چرا آمریکا واکنش شدیدتری به کشته شدن ۳ سربازش نداشت؟

جهان منتظر واکنش‌های شدید و کوبنده‌ای بود اما برخلاف انتظارات، اقدامات امریکا محدود به چند حمله پراکنده و تشرآمیز بوده که با توجه به سوابق نظامی‌گری امریکایی‌ها تا حدی می‌توان مماشات قلمداد کرد.

چرا آمریکا واکنش شدیدتری به کشته شدن ۳ سربازش نداشت؟
پیشنهاد ویژه

به گزارش منیبان، روزنامه اعتماد نوشت: «مماشات واشنگتن در بحران خاورمیانه یا پرهیز از خطا» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم عباس پرورده است که در آن آمده: پس از تهاجم اسراییل به غزه، الگویی بدیع از مناقشات در نظام بین‌الملل پدیدار شده که براساس آن به جای یک دولت، بخش‌هایی از یک دولت به عنوان طرف درگیر وارد مناقشه شده و این عامل تصمیم‌گیری برای امریکا به عنوان مهم‌ترین بازیگر فرامنطقه‌ای در خاورمیانه را دشوار کرده است.

از زمانی که بحران در منطقه با حمله به کشتی‌ها و پایگاه‌های امریکا بالا گرفته، مهم‌ترین گزاره که به آن پرداخته شده واکنش امریکا به این حملات است. با سوابقی که از رفتار امریکایی‌ها وجود دارد، جهان منتظر واکنش‌های شدید و کوبنده‌ای بوده، اما برخلاف انتظارات، اقدامات امریکا محدود به چند حمله پراکنده و تشرآمیز بوده که با توجه به سوابق نظامی‌گری امریکایی‌ها تا حدی می‌توان مماشات قلمداد کرد. اما سوال اصلی این است که چرا امریکایی‌ها واکنش شدیدتری نداشته‌اند. پاسخ به چنین سوالی در شرایط پیچیده کنونی سخت است اگرچه گفته می‌شود امریکا قادر به واکنش گسترده‌تر نیست، باید گفت همچنان پیش‌بینی‌ها قابل اعتماد نیستند و جهان بازیگران سیاست عالم عینیت است و ممکن است هر لحظه اتفاقی سیر رویداد‌ها را به سمت و سوی دیگری برد. در مقابل برخی رسانه‌ها خبرهایی از برنامه امریکا برای واکنش‌های شدیدتر منتشر کرده‌اند. براساس واقعیاتی که وجود دارد می‌توان دلایلی هم برشمرد که مماشات واشنگتن را تا این لحظه توجیه می‌کنند.

نخست، جو بایدن، رییس‌جمهور کهنسال امریکا از حزب دموکرات درصدد ممانعت از کاهش محبوبیت و آرای صندوق است.

ریچارد بلک، سناتور سابق امریکایی اعتقاد دارد بایدن به دلیل انتخابات قادر به راه‌اندازی جنگ علیه ایران که می‌تواند گسترش بحران در خاورمیانه را در پی داشته باشد، نیست. از سوی دیگر رقیب سمج او، دونالد ترامپ با شخصیتی جنجالی همچنان در حال سبقت گرفتن در ایالات مختلف است، رقیبی که در تاریخ سیاسی امریکا از جهاتی بی‌مانند است، اعتنای چندانی به آداب تشریفات و شؤون دیپلماتیک ندارد، در جمع هوادارانش برای تحقیر رقیب رفتارهای دور از شأن یک رهبر سیاسی انجام می‌دهد و حتی ادا و اصول در می‌آورد.

دوم، برخلاف بحران‌های سابق در خاورمیانه مثل حمله به لیبی، افغانستان و عراق که عموما برای واشنگتن تک مساله‌ای بودند، این‌بار امریکایی‌ها با بحرانی دامنه‌دار و بازیگران دولتی و غیردولتی مواجه هستند. ترکیب بازیگران به گونه‌ای است که دست ایالات‌متحده برای انتقام‌گیری یا نسق‌گیری چندان باز نیست، به خصوص بایدن از دلخور شدن دوستان نوظهور خود در خاورمیانه از جمله بغداد پرهیز می‌کند و نمی‌تواند به شبه نظامیان شیعه که از خاک عراق به سربازان امریکایی ضربه می‌زنند، پاسخ کافی دهد. همچنین فرانسه به عنوان متحد سنتی لبنان خواهان حفظ تمامیت ارضی لبنان و کشیده نشدن جنگ به لبنان است. بمباران کشور فقیر یمن هم چندان کمکی به کاهش انگیزه انصارالله نمی‌کند، مگر آنکه امریکا تا پیاده ساختن سناریوی افغانستان در یمن پیش رود که بعید می‌نماید.

سوم، دل نگرانی مهم‌تر بایدن این روز‌ها در جغرافیایی دورتر از خاورمیانه، در اروپا؛ اوکراین و در خاور دور؛ تایوان است. دو کانونی که آتش را زیر خاکستر تاریخ معاصر روابط بین‌الملل نگه داشته‌اند و شواهد نشان می‌دهد دیر یا زود زبانه خواهد کشید.

چهارم، افزایش بحران در منطقه پرآشوب کنونی خاورمیانه افزایش قیمت نفت و انرژی در جهان را دامن خواهد زد که از نظر دوستان و متحدان امریکا به خصوص اروپاییان قابل پذیرش نیست.

پنجم، مشکل دیگر امریکایی‌ها پیدا کردن دلیل محکمه‌پسندی برای مواجهه احتمالی نظامی است که هنوز نتوانسته‌اند به دست آورند. تهران تاکنون مسوولیت مستقیم هیچ حمله‌ای علیه نیروهای امریکا در منطقه را نپذیرفته، درحالی که گروه‌های عراقی، فلسطینی و یمنی خود مسوولیت حملات را پذیرفته‌اند و براساس عرف و حقوق بین‌الملل همچنان مقصر قلمداد کردن ایران قابل اثبات نیست. البته این خود دلگرمی ویژه‌ای به بایدن و دموکرات‌ها می‌دهد که در برابر رقبای جمهوری‌خواه، خودداری از افزایش تنش را توجیه کنند. از سوی دیگر تهران به‌رغم اتهاماتی که می‌شنود، همچنان بر دخالت نداشتن در درگیری‌ها تاکید دارد، این نیز باعث ایجاد شکاف در مواضع امریکایی‌ها در دو جناح تندرو و میانه‌رو است، اگرچه میانه‌رو‌ها باور جدی به عدم دست داشتن تهران در حملات ندارند، اما مصلحت‌اندیشی‌های کنونی اقتضا می‌کند فعلا بیانیه‌های رسمی ایران را قبول کنند تا در افکار عمومی و مقابل رقبای سیاسی حفظ ظاهر کنند.

به نظر می‌رسد آنچه که در روابط بین‌الملل به عنوان «خطای محاسباتی» از آن نام برده می‌شود، ذهن بازیگران اصلی مناقشه در خاورمیانه را درگیر کرده است. جنگ در دوران معاصر برخلاف قرن گذشته هزینه‌های تک‌بعدی و محدود ندارد. به دلیل در هم تنیده شدن مولفه‌های اقتصادی، ارتباطی و سیاسی، افزایش بحران در هر منطقه از جهان می‌تواند تبعات اجتناب‌ناپذیری در مناطق دیگر ایجاد کند.

افزایش بحران در خاورمیانه می‌تواند دیگر کشورهای دور و نزدیک را دچار هزینه سازد و این خود بر دقت در کاهش خطای محاسباتی افزوده است.

با برآوردی که از هزینه‌های چنین خطاهای محاسباتی وجود دارد، تصمیم‌گیران در طرف‌های مختلف مناقشه بیشترین مسوولیت را در کاهش تنش دارند.

منبع: اعتمادآنلاین


ت ت
کدخبر: 199583 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین