این چهره پیشنهاد ترور امام خمینی را داد

یکی از افسران بعثی پیشنهاد داد که [امام] خمینی ترور و ابوالقاسم خویی، روحانی برجسته شیعه، مسئول ترور او قلمداد شود.

این چهره پیشنهاد ترور امام خمینی را داد
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان، به گزارش اصلاحات‌نیوز و به نقل از الشرق‌الاوسط آیا این درست است جمله‌ای که [امام] خمینی در پاریس به نماینده صدام گفت، صدام را متقاعد کرد کنار آمدن با مردی که جانشین شاه می‌شود، غیرممکن است؟ حقیقت ماجرای مواد منفجره‌ای که در تهران زیر بالش ولی‌فقیه کار گذاشته شد و سلسه‌ بمب‌گذاری‌هایی‌ که جان شماری از ارکان نظام را گرفت، چیست؟

این پرسش‌ها و بسیاری سوال‌های دیگر چندین دهه است که بی‌پاسخ مانده‌اند. بی‌پاسخ ماندن چنین پرسش‌هایی برای یک روزنامه‌نگار آزاردهنده است. به همین دلیل مدت‌ها دنبال شخصی بودم که از عمق اطلاعات عراق باخبر باشد و به این پرسش‌ها پاسخ دهد و باید بگویم که شخص موردنظر را یافتم. او سالم الجمیلی، افسر پیشین اطلاعات عراق، است که سال‌های زیادی را در دستگاه اطلاعات عراق سپری کرده و اکنون در مصاحبه با روزنامه الشرق‌الاوسط، مسائل خطرناک و هیجان‌انگیزی را تعریف می‌کند.

الجمیلی در سال ۲۰۰۳، زمانی‌ که آمریکایی‌ها به عراق حمله کردند، مسئول پرونده آمریکا در سازمان اطلاعات عراق بود. او با سرعت بسیار از بین‌ بردن اسناد بایگانی‌ را آغاز کرد، اما نیروهای آمریکایی هم در دستگیری او تاخیر نکردند و او ۹ ماه را در زندان‌های آمریکایی‌ها گذراند. سپس عازم امان شد و از کارهای سیاسی و دولتی کناره‌گیری کرد.

سالم الجبیلی ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند: [امام] خمینی اواسط دهه ۶۰ میلادی به عراق آمد. در ابتدا فعالیت خاصی هم نمی‌کرد اما پس از انقلاب ژوییه ۱۹۶۸ که عراق در خصوص الحاق جزایر سه‌گانه موضعی مخالف شاه ایران اتخاذ کرد و محمدرضا پهلوی هم به عنوان اهرم فشار و تهدید، نیروهایش را به سمت مرز عراق حرکت داد، [امام] خمینی از سربازان ایرانی خواست با توجه به اینکه جنگیدن مسلمان با مسلمان جایز نیست، علیه شاه قیام کنند و از دستورات او اطاعت نکنند. در واقع، شاه در عراق از اپوزیسیون کرد حمایت کرد و ما از مخالفان ایران علیه او حمایت کردیم و به [امام] خمینی اجازه دادیم افرادش را وارد عراق کند، به آن‌ها پاسپورت دادیم و اجازه دادیم شبکه رادیویی تاسیس کنند. همین بود که خمینی فعالیت سیاسی‌اش را آغاز کرد.

یکی از رفقای قدیمی رئیس‌جمهوری عراق به نام علی باوه که در تاسیس دفتر روابط عمومی که سازمان اطلاعات عراق از بطن آن شکل گرفت، مشارکت داشت، به عنوان مسئول هماهنگی امور با خمینی تعیین شد. علی باوه [امام] خمینی و گروهش را در زمینه‌های متعدد حمایت کرد و خمینی بارها از رهبری عراق قدردانی کرد.

پس از توافق الجزایر در سال ۱۹۷۵، ایران از حمایت اپوزیسیون عراقی دست برداشت و جنبش کردها سقوط کرد. از جمله مفاد توافق این بود که فعالیت اپوزیسیون ایران هم در خاک عراق متوقف شود. هرچند [امام] خمینی ابتدا متوجه لزوم در نظر گرفتن شرایط جدید و رعایت شرایط روابط با ایران شد، در عمل این تحول را نپذیرفت و به فعالیت‌هایش ادامه داد. به او گفتیم که اگر به ادامه فعالیت اصرار دارد، باید عراق را ترک کند. او سعی کرد به کویت برود، اما در مرز بلاتکلیف ماند. سپس مقام‌های عراقی با بازگشت او به نجف موافقت کردند.

با این حال، پس از رسیدن به این واقعیت که کنترل [امام] خمینی کاری بسیار دشوار است، در مورد چگونگی هماهنگی بین خمینی و رابطه با ایران سردرگمی ایجاد شد تا اینکه رهبری سازمان اطلاعات به بررسی مشکل و اینکه اصرار خمینی بر ادامه فعالیت چه پیامدهای می‌تواند به دنبال داشته شود، پرداخت.

سپس در یکی از جلسات، یکی از افسران پیشنهاد داد که [امام] خمینی ترور و ابوالقاسم خویی، روحانی برجسته شیعه، مسئول ترور او قلمداد شود و با اجرای این طرح هر دو شخصیت از بین بروند؛ اما سازمان اطلاعات جرئت نکرد بخش دوم پیشنهاد را به رئیس‌جمهوری ارائه کند و به ارائه قسمت اول یعنی ترور خمینی بسنده کرد. رئیس‌جمهوری عراق با ترور یا تحویل دادن خمینی به سازمان اطلاعات شاه موافقت نکرد و گفت: آیا اطلاعات ایران نمی‌داند که او مهمان عراق است؟

همین بود که پس از مدتی، خمینی راهی پاریس شد. بعد از رفتن خمینی به پاریس، صدام می‌خواست نیت خمینی برای مرحله بعدی را بررسی کند؛ به‌ویژه پس از آنکه دولت شاه متزلزل و ناپدار به نظر می‌رسید و وضعیت این کشور حاکی از احتمال دگرگونی در نظام ایران بود. پس رئیس‌جمهوری عراق علی باوه را که با خمینی رابطه داشت، به پاریس فرستاد و دیدار باوه با خمینی بود که چگونگی مرحله بعدی را روشن کرد.


ت ت
کدخبر: 154421 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین