یک روحانی: ببینیم به نام دین و روحانیت با روزگار مردم چه کار کردهایم
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: ببینیم به نام دین و روحانیت با روزگار مردم چه کار کرده ایم که جوان حاضر است به خیابان بیاید و بگوید من چیزی برای از دست دادن ندارم؟
به گزارش منیبان، مشروح با حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی را در ادامه می خوانید:
به نظر می رسد در شرایطی که ب فضای اجتماعی جامعه تحت تأثیر مطالبات مردم و فضای اعتراضی است، تأکید آقای خاتمی بر اصلاح نظام به مذاق تندروهای هر دو جناح خوش نمی آید. چرا در حالی که خیلی ها تصور می کنند اصلاحات به پایان رسیده، ایشان هنوز بر اصلاحات تأکید می کنند؟
من شخصا بر این باورم که در کشور ما تغییر رژیم هیچ جواب نمی دهد و بنابر این تنها راه نجات این کشور حرکت اصلاح گرانه است. تعریف «اصلاح گرانه» بحث دیگری است ولی به هر حال اصلاحاتی که ما می گوییم، از رویکرد کلان حاکمیت گرفته تا قانون اساسی و نحوه حکمرانی باید اصلاح شود. یعنی باید در ساختار سیاسی ما تجدید نظر شود اما اینکه مردم دوباره بخواهند به خیابان ها بیایند و انقلاب کنند، مثل سال ۵۷ رژیم را تغییر بدهند، من شخصا معتقدم نه ممکن و نه مطلوب است.
چون به هر حال باید عاقبت و برنامه های انقلابی که شما می گویید روشن باشد و لیدری داشته باشد؛ ما این چیزها را نداریم و اگر هم داشتیم با شکل «انقلاب» کار درستی نبود. انقلاب در دنیای امروز هیچ گونه جواب نمی دهد و کسانی هم که اسم حرکت های اعتراضی را انقلاب می گذارند، من فکر می کنم نباید انقلاب باشد. به هر حال جوانی هم که به خیابان می آید از بس فشار به او آمده و ناراحت است، اگر واقعا دولتمردان این جوان را ببینند و حرف هایش را گوش بدهند، برای او وقت بگذارند و مسائل زندگی اش را حل کنند، جوان نمی خواهد این برود و آن بیاید؛ بحث شخص نیست و بحث این است جامعه ای که شما به من قول دادید زندگی، رفاه و شغلتان تأمین است، نیست.
مملکتی که این همه استعدادهای طبیعی و انسانی دارد، جوان دانشجوی درس خوان در آینده خودش را بی هویت می بیند؛ اینها را باید در جامعه دید. دو مشکل ما در جامعه داریم؛ یکی اینکه بگوییم همه حرکت هایی که در جامعه ما دارد رخ می دهد وصل به خارج است؛ این حرف غلطی است. ممکن است خارج دستور بدهد و بهره برداری خودش را هم بکند و من منکر این نیستم، ولی منشأ این حرکت ها را ما ایجاد کرده ایم. به خاطر نحوه حکمرانی ما بوده که این جوان به خیابان کشیده شده است. اصلا اینکه به خارج وصل کنیم تضعیف نظام است.
یعنی نظامی که ۴۳ سال انقلاب کرده و به هر حال تبدیل به یک حکومت شده، اینقدر ضعیف شده که خارجی ها بیایند و بالغ بر ۵۰ روز جوانان ما را در خیابان نگه دارند؟! اگر این قدر دست خارج را در این کشور قوی ببینیم، ضعف نظام را نشان می دهد. من معتقدم خارج بهره برداری خودش را می کند و دنبال منافع خودش هست ولی زمینه هایی که باعث این حرکت در سال های ۹۶ و ۹۸ شد را درست ندیدیم. اگر آن زمینه ها را درست می دیدیم و به فریاد مردم درست می رسیدیم، به نظر من مشکلات ما حل بود. ما که مشکل استعداد و منابع طبیعی نداریم؛ ما می توانیم با یک فکر و مدیریت درست جامعه را به گونه ای اداره کنیم که این طور حرکت ها در آن به وجود نیاید. چرا ما هر بار باید در این حرکت های اعتراضی، ۱۰۰ نفر تا ۳۰۰ نفر کشته بدهیم؟!
متأسفانه از قول یک نماینده مجلس خواندم که می گوید ۶۰ درصد این جوانان فاحشه و شراب خوار هستند، تا مادامی که این نوع برخوردها و این نوع ادبیات ها وجود داشته باشد، به نظر من این اعتراض ها بیشتر می شود که کمتر نمی شود؛ این بحران ها بحرانی تر می شود که کمتر نمی شود. تا مادامی که نمایندگان مجلس نامه بنویسند که باید با اینها برخورد محارب و مفسد فی الارض کرد، این حرکت ها بدتر می شود که بهتر نمی شود. با زبان تهدید و ترس و اینکه بگوییم این وابسته به خارج و فاحشه است مشکل حل نمی شود.
آقای نماینده مجلسی که در ماشین فلان و خانه فلان نشسته ای، این جوان بیشتر از تو درس خوانده و مدرک قوی تری دارد ولی الآن اگر بخواهد یک ماشین بخرد در این جامعه نمی تواند؛ خانه که هیچ. بخواهد ازدواج کند، شغل و درآمد ندارد. تو به او فاحشه و شراب خوار می گویی؟ این چه حرفی است؟ یعنی مثل اینکه با تحقیق کشف کرده که ۶۰ درصد اینها فاسد و فاحشه هستند. من نمی فهمم این چه ادبیاتی است که آقایان به کار می برند.
همین مجلس قول داد که ما تورم را حل می کنیم و ارزش پول ملی را بالا می بریم. ولی چه شد؟
آقای نماینده مجلس، بفهم درد و مشکل این جوان چیست؟ چه چیزی زمینه ایجاد کرده که این جوان به خیابان بیاید؟ همین مجلس قول داد که ما تورم را حل می کنیم و ارزش پول ملی را بالا می بریم. ولی چه شد؟ دلار ۳۷ هزار تومان، مرغ کیلویی ۸۰ هزار تومان و تخم مرغ شانه ای ۹۰ هزار تومان را چه کسی می تواند بخرد و شب به خانه ببرد؟! ببینیم ما چه کار کرده ایم؟ ببییم به نام دین و روحانیت با روزگار مردم چه کار کرده ایم که جوان حاضر است به خیابان بیاید و بگوید من چیزی برای از دست دادن ندارم؟
اگر با قصه زاهدان و کردستان درست برخورد می شد، این همه تیراندازی نمی شد و آدم کشته نمی شد، این همه خشونت به کار برده نمی شد، همان روزهای اول مشکل حل بود؛ بالأخره می نشستیم، فکر می کردیم و راه حلی پیدا می شد. چرا باید بعد از نزدیک دو ماه بروند با امام جمعه زاهدان ملاقات کنند؟ شما اولش می رفتید، اینها را بیشتر تحویل می گرفتید و سهمی به اینها می دادید، مشکلات به اینجا نمی رسید.
در هر صورت من معتقدم حرف آقای خاتمی درست است و تنها راه نجات مملکت این است که ما در رویکردهای کلان کشور، رویکردهای سیاسی، اقتصادی، سیاست خارجی، تغییر رویه بدهیم و مسیر را عوض کنیم. به نظر من اگر مسیر را عوض کنیم خیلی از مشکلات ما حل خواهد شد.
آقای خاتمی از ضرورت «خود اصلاحی نظام» هم به عنوان پر فایده ترین و کم هزینه ترین راه یاد کرده اند. لوازم و ضروریات تحقق چنین اصلاحاتی از نظر شما چیست؟
باید واقعیت ها را درست ببینیم. تا زمانی که چشم، گوش و زبان قدرت بر ما احاطه کرده، این خود اصلاحی صورت نمی گیرد. باید بفهمیم که حکمرانی به این شکل عیب دارد. من نمی خواهم شبیه سازی تاریخی درست کنم ولی این را می گویم. در زمان خلیفه سوم به خاطر حکمرانی غلط و تبعیض های ناروایی که صورت می گرفت و بیت المال ها حرام می شد، مردم علیه خلیفه قیام کردند. خلیفه وقت از علی(ع) پرسید که چه کنم؟ حضرت پاسخ داد که به حرکت اصلاح گرانه دست بزن و حکمرانی را درست کن؛ در مدینه از فردا صبح شروع کن و شهرهای دیگر همین که دستور تو به آنجا برسد بیشتر نباید زمان لازم داشته باشد. تصمیم می خواهد که از فردا صبح شروع کند.
ادبیات تند و خشنی که مسئولین ما به کار می برند را کنار بگذارند، مهربانانه سخن بگویند، با جوان درست حرف بزنند. دوم اینکه مسائل معیشتی مردم را حل کنند. آقای رئیسی قول داده است. دلار را ۲۶ هزار تومان تحویل گرفته اند و الآن ۳۶ هزار تومان شده است. وقتی در طول یک سال ۱۰ هزار تومان قیمت دلار افزایش پیدا کند یعنی ارزش پول ما پایین آمده و قطعا روی همه چیز کشیده می شود. یعنی دولت باید تصمیم بگیرد مسیری که دارد می رود را عوض کند و یک سری انسان های کاردان، قوی، باسواد و درس خوانده را به بدنه اجرایی کشور بیاورد و مدیریتش را درست کند. این اولین گام است.
آقای خاتمی که حرف خیلی مشکل و معضلی نزده است. یعنی من در هر سمتی که هستم باید تصمیم بگیرم خودم قدرت را برای قدرت نخواهم؛ به قول علی(ع) پست را طعمه خودم نکنم؛ امانتی باشد که مردم به من داده اند تا به آنها خدمت کنم. یعنی نخواسته باشم این قدرت را به هر قیمتی حفظ کنم؛ این حرکت اصلاح گرانه می شود. مشکل ما این است که تمام هدفمان این است که پستمان را به هر قیمتی حفظ کنیم؛ این مجلس به هر قیمتی دست اصولگرایان باشد، این دولت به هر قیمتی دست یک گروه خاص باشد. اگر اینها باشد، درست نمی شود.
یعنی ما باید بفهمیم که تمام مردم باید در اداره مملکت مشارکت کنند، شورای نگهبان باید روشش را عوض کند، با این روشی که بخواهد این طور در انتخابات فیلتر بگذارد و استصواب کند و افرادی که با سلیقه او جور نیستند را کنار بگذارد، مملکت درست نمی شود. یعنی ما اگر در انتخابات ۱۴۰۰ می گذاشتیم آدم های دیگری هم شرکت کنند، ولو اینکه شاید رأی هم نمی آوردند، ولی بهانه ای نبود. موقعی که شما لاریجانی را حذف می کنید، که از خودتان بوده، این نوع سیاست های حذفی در جامعه ما کار را به اینجا کشانده است. ما چقدر باید هزینه بدهیم و دو سال یک بار و سه سال یک بار مردم اعتراض کنند و کشته شوند؟! خون چیز خطرناکی است. حضرت علی(ع) به مالک اشتر گفت که حکومت خودت را با خون قوی نکن. اگر خونی ریخته شد، آن نظام هم دنبالش می رود.
اینکه ما در قلب و مغز مردم تیر خالی کنیم که درست نیست. اگر بخواهیم این کار را انجام بدهیم ممکن است فردا کسانی هم که به خیابان می آیند خودشان را مسلح کنند. خدای ناکرده ممکن است در سیستان و بلوچستان چنین خطری به وجود بیاید. یک سری آدم ها ۱۰ نفر را مسلح کنند و بگویند شما جواب اسلحه را با اسلحه بدهید و دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و امنیتی در کشور وجود ندارد. بنابر این حرکت های خشن سرکوبگرانه را باید حذف کنیم. اگر در میان هزار نفر جوان پنج نفر ناباب هست، آن ۹۵۵ نفر را درست ببینیم و حرفش را بشنویم. اینکه در دانشگاه ها آنها را طرد و رد و مشروط کنیم و به آنها راه ندهیم، به نظر من آتش عصیان شعله ورتر می شود و مشکل بیشتر خواهد شد.
من بر این باورم که حاکمیت ما از امروز یا فردا باید آقای خاتمی یا امثال آقای خاتمی را از خودش بداند، به حرف هایش توجه کند و حرف هایش را جدی بگیرد؛ اگر ما حرف آقای خاتمی را جدی نگیریم حرف چه کسی را می خواهیم جدی بگیریم؟! حرف آن طرف آبی ها را جدی بگیریم؟! یک سری امثال خاتمی ها حرفشان را بزنند، نصیحتشان را بکنند و حرفشان را هم گوش کنند و به حرف اینها توجه کنند. به والله اگر سیاست امثال آقای خاتمی در این کشور درست اجرا می شد ما این مشکلات را خیلی نداشتیم. نمونه اش هشت سال اصلاحات بود که دنیا به ما توجه می کرد، کشورها به ما نگاه مثبت داشتند، رفت و آمدی بود و جوانان ما شاداب بودند.
درست است که آن زمان هم فرصت هایی از دست ما رفت و من منکر نیستم ولی در هر حال باید به سیاست امثال آقای خاتمی در این کشور توجه شود و نگاه بغض آلود و دشمن گونه به آن نشود. برخی روزنامه هایی که تند می روند برای مملکت خطر است. من امیدوارم همان حرفی که آقای خاتمی زده اند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و جدی گرفته شود.
فکر می کنید امروز زمینه شنیدن مطالبات نسل جوان وجود دارد؟
با این رویکردی که تا الآن حاکم است، نه؛ اگر رویکرد عوض شود، ممکن است. به نظرم هنوز هم برای نظام فرصت هست. شما افراد بسیار بزرگی را در خانه هایشان گذاشته اید و حرف هایشان را گوش نمی دهید و طردشان می کنید، نمونه اش آقای خاتمی است و افراد دیگر که من نمی خواهم خیلی اسم ببرم، طبیعی است که یک نفر از مجلس بلند می شود و می گوید ۶۰ درصد اینها فاسد و فاحشه هستند. حرف های آقای خاتمی کجا و حرف های این آقا کجا؟ چرا باید این آدم سخنگوی مملکت و مجلس شود که تمام وجودش خشم، خشونت، فحاشی و وقاحت است؟! یک کسی مثل آقای خاتمی شما را نصیحت می کند که حرف مردم را ببینید و مطالبه مردم را گوش کنید، اراده کنید، اصلاح کنید و کشور را نجات بدهید.
به نظر شما امروز مخالفین خاتمی به چند دسته تقسیم می شوند؟
یکی آن طرف آبی ها هستند که می خواهند نظام برچیده شود. یعنی اپوزیسیون خارج از کشور که می خواهند نظام جمهوری اسلامی برچیده شود اولین مخالفین آقای خاتمی هستند. دومین مخالفش همان کسانی هستند که در کشور دارند به شکل افراط گونه عمل می کنند؛ از روزنامه کیهان گرفته تا جاهای دیگر. به نظر من اینها دو لبه یک قیچی هستند. همان کسانی که با برجام مخالف هستند، از صهیونیسم و رادیکال های آمریکا گرفته تا تندروهای ایران که نگذاشتد برجام در زمان روحانی به ثمر برسد، و چقدر ما خسارت دادیم به خاطر همین به ثمر نرسیدن برجام، همان افراد طیف های مخالف با امثال آقای خاتمی هستند.
در خصوص تبعات تداوم فیلترینگ شبکه های اجتماعی چه نظری دارید؟
به نظر من یکی از کارهای سلبی که نظام انجام داد همین کار فیلترینگ است که خیلی کار بدی بود. بالأخره شبکه های مجازی امروز در همه جای دنیا رواج دارد و مثل سایر پدیده های صنعتی و خود اینترنت، اگر مثلا از هزار نفر جوان یا شهروند ممکن است ۱۰ نفر سوء استفاده کنند ولی کسی نمی آید به خاطر سوء استفاده ۱۰ نفر شبکه را ببندد. عین این می ماند که از هزار ماشین در جاده های ممکن است ۲۰ ماشین تصادف کنند؛ می گوییم جاده را ببندیم؟! یا ماشین تولید نکنیم؟! شما کاری کنید که تصادف نشود و آدم کشته نشود نه اینکه جاده را ببندید یا ماشین تولید نکنید.
اینکه بنده شبکه مجازی را ببندم تا جوان خراب نشود، که راه علاج نشد؛ شما کاری کنید که این جوان سراغ شبکه مجازی نرود. آقای صدا و سیما، طوری برنامه درست کن که این جوان به تو اعتماد کند. چرا جوان باید به سراغ شبکه مجازی برود؟ اگر در کشورش آنچه او دنبالش بود را می یافت و حرف درست می دید، دنبال شبکه مجازی نمی رفت. از همه مهمتر، آقایان چه نتیجه مطلوبی گرفته اند؟! بلافاصله طرف VPN نصب می کند و کار خودش را انجام می دهد؛ حتی بیشتر حریص می شوند که شبکه مجازی چیست. سوم، کسانی که کسب و کار و درآمدشان با این شبکه های مجازی بود را چرا تعطیل کرده اید؟ این بیچاره ها خسارت دیده اند.
یعنی به نظر بنده فیلتر کردن شبکه های مجازی هیچ سودی برای کشور، دولت و حکومت ندارد جز زیانی که برای ملت دارد و عصیان ملت علیه دولت را بیشتر می کند. به نظر من هرچه زودتر هم باید شبکه های مجازی را باز کنند. ممکن است از هر هزار نفر پنج نفر هم سوء استفاده داشته باشند ولی به هر حال نباشد شبکه را بست.
منبع: جماران