ویژه نوروز 1402؛
پایان سکوت دولتمردان روحانی- ۲/ ماجرای دروغ بزرگ خالی بودن خزانه چه بود؟/ برای فیلترینگ اینستاگرام تحت فشار بودیم
در پی انتقادات اخیر به عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد مصاحبه ای با مسئول دفتر حسن روحانی ترتیب داریم که به صورت مجزا در سه بخش منتشر می شود.
به گزارش منیبان، بخش اول گفتگوی تفصیلی با محمود واعظی دیروز منتشر شد که اینجا می توانید بخوانید. بخش دوم مصاحبه رئیس دفتر حسن روحانی در دولت دوازدهم، با خبرنگار سیاسی منیبان به شرح زیر است:
ما به انحصار در رابطه با کشورها اعتقاد نداشتیم و این را غلط میدانیم
دولت کنونی به دولت قبلی انتقاد میکند که خودش را به اروپا پیوند زد و از شرق دوری کرد؟ نظر شما در این باره چیست؟
- ما انحصار در سیاست خارجی را قبول نداریم و فکر میکنیم منافع مردم و کشور ایران در این است که در روابط خارجی آزادی عمل داشته باشیم و خودمان تصمیم بگیریم چراکه اگر به این ترتیب نباشد تصمیمات به ما دیکته میشود. ما باید بتوانیم با کشورهای مختلف از اروپا یا آسیا و آمریکا و کشورهای مختلف صنعتی و غیرصنعتی کار کنیم چراکه در رقابت، میتوانیم کالای با کیفیت و ارزانتر را انتخاب کنیم اما وقتی که با یک کشور رابطه دارید و پول شما هم در آن کشور بلوکه میشود، مجبور هستید از آن کشور خرید کنید، او هم چون میداند که مجبور هستید از او خرید کنید، هم کیفیت را رعایت نمیکند و هم قیمت را افزایش میدهد. بر همین اساس دولت روحانی با چین به عنوان یک کشور آسیایی روابط بسیار خوبی داشت، علاوه بر این با روسیه، اروپا و کشورهای مختلف روابط داشتیم. ما به انحصار در رابطه با کشورها اعتقاد نداشتیم و این را غلط میدانیم. سیاست ما همیشه این بوده که به عنوان یک کشور همسایه روابط بسیار خوبی با روسیه داشته باشیم ولی داشتن روابط خوب با روسیه به این معنی نیست که با اروپا رابطه نداشته باشیم. چرا با اروپا رابطه نداشته باشیم؟ کشور ما هم از نظر ژئوپلتیک و هم به دلیل منطقهای که در آن قرار گرفته است، نمیتواند یک کشور منفعل یا منزوی باشد. باید کشوری فعال باشد که بتواند با دنیا تعامل کند. منافع و امنیت در تعامل با دنیا در مقایسه با منفعل و منزوی بودن بیشتر حفظ خواهد شد. نظر مقام معظم رهبری هم همواره بر این بوده که باید روابط گستردهای با جهان داشته باشیم لذا هیچ وقت خودمان را محدود نکردهایم. داشتن روابط خوب با روسیه و چین به معنای نداشتن روابط با کشورهای دیگر نیست. ما باید با همه کشورهای همسایهمان روابط خوبی داشته باشیم.
دولت سیزدهم نتوانسته شعار «نه شرقی نه غربی» را رعایت کند/ روابط ایران و آذربایجان را مشاهده کنید!
دولت کنونی توانسته شعار «نه شرقی نه غربی» سیاست خارجی را اجرا کند؟
- از نوع روابطی که با برخی از کشورهای دنیا داریم، خیر دولت سیزدهم نتوانسته شعار «نه شرقی نه غربی» را رعایت کند، برای نمونه ما روابط بسیار خوبی با جمهوری آذربایجان داشتیم. بنده سالها وزیر مسئول کمیسیون مشترک ایران و جمهوری آذربایجان بودم. اما در حال حاضر مشاهده کنید روابط ایران با جمهوری آذربایجان به چه شکل شده است.
ببینید در سال 95 چه اتفاقاتی در فضای مجازی افتاد
منتقدان میگویند دولت روحانی به غیر از برجام دستاورد دیگری نداشت؟
- به دلیل اینکه برجام دستاورد بسیار بزرگی بود، از روز اول ناچار شدند که به آن حمله کنند. اگر قبول دارند که برجام یک «دستاورد» بوده و دولت روحانی دستاورد دیگری نداشته، پس چرا در این هفت، هشت سال تلاش کردند به برجام حمله کنند. در زمینه فضای مجازی در سال 92، اجازه دهید ذهن خود را به 10 سال پیش ببریم و ببینیم که پهنای باند داخلی و خارجی ما چقدر بود، در آن زمان غیر از اینکه با موبایل تماس میگرفتید و پیامک دریافت میکردید، هیچ کار دیگری نمیتوانستید انجام دهید اما ببینید در سال 95 چه اتفاقاتی در فضای مجازی افتاد. از سال 93 حدود 50 هزار شغلهای مختلف در فضای مجازی ایجاد کردیم و گسترش پیدا کرد. به این معنی که از روستا گرفته تا شهر، از پلتفرمها و شرکتهای مختلف حمایت کردیم و کسب و کار در فضای مجازی به وجود آمد. انواع و اقسام خدمات ایجاد شد. اینکه در حال حاضر انواع و اقسام کسب و کارها مثل دیجی کالا، اسنپ، تپسی و غیره در بستر فضای مجازی شکل گرفته و افراد فراوان از آن کسب در آمد میکنند، دستاور محسوب نمیشود؟
اگر فضای مجازی گسترش پیدا نکرده بود آیا این همه توریست به این روستاها میرفت؟
متاسفانه در بحث فضای مجازی عدهای فقط بر روی این تمرکز میکنند که اگر دولت روحانی سرعت اینترنت را بیحساب و کتاب بالا برده، ممکن است کسی چهارتا فیلم و چیزهای مستهجن ببیند، در صورتی که من به عنوان وزیر ارتباطات از سال 92 تا سال 96 همه هدفم این بود که فضای مجازی را آماده کنم تا تمام اساتید، دانشجویان و تمام کسانی که کار تحقیقاتی میکنند به راحتی به نتایج پژوهشها دست پیدا کنند و یافتههای خودشان را افزایش دهند. من فکر میکردم شخصی که در روستا صنایع دستساز، تولید میوه و هر کاری که انجام میدهد را به جای اینکه یک دلال بفروشد مستقیما به بازار مصرف و مشتری معرفی کند. این همه خانههای بومگردی که در روستاهای سراسر کشور به وجود آمد، اگر فضای مجازی گسترش پیدا نکرده بود آیا این همه توریست به این روستاها میرفت؟
فضای مجازی دستاورد دولت روحانی است/ اگر زیرساختهای فضای مجازی صورت نمیگرفت دانش آموزان در کرونا چطور درس میخواندند
در اعتراضات اخیر بسیاری مینوشتند اگر دولت قبل فضای مجازی را گسترش نمیداد، این اتفاقات نمیافتاد آیا اینها نمیدانند با این همه پیشرفتی که در دنیا در حال انجام شدن است، مگر میتوانیم مردم ایران را عقب نگه داریم. بنابراین به غیر از برجام، ما یک دستاورد بزرگ دیگر به نام فضای مجازی داشتیم. سومین مورد، عنایتی است که دولت روحانی به شرکتهای مجازی داشت. در سال 92 کل شرکتهای دانشبنیان سراسر ایران حدود 58 یا 59 شرکت بود اما وقتی ما دولت را تحویل دادیم تعداد این شرکتها به بیش از 6 هزار شرکت رسیده بود. آیا این کار بزرگ نیست؟ اگر در دولت اول روحانی، زیرساختهای فضای مجازی صورت نمیگرفت و شرکتهای دانشبنیان پیشرفت نمیکردند، در زمان کرونا دانشآموزان نمیتوانستند به صورت مجازی تحصیل کنند. اگر ما این زیرساخت فضای مجازی را نداشتیم مگر میتوانستیم کرونا را اداره کنیم. کرونا توسط دو چیز خوب اداره شد. یک؛ زیرساختهای فضای مجازی و اینکه مردم از درون خانه بخواهند خرید کنند، درس بخوانند یا هر کار دیگری انجام دهند. دوم؛ شرکتهای دانشبنیان که با سرعت به دنبال این بودند هر نوع نیازمندی که وزارت بهداشت در بحث کرونا داشت را تهیه کنند. این شرکتهای دانشبنیان بودند که واکسن درست کردند، انواع و اقسام نیازمندیهای کرونا را تولید کردند.
صدا و سیما حاضر به پوشش پیشرفت دولت روحانی نبود/ در حال حاضر کارهای توسعهای انجام نمیشود
موضوع بعدی، مربوط به رشدی است که در بخش پتروشیمی و گسترش گاز داشتیم. البته صدا و سیما در آن زمان به دلایل مختلف حاضر نبود این کاری که الان میکند را آن موقع انجام دهد، لذا گفته نمیشد. در حال حاضر کارهای توسعهای انجام نمیشود، حتی پروژههایی که در آخر دولت روحانی به 90 یا 92 درصد رسیده بود و مقدار خیلی کمی از آنها باقی مانده بود، بیشتر از یک سال و نیم است که هنوز افتتاح نشده است. پروژه دریاچه ارومیه تازه ماه پیش افتتاح شد. در صورتی که آن زمان ما هر پنجشنبه نزدیک 10 هزار میلیارد، 8 یا 7 هزار میلیارد تومان پروژههای مختلف را در سراسر کشور به صورت ویدئو کنفرانسی افتتاح میکردیم اما یکدفعه بعد از تغییر دولت همه آنها تعطیل شد؛ اگر یک سال، یک سال و نیم بگذرد و بگویند اینها را ما خودمان انجام دادیم اشکال ندارد، برای ما مهم نیست که چه کسی انجام داده مهم این است که انجام شود.
دولت روحانی اجازه نداد اینستاگرام فیلتر شود
در دولت روحانی شاهد فیلتر شدن تلگرام بودیم و حتی صحبتهایی درباره فیلتر شدن اینستاگرام هم بود اما وزیر وقت بسیار تاکید کردند که چنین اتفاقی نمیافتد ولی در دولت رئیسی این اتفاق افتاد و اینستاگرام هم بنابر دلایلی فیلتر شد؛ دست دولت در قضیه فیلتر شدن یا نشدن تا چه اندازه باز است؟
- نحوه فیلتر شدن به دو صورت است. یکی اینکه قاضی در قوه قضاییه تصمیم میگیرد یک نرمافزار را فیلتر کند، مثل بقیه اتفاقاتی که قوه قضاییه بر اساس قانون، اختیاراتی دارد و از اختیارات خودش استفاده میکند که فیلتر شدن تلگرام از این دست اتفاقات بود. راه دوم فیلتر شدن این است، که کمیتهای در قوه قضاییه تشکیل میشود و دادستان کل کشور مسئول آن است و 13 نفر در آن عضویت دارند؛ 6 نفر از دولت، 2 نفر از مجلس و 5 نفر هم از جاهای مختلف دیگر حضور دارند. وقتی موضوع در آن کمیته مطرح میشود، رأی دولت نقش زیادی دارد. هم در زمانی که من وزیر بودم و هم در دورانی که جهرمی وزیر بود، ما تلاش میکردیم آن چیزهایی که خلاف سیاستهای دولت است اتفاق نیافتد و در آن مورد هم با مردم صحبت و از سیاست خود دفاع میکردیم و سعی کردیم تا آنجایی که در قدرت دولت بود، این امر اتفاق نیافتد چرا که آن را حقی متعلق به مردم میدانستیم. البته ما به این دلیل از برخی از پلتفرمها حمایت میکردیم که در آن به صورت گستردهای کسب و کار انجام میشد. ما دنبال این نبودیم که حالا یک کسی با یکی دیگر حرف بزند یا اینکه شخصی برای شخص دیگری فیلم بفرستد بلکه به دلیل کسب و کارهایی که مردم داشتند و از طریق آن در اینستاگرام و واتساپ نان میخوردند، میگفتیم که نباید فیلتر شود.
دلیل دیگری هم داشتیم، تجربه دنیا نشان داده که وقتی شما فیلتر میکنید، آنقدر فیلترشکن در دنیا وجود دارد که مردم به آن روی میآورند و وقتی شخصی از فیلترشکن استفاده میکند، دیگر لزوما همین را نگاه نمیکنید، انواع و اقسام چیزهای دیگری هم وجود دارد که در گذشته نگاه نمیکردید و حالا مشاهده میکنید و یا ممکن است در دسترس بچهها قرار بگیرد که مناسب نیست. لذا ما فیلتر نکردیم، چه در زمانی که من وزیر بودم، چه زمانی که جهرمی وزیر بود و همچنین خود روحانی اعتقادش بر این بود که ما باید آگاهی مردم را بالا ببریم. در هر خانهای چاقو وجود دارد اما باید برای استفاده درست به کار گرفته شود. یک زمانی ریختند همه این ماهوارهها را پایین آوردند ولی اثر نکرد، الان ماهواره هست و بدتر از فضای مجازی کسانی که فرهنگ آن را نداشته باشند هر جایی را میروند و میبینند و کسانی هم که فرهنگاش را داشته باشند، هیچ جای نامناسب را نمیبینند. فضای مجازی هم همین است، ما باید فرهنگسازی کنیم تا استفاده نادرست از آن نشود.
فشار می آوردند که اینستاگرام را ببندیم
در زمان حضور شما در وزارت ارتباطات این فشار بود که اینستاگرام را فیلتر کنید؟
- بله، از ابتدا فشار روی ما بود ولی با استدلال و روشن کردن این موضوع که اگر اینستاگرام را الان ببندید این تعداد کسب و کار آسیب خواهند دید، مقاومت کردیم.
اگر واقعیتها درباره اینستاگرام درست بیان شود، مسئولان کشور دلسوز هستند
در قضیه فیلتر شدن اینستاگرام نقش دولت چند درصد است؟
- دولت نقش بسیاری دارد. دولت میتواند این موضوع را به شورای عالی مجازی ببرد و استدلال کند، کاری که روحانی بارها و بارها کرد. این اتفاقات اتفاقات جدیدی نیست. همیشه یک عدهای در جاهای مختلف، مخالف این هستند ولی شخص روحانی میگفت شما به ما بگویید که این کسب و کارها را چه کار کنیم؟ این همه تجارتی که با خارج انجام میشود را چه کار کنیم؟ الان این همه فعالیتی که در دانشگاهها آغاز شده را چه کار کنیم؟ الان بحث هوش مصنوعی در دنیا آمده و یکسری فعالیتها دارد از طریق آیتی انجام میشود، اینها را چه کار کنیم؟ ما ابتدا گفتیم که دولت الکترونیک به دولت هوشمند برسد. طبیعتا این نیازمند این است که شما بتوانید به صورت گسترده در این حوزه کار کنید. الان هر چه به وزیر ارتباطات میگویند، میگوید به من مربوط نیست، در صورتی که من در کل چهار سال این را وظیفه خودم میدانستم و میگفتم من باید بروم قوه قضاییه در این مورد صحبت کنم. در کمیسیون فرهنگی مجلس من رفتم و دفاع کردم. برای برخی از مراجع ابهام پیش آمده بود، من رفتم و توضیح دادم. بنابراین نقش دولت و وزیر ارتباطات نقش بسیار تعیینکنندهای است که واقعیتها را بیان کنند. من اگر واقعیتها را درست بیان کنم، مسئولان کشور مسئولان دلسوزی هستند. یعنی اگر موضوع را درست بیان کنند، درست تصمیم میگیرند. یعنی اینکه یک شخصی میرود خدمت یک مرجعی میگوید آقا الان فحشا در فضای مجازی و اینستاگرام بیداد کرده است. ما میرویم میگویم آقا بر اساس آمار اینقدر از فضای مجازی دارد در دانشگاه، اینقدر در تجارت، اینقدر در کسب و کار، اینقدر در خدمات فلان استفاده میشود، در کنارش اینقدر هم وجود دارد که استفاده درست از آن نمیشود. این استفاده نادرست در مقایسه با استفادههای صحیح مثل این است که در یک شهری چند مورد دزدی هم اتفاق میافتد، نمیشود بگویند چون در آن شهر دزدی میشود دیگر هیچکس از خانه بیرون نیاید.
میتوانیم بگوییم دولت در اینستاگرام 80 درصد نقش دارد؟
- نقش بسیار زیادی دارد.
نامه شما به نوبخت درباره خالی بودن خزانه بسیار جنجالی شد قضیه از چه قرار بود؟
- پنج، شش ماه قبل از پایان دوره، بنابر دستور روحانی، گروهی را از ریاست جمهوری، سازمان برنامه و بودجه و استانداران سراسر کشور تشکیل دادیم که کلیه پروژههایی که بالای 93 یا 94 درصد است و مشکل مالی دارند، سریع تمام شوند و برای یک یا دو سال دیگر باقی نمانند. ارزیابی صورت گرفت، پروژهها در سراسر کشور مشخص شدند، به روحانی تحویل دادیم، او هم به نوبخت ارجاع داد و در نهایت نوبخت بودجهای را به این منظور تخصیص داد. روحانی گفت اگر این بودجه را الان در اختیار نوبخت بگذاریم به دلیل اینکه از طرف همه وزارتخانهها و سراسر کشور تحت فشار است که بودجه بگیرند، ممکن است بخشی از این بودجه را هم استفاده کند در حالی که برای من مهم است این پروژهها تمام شود، لذا این بودجه را مثل یک بودجهای که فلان وزارتخانه یا سازمان دارد، یک حسابی برای آن در خزانه اکرمی باز کنیم و هر چه که بررسی میشود، نوبخت مینویسد و با استانداران و وزارتخانههای ذیربط تفاهم میکنند که اگر این رقم بودجه داده شود، این پروژه تا یک یا دو ماه دیگر تمام میشود، سپس نامه را میفرستادند و روحانی هم مینوشت که بودجه اختصاص داده شود. حسابی که باز کرده بودیم چون خود به خود از طرف اکرمی که رئیس کل خزانه بود باز شده بود، ما بین نوبخت، من و روحانی، اسمش را «حساب خزانه» گذاشته بودیم. وقتی پروژهای نزد روحانی میرفت، مینوشت از «حساب خزانه» پرداخت شود ولی «حساب خزانه» یعنی نه اینکه از «بودجه خزانه» باشد بلکه از آن حسابی که در خزانه باز شده است، مثل اینکه بگوییم از حساب فلان پرداخت شود. نزدیک 50 یا 100 مورد از نامههای این پروژهها آمد که روحانی از همان 6 ماه قبل از پایان دورهاش نوشته از «حساب خزانه» پرداخت شود و همه مدارکش هم موجود است. من هم مرتباً هر ماه یا هر دو هفته از اکرمی، صورت حساب میگرفتم تا از آن بودجهای که برای این پروژههایی که میخواهد تمام شود، چقدر مانده است.
نامه من به نوبخت درباره خزانه کل نبود
هفتههای آخر بود و عملا دیگر همه را پرداخت کرده بودیم. نوبخت در سفری که به یک منطقه داشت پروژهای را مشاهده کرد که اگر فلان قدر به آن پول دهند مثلا یک ماه دیگر تمام میشود که تازه میشد بعد از دولت ما اما قول داده بودند، لذا یک نامه نوشت که اگر اینقدر پول بدهید این پروژه تکمیل میشود. من گوشه نامه نوبخت برای روحانی نوشتم تمام این بودجهای که در «حساب خزانه» برای این قبیل پروژهها بود، به اتمام رسیده، شما چه رهنمودی دارید؟ روحانی هم در همان نامه نوشت جناب نوبخت بودجه «حساب خزانه» به پایان رسیده به این معنی که نمیتوانم و اصلا بودجه ندارم که بدهم. بعد از اینکه ما دولت را تحویل دادیم و رفتیم، یک شخصی فکر کرده خیلی کار مهمی کرده، رفته آن نامهای را که برایمان هم آنقدر عادی بود که نه مهر محرمانه زدیم نه هیچی و برای نوبخت و آن وزارتخانه و سازمانهای ذیربطش هم فرستادیم، را منتشر کرد. بعد آمدند و بر اساس این نامه، گفتند که ما خزانه را خالی تحویل گرفتهایم. در صورتی که در کشور ما همیشه همینطوری است. ابتدای ماه که میشود، مالیات و ... جمع میشود، آخر ماه که حقوقها و ... را پرداخت میکنیم دوباره همه تمام میشود و ماه بعد هم به همین ترتیب. مثل ذخایر نفت و گاز نیست که وقتی تمام شد دیگر برای همیشه تمام شده باشد. بنابراین داستان آن نامه از این قرار بود و همان موقع هم از من سوال کردند و توضیح دادم، از نوبخت هم سوال کردند و او هم توضیح داد اما اینها چون در حال حاضر همیشه یک چیزی را دست گرفته باشند تا مرتب ذهن مردم را به آن مشغول کنند، این موضوع را دستاویز قرار دادند وگرنه اصلا هیچ ربطی به بودجه کشور و خزانه کل ندارد.
فشار آوردند ارز 4200 تومانی را حذف کنیم اما این کار را نکردیم
در موضوع دلار 4200 تومانی به هدفی که میخواستید، دست پیدا کردید؟
- در شرایط سختی که با آن مواجه بودیم و اینکه برای ما بسیار اهمیت داشت سفره مردم خالی نشود و فشار بر طبقه متوسط و متوسط به پایین کمتر شود، چند کار انجام دادیم. یکی این بود که در زمان کرونا بستههای معیشتی تعریف کردیم و یک مقدار پول به حساب همگی ریختیم و یکسری کارهای از این دست انجام دادیم. پیشبینی ما این بود که براساس فشاری که ترامپ برای ما طراحی کرده، تجارت خارجی ما گرانتر تمام خواهد شد لذا احتمال میدادیم که دلار روی این رقم نماند، بنابراین تصمیم گرفتیم 25 قلم کالا نظیر لبنیات، گوشت، مرغ، تخممرغ، عدس، حبوبات، گندم و غیره که مورد نیاز سفره مردم بود، رقمی در نظر بگیریم و مابهالتفاوتش را خود دولت بدهد که مردم از جیبشان ندهند. بنابراین ما خرید را بر اساس ارز 4200 تومانی قرار دادیم، ورودش و توزیعاش هم به همین صورت بود. همه این کار را دولت انجام نمیداد. بخشی از این کار را دولت و بخشی دیگر را بخش خصوصی انجام میداد. گفتند بخشی خصوصی در آوردن این اجناس زیاد سود میبرد. ما هم بررسی کردیم و دیدیم که بله، در آوردن از این اتفاقات رخ میدهد. بنابراین هم به وزیر صمت و هم به وزیر جهاد کشاورزی ابلاغ کردیم که مراقبت کنید این شرکتها و واسطههایی که دارند این اقلام را توزیع میکنند، حق مردم را پایمال نکنند. آنها هم تلاش خودشان را کردند و نظارتهایشان را افزایش دادند اما به هر حال ممکن بود یک اتفاقاتی بیافتد. وقتی که در یک کشور 80 میلیون نفری 25 قلم کالا در سطح وسیع در کشور توزیع میشود، کافی است سه دست بگردد و یک مقدار گرانتر شود، لذا به ما پیشنهاد شد که دلار 4200 تومانی را حذف کنیم اما هر چه بررسی کردیم که این را برداریم متوجه شدیم فشار زیادی به مردم خواهد آورد. بنابراین آن موقع ترجیح دادیم نظارت خود را بر شرکتهای توزیع بیشتر کنیم و زمانی آن را حذف کنیم که از زیر این فشارهای خارجی رهایی پیدا کرده باشیم. لذا هر چه به ما گفتند ما آن را حذف نکردیم چون یک چنین اتفاقی که افتاد را پیشبینی میکردیم.
من و روحانی به رئیسی گفتیم دلار 4200 تومانی را حذف نکند
حتی به خاطر دارم وقتی که رئیسی انتخاب شده بود و روحانی و من با او صحبت داشتیم، توصیه کردیم که ما خیلی مطالعه کردهایم، اگر این ارز 4200 تومانی را حذف کنید، اثرش فقط روی همان چند قلم کالا نمیماند بلکه بر همه چیز اثر خواهد گذاشت و تحملش برای مردم سخت است. بههرحال ما برنداشتیم و الان هم که به گذشته نگاه میکنیم میبینیم که در آن شرایط بسیار سخت، کار دیگری نمیتوانستیم انجام دهیم. البته بنای ما بر این بود که اگر میتوانستیم فروش نفتمان را به 2 یا 2 میلیون و خردهای میرساندیم که ارز بیشتری دستمان میآمد، یک مقدار بازار را اشباع میکردیم و واردکنندگان را برای آوردن ارزاق و کالاهای اساسی برای سفره مردم آزاد میگذاشتیم، اما وقتی که محدودیت داریم آن کار را نکردیم. وقتی ارز 4200 تومانی را حذف کردند تازه دوتا اتفاق افتاد، یکی اینکه گفتند دولت قبل اشتباه بزرگ کرده است و بعد که رئیس کل بانک مرکزی عوض شد و رئیس کل جدید آمد، دوباره عیناً همان ارز 4200 تومان ما را 28500 تومان درست کردند و گفتند ما این 28500 تومان را دست نمیزنیم و حتی مخبر هم اعلام کرد که ما این را تا دو سال نگه میداریم و ارز 28500 تومانی را اعلام کردند. حالا میگویند این آن نیست عیبی ندارد، ما میگوییم شما یک کاری کنید که سفره مردم روز به روز کوچکتر نشود حالا از هر طریقی که میتوانید.
اگر برخی از محدودیتها را بیش از حد نمیکردیم ماجرای اعتراضات شکل نمی گرفت!
سؤال: بیشتر کارشناسان معتقدند برخلاف آبان 98 که جنس اعتراضات اقتصادی بود، اعتراضات اخیر بیش از آنکه برخاسته از اقتصاد و معیشت باشد رنگ اجتماعی دارد، دولت هم در حال حاضر با مشکلات دیگری مثل مشکلات اقتصادی مواجه است؛ به نظر شما راهی برای برون رفت از این شرایط وجود دارد؟
- ما فکر می کنیم که حاکمیت و دولت خدمتگزار مردم هستند. لذا این بسیار مهم است که ما باید همیشه آماده باشیم که حرف مردم را بشنویم. هیچ چیزی هم ثابت نیست. نه نظرات مردم ما در طول این 43 سال ثابت مانده است، نه دنیا و نه منطقه هم ثابت نماندهاند. بالاخره ما الان در جهانی در حال زندگی هستیم که هم جهان و هم منطقه ما و هم نسل جدید در ایران در حال تغییر هستند. یعنی آن جوری که پدر ما، ما را تربیتمان کرد فرق میکند تا اینجوری که ما فرزندمان را تربیت کردیم، فرزند ما هم وقتی بخواهد فرزندش را تربیت کند، با تربیت ما فرق میکند. نمیخواهم بگویم کدامش خوب یا بد است اما ما باید یک تغییراتی را بپذیریم. اگر این کار را انجام دهیم بسیاری از مسائل ما حل میشود. در جریانات اخیر مسئله مهسا امینی یک جرقه بود، خودش موضوعیتی به آن معنی نداشت. البته نمیخواهم بگویم اگر چنین اتفاقی برای یک نفر از هموطنان ما بیفتد ما باید بیتفاوت باشیم، یک هموطن ما چه زن، چه مرد، چه فارس، کُرد، لر، ترک یا غیره باشد برای ما ارزشمند است اما منظورم این است اتفاقی که افتاد، حاصل یکسری چیزهایی بود که انباشته شده بود و این مسئله مانند جرقهای بود که به آن مسائل زده شد. به نظرم اگر ما مسائل رفاهی، اقتصادی و معیشتی را بهتر مدیریت کنیم، اینقدر اعتراضات گسترده نمیشد. اگر انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را بهتر برگزار میکردیم به نحوی که همه تفکرات بتوانند نماینده خودشان را پیدا کنند و رأی بدهند، باز هم این اتفاقات نمیافتاد. اگر برخی از محدودیتها را بیش از حد نمیکردیم و یک مقدار آزادیهای معقول بیشتر به مردم داده شود، اینطور نمیشود.
نمیخواهم بگویم در کشوری مثل ایران در رابطه با موضوعات مختلف نباید مطالبهگری باشد، باید باشد. به نظرم دولتها بر اساس مطالبهگری که مردم، نهادها، رسانهها و انجیاوها میکنند، از مسیر اصلی منحرف نمیشوند و این باید باشد ولی به نظرم هر چه که داریم جلوتر میرویم اگر مشکلات قبل را حل نکنیم بر آن افزوده خواهد شد.
سرنوشت حقوق شهروندی که در دولت روحانی تصویب شد به کجا رسید؟
- بسیاری از اقدامات و ابتکاراتی که در دولت کنونی انجام میشود، نشان دهنده این است که دولت فعلی به جای اینکه برنامهای برای اداره کشور داشته باشد، بیشتر روی حمله و انتقاد کردن از دولت قبل برنامهریزی کرده است. در صورتی که قاعدتا در دنیا هر دولتی که میخواهد بر رأس کار بیاید، برنامهاش را به مردم ارائه میدهد. در مورد مسئله حقوق شهروندی و شفافیت هم بسیار روی این موضوع زحمت کشیده شد. یکی از دستاوردهای دولت روحانی همین بحث حقوق شهروندی و شفافیت بود. او بودجه مینوشت و اجازه میداد که همه آن را مشاهده کنند که این دولتی که به آن مالیات میدهند، متعلق به مردم است، بودجهای که در طول یک سال میخواهد استفاده کند این است، این یعنی شفافیت و یا درمورد دیگر ما در وزارت ارشاد پلتفرمی را تهیه کردیم که هر کسی حق دارد هر موضوعی در دولت اتفاق میافتد، درخواست کند و اگر طبقهبندی نداشته باشد، آن را مشاهده کند. دلیل در نظر گرفتن طبقهبندی هم به خاطر این است که دشمن استفاده نکند وگرنه مردم محرم هستند. موضوعات دیگری بود که همیشه با مردم در میان میگذاشتیم و همیشه صحبت روحانی با وزرا، اعضای دولت و استانداران این بود که شما باید با مردم شفاف باشید. از جمله شعارهای روحانی در انتخابات 92 بحث زنان بود و اینکه هدفگذاری کرد که 30 درصد از پُستهای مدیریتی در ردههای مختلف در اختیار خانمها باشد و مرتب هم این موضوع را پیگیری میکرد که این کار انجام شود و یا اهتمامی که روحانی به اقوام داشت، بسیار قابل ملاحظه بود. اقوام مختلفی که در کشور هستند اینطور نباشد که یک عمر احساس کنند در اداره کشور و در حکومت جایگاه ندارند. بالاخره این کشور متعلق به همه کسانی است که در ایران زندگی میکنند. در حال حاضر مشاهده میکنیم یک مقدار نامهربانی با همان خانمهایی که در پستهایی چه در استانها و جاهای دیگر بودند صورت میگیرد و تعدادشان کم میشود.
بخش سوم مصاحبه محمود واعظی با منیبان فردا منتشر خواهد شد.