ویژه نوروز ۱۴۰۲؛ بازنشر

ناگفته‌های محمود واعظی از اذن رهبری به ظریف و نظر حسن روحانی درباره مذاکره مستقیم با آمریکا

یک سال و هفت ماه از آغاز دولت رئیسی می گذرد و در این مدت دولتمردان دولت رئیسی هرکجا به مشکلی گرفتار شده اند پای دولت قبل را به میان آورده اند. واکنش روحانی و همکارانش به این ادعاها معمولا سکوت بود ولی حالا بعد از ۱۹ ماه این سکوت شکسته شد و محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور سابق در گفتگویی تفصیلی به این ادعا و برخی نقدها صراحتا پاسخ گفت.

ناگفته‌های محمود واعظی از اذن رهبری به ظریف و نظر حسن روحانی درباره مذاکره مستقیم با آمریکا

به گزارش خبرنگار سیاسی مُنیبان، محمود واعظی که پیش از این ریاست دفتر رئیس جمهور دوازدهم را در اختیار داشته در پاسخ به منتقدانی که می‌گویند دولت قبل کشور را به برجام گره زده بود، به این نکته اشاره می‌کند که برجام یعنی رفع تحریم‌ها و تا زمانی که تحریم‌ها رفع نشوند، اقتصاد کشور در وضعیت فعلی باقی خواهد ماند. واعظی همچنین پیگیری برجام توسط دولت سیزدهم را به عنوان سندی بر حقانیت برجام ارزیابی می‌کند.

او همچنین به پایبندی سیاست خارجی دولت یازدهم و دوزادهم به شعار نه شرقی نه غربی اشاره می‌کند و می‌گوید عضویت ایران در شانگهای نیز یکی از دستاوردهای دولت قبل محسوب می‌شود چنانکه یک سال قبل از عضویت رسمی ایران در این پیمان روحانی و ظریف در حال رایزنی برای عضویت بودند لذا فقط زحمت امضای این پیمان به دولت سیزدهم رسید.

واعظی همچنین در پاسخ به هجوم کابینه دولت سیزدهم به دولت قبل به عمر دولت رئیسی اشاره می‌کند و می‌گوید: وقتی حدود 2 سال از عمر یک دولت می‌گذرد، نمی‌تواند کماکان دولت سابق را بانی اتفاقات قلمداد کند.

متن زیر گفتگوی تفصیلی محمود واعظی، رئیس دفتر دولت دوازدهم با خبرنگار سیاسی مُنیبان است که البته در سه بخش مجزا منتشر می شود. بخش اول مصاحبه به شرح زیر است:

سال 92 تا 97 سال صلح ایران با دنیا است

سؤال: در حال حاضر یک سال و نیم از پایان عمر دولت تدبیر و امید می‌گذرد، آیا آن دولت توانست به برنامه‌هایی که مدنظر داشت دست پیدا کند؟

- دولت سال 92 دولتی بود که با وعده‌هایی نظیر حل مشکلات اقتصادی، توسعه کشور، عادی‌سازی روابط با دنیا و نجات مردم از حالت دشمنی و تحریم روی کار آمد. لذا برای تحقق این شعارها همه تلاش خود را کرد و مشاهده کردیم از زمانی که دولت قبل بر سر کار آمد نرخ ارز و تورم کاهشی شدند و همه شاخص‌های کلان اقتصادی رشد کرد و مثبت بود. در مورد تحریم‌ها هم برجام در سال 94 امضا شد و حتی قبل از آن که امضا شود، با مذاکراتی که انجام شد گشایش‌های زیادی در وضعیت اقتصادی پیش آمد. دولت روحانی را ما تا سال 97 یک دوره می‌توانیم تعریف کنیم که تمام شاخص‌ها مثبت بود، سرمایه‌گذاری و کارهای مثبت انجام می‌شد. بعد از این با یک عاملی مواجه شدیم که دست ما نبود و آن هم روی کار آمدن فرد غیرسیاسی عجیب و غریبی به نام «ترامپ» در آمریکا بود که با ارتباطی که با صهیونیست‌ها و اسرائیل داشت عملا از برجام خارج شد و فشار حداکثری را از نظر تحریم و غیرتحریم بر ایران آورد. لذا در دوره اول روحانی یعنی از سال 92 تا سال 97 یک دوران توسعه و رفع مشکلات و بهبود معیشت مردم، عادی‌سازی روابط با دنیا و دوره صلح می‌دانیم.

از سال 97 تا 1400 دوران مقاومت بود/ علیرغم اینکه بایدن فشار وارد نمی‌کند ببینید در این یک سال و نیم چه اتفاقاتی افتاده است

اما از سال 97 تا 1400 دوران مقاومت بود. به این معنی که عملا همه تلاش دولت این بود که در مقابل فشارهای فراوان آمریکا بتواند مقاومت کند و هر چند که آنها، حرف‌های بی‌ربطی می‌گفتند و هدف‌گذاری برای فروپاشی نظام کرده بودند ولی دولت توانست هم تا آنجایی که می‌تواند تحریم‌ها را دور بزند، توانست قیمت‌ها را تا آنجایی که امکان داشت کنترل کند، ارزاق مردم را هم تامین کند. از طرف دیگر مسئله کرونا مطرح شد که نه فقط بر ما بلکه بر همه کشورهای دنیا، فشار مضاعف شده بود. لذا افتخار ما این است که از سال 92 تا 97 توانستیم بر همان مسیری که به مردم قول داده بودیم حرکت کنیم و از سال 97 تا سال 1400 تلاش کردیم فشارهای آمریکا و تحریم‌ها را به گونه‌ای مدیریت کنیم که فشار بیش از حد به مردم وارد نشود. البته ممکن است حق با مردم باشد که انتظار داشتند ما در آن سه سال بهتر عمل کنیم ولی در این یک سال و نیم گذشته با اینکه ترامپ رفته و بایدن آمده و بایدن معمولا فشارهای مثل ترامپ را وارد نمی‌کند و فضا برای همکاری‌های خارجی و غیره بازتر شده ولی در حال حاضر مردم مقایسه می‌کنند که ما آن سه سال را چگونه برنامه‌ریزی کرده بودیم که فشار فراوانی بر روی سفره و معیشت مردم، حقوق کارمندان و بازنشستگان وارد نشود و الان در این یک سال و نیم ببینید که چه اتفاقاتی افتاده است.

با تورم 40 درصدی دولت را تحویل گرفتیم

فقط روی کار آمدن ترامپ باعث شد که سه سال آخر دولت روحانی همراه با مشکلات فروانی سپری شود؟

- بله. غیر از مسئله روی کار آمدن ترامپ مورد دیگری نبود که منجر به بروز مشکلات در سال‌های پایانی عمر دولت دوازدهم شود، دولت ما که همان دولت بود، سیاست‌ها هم همان بود، کابینه هم که اکثرا همان بودند و لذا هیچ دلیلی دیگری نداشت که ما آن روندی را که از سال 92 شروع کردیم و تا سال 97 به خوبی ادامه پیدا کرده بود ناگهان دچار اختلال شود، برای مثال دولت را با تورم نزدیک 40 درصد تحویل گرفتیم، طی سه سال تورم تک‌ رقمی شد یعنی زیر 10 درصد آمد، رشد را منفی 6.8 تحویل گرفتیم اما مثبت شد، بنابراین طبیعی بود که هر چه زمان جلو می‌آمد، شرایط به نفع ما تغییر می‌کرد. اما وقتی ترامپ روی کار آمد ما فقط با یک کشور مواجه نشدیم بلکه با کشوری مواجه شدیم که تمام کشورهای دنیا را تهدید می‌کرد که با ایران همکاری نکنند.

بعد از روی کار آمدن ترامپ روزانه زیر 100 هزار بشکه نفت می‌فروختیم

بنابراین در بحث فروش نفت، قبل از سال 97 و پیش از آنکه ترامپ از برجام خارج شود روزی 2 میلیون و 700 هزار بشکه نفت می‌فروختیم اما وقتی آمریکا از برجام خارج شد، در یک مقاطعی فروش نفت ما حتی زیر صد هزار بشکه رسید. یعنی در این حد فشار وارد شد اما ما آن موقع برای اینکه دشمن سوء استفاده نکند و جنگ روانی که به دنبالش بود اتفاق نیافتد، این موارد را علنی نمی‌کردیم تا بتوانیم کشور را اداره کنیم.

بعد از خروچ ترامپ از برجام، به روحانی پیشنهاد دادند برنامه‌های توسعه را تعطیل کند

بسیاری از منتقدان دولت یازدهم و دوازدهم معتقدند که دولت روحانی اقتصاد کشور را به برجام گره زده بود،‌ این ادعا تا چه اندازه درست است؟

- ما از سال 92 همواره دو مسیر موازی را در پیش گرفتیم. برجام اصلا خودش معنی ندارد. برجام یعنی اینکه ما بتوانیم تحریم‌ها را برداریم و این زنجیری که به دست و پای اقتصاد کشور بسته شده را باز کنیم. آیا راه دیگری وجود دارد که تحریم را برداریم یا همان مسیری است که ما رفتیم؟ اگر مسیر ما غلط بود، چرا بعد از اینکه دولت را تحویل دادیم و در این یک سال و نیم گذشته، دولت جدید و منتقدان ما هم همان مسیر را دارند می‌روند؟ بنابراین همین مسئله به تنهایی دلیلی است که مسیر ما غلط نبوده است. از 12 مرداد که دولت تمام شد و دولت جدید آمد، رئیسی هر تصمیمی می‌توانست بگیرد و هر مسیری را برود، پس چرا همان مسیر را ادامه داد؟ اگر غلط بود که نباید ادامه می‌دادند. دوم اینکه ما توانستیم کشور را با تحریم و کرونا اداره کنیم. پس معنی‌اش این است که دولت ضمن اینکه قولی که به مردم داده بود تا تحریم‌ها را بردارد و به مردم متعهد بود، از طرف دیگر برنامه دور زدن تحریم‌ها را داشت. در حقیقت دولت روحانی به دنبال این  بود که اقتصاد را بدون تحریم اداره کند. حتی وقتی که ترامپ از برجام خارج شد، به ما پیشنهاد کردند که شما توسعه را تعطیل کنید و درآمدی را که دارید فقط هزینه امور جاری کشور کنید اما روحانی نپذیرفت، گفت کشور به این بزرگی اگر توسعه و پروژه‌های بزرگ در آن انجام نشود و از بخش خصوصی حمایت نشود، بعدا یک کشور عقب‌ افتاده خواهد شد.

دولت روحانی اداره کشور را به برجام گره نزد/ درآمد فعلی رئیسی مدیون پروژه‌های روحانی است

بنابراین علاوه بر اینکه در شرایط مذکور کشور را اداره کردیم، امور را به برجام و خارج هم گره نزدیم. اگر ما در بحث پتروشیمی این همه پروژه اجرا نمی‌کردیم، درآمدهایی که امروز این دولت از پتروشیمی دارد، حاصل نمی‌شد و این درآمدها نتیجه پروژه‌هایی است که در هشت سال دولت روحانی انجام شد. بر این اساس فکر می‌کنم ما دو مسیر موازی رفتیم و به‌هیچ‌ وجه اقتصاد را به برجام گره نزدیم. در بحث گره زدن برجام به اقتصاد، یک موضوع این است که ما ارادی آن دو را به هم گره می‌زنیم و موضوع دیگر این است که عملا دنیای امروز، دنیایی به‌هم‌ آمیخته و به‌هم‌ پیچیده‌ای است، بنابراین گره می‌خورد.

کشور با ادعا اداره نمی‌شود

اما دولت سیزدهم که از ابتدا اعلام کرد ما اقتصادمان را به خارج گره نمی‌زنیم، پس چرا دلار به 50 هزار تومان رسید؟ این یک سوال است؛ گره که نزدند! پس چرا گوشت کیلویی 500 هزار تومان شده؟! چرا تورم همه مواد غذایی 70 درصد شده؟! مگر ما چنین تورمی را در دوران روحانی داشتیم؟! اداره کشور علم، تجربه و عقلانیت می‌خواهد، با شعار، سخنرانی و ادعا که کشور اداره نمی‌شود. چیزی که امروز می‌توانم بگویم این است که این یک سال و نیم و شعارهای دولت سیزدهم را با دوران روحانی و آن وضعیت کرونا، حضور ترامپ و بدون این ادعاها مقایسه کنید. بر اساس نظرسنجی‌های صورت گرفته، حتی کسانی هم که در دوره‌ای منتقد دولت روحانی بودند الان دارند حلالیت می‌طلبند و می‌گویند حالا که مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که آن دوره با همه گرفتاری‌ها و فشارها بهتر از الان بود.

در دولت روحانی هر چند روز یک بار، بحران جدید پیش می‌آمد

- هواپیمای اوکراینی، سیل، زلزله و غیره همه اینها را تجربه کردیم، بسیار تحت فشار بودیم اما با همه محدودیت‌ها به نحوی دولت اداره ‌شد که اجازه ندادیم دشمن مخصوصا آمریکا و اسرائیل بتوانند سوء استفاده کنند، روابط بین‌الملل و روابط با همسایگان و غیره در دولت روحانی را با الان مقایسه کنید.

- مسئله بنزین را سران سه قوه با هم توافق کردند و این‌طور نبود که فقط دولت این تصمیم را بگیرد، مقام معظم رهبری هم حمایت کردند. البته این موافقت سران سه قوه و مقام معظم رهبری دو دلیل عمده داشت که به نظرم دلایل درستی بودند. یک مسئله این بود که قیمت بنزین در ایران ارزان بود و ما هر چه بنزین تولید می‌کردیم، دو اتفاق در مورد آن می‌افتاد؛ یا اینکه محیط زیست را آلوده می‌کرد و یا بخش اعظم آن سر از کشورهای همسایه درمی‌آورد، بنابراین باید آن را به نحوی مدیریت می کردیم. یکی از راه‌های مدیریت بنزین افزایش قیمت بود. ضمن اینکه افزایش قیمت بنزین به این معنی نبود که سود حاصل به حساب دولت واریز شود بلکه دولت بسته معیشتی تعریف کرد و آن را ماهانه به حساب 50 تا 60 میلیون نفر واریز می‌کرد.

اعتراض حق مردم است/ اگر اقدامات این دولت در زمان روحانی انجام می شد، کیهان و صداوسیما چه می‌کردند؟

چه عاملی منجر به این شد که دولت دوازدهم در کوتاه‌ترین زمان اعتراضات آبان 98 را پشت‌ سر بگذارد؟

- از نظر ما اعتراض حق مردم است. مردم اگر از چیزی ناراضی هستند باید اعتراض خود را با روش مسالمت‌آمیز بیان کنند و همین که صدای آنها به گوش مسئولان برسد را قبول داریم. دولت روحانی همواره از انتقاد استقبال می‌کرد. بیشترین انتقاد را صدا و سیما و روزنامه‌های مختلف به ما می‌کردند.

اگر اقداماتی که در حال حاضر توسط دولت صورت می‌گیرد آن زمان می‌شد نمی‌دانم صدا و سیما، روزنامه کیهان و برخی از روزنامه‌های دیگر چه کار می‌کردند؟! اما به دلیل اینکه اعتقاد داشتیم دولت باید شفاف باشد و دولت کارگزار و نوکر مردم است و قیّم مردم نیست، لذا قبول داشتیم که از ما انتقاد صورت پذیرد و مطالب گفته شود. از طرف دیگر ما خودمان را مسئول می‌دانستیم. در هر اتفاقی که می افتاد، کمتر از 10 تا 15 ساعت آقای روحانی می‌آمدند و به روشنی در مورد آن با مردم گفت‌وگو می‌کردند. اگر مشکلی بود از مردم عذرخواهی می‌کردند یا اگر اتفاقی افتاده بود، یک کمیته حقیقت‌یاب تشکیل می‌دادند، تعدادی از وزرا را موظف می‌کردند ظرف مدت معینی موضوع را بررسی کرده و به مردم گزارش دهند. از طرف دیگر اگر نهادی، گروهی، وزارتخانه یا سازمانی تخلف کرده بود و حق مردم را ضایع کرده بود، با متخلف برخورد می‌کردند و او را مورد مواخذه و حتی اگر لازم بود عزلش می‌کردند. از این اتفاقات بارها و بارها افتاد، برای مثال در مورد راه‌آهن و موارد دیگر این اتفاق افتاد. اما این اتفاق راجع به جریان اخیر رخ نداد. اگر همان روز اول در مورد اتفاقی که برای مهسا امینی افتاد مسئولین دولتی می‌آمدند و با مردم صحبت می‌کردند، من مطمئن بودم که اتفاقاتی به این گستردگی نمی‌افتاد. یعنی حرف‌هایی که دو هفته بعد از این اتفاق زده شد را همان روز اول به مردم می‌گفتند و اگر کسی تخلف کرده بود با متخلف برخورد می‌کردند چنین حوادثی رخ نمی‌داد.

رئیسی هنوز از قالب صحبت‌های انتخاباتی بیرون نیامده است

اتفاقا یکی از طعنه‌هایی که رئیسی مکررا به دولت قبل می‌زند، «مدیریت کارتابلی» است، آیا با مقایسه همین دو مورد (اتفاقات آبان 98 و اتفاقات اخیر)، ارتباط دولت قبل با مردم قطع و کارتابلی بود؟

- به نظر من رئیسی هنوز از قالب صحبت‌هایی که در مبارزات انتخاباتی برای او نوشته بودند  بیرون نیامده است. رئیسی به عنوان قوه قضاییه در جلسات مختلف شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی امنیت ملی، سرانه سه قوه و ... حضور داشته و همه مسائل و مشکلات کشور را می‌دانست. لذا با آگاهی از این مسائل و گرفتاری‌ها در انتخابات شرکت کرد و قول‌های مختلفی به مردم داد که الان هم قول‌های او مرتب در فضای مجازی رد و بدل می‌شود، هیچ‌کدام این وعده‌ها عملی نشده و انتظارات مردم بر اساس وعده‌ها و قول‌های خود رئیسی است اما وی به جای اینکه به دولت خودش برگردد، بعد از گذشت نزدیک 18، 19 ماه هر اتفاقی که می‌افتد مربوط به دولت قبل می‌داند یعنی ممکن است شما در ماه اول و دوم بتوانید دولت قبل را مقصر بدانید ولی دولتی که چهار سال در رأس کار است و شخصی که خودش از اول انقلاب درون سیستم بوده و از تمام مشکلات آگاه است، مدیریت آن را برعهده دارد، نباید چنین ادعایی داشته باشد.

دولت سیزدهم ادامه دولت روحانی است/ هیچ وقت رقیب دولت رئیسی نبوده و نخواهیم بود

نکته مهم این است یک ماه بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم شانگهای امضا می‌شود و آن را دستاورد خودش می‌داند، در صورتی که موضوع شانگهای یک سال طول کشید که ظریف، روحانی و دولت آن را با طرف‌های خارجی قطعی کردند و فقط منتظر تشکیل اجلاس سران برای امضای آن بود. ما که حرفی نداریم. ما فکر می‌کنیم دولت رئیسی ادامه دولت روحانی است، دولت روحانی ادامه دولت احمدی‌نژاد است و دولت احمدی‌نژاد هم ادامه دولت خاتمی است. ما که اصل نظام را قبول داریم و فکر هم می‌کنیم همه ما با هر تفکری وقتی قبول مسئولیت می‌کنیم، برای خدمت به مردم خود آن مسئولیت را قبول می‌کنیم، با هم فرقی هم نمی‌کنیم. بر اساس همین نظر، هم روحانی و هم همه اعضای دولت‌های یازدهم و دوازدهم آمادگی دارند که تجربیات خود را در اختیار دولت رئیسی قرار دهند، هر مشورتی که بخواهند انجام دهند و هر کاری که باعث شود این دولت موفق شود را وظیفه خود می‌دانیم. ما هیچ وقت رقیب دولت رئیسی نبوده و نخواهیم بود و مخالف آنها هم نیستیم اما هر روز از طرف دولت جدید مورد تهاجم قرار می‌گیریم، به دلیل اینکه شرایط چه از نظر بین‌المللی و چه داخلی برای ایران بسیار سخت است.

سکوت کردیم چون دولت به اندازه کافی مشکل دارد/ هر روز مورد تهاجم از طرف دولت رئیسی هستیم هرچند پاسخ داریم

- از روزی که رفتیم سکوت کردیم اما سخنگوی دولت و همه مسئولان دولتی یک مصاحبه نکردند که در آن حرف‌های بی‌ربط علیه دولت قبل نزنند اما ما سکوت کرده‌ایم. ما که برای همه اینها پاسخ داریم اما سکوت کرده‌ایم چون فکر می‌کنیم الان هم دولت و هم مردم به اندازه کافی مشکل دارند و اگر دعوای جدیدی شکل بگیرد، کسی سود نخواهد برد اما نمی‌شود که این وضع ادامه پیدا کند. 

بسیاری از کسانی که در حال حاضر بر سر کار هستند مخالف خرید واکسن بودند/ از نتیجه توافقات ما در خرید واکسن استفاده کردند بعد گفتند ما خریدیم!/ اگر اوراق بد است چرا دولت رئیسی می فروشد!

ما در دوران خودمان همه تلاش‌مان را کردیم که از کشورهای مختلف واکسن بخریم.  بسیاری از کسانی که در حال حاضر سر کار هستند برای خرید واکسن با ما مخالفت می‌کردند و می‌گفتند واکسن داخلی باید استفاده شود ما می‌گفتیم هم از واکسن داخلی و هم از واکسن خارجی استفاده می‌کنیم. با چینی‌ها مذاکره و تفاهم کردیم، با روس‌ها، اروپایی‌ها و کووکس مذاکره کردیم. اینها وقتی که آمدند نتیجه توافقات ما را استفاده کردند اما گفتند واکسن را ما آوردیم، ما هم گفتیم مردم دارند استفاده می‌کنند، چه فرقی می‌کند. نمی‌شود واکسنی که یک هفته بعد از روی کار آمدن دولت جدید، وارد کشور شد را حاصل تلاش دولت جدید ارزیابی کنیم اما الان مسائلی که 17، 18 ماه بعد وجود دارد را مربوط به دولت قبل بدانیم. معلوم است که مردم این را نمی‌پذیرند که یک دولتی که 17، 18 ماه سر کار است، هر جا که گرفتار می‌شود مربوط به دولت قبل بوده است. می‌گویند دولت قبل اوراق فروخته! مگر خودش فروخته؟ مجلس در بودجه قرار داده، مگر ما می‌توانستیم نفروشیم؟ مجلس در بودجه سالیانه گذاشته و ما هم همان کار را کردیم. آیا الان که دو سال است خود این دولت لایحه بودجه را به مجلس می‌دهد، مگر در آن اوراق نمی‌گذارد؟ اگر بد بود پس چرا خودش می‌فروشد؟ خودش هم می‌فروشد که بعدا پولش را بدهد. همان کسی که دارد می‌فروشد طبیعتا پول قبلی‌ها را می‌دهد، امسال هم می‌فروشد و پول سال گذشته را می‌دهد.

می‌گویند هنوز ما داریم بدهی‌های دولت آقای روحانی را پرداخت می‌کنیم!

- همین کاری که ما کردیم را دولت دارد انجام می‌دهد. وقتی شما کشور را می‌خواهید به نحوی اداره کنید که تورم ایجاد نشود، باید راه‌های تجربه‌ شده علمی دنیا را بروید، یکی از این راه‌ها این است که شما به مردم، بانک‌ها، موسسات و شرکت‌ها، اوراق بفروشید و اوراق را هم سر سررسید با سودش پس دهید. این کار را دولت قبل از ما کرده، دولت ما هم کرده، دولت رئیسی هم انجام می‌دهد. اگر رئیسی سال بعد هم اوراق بفروشد اما برای چهار سال بعدی انتخاب نشود طبیعتا دولت بعد از او باید در سررسید اوراقی که دولت رئیسی فروخته، پول آنها را پس بدهد. آن دولت هم که از جیب‌اش نمی‌دهد، دوباره اوراق می‌فروشد تا پول اوراق قبلی را بدهد. اینکه نمی‌شود بتوانید اوراق را بفروشید، اما اوراق فروخته شده را به عهده دولت قبلی بدانید. از سوی دیگر اوراقی که ما فروختیم را یک نمونه‌اش برای ایجاد پتروشیمی‌ها، سد، معدن، فولاد و غیره سرمایه‌گذاری کردیم که الان این دولت دارد محصولات این سرمایه‌گذاری‌ها را صادر می‌کند و پولش را می‌گیرد، پولش که به حساب دولت قبل واریز نمی‌شود.

تورم اعلامی در دولت قبل من‌درآوردی است

دولت قبل چقدر واکسن خریداری کرده بود؟

- ما نزدیک 100 و خرده‌ای از چین و روسیه واکسن خریداری کردیم. توافق ما با چین بسیار خوب بود، تا زمانی که ما بودیم ابتدا هفته‌ای یک میلیون و بعد هفته‌ای دو میلیون واکسن وارد می‌شد و بعد هفته‌ای 5 میلیون شد. درباره واردات واکسن با روس‌ها هم به توافق رسیدیم. البته از نظر ما فرقی نمی‌کند اما نمی‌شود واکسنی که یک هفته بعد از روی کار آمدن شما وارد شد، کار شما باشد و از طرف دیگر بعد از 19 ماه که نمی‌توانید گرانی‌ها را مهار کنید و تورم را پایین بیاورید را به گردن دولت قبل بیندازید. اینها یک رقم من‌درآوردی را مطرح می‌کنند و می‌گویند تورم در زمان دولت قبلی اینقدر بوده است، در صورتی که وقتی ما رفتیم قیمت دلار حدود 24 هزار تومان بود، الان که دیگر نمی‌توانند بگویند ما دلار را بیشتر تحویل گرفتیم. مردم نمی‌پذیرند که شما ضعف و ناکارآمدی خود را به گردن دولت قبل بیندازید. عمر یک دولت چهار سال است و نصف آن رو به اتمام است.

ما به انحصار در رابطه با کشورها اعتقاد نداشتیم و این را غلط می‌دانیم

دولت کنونی به دولت قبلی انتقاد می‌کند که خودش را به اروپا پیوند زد و از شرق دوری کرد؟ نظر شما در این باره چیست؟

- ما انحصار در سیاست خارجی را قبول نداریم و فکر می‌کنیم منافع مردم و کشور ایران در این است که در روابط خارجی آزادی عمل داشته باشیم و خودمان تصمیم بگیریم چراکه اگر به این ترتیب نباشد تصمیمات به ما دیکته می‌شود. ما باید بتوانیم با کشورهای مختلف از اروپا یا آسیا و آمریکا و کشورهای مختلف صنعتی و غیرصنعتی کار کنیم چراکه در رقابت، می‌توانیم کالای با کیفیت و ارزان‌تر را انتخاب کنیم اما وقتی که با یک کشور رابطه دارید و پول شما هم در آن کشور بلوکه می‌شود، مجبور هستید از آن کشور خرید کنید، او هم چون می‌داند که مجبور هستید از او خرید کنید، هم کیفیت را رعایت نمی‌کند و هم قیمت را افزایش می‌دهد. بر همین اساس دولت روحانی با چین به عنوان یک کشور آسیایی روابط بسیار خوبی داشت، علاوه بر این با روسیه، اروپا و کشورهای مختلف روابط داشتیم. ما به انحصار در رابطه با کشورها اعتقاد نداشتیم و این را غلط می‌دانیم. سیاست ما همیشه این بوده که به عنوان یک کشور همسایه روابط بسیار خوبی با روسیه داشته باشیم ولی داشتن روابط خوب با روسیه به این معنی نیست که با اروپا رابطه نداشته باشیم. چرا با اروپا رابطه نداشته باشیم؟ کشور ما هم از نظر ژئوپلتیک و هم به دلیل منطقه‌ای که در آن قرار گرفته است، نمی‌تواند یک کشور منفعل یا منزوی باشد. باید کشوری فعال باشد که بتواند با دنیا تعامل کند. منافع و امنیت در تعامل با دنیا در مقایسه با منفعل و منزوی بودن بیشتر حفظ خواهد شد. نظر مقام معظم رهبری هم همواره بر این بوده که باید روابط گسترده‌ای با جهان داشته باشیم لذا هیچ وقت خودمان را محدود نکرده‌ایم. داشتن روابط خوب با روسیه و چین به معنای نداشتن روابط با کشورهای دیگر نیست. ما باید با همه کشورهای همسایه‌مان روابط خوبی داشته باشیم.

دولت سیزدهم نتوانسته شعار «نه شرقی نه غربی» را رعایت کند/ روابط ایران و آذربایجان را مشاهده کنید!

دولت کنونی توانسته شعار «نه شرقی نه غربی» سیاست خارجی را اجرا کند؟

- از نوع روابطی که با برخی از کشورهای دنیا داریم، خیر دولت سیزدهم نتوانسته شعار «نه شرقی نه غربی» را رعایت کند، برای نمونه ما روابط بسیار خوبی با جمهوری آذربایجان داشتیم. بنده سال‌ها وزیر مسئول کمیسیون مشترک ایران و جمهوری آذربایجان بودم. اما در حال حاضر مشاهده کنید روابط ایران با جمهوری آذربایجان به چه شکل شده است.

ببینید در سال 95 چه اتفاقاتی در فضای مجازی افتاد

منتقدان می‌گویند دولت روحانی به غیر از برجام دستاورد دیگری نداشت؟

- به دلیل اینکه برجام دستاورد بسیار بزرگی بود، از روز اول ناچار شدند که به آن حمله کنند. اگر قبول دارند که برجام یک «دستاورد» بوده و دولت روحانی دستاورد دیگری نداشته، پس چرا در این هفت، هشت سال تلاش کردند به برجام حمله کنند. در زمینه فضای مجازی در سال 92، اجازه دهید ذهن خود را به 10 سال پیش ببریم و ببینیم که پهنای باند داخلی و خارجی ما چقدر بود، در آن زمان غیر از اینکه با موبایل تماس می‌گرفتید و پیامک دریافت می‌کردید، هیچ کار دیگری نمی‌توانستید انجام دهید اما ببینید در سال 95 چه اتفاقاتی در فضای مجازی افتاد. از سال 93 حدود  50 هزار شغل‌های مختلف در فضای مجازی ایجاد کردیم و گسترش پیدا کرد. به این معنی که از روستا گرفته تا شهر، از پلتفرم‌ها و شرکت‌های مختلف حمایت کردیم و کسب و کار در فضای مجازی به وجود آمد. انواع و اقسام خدمات ایجاد شد. اینکه در حال حاضر انواع و اقسام کسب و کارها مثل دیجی کالا، اسنپ، تپسی و غیره در بستر فضای مجازی شکل گرفته و افراد فراوان از آن کسب در آمد می‌کنند، دستاور محسوب نمی‌شود؟

اگر فضای مجازی گسترش پیدا نکرده بود آیا این همه توریست به این روستاها می‌رفت؟

متاسفانه در بحث فضای مجازی عده‌ای فقط بر روی این تمرکز می‌کنند که اگر دولت روحانی سرعت اینترنت را بی‌حساب و کتاب بالا برده، ممکن است کسی چهارتا فیلم و چیزهای مستهجن ببیند، در صورتی که من به عنوان وزیر ارتباطات از سال 92 تا سال 96 همه هدفم این بود که فضای مجازی را آماده کنم تا تمام اساتید، دانشجویان و تمام کسانی که کار تحقیقاتی می‌کنند به راحتی به نتایج پژوهش‌ها دست پیدا کنند و یافته‌های خودشان را افزایش دهند. من فکر می‌کردم شخصی که در روستا صنایع دست‌ساز، تولید میوه و هر کاری که انجام می‌دهد را به جای اینکه یک دلال بفروشد مستقیما به بازار مصرف و مشتری معرفی کند. این همه خانه‌های بوم‌گردی که در روستاهای سراسر کشور به وجود آمد، اگر فضای مجازی گسترش پیدا نکرده بود آیا این همه توریست به این روستاها می‌رفت؟

فضای مجازی دستاورد دولت روحانی است/ اگر زیرساخت‌های فضای مجازی صورت نمی‌گرفت دانش آموزان در کرونا چطور درس می‌خواندند

در اعتراضات اخیر بسیاری می‌نوشتند اگر دولت قبل فضای مجازی را گسترش نمی‌داد، این اتفاقات نمی‌افتاد آیا اینها نمی‌دانند با این همه پیشرفتی که در دنیا در حال انجام شدن است، مگر می‌توانیم مردم ایران را عقب نگه داریم. بنابراین به غیر از برجام، ما یک دستاورد بزرگ دیگر به نام فضای مجازی داشتیم. سومین مورد، عنایتی است که دولت روحانی به شرکت‌های مجازی داشت. در سال 92 کل شرکت‌های دانش‌بنیان سراسر ایران حدود 58 یا 59 شرکت بود اما وقتی ما دولت را تحویل دادیم تعداد این شرکت‌ها به بیش از 6 هزار شرکت رسیده بود. آیا این کار بزرگ نیست؟ اگر در دولت اول روحانی، زیرساخت‌های فضای مجازی صورت نمی‌گرفت و شرکت‌های دانش‌بنیان پیشرفت نمی‌کردند، در زمان کرونا دانش‌آموزان نمی‌توانستند به صورت مجازی تحصیل کنند. اگر ما این زیرساخت فضای مجازی را نداشتیم مگر می‌توانستیم کرونا را اداره کنیم. کرونا توسط دو چیز خوب اداره شد. یک؛ زیرساخت‌های فضای مجازی و اینکه مردم از درون خانه بخواهند خرید کنند، درس بخوانند یا هر کار دیگری انجام دهند. دوم؛ شرکت‌های دانش‌بنیان که با سرعت به دنبال این بودند هر نوع نیازمندی که وزارت بهداشت در بحث کرونا داشت را تهیه کنند. این شرکت‌های دانش‌بنیان بودند که واکسن درست کردند، انواع و اقسام نیازمندی‌های کرونا را تولید کردند.

صدا و سیما حاضر به پوشش پیشرفت دولت روحانی نبود/ در حال حاضر کارهای توسعه‌ای انجام نمی‌شود

موضوع بعدی، مربوط به رشدی است که در بخش پتروشیمی و گسترش گاز داشتیم. البته صدا و سیما در آن زمان به دلایل مختلف حاضر نبود این کاری که الان می‌کند را آن موقع انجام دهد، لذا گفته نمی‌شد. در حال حاضر کارهای توسعه‌ای انجام نمی‌شود، حتی پروژه‌هایی که در آخر دولت روحانی به 90 یا 92 درصد رسیده بود و مقدار خیلی کمی از آنها باقی مانده بود، بیشتر از یک سال و نیم است که هنوز افتتاح نشده است. پروژه دریاچه ارومیه تازه ماه پیش افتتاح شد. در صورتی که آن زمان ما هر پنجشنبه نزدیک 10 هزار میلیارد، 8 یا 7 هزار میلیارد تومان پروژه‌های مختلف را در سراسر کشور به صورت ویدئو کنفرانسی افتتاح می‌کردیم اما یکدفعه بعد از تغییر دولت همه آنها تعطیل شد؛ اگر یک سال، یک سال و نیم بگذرد و بگویند اینها را ما خودمان انجام دادیم اشکال ندارد، برای ما مهم نیست که چه کسی انجام داده مهم این است که انجام شود.

دولت روحانی اجازه نداد اینستاگرام فیلتر شود

در دولت روحانی شاهد فیلتر شدن تلگرام بودیم و حتی صحبت‌هایی درباره فیلتر شدن اینستاگرام هم بود اما وزیر وقت بسیار تاکید کردند که چنین اتفاقی نمی‌افتد ولی در دولت رئیسی این اتفاق افتاد و اینستاگرام هم بنابر دلایلی فیلتر شد؛ دست دولت در قضیه فیلتر شدن یا نشدن تا چه اندازه باز است؟

- نحوه فیلتر شدن به دو صورت است. یکی اینکه قاضی در قوه قضاییه تصمیم می‌گیرد یک نرم‌افزار را فیلتر کند، مثل بقیه اتفاقاتی که قوه قضاییه بر اساس قانون، اختیاراتی دارد و از اختیارات خودش استفاده می‌کند که فیلتر شدن تلگرام از این دست اتفاقات بود. راه دوم فیلتر شدن این است، که کمیته‌ای در قوه قضاییه تشکیل می‌شود و دادستان کل کشور مسئول آن است و 13 نفر در آن عضویت دارند؛ 6 نفر از دولت، 2 نفر از مجلس و 5 نفر هم از جاهای مختلف دیگر حضور دارند. وقتی موضوع در آن کمیته مطرح می‌شود، رأی دولت نقش زیادی دارد. هم در زمانی که من وزیر بودم و هم در دورانی که  جهرمی وزیر بود، ما تلاش می‌کردیم آن چیزهایی که خلاف سیاست‌های دولت است اتفاق نیافتد و در آن مورد هم با مردم صحبت و از سیاست خود دفاع می‌کردیم و سعی کردیم تا آنجایی که در قدرت دولت بود، این امر اتفاق نیافتد چرا که آن را حقی متعلق به مردم می‌دانستیم. البته ما به این دلیل از برخی از پلتفرم‌ها حمایت می‌کردیم که در آن به صورت گسترده‌ای کسب و کار انجام می‌شد. ما دنبال این نبودیم که حالا یک کسی با یکی دیگر حرف بزند یا اینکه شخصی برای شخص دیگری فیلم بفرستد بلکه به دلیل کسب و کارهایی که مردم داشتند و از طریق آن در اینستاگرام و واتساپ نان می‌خوردند، می‌گفتیم که نباید فیلتر شود.

دلیل دیگری هم داشتیم، تجربه دنیا نشان داده که وقتی شما فیلتر می‌کنید، آنقدر فیلترشکن در دنیا وجود دارد که مردم به آن روی می‌آورند و وقتی شخصی از فیلترشکن استفاده می‌کند، دیگر لزوما همین را نگاه نمی‌کنید، انواع و اقسام چیزهای دیگری هم وجود دارد که در گذشته نگاه نمی‌کردید و حالا مشاهده می‌کنید و یا ممکن است در دسترس بچه‌ها قرار بگیرد که مناسب نیست. لذا ما فیلتر نکردیم، چه در زمانی که من وزیر بودم، چه زمانی که جهرمی وزیر بود و همچنین خود روحانی اعتقادش بر این بود که ما باید آگاهی مردم را بالا ببریم. در هر خانه‌ای چاقو وجود دارد اما باید برای استفاده درست به کار گرفته شود. یک زمانی ریختند همه این ماهواره‌ها را پایین آوردند ولی اثر نکرد، الان ماهواره هست و بدتر از فضای مجازی کسانی که فرهنگ‌ آن را نداشته باشند هر جایی را می‌روند و می‌بینند و کسانی هم که فرهنگ‌اش را داشته باشند، هیچ جای نامناسب را نمی‌بینند. فضای مجازی هم همین است، ما باید فرهنگ‌سازی کنیم تا استفاده نادرست از آن نشود.

فشار می آوردند که اینستاگرام را ببندیم

در زمان حضور شما در وزارت ارتباطات این فشار بود که اینستاگرام را فیلتر کنید؟

- بله، از ابتدا فشار روی ما بود ولی با استدلال و روشن کردن این موضوع که اگر اینستاگرام را الان ببندید این تعداد کسب و کار آسیب خواهند دید، مقاومت کردیم.

اگر واقعیت‌ها درباره اینستاگرام درست بیان شود، مسئولان کشور دلسوز هستند

در قضیه فیلتر شدن اینستاگرام نقش دولت چند درصد است؟

- دولت نقش بسیاری دارد. دولت می‌تواند این موضوع را به شورای عالی مجازی ببرد و استدلال کند، کاری که روحانی بارها و بارها کرد. این اتفاقات اتفاقات جدیدی نیست. همیشه یک عده‌ای در جاهای مختلف، مخالف این هستند ولی شخص روحانی می‌گفت شما به ما بگویید که این کسب و کارها را چه کار کنیم؟ این همه تجارتی که با خارج انجام می‌شود را چه کار کنیم؟ الان این همه فعالیتی که در دانشگاه‌ها آغاز شده را چه کار کنیم؟ الان بحث هوش مصنوعی در دنیا آمده و یکسری فعالیت‌ها دارد از طریق آی‌تی انجام می‌شود، اینها را چه کار کنیم؟ ما ابتدا گفتیم که دولت الکترونیک به دولت هوشمند برسد. طبیعتا این نیازمند این است که شما بتوانید به صورت گسترده در این حوزه کار کنید. الان هر چه به وزیر ارتباطات می‌گویند، می‌گوید به من مربوط نیست، در صورتی که من در کل چهار سال این را وظیفه خودم می‌دانستم و می‌گفتم من باید بروم قوه قضاییه در این مورد صحبت کنم. در کمیسیون فرهنگی مجلس من رفتم و دفاع کردم. برای برخی از مراجع ابهام پیش آمده بود، من رفتم و توضیح دادم. بنابراین نقش دولت و وزیر ارتباطات نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای است که واقعیت‌ها را بیان کنند. من اگر واقعیت‌ها را درست بیان کنم، مسئولان کشور مسئولان دلسوزی هستند. یعنی اگر موضوع را درست بیان کنند، درست تصمیم می‌گیرند. یعنی اینکه یک شخصی می‌رود خدمت یک مرجعی می‌گوید آقا الان فحشا در فضای مجازی و اینستاگرام بیداد کرده است. ما می‌رویم می‌گویم آقا بر اساس آمار اینقدر از فضای مجازی دارد در دانشگاه، اینقدر در تجارت، اینقدر در کسب و کار، اینقدر در خدمات فلان استفاده می‌شود، در کنارش اینقدر هم وجود دارد که استفاده درست از آن نمی‌شود. این استفاده نادرست در مقایسه با استفاده‌های صحیح مثل این است که در یک شهری چند مورد دزدی هم اتفاق می‌افتد، نمی‌شود بگویند چون در آن شهر دزدی می‌شود دیگر هیچ‌کس از خانه بیرون نیاید.

می‌توانیم بگوییم دولت در اینستاگرام 80 درصد نقش دارد؟

- نقش بسیار زیادی دارد.

نامه شما به نوبخت درباره خالی بودن خزانه بسیار جنجالی شد قضیه از چه قرار بود؟

- پنج، شش ماه قبل از پایان دوره، بنابر دستور روحانی، گروهی را از ریاست جمهوری، سازمان برنامه و بودجه و استانداران سراسر کشور تشکیل دادیم که کلیه پروژه‌هایی که بالای 93 یا 94 درصد است و مشکل مالی دارند، سریع تمام شوند و برای یک یا دو سال دیگر باقی نمانند. ارزیابی صورت گرفت، پروژه‌ها در سراسر کشور مشخص شدند، به روحانی تحویل دادیم، او هم به نوبخت ارجاع داد و در نهایت نوبخت بودجه‌ای را به این منظور تخصیص داد. روحانی گفت اگر این بودجه را الان در اختیار نوبخت بگذاریم به دلیل اینکه از طرف همه وزارتخانه‌ها و سراسر کشور تحت فشار است که بودجه بگیرند، ممکن است بخشی از این بودجه را هم استفاده کند در حالی که برای من مهم است این پروژه‌ها تمام شود، لذا این بودجه را مثل یک بودجه‌ای که فلان وزارتخانه یا سازمان دارد، یک حسابی برای آن در خزانه اکرمی باز کنیم و هر چه که بررسی می‌شود، نوبخت می‌نویسد و با استانداران و وزارتخانه‌های ذی‌ربط تفاهم می‌کنند که اگر این رقم بودجه داده شود، این پروژه تا یک یا دو ماه دیگر تمام می‌شود، سپس نامه را می‌فرستادند و روحانی هم می‌نوشت که بودجه اختصاص داده شود. حسابی که باز کرده بودیم چون خود به خود از طرف اکرمی که رئیس کل خزانه بود باز شده بود، ما بین نوبخت، من و روحانی، اسمش را «حساب خزانه» گذاشته بودیم. وقتی پروژه‌ای نزد روحانی می‌رفت، می‌نوشت از «حساب خزانه» پرداخت شود ولی «حساب خزانه» یعنی نه اینکه از «بودجه خزانه» باشد بلکه از آن حسابی که در خزانه باز شده است، مثل اینکه بگوییم از حساب فلان پرداخت شود. نزدیک 50 یا 100 مورد از نامه‌های این پروژه‌ها آمد که روحانی از همان 6 ماه قبل از پایان دوره‌اش نوشته از «حساب خزانه» پرداخت شود و همه مدارکش هم موجود است. من هم مرتباً هر ماه یا هر دو هفته از اکرمی، صورت حساب می‌گرفتم تا از آن بودجه‌ای که برای این پروژه‌هایی که می‌خواهد تمام شود، چقدر مانده است.

نامه من به نوبخت درباره خزانه کل نبود

هفته‌های آخر بود و عملا دیگر همه را پرداخت کرده بودیم. نوبخت در سفری که به یک منطقه داشت پروژه‌ای را مشاهده کرد که اگر فلان قدر به آن پول دهند مثلا یک ماه دیگر تمام می‌شود که تازه می‌شد بعد از دولت ما اما قول داده بودند، لذا یک نامه نوشت که اگر اینقدر پول بدهید این پروژه تکمیل می‌شود. من گوشه نامه نوبخت برای روحانی نوشتم تمام این بودجه‌ای که در «حساب خزانه» برای این قبیل پروژه‌ها بود، به اتمام رسیده، شما چه رهنمودی دارید؟  روحانی هم در همان نامه نوشت جناب نوبخت بودجه «حساب خزانه» به پایان رسیده به این معنی که نمی‌توانم و اصلا بودجه ندارم که بدهم. بعد از اینکه ما دولت را تحویل دادیم و رفتیم، یک شخصی فکر کرده خیلی کار مهمی کرده، رفته آن نامه‌ای را که برایمان هم آنقدر عادی بود که نه مهر محرمانه زدیم نه هیچی و برای نوبخت و آن وزارتخانه و سازمان‌های ذی‌ربطش هم فرستادیم، را منتشر کرد. بعد آمدند و بر اساس این نامه، گفتند که ما خزانه را خالی تحویل گرفته‌ایم. در صورتی که در کشور ما همیشه همین‌طوری است. ابتدای ماه که می‌شود، مالیات و ... جمع می‌شود، آخر ماه که حقوق‌ها و ... را پرداخت می‌کنیم دوباره همه تمام می‌شود و ماه بعد هم به همین ترتیب. مثل ذخایر نفت و گاز نیست که وقتی تمام شد دیگر برای همیشه تمام شده باشد. بنابراین داستان آن نامه از این قرار بود و همان موقع هم از من سوال کردند و توضیح دادم، از نوبخت هم سوال کردند و او هم توضیح داد اما اینها چون در حال حاضر همیشه یک چیزی را دست گرفته باشند تا مرتب ذهن مردم را به آن مشغول کنند، این موضوع را دستاویز قرار دادند وگرنه اصلا هیچ ربطی به بودجه کشور و خزانه کل ندارد.

فشار آوردند ارز 4200 تومانی را حذف کنیم اما این کار را نکردیم

در موضوع دلار 4200 تومانی به هدفی که می‌خواستید، دست پیدا کردید؟

- در شرایط سختی که با آن مواجه بودیم و اینکه برای ما بسیار اهمیت داشت سفره مردم خالی نشود و فشار بر طبقه متوسط و متوسط به پایین کمتر شود، چند کار انجام دادیم. یکی این بود که در زمان کرونا بسته‌های معیشتی تعریف کردیم و یک مقدار پول به حساب همگی ریختیم و یکسری کارهای از این دست انجام دادیم. پیش‌بینی ما این بود که براساس فشاری که ترامپ برای ما طراحی کرده، تجارت خارجی ما گران‌تر تمام خواهد شد لذا احتمال می‌دادیم که دلار روی این رقم نماند، بنابراین تصمیم گرفتیم 25 قلم کالا نظیر لبنیات، گوشت، مرغ، تخم‌مرغ، عدس، حبوبات، گندم و غیره که مورد نیاز سفره مردم بود، رقمی در نظر بگیریم و مابه‌التفاوتش را خود دولت بدهد که مردم از جیب‌شان ندهند. بنابراین ما خرید را بر اساس ارز 4200 تومانی قرار دادیم، ورودش و توزیع‌اش هم به همین صورت بود. همه این کار را دولت انجام نمی‌داد. بخشی از این کار را دولت و بخشی دیگر را بخش خصوصی انجام می‌داد. گفتند بخشی خصوصی در آوردن این اجناس زیاد سود می‌برد. ما هم بررسی کردیم و دیدیم که بله، در آوردن از این اتفاقات رخ می‌دهد. بنابراین هم به وزیر صمت و هم به وزیر جهاد کشاورزی ابلاغ کردیم که مراقبت کنید این شرکت‌ها و واسطه‌هایی که دارند این اقلام را توزیع می‌کنند، حق مردم را پایمال نکنند. آنها هم تلاش خودشان را کردند و نظارت‌هایشان را افزایش دادند اما به هر حال ممکن بود یک اتفاقاتی بیافتد. وقتی که در یک کشور 80 میلیون نفری 25 قلم کالا در سطح وسیع در کشور توزیع می‌شود، کافی است سه دست بگردد و یک مقدار گران‌تر شود، لذا به ما پیشنهاد شد که دلار 4200 تومانی را حذف کنیم اما هر چه بررسی کردیم که این را برداریم متوجه شدیم فشار زیادی به مردم خواهد آورد. بنابراین آن موقع ترجیح دادیم نظارت خود را بر شرکت‌های توزیع بیشتر کنیم و زمانی آن را حذف کنیم که از زیر این فشارهای خارجی رهایی پیدا کرده باشیم. لذا هر چه به ما گفتند ما آن را حذف نکردیم چون یک چنین اتفاقی که افتاد را پیش‌بینی می‌کردیم.

من و روحانی به رئیسی گفتیم دلار 4200 تومانی را حذف نکند

حتی به خاطر دارم وقتی که رئیسی انتخاب شده بود و روحانی و من با او صحبت داشتیم، توصیه کردیم که ما خیلی مطالعه کرده‌ایم، اگر این ارز 4200 تومانی را حذف کنید، اثرش فقط روی همان چند قلم کالا نمی‌ماند بلکه بر همه چیز اثر خواهد گذاشت و تحملش برای مردم سخت است. به‌هرحال ما برنداشتیم و الان هم که به گذشته نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در آن شرایط بسیار سخت، کار دیگری نمی‌توانستیم انجام دهیم. البته بنای ما بر این بود که اگر می‌توانستیم فروش نفت‌مان را به 2 یا 2 میلیون و خرده‌ای می‌رساندیم که ارز بیشتری دست‌مان می‌آمد، یک مقدار بازار را اشباع می‌کردیم و واردکنندگان را برای آوردن ارزاق و کالاهای اساسی برای سفره مردم آزاد می‌گذاشتیم،  اما وقتی که محدودیت داریم آن کار را نکردیم. وقتی ارز 4200 تومانی را حذف کردند تازه دوتا اتفاق افتاد، یکی اینکه گفتند دولت قبل اشتباه بزرگ کرده است و بعد که رئیس کل بانک مرکزی عوض شد و رئیس کل جدید آمد، دوباره عیناً همان ارز 4200 تومان ما را 28500 تومان درست کردند و گفتند ما این 28500 تومان را دست نمی‌زنیم و حتی مخبر هم اعلام کرد که ما این را تا دو سال نگه می‌داریم و ارز 28500 تومانی را اعلام کردند. حالا می‌گویند این آن نیست عیبی ندارد، ما می‌گوییم شما یک کاری کنید که سفره مردم روز به روز کوچک‌تر نشود حالا از هر طریقی که می‌توانید.

اگر برخی از محدودیت‌ها را بیش از حد نمی‌کردیم ماجرای اعتراضات شکل نمی گرفت!

سؤال: بیشتر کارشناسان معتقدند برخلاف آبان 98 که جنس اعتراضات اقتصادی بود، اعتراضات اخیر بیش از آنکه برخاسته از اقتصاد و معیشت باشد رنگ اجتماعی دارد، دولت هم در حال حاضر با مشکلات دیگری مثل مشکلات اقتصادی مواجه است؛ به نظر شما راهی برای برون‌ رفت از این شرایط وجود دارد؟

- ما فکر می کنیم که حاکمیت و دولت خدمتگزار مردم هستند. لذا این بسیار مهم است که ما باید همیشه آماده باشیم که حرف مردم را بشنویم. هیچ چیزی هم ثابت نیست. نه نظرات مردم ما در طول این 43 سال ثابت مانده است، نه دنیا و نه منطقه هم ثابت نمانده‌اند. بالاخره ما الان در جهانی در حال زندگی هستیم که هم جهان و هم منطقه ما و هم نسل جدید در ایران در حال تغییر هستند. یعنی آن جوری که پدر ما، ما را تربیت‌مان کرد فرق می‌کند تا این‌جوری که ما فرزندمان را تربیت کردیم، فرزند ما هم وقتی بخواهد فرزندش را تربیت کند، با تربیت ما فرق می‌کند. نمی‌خواهم بگویم کدامش خوب یا بد است اما ما باید یک تغییراتی را بپذیریم. اگر این کار را انجام دهیم بسیاری از مسائل ما حل می‌شود. در جریانات اخیر مسئله مهسا امینی یک جرقه بود، خودش موضوعیتی به آن معنی نداشت. البته نمی‌خواهم بگویم اگر چنین اتفاقی برای یک نفر از هموطنان ما بیفتد ما باید بی‌تفاوت باشیم، یک هموطن ما چه زن، چه مرد، چه فارس، کُرد، لر، ترک یا غیره باشد برای ما ارزشمند است اما منظورم این است اتفاقی که افتاد، حاصل یکسری چیزهایی بود که انباشته شده بود و این مسئله مانند جرقه‌ای بود که به آن مسائل زده شد. به نظرم اگر ما مسائل رفاهی، اقتصادی و معیشتی را بهتر مدیریت کنیم، این‌قدر اعتراضات گسترده نمی‌شد. اگر انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را بهتر برگزار می‌کردیم به نحوی که همه تفکرات بتوانند نماینده خودشان را پیدا کنند و رأی بدهند، باز هم این اتفاقات نمی‌افتاد. اگر برخی از محدودیت‌ها را بیش از حد نمی‌کردیم و یک مقدار آزادی‌های معقول بیشتر به مردم داده شود، این‌طور نمی‌شود.

نمی‌خواهم بگویم در کشوری مثل ایران در رابطه با موضوعات مختلف نباید مطالبه‌گری باشد، باید باشد. به نظرم دولت‌ها بر اساس مطالبه‌گری که مردم، نهادها، رسانه‌ها و ان‌جی‌اوها می‌کنند، از مسیر اصلی منحرف نمی‌شوند و این باید باشد ولی به نظرم هر چه که داریم جلوتر می‌رویم اگر مشکلات قبل را حل نکنیم بر آن افزوده خواهد شد.

سرنوشت حقوق شهروندی که در دولت روحانی تصویب شد به کجا رسید؟

- بسیاری از اقدامات و ابتکاراتی که در دولت کنونی انجام می‌شود، نشان دهنده این است که دولت فعلی به جای اینکه برنامه‌ای برای اداره کشور داشته باشد، بیشتر روی حمله و انتقاد کردن از دولت قبل برنامه‌ریزی کرده است. در صورتی که قاعدتا در دنیا هر دولتی که می‌خواهد بر رأس کار بیاید، برنامه‌اش را به مردم ارائه می‌دهد. در مورد مسئله حقوق شهروندی و شفافیت هم بسیار روی این موضوع زحمت کشیده شد. یکی از دستاوردهای دولت روحانی همین بحث حقوق شهروندی و شفافیت بود. او بودجه می‌نوشت و اجازه می‌داد که همه آن را مشاهده کنند که این دولتی که به آن مالیات می‌دهند، متعلق به مردم است، بودجه‌ای که در طول یک سال می‌خواهد استفاده کند این است، این یعنی شفافیت و یا درمورد دیگر ما در وزارت ارشاد پلتفرمی را تهیه کردیم که هر کسی حق دارد هر موضوعی در دولت اتفاق می‌افتد، درخواست کند و اگر طبقه‌بندی نداشته باشد، آن را مشاهده کند. دلیل در نظر گرفتن طبقه‌بندی هم به خاطر این است که دشمن استفاده نکند وگرنه مردم محرم هستند. موضوعات دیگری بود که همیشه با مردم در میان می‌گذاشتیم و همیشه صحبت روحانی با وزرا، اعضای دولت و استانداران این بود که شما باید با مردم شفاف باشید. از جمله شعارهای روحانی در انتخابات 92 بحث زنان بود و اینکه هدف‌گذاری کرد که 30 درصد از پُست‌های مدیریتی در رده‌های مختلف در اختیار خانم‌ها باشد و مرتب هم این موضوع را پیگیری می‌کرد که این کار انجام شود و یا اهتمامی که روحانی به اقوام داشت، بسیار قابل ملاحظه بود. اقوام مختلفی که در کشور هستند این‌طور نباشد که یک عمر احساس کنند در اداره کشور و در حکومت جایگاه ندارند. بالاخره این کشور متعلق به همه کسانی است که در ایران زندگی می‌کنند. در حال حاضر مشاهده می‌کنیم یک مقدار نامهربانی با همان خانم‌هایی که در پست‌هایی چه در استان‌ها و جاهای دیگر بودند صورت می‌گیرد و تعدادشان کم می‌شود.

 اگر سیاست تغییر کند حزب اعتدال و توسعه در انتخابات فعال خواهد بود

آیا تیم روحانی و حزب اعتدال برای انتخابات آینده مجلس یا ریاست جمهوری برنامه‌ای دارند؟

- در مورد روحانی هنوز موردی نشنیدم که راجع به انتخابات صحبتی کند یا بخواهد فعالیتی کند، اما حزب اعتدال و توسعه طبیعی است که به عنوان یک حزبی که بیش از 20 و خرده‌ای سال در همه انتخابات فعال بوده و جلسات‌اش مرتب تشکیل می‌شود، برنامه‌ای داشته باشد. البته این مدت در حزب، ما روی اعتراضات پاییز، ریشه‌یابی‌ها،‌ راه‌حل‌ها و اینکه چگونه می‌توانیم از این شرایط عبور کنیم، بحث و گفتگو کردیم. ما حزبی هستیم که به اصل نظام وفادار هستیم و مهم نیست که در مسئولیت دولتی باشیم یا نباشیم ولی وظیفه خود می‌دانیم که کشور ارتقا پیدا کند، این نظام، نظام ماندگاری باشد و مشکلات با راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و اصلاح‌طلبانه نه به عنوان جریانی بلکه به عنوان تغییراتی که باید داده شود، حل شود. درباره مسئله انتخابات بستگی دارد که سیاست انتخابات چه باشد. دفعه قبل تمام کاندیداهای ما را ردصلاحیت کردند در صورتی که همه کاندیداهای ما اشخاص معتدلی هستند. اگر سیاست نسبت به گذشته یک مقدار تغییر کرده باشد، حتما حزب اعتدال و توسعه فعال خواهد بود. ما انتخابات را موضوعی می‌دانیم که بسیاری از خواسته‌هایی که نباید به خیابان بیاید، در صندوق رأی می‌آید و نماینده از طرف تفکرهایی که در خیابان هستند در مجلس حقوق آنها را دنبال می‌کند. چون به این اعتقاد داریم، دنبال این هستیم که فعال باشیم مگر اینکه محدودیت‌ها به حدی باشد که فکر کنیم فعالیت ما در انتخابات اثری ندارد.

با توجه به اظهاراتی که مسئولان شورای نگهبان تا الان داشتند این تحول صورت خواهد گرفت؟

- تا الان مسئولان شورای نگهبان نظرات خیلی روشنی مطرح نکرده‌اند و کلی‌گویی کرده‌اند.

به نظرتان چرخشی صورت نگرفته است؟

- تا الان نکته روشنی گفته نشده و باید صبر کنیم ببینیم چه می‌شود.

در دولت روحانی اصلاح طلب و اصولگرای معتدل را در کنار هم داشتیم

این امکان وجود دارد که بین اصلاح‌طلبان، معتدلین و اصولگرایانی که یک مقدار معتدل‌تر هستند وحدتی برای حل مشکلات و انتخابات صورت بگیرد؟

- ما فکر می‌کنیم کاری که روحانی کرد کار ماندگاری باشد. روحانی برای انتخاب کابینه‌اش در سال 92 گفت این کشور نمی‌تواند توسط یک گروه خاص و محدود اداره شود. روحانی از همه افراد باتجربه، معتدل، از طیف معتدلین اصلاح‌طلب، معتدلین اصولگرا و معتدلین که وابسته به این دو گروه نیستند ولی خودشان یا حزب دارند یا ندارند استفاده کرد. در دو دولت روحانی ما هم اصلاح‌طلب و هم اصولگرای معتدل و هم حزب اعتدال و توسعه را در کنار هم داشتیم.

میان ما و ناطق نوری و لاریجانی فاصله‌ای نیست

در این چارچوب ما میان ناطق نوری و دوستانشان، لاریجانی و دوستانشان، باهنر و دوستانشان، فاصله‌ای مشاهده نمی‌کنیم. برای نمونه افرادی مثل مرعشی و حزب کارگزاران و حتی کسان دیگری هم در اصلاح‌طلبان هستند که فکر نمی‌کنیم خیلی با آنها فاصله داریم چون اعتقاد ما بر این است که یک فرد متدین، مسلمان و شیعه نمی‌تواند به اصول اعتقادی خودش پایبند نباشد، حالا اگر اسم این را می‌خواهید بگذارید اصولگرایی، اشکال ندارد، هر اسمی بخواهید بگذارید، من به عنوان یک فرد به این اصول اعتقاد دارم. از طرف دیگر من به عنوان یک آدم سیاسی در این کشور مگر می‌توانم اصلاحات را قبول نداشته باشم؟ اصلاحات را هم قبول دارم. لذا ما به عنوان حزب اعتدال و توسعه، وقتی می‌گوییم «اعتدال»، یعنی مشی ما اعتدال است و هدف ما هم توسعه اقتصادی و سیاسی در کشور است. اگر این توسعه حاصل شود بسیاری از مسائل حل خواهد شد. ما نه با اصلاح‌طلب و نه با اصولگرا تقابل نداریم. بر اساس همان تعریفی که کردم از نظر اعتقادی (و نه به دلیل این تابلوها و احزاب و ...) اصولگرا هستیم، هم از نظر سیاسی، ما دنبال این هستیم که همیشه اصلاحات و تغییر انجام شود. ما هم با تندروی و هم با وادادگی مخالف هستیم. بنابراین با این تعریف، ما فکر می‌کنیم می‌توانیم با طیف معتدلی که هم اصولگرا و هم اصلاح‌طلب هستند همکاری کنیم.

بنابراین احتمال وحدت چهره‌هایی نظیر روحانی، لاریجانی، باهنر و ناطق نوری در انتخابات آینده وجود دارد؟

- خود همان‌هایی هم که اسم بردم منتظر هستند ببینند شرایط کشور در ماه‌های آینده از نظر انتخابات و فعالیت‌های دیگر به چه سمت و سویی می‌رود.

دوره حضورم در ریاست جمهوری خیلی سخت بود/ در بحران 96 و 98 نخوابیدیم

سخت‌ترین روزهایی که در دولت دکتر روحانی داشتید، چه روزهایی بود؟

- روزهای سخت فراوانی داشتیم. برای مثال اتفاقاتی که در زلزله کرمانشاه افتاد بسیار سخت بود. دو شب بحران‌هایی که در سال 96 و 98 پیش آمد را با تعدادی از دوستان مثل رحمانی فضلی و تعدادی دیگر تا صبح بیدار بودیم چرا که خیلی برایمان مهم بود درگیری به وجود نیاید، مسالمت‌آمیز باشد، خدای نکرده اتفاق جانی برای کسی نیافتد. اوایل شیوع مسئله کرونا خیلی سخت بود. تقریبا یک چیز ناشناخته و مبهم بود. به‌هرحال مخصوصا اگر دو دوره خودم را بگویم، دوره‌ای که وزارت ارتباطات بودم و دوره‌ای که در ریاست جمهوری بودم، دوره‌ای که در ریاست جمهوری بودم، دوره بسیار سختی را داشتیم.

 شب ترور حاج قاسم، شب سختی بود

منظورتان از اتفاقاتی که در سال 98 اشاره کردید، هواپیمای اوکراینی و اتفاقات بنزین بود؟

- بله. در مورد هواپیمای اوکراینی و شبی که به ما خبر دادند که آمریکایی‌ها حاج قاسم را در عراق ترور کرده‌اند خیلی شب سختی بود. بعد سقوط هواپیمای اوکراینی خیلی سخت بود. مخصوصا آنجایی که دیگران در خارج گفتند این سانحه نبوده و آن را ساقط کرده‌اند، اینجا هم ما پیگیری می‌کردیم می‌گفتند نه، تا وقتی که دیگر متوجه شدیم، خیلی سخت بود. در آن مدت روحانی بر اینکه هر چه زودتر بیانیه داده شود و هر آنچه که هست را به مردم بگویید اصرار می‌کرد.

روحانی، اسلامی و ظریف نمی‌دانستند هواپیمای اوکراینی ساقط شده است

یعنی از دولت هم پناهکاری می‌کردند؟

- اصلا در دولت هیچ‌ کس اطلاع نداشت نه اینکه من ندانم، ظریف نمی‌دانست، اسلامی به عنوان وزیر راه و شهرسازی که هواپیمایی زیر نظر او بود نمی‌دانست، روحانی نمی‌دانست فکر می‌کنم ما همان روز جمعه‌ای که روحانی دستور داد دبیرخانه جلسه‌ای بگذارد ظهر بود که من با ظریف و اسلامی تماس گرفتم آنجا بود که او یک بوهایی برده بودند وگرنه ما نمی‌دانستیم.

اینکه توانستیم اینترنت را به همه جای ایران حتی روستاها ببریم کار بزرگی بود/ روحانی علاقه‌مند بود که از زبان افراد مختلف بفهمد که وضعیت مردم چگونه است

سؤال: شیرین‌ترین روزهای شما چه روزهایی بود؟

- روز شیرین که قطعا بوده اما اینقدر دوران سختی بود شیرینی‌اش آنقدرها باقی نمانده است. به نظرم در وزارت ارتباطات، افتتاح‌هایی که برای پروژه‌های مختلف مثل 3G و 4G که یکی از اتفاقات بزرگ کشور داشتیم شیرین بود. اینکه توانستیم اینترنت را به همه جای ایران حتی روستاها ببریم کار بزرگی بود. پروژه‌های بزرگی که به اتفاق روحانی برای افتتاح رفتیم، پروژه‌های خیلی مهمی بود اعم از نفت و گاز و پتروشیمی و سدهای مختلفی که افتتاح می‌شد. به‌هرحال این هشت سال به دلیل فشارهایی که بر روی مردم بود دوران سختی بود. معمولا آدم شیرینی زندگی‌اش را باید به اتفاق دیگران شریک باشد وگرنه شما شیرینی در انزوا، اتاق دربسته یا خلوت را که نمی‌توانید شیرینی تلقی کنید. انصافا لیاقت مردم ما خیلی بیشتر از این است و حتما باید زندگی و رفاه بهتری داشته باشند، نگرانی‌های این چنینی نداشته باشند. روزهای تعطیل من و همسرم خیلی وقت‌ها به این طرف و آن طرف به میان مردم می‌رفتیم. من همیشه می‌دانستم و سعی می‌کردم به واسطه ارتباط نزدیکی که با روحانی دارم، آنچه را که خودم می‌فهمم به او منتقل کنم. روحانی هم بسیار علاقه‌مند بود که از زبان افراد مختلف بفهمد که وضعیت مردم چگونه است. به قول خودش می‌گفت من مرتب از دوستانم یا فامیل‌هایمان سوال می‌کردم الان وضعیت شما و دوستان‌تان چگونه است. دلسوزی برای مردم فقط با شعار دادن و گفتن اینکه ما مردمی هستیم نیست یا اینکه در مورد «کارتابل» صحبت کنند. هر وزیری یک مسئولیتی دارد. ابتدا باید آن وظیفه و مسئولیتی که مردم به او داده‌اند را خوب انجام دهد تا موجب رضایت آنها باشد، بعد باقی وقت‌اش را صرف کارهای تبلیغاتی و کارهای دیگری کند. اگر یک مسئول کارش را انجام ندهد و همیشه در خیابان و این طرف و آن طرف و در سفر باشد پس چه کسی می‌خواهد کارها را انجام دهد؟ این که نمی‌شود! باید توازن باشد. شما اگر کارتابل‌ات را نزنی، دستور هم ندهی، کسی هم دستورت را گوش نکند و مرتب بخواهی به این طرف و آن طرف بروی پس کار را چه کسی می‌خواهد انجام دهد؟

خیلی مورد انتقاد قرار گرفتم

سؤال: اگر به گذشته برگردید کدام اقدام را انجام نمی‌دهید؟

- انسان هر چقدر که تجربه به دست می‌آورد و اطلاعات و آگاهی‌اش بیشتر می‌شود، تصمیمات بهتری می‌گیرد. من همیشه سعی کردم به تنهایی تصمیم نگیرم. از ابتدای انقلاب تا زمانی که بازنشسته شدم همیشه مسئولیت داشتم و همیشه سعی کردم جمعی و گروهی کار کنم و در کار خودم از بهترین‌هایی که می‌شناسم استفاده کنم، چه آن سال‌های طولانی که معاون وزیر خارجه بودم، در بین همکارانم هیچ‌ وقت سعی نکردم بگویم چون این شخص دوست و هم‌خط من است می‌تواند همکار من باشد. به تحصیلات، تخصص، تجربه، آگاهی، علم و تحصیلات خیلی اهمیت می‌دادم بنابراین کمتر تصمیم شخصی گرفتم و همیشه سعی‌ام بر این بود که تصمیماتم تصمیمات جمعی باشد. در ریاست جمهوری بسیار سعی کردم حتی کسانی که در ریاست جمهوری مسئولیتی هم ندارند ولی در گذشته سابقه آن کار را داشتند یا آن کار را بلد بودند یا آدم‌های خوشفکری هستند، با همه آنها مشورت کنم. لذا سعی کردم تا آنجا که می‌شود، درست تصمیم بگیرم. البته وقتی انسان در مسئولیتی است که این همه فشار روی او وجود دارد و روزانه باید ده‌ها تصمیم بگیرد نمی‌تواند ادعا کند که تمام این تصمیمات درست است ولی سعی‌ام بر این بوده که تصمیم درست بگیرم و تا آنجایی که می‌توانم کسانی که در گذشته دست‌شان به رئیس جمهور نمی‌رسید یا نامه‌هایشان را رئیس جمهور نمی‌توانست بخواند، این کار را انجام بدهم. چه‌بسا من خیلی مورد انتقاد قرار گرفتم که چرا شما نامه شرکت‌های مختلف را می‌دهید رئیس جمهور بخواند؟ گفتم از نظر من بخش خصوصی در کشور یک نقش تعیین‌کننده دارد و آقای رئیس جمهور باید مشکلات اینها را بداند و اگر یک بخش خصوصی بداند که شخص رئیس جمهور به نامه او اهمیت و روی آن نامه دستور می‌دهد، با یک پشتوانه بیشتری کار می‌کند. لذا سعی کردم تمام آن چیزهایی که می‌دانستم درست است و به آن اعتماد داشتم، انجام دهم. از طرف دیگر از روز اول هم که رفتم فکر می‌کردم هیچ چیزی را نباید از شخص رئیس جمهور پنهان کرد، درست برخلاف چیزهایی که گفته می‌شود. اتفاقا در جلسات مختلف دوستان به ما می‌گفتند که چگونه است که روحانی همه مطالب را می‌داند. خودش عقیده دارد که اگر این اطلاعات را نداشته باشد و مشکلات مردم و شما را نداند که نمی‌تواند درست تصمیم بگیرد. 

مذاکره مستقیم با آمریکا باید با اذن رهبری باشد/ ظریف از چارچوب رهبری در مذاکره با آمریکا خارج نشد

در دولت روحانی بحث مذاکره مستقیم با آمریکا به صورت جدی مطرح شد؟ اگر شد چرا اتفاق نیفتاد؟ آیا تابو بود؟

- در سیاست خارجی، در برخی از مسائل باید اتفاق نظر باشد و دولت نمی‌تواند هر کاری که دلش می‌خواهد انجام دهد. مذاکره مستقیم با آمریکا چه در زمان حضرت امام و چه در زمان مقام معظم رهبری حتما باید با اذن رهبری انجام شود. ما در مذاکرات اولی که روحانی می‌کرد، اذن داشتیم بگوییم که در قالب 1+5 که نشستیم با آمریکایی‌ها هم بتوانیم در چارچوب همان بحث هسته‌ای مذاکره کنیم و این کار هم شد. ظریف هم این کار را کرد و با جان کری صحبت کرد، البته صحبت‌هایی هم که می‌کردند در چارچوب همان اذنی بود که داشتند. یعنی من شاهد هستم که ظریف بسیار آدم متدینی است و از چارچوبی که مقام معظم رهبری ترسیم کرده بودند بیرون نرفت. من اینجا این موضوع را باید شهادت بدهم که برخلاف حرف‌هایی که برخی می‌زنند، ظریف در چارچوب عمل کرد و آدم بسیار متشرّعی است. در دوران عراقچی و در دوران بایدن که مذاکرات شروع شد یک چنین اذنی را نداشتیم. آمریکایی‌ها از ما خواستند اگر به جای اینکه از طریق «مورا» این مطالب رد و بدل شود مستقیم صحبت کنیم زودتر به نتیجه می‌رسیم و زبان یکدیگر را بهتر می‌فهمیم تا اینکه شخص دیگری یک چیزی از حرف‌های شما متوجه می‌شود را بیاید به من بگوید و بعدش هم از پاسخ من یک چیزی بفهمد و بیاید به شما بگوید، ممکن است در این وسط یک چیزهایی گم شود. روحانی موافق انجام مذاکرات مستقیم بود چون می‌دانستیم نتیجه بهتری حاصل خواهد شد اما تصویب نشد.

ت ت
کدخبر: 147527 تاریخ انتشار
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    در رسانه های دیگر بخوانید
    ارسال نظر

    پربیننده‌ترین
    اخبار روز سایر رسانه ها
      دیگر رسانه ها