ارزیابی صد روزه از عملکرد پزشکیان
محسن هاشمی رفسنجانی
در آستانه صدمین روز ریاست جمهوری دکتر پزشکیان، کمیته سیاسی و شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران بعنوان یکی از احزابی که در کنار جبهه اصلاحات حمایتی جدی از دکترپزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری داشت به بررسی عملکرد دولت وفاق پرداخت.
با این هدف که نحوه تعامل و اصلاح را برای رسیدن به اهداف حزب دنبال نماید.
جوانترهای شورای مرکزی که از انتصابات وعملکرد دولت وفاق در این 100 روز گلهمند بودند، عنوان میکردند که «وضعیت اداره کشور نزدیک به گذشته است و تحول مهمی در عملکرد وتصمیمات مسئولان دیده نمیشود.
در اقتصاد همان سیاستهای تورم زای قبلی، بدون اصلاحات ساختاری وکاهش هزینههای غیر ضرور دولت در لایحه بودجه وجود دارد، انتصابات در خوشبینانهترین نگاه، تحولگرا و اصلاحطلبانه نیست و پزشکیان به حرف خود در مورد پزشک حاذق عمل نکرد.
در فرهنگ و اجتماع شعارهای انتخاباتی مانند رفع فیلترینگ دست کم در حد واتساپ و تلگرام هم انجام نشده وزمانی هم برای آن اعلام نگردیده است، در سیاست خارجی هر چند از الفاظ و جملههای افراطی پرهیز میشود ولی به نظر همان سیاستهای قبلی دنبال میگردد و تفاوتی در جهتگیری عملگرا در دیپلماسی دیده نمیشود.
ضمناَ انتقاداتی که اصلاحطلبان در نحوه سخن گفتن دولتمردان سیزدهم مطرح میکردند، کمابیش به دولت چهاردهم هم وارد است و بالاخره با حرارت تذکر دادند که مهمترین بخش دولت سیزدهم یعنی بخش امنیتی کاملاً حفظ شده است. جوانان حزب معتقدند به نام وفاق کابینهای ضعیف تشکیل گردید ولی کابینه را قویتر از کابینه رئیسی ولی ضعیفتر از کابینه روحانی معرفی میکنند.
و در نهایت اظهار نگرانی میکردند که با این شرایط، چرا در تبلیغات و فعالیتهای انتخابات ریاست جمهوری با آن شدت دولت مستقر نقد و به مردم وعده تحول داده میشد که با عدم انجام حرکتی در جهت وعدهها، همان 26درصدی که به آقای پزشکیان در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری رای دادند، احیاناً دچار سرخوردگی و ناامیدی شوند.» و تأثیر آن در انتخابات بعدی از جمله شوراها دیده شود.
میان سالان حزب در پاسخ به همکاران جوان حزبی، تذکر دادند که شکی نیست که از حرف تا عمل فاصله وجود دارد و نباید به طرف سهمخواهی رفت و چون در از اعضای حزب کارگزاران یا اصلاحطلبان به میزان انتظار استفاده نشد، با دولت قهر و بنا را بر انتقاد بگذاریم، به بیانی عمیقتر وفاق که شعار اصلی دولت در انتخابات بود و به نوعی تداوم تئوری اعتدال و میانهروی آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز هست، به معنای توافق در تقسیم پستها نیست، بلکه به معنای وفاق در نحوه بررسی مشکلات اساسی کشور و پیدا کردن راه حلهایی مشترک و قابل قبول برای عبور از بحرانها، عللالخصوص رسیدن به معیشت و رفاه مردم میباشد.
طبیعتاَ این توافق بنا به گفته رئیس جمهور نیز معلول ونتیجه کار کارشناسی دقیق و غیر خطی است.
امروز شرایط کشور به نحوی است که با ابرچالشهای متعدد داخلی و خارجی با همپوشانی و هم افزایی مواجه است وباید راه حل هایی ارائه شود که اگر به حل یک معضل می پردازد بر دیگر چالش ها، اثر منفی مضاعفی نگذارد. یعنی مشکل جدیدی را ایجاد ننماید.
باید ابتدا از ادامه سقوط شاخصهای مختلف جلوگیری کرد و جبران عقبماندگی صورت گیرد و بعید است امکان جهش فراهم باشد. چرا که محدودیتهای دولت مخصوصاَ در شرایط جنگی که به آن نیز از خارج و داخل دمیده میشود نیز قابل توجه است و هنر، عمل علیرغم همه محدودیتهاست.
بطور نمونه برای حل مشکل قیمت حاملهای انرژی، کشور نیازمند راه حل جامعی است که در کنار اصلاحات اقتصادی از جمله کسر بودجه و جلوگیری از افزایش نقدینگی با استفاده از شبه پول، زندگی و معیشت عمومی را نیز دچار اختلال غیر قابل تحمل نکند.
البته باید مطمئن شد که آیا حتی در صورت ارائه راه حل صحیح، قدرت فهم و توان اجرای آن در مسئولان نیز وجود دارد؟
نکته دیگری که بعضی از اعضا مطرح کردند، لزوم رعایت انصاف است، اگر ما از اصولگرایان تندرو و یا جریان پایداری انتظار داریم غیرمنصفانه به نقد این دولت نپردازند و شرایط کشور را در نظر بگیرند، ما نیز بایست به این موضوع ملتزم باشیم و بپذیریم که عملکرد دولت چهاردهم که تاکنون با دولت گذشته تفاوت چشمگیری نداشته است، به دلیل آن است که بسیاری از مشکلات کشور نظیر ناترازی انرژی، کسر بودجه، افزایش نقدینگی، ناترازی صادرات و واردات، تحریم و تورم، با تغییر افراد مدیریتها حل نمیشود، بلکه نیازمند تغییر در سیاستهای زیربنایی است.
بطور نمونه در حوزه ناترازی برق، مشکل اصلی کسری تولید نسبت به تقاضای مصرف است و کسری تولید نیزیا با احداث نیروگاههای انرژی تجدید پذیر و ارتقای کیفیت و راندمان نیروگاههای فعلی و صرفهجویی در مصرف محقق میشود، این خود نیازمند منابع مالی و قیمتهای واقعی و فرهنگ دلسوزانه در مصرف است که خارج از اختیارات وزارت نیرو قرار دارد، یا کاهش مصرف که با افزایش قیمت حل میگردد، تصمیمگیری در مورد آن به وزارت نیرو مرتبط نیست و موضوعی چند وجهی است.
البته در بسیاری از حوزههایی که ایجاد تحول ممکن است، نیازمند اجماع ، جسارت و تسلط بالای مدیران عالی در دولت میباشد که آن نیز باید از شعار وفاق به عمل کشیده شود وگرنه ابرچالشها همچنان حل نشده باقی خواهد ماند. و زود دیر میشود.
برای مثال پرونده بنزین یا سوخت با این جمله که قطعاَ مردم غافلگیر نخواهند شد، حل نخواهد گردید. آیا واقعاً شیوه جدیدی در نظر است که به مردم آگاهی داده شود تا حمایت کنند. آیا با صحبت صادقانه با مردم رضایت آنها جلب میشود؟!
به نظر وفاق در این مورد برای از بین بردن کسر بودجه موقعی امکانپذیر است که هم دولت و ارگانهای مدعی و هم مردم به یک اندازه فشار را تحمل کنند.
نه اینکه دولت فشار را برای حل کسر بودجه کاملاً به دوش مردم بیاندازد، چرا که فشار یک طرفه مشکل را حل نمیکند. باید دستگاههای اجرایی، فرهنگی و اجتماعی قبول کنند که بخشی از فشار کسر بودجه را تحمل کنند و از بودجه خود بکاهند تا دولت و مردم به وفاق برسند.
در بحث تورم که مجدداً در مهر ماه رو به افزایش گذاشته و به حدود 34% رسیده است. و تورم مهرماه 7/2 % بوده است چگونه میتواند به سمت کاهش حرکت کند.
قعطاً در این مورد هم باید حرکت دو طرفه باشد و اگر دولت و حاکمیت به سیاستهای تورمزای خود در میدان سیاست خارجی و داخلی ادامه دهند، تورم روی دوش مردم سنگینتر خواهد شد. لذا این مسأله هم وفاقی جدی بین دستاندرکاران اجرایی و حاکمیت و مردم را میطلبد که جرقه تورم را مجدداَ فعال نکنند. حرفهای مهمی در مورد FATF و کاسبان تحریم، توسعه و قطار پیشرفت از جمله توسعه حمل و نقل ریلی کشور که عقب ماندگی جدی نسبت به جاده دارد، عفاف و حجاب، میدان و دیپلماسی شد که فعلاَ در این مقال نمیگنجد.
در هر صورت نتیجه جلسات سیاستورزی حزب کارگزاران همچنان حمایت از موفقیت دولت چهاردهم با توصیههای عملگرایانه و واقعگرایانه به دولت، با پرهیز از هرگونه سهم خواهی خواهد بود. انشاءالله موارد مورد نظر با کارشناسی دقیق و با نوشتاری شفاف در اختیار دولتمردان دولت وفاق قرار خواهد گرفت.
باید بدانیم که راه حلها همیشه در گزینههای پیشنهادی و جلوی چشم نیست، باید برای حل هر مشکل اهداف فراموش نشود. و استفاده حداکثری از مغز صورت گیرد.
برای مثال برای بنزین فقط به قیمت اشاره میشود ولی همه مواردی که جلوی چشم نیستند از جمله توسعه حمل و نقل عمومی، تنوع سبد سوختی، وسائل نقلیه فرسوده، خودروهای پر مصرف به هیچ وجه در نظر گرفته نمیشوند و عملاَ کاری در این زمینهها صورت نمیگیرد. پس لازم است جراحی را از سازمان برنامه، وزارت صمت و نفت شروع کنیم.
در مورد برق با 30درصد مصرف خانگی، اتلاف برق به مراتب بیش از مصرف برق خانگی است. یا در مصرف گاز 70% مردم کمتر از 10درصد گاز کشور را مصرف میکنند و کل مصرف خانگی 27% است و 700 شرکت بزرگ، گاز کشور را مصرف میکنند. اتلاف گاز هم به مراتب بالاست.
بعضی از مسئولین با مقایسه اشتباه میگویند به اندازه چین مصرف گاز داریم. ولی نمیگویند که 7% مصرف انرژی چین گاز است و تنوع مصرف در چین جدی است.
به صورتی میتوان گفت مدیریت کشور با تحریمها و ناترازیها و کمبود و کسر بودجه از زمان جنگ سختتر شده است، مصرف منابع کشور دچار بیتدبیری شده، برای مثال برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی که باعث نشست وفرو چاله شده، یا خلق پول بیپشتنوانه که باعث کاهش ارزش پول ملی شد، یا فرار مغزها و نخبهها همه و همه برگشت به نگرش علمی و کارشناسی در همه ابعاد تصمیم سازی و تصمیمگیری را میطلبد. شرایط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به صورتی درآمده که علم اقتصاد به تنهایی پاسخگوی حل مشکلات نیست؟!
مهمترین شاخص GDP است که در مقایسه با کشورهای همتراز باید هم اکنون به حداقل 3500 میلیارد و دلار رسیده باشد، در صورتی که کمتر از 400 میلیارد دلار است.
بودجه 6800 همتی انبساطی با کسر بودجه حداقل 700 تا 1700 همتی در مجلس مطرح است و با تصویب کلیات در کمیسیون تلفیق در کمیسیونهای تخصصی و صحن علنی رسیدگی خواهد شد. برنامه چشم انداز 20 ساله هم1404 پایان مییابد و چشماندازی جدید باید نوشت. لذا باید از همین بودجه و چشمانداز شروع کرد.
مجموعه کارگزاران به جناب آقای پزشکیان علاقهمند است او را خوش نیت و راستگو میداند و البته وفاق را هم خوب متوجه میشود.
اما مردم منتظر تصمیمات جدی امیدوار کننده هستند. نباید به ساده انگاری بگذرانیم. لذا جراحی اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی و اقتصاد و فرآیندها و ساختار و برنامهها به سرعت لازم است.