه کار OSA بیشباهت به ماجراهای هیجانانگیز فیلمهای هالیوودی نیست، با این تفاوت که در هالیوود آنچه بر پرده روایت میشود، داستان است اما فعالیتهای سازمان اطلاعاتی و امنیتی ساینتولوژی در دنیای واقعی رخ میدهد.
و اما آخر، ماجرای بنیادی بخشی از تقلای ضد انقلاب برای هیاهو و دیدهشدن در حوادث اخیر ایران، با توسل به عناصری است که سال هاست ارزشهای انسانی خود را بوسیده و کنار گذاشتهاند؛ اما اعتبار نداشته آنها در جامعه ایرانیان با جوسازی و تبلیغات رسانههای معاند وارونه جلوه داده میشود.