غم بزرگ را به کاربزرگ بدل کنیم
علی ربیعی - سخنگوی دولت دوازدهم
حادثه تاسف بار انفجار معدن زغال سنگ در طبس که منجر به از دست رفتن جان جمعی از کارگرانی که با جان کار میکنند و کار جان، ضایعهای تلخ است که متاسفانه هرازچندگاهی، در اقصی نقاط جهان و به خصوص کشورهای کمتر توسعه یافته شاهد آن هستیم.
با وجود انجام سالیانه ۱۲۰۰۰ بازرسی توسط بازرسان کار از حدود ۶ هزار معدن فعال در سطح کشور (که یکصد هزار کارگر شاغل را تحت پوشش دارد)، و اعلام نواقص غیرایمن به کارفرمایان، باز هم ۲/۳ درصد حوادث کار کشور در بخش معادن رخ میدهد.
سرنوشت معدنکاران در همه جای جهان کمابیش شبیه یکدیگر است. چندی پیش در معدن شهر سومای ترکیه، بیش از دویست نفر در اثر حادثه جان باختند.
یاد حادثه جانسوز معدن زمستان یورت آزادشهر سال ۱۳۹۶ در ذهنم زنده میشود، هنوز هم غم بزرگش بر دلم سنگینی میکند و با اندیشیدن به آن، بغض راه گلویم را میبندد.
من آن روزها شاهد بودم که چطور معدنکاران زحمتکش و خسته در عمق هزار متری زمین، جنازههای همکارانشان را از دل خاک و سنگ بیرون میکشند! در آن تاریکی نفسگیر که تنها با نور چراغ کلاهها روشن میشد هرجا که نگاه میکردم، میدیدم برادر جنازهی برادر، وطن آبادی جنازه آزادشهری و پسر جنازهی پدر را از زیر آوار بیرون میکشد.
متاسفانه شاید این حادثه، آخرین فاجعه معدنی نباشد. امروز که دولت، نماینده گروههای خاموش است؛ صدای این کارگرانی که برای همیشه خاموش شدهاند را خواهد شنید و پاسخ این صداها، سیاستگذاری منسجمی است که با همکاری بین دستگاهی، بخش خصوصی و تشکلهای کارگران معدن ممکن میشود و کاری بزرگ به انجام میرسد. وزارتخانههای صمت، کار، کشور، بهداشت و درمان با قرار گرفتن در کانون این سیاستگذاریها، میتوانند در بهینهسازی ابن وضعیت نقش موثری داشته باشند.
برخی مشکلات، پیشروی اعمال سیاستها بوده که نیازمند حمایت است. غالب معادن (عمدتا در بخش خصوصی) فاقد ایمنی لازم بر اساس استانداردهای تعریف شده وزارت کار هستند، منتهی اعمال قانون منجر به تعطیلی و در نهایت بیکاری تعداد زیادی کارگر خواهد شد، لذا برنامهریزی تدریجی بر اساس طبقهبندی ایمنی معادن ضروری است.
وادار کردن بخش خصوصی به نصب تجهیزات ایمنی با توجه به هزینههای بالای آن با مقاومت کارفرمایان مواجه میشود.
در گذشته وزارت کار پیشنهاد کرد که وزارت اقتصاد، بخش قابل ملاحظهای از هزینه ارتقای ایمنی معادن را به عنوان مالیات در بازه زمانی مشخص بپذیرد.
در طرح دیگری که قبلاً مورد برسی قرار گرفته و به صورت محدود به مرحله اجرا نیز رسیده بود، وزارت صمت از محل افزایش بهره مالکانه، خود اقدام به خرید تجهیزات و الزام به نصب با هماهنگی وزارت کار کند. در این فرایند، میبایست رعایت آییننامههای حفاظت فنی با هماهنگی قوه قضاییه اجباری گردد. همچنین از طریق اختصاص یک درصد پرداخت مجوز معادن به بحث ایمنی میتوان تا حدودی این امر را ساماندهی کرد.
در ادوار گذشته،ایجاد تشکلهای کارگری معادن در دستور کار قرار گرفته و تا حدودی نیز پیشرفت داشته است. تحقق این امر میتواند مطالبهگری ایمنی در سطح معادن را افزایش دهد.
از دیگر اقدامات حمایتی دولت میتوان به اجازه استخدام افراد برای بازرسی کار و مجهز کردن این افراد به دانش روز و تجهیزات نوین باشد. همچنین توجه و ترتیب اثر دادن مقامات استانی و قضایی به گزارشات بازرسین کار در پیشگیری از چنین حوادثی بسیار اثربخش است.
مکانیزه کردن معادن کشور و خروج آن به شکل کامل از حالت سنتی از دیگر راهکارهای کاهش چشمگیر حوادث است. متاسفانه در حال حاضر کارفرمایان به دلیل بهای بالای ماشینآلات و وجود تحریمهای ظالمانه در خیلی از موارد اجازه به روزرسانی تجهیزات و وسایل ایمنی مورد نیاز برای معادن را نمیدهد.