کارشناس مسائل خاورمیانه:
منافع همه کشورهای منطقه با ایران گره خورده اما کسی نیست آن را مدیریت کند| ایران برای کشورهایی مانند لبنان، عراق، سوریه و فلسطین فرستاده تعیین کند
کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: نظام سیاسی ما باید فرستاده ویژهای برای کشورهای کلیدی منطقه مانند لبنان، عراق، سوریه، فلسطین و منطقه خلیج فارس تعیین کند. متأسفانه همه اقدامات دیپلماتیک ما از طریق سفرا انجام میشود، در حالی که سفرا به دلیل محدودیتهای سیاسی، توانایی لازم برای حل مسائل پیچیده را ندارند.

امیر موسوی، کارشناس مسائل خاورمیانه و پژوهشگر تحولات جهان عرب، در گفتوگو با منیبان، درباره تحولاتی که ایران در سال گذشته با آن در منطقه مواجه بود، گفت: شاهد یک حرکت عظیم و هماهنگ علیه محور مقاومت توسط رژیم صهیونیستی، آمریکا و همراهی برخی کشورهای منطقه بودیم. این اقدامات که پس از هفتم اکتبر و عملیات طوفان الاقصی به اجرا درآمد، با هدف مهار کامل محور مقاومت و از بین بردن پایگاههای مردمی و نظامی آن طراحی شده بود. حملات گسترده و هماهنگ با استفاده از آخرین تکنولوژیهای روز، علیه رهبران و زیرساختهای محور مقاومت انجام شد.
او ادامه داد: با وجود خسارتهای سنگین و فاکتورهای پرداختی در این برخوردها محور مقاومت ثابت کرد که شکستناپذیر است. در غزه، لبنان، یمن و عراق اهداف صهیونیستها محقق نشد اما در سوریه، وضعیت متفاوت بود. متأسفانه در این کشور اهداف رژیم صهیونیستی، آمریکا، ارتجاع عرب و ترکیه با موفقیت همراه شد. کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی و امارات با فشار بر رهبری سوریه، او را قانع کردند که با میانجیگری آمریکا شرایط سوریه بهبود خواهد یافت، به شرط فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت.
موسوی اظهار کرد: گروههای مقاومت سوریه، موسوم به "دفاع ملی" که نقش مهمی در آزادسازی مناطق مختلف سوریه از دست تکفیریها داشتند، منحل شدند. این گروهها که شبیه به حشد الشعبی در عراق عمل میکردند، ستون فقرات امنیتی و اقتدار سوریه بودند. انحلال آنها ضربهای سنگین به نظام سیاسی سوریه وارد کرد چرا که ارتش این کشور به تنهایی قادر به مقابله با گروههای چریکی نبود.
کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: پس از رفتن بشار اسد، رهبر این کشور با فشار کشورهای عربی مستشاران ایرانی را از خاک خود خارج کرد، کمکها به مقاومت را قطع کرد و متأسفانه شاهد ترور مستشاران ایرانی و حزبالله در سوریه بودیم. این اقدامات باعث شد نظام سیاسی سوریه ضربه بخورد، ارتش بیانگیزه شود و قدرت مقابله خود را از دست بدهد. حتی مسئولین سیاسی سوریه نیز امید چندانی به آینده ندارند.
او با اشاره به آینده منطقه گفت: ما در رابطه با شرایط منطقه مشکلاتی داریم هم در محاسبات، هم در ارتباطات و هم در برخوردهایمان. به نظر من نیاز به یک بازنگری بزرگ در داخل کشور داریم، به ویژه در میان تصمیمگیران و تصمیمسازان. ما در عراق بعد از لبنان شرایط خوبی نداریم و با چالشهایی مواجه شدهایم و عملاً سوریه را از دست دادهایم. یمن هنوز پایدار و قوی ایستاده است اما فلسطین با شرایط پیشآمده وضعیت خوبی ندارد. باید به طور جدی فکر کنیم و یک حرکت دیپلماتیک قوی، محکم و هماهنگ در منطقه انجام دهیم.
موسوی تصریح کرد: ما با مشکل افکار عمومی در جهان عرب مواجه هستیم. مردم عراق و جهان عرب به خوبی در مورد موضعگیریهای جمهوری اسلامی ایران و عملکرد مسئولین ایرانی در منطقه توجیه نشدهاند. حتی در مورد سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی در منطقه نیز توجیه کافی وجود ندارد. به همین دلیل ما در افکار عمومی عربها به ویژه در عراق و غرب آسیا شرایط خوبی نداریم و انتقادات شدیدی مطرح میشود.
او گفت: در مورد سوریه دو کشور ترکیه و قطر از شرایط جدید حمایت میکنند. ما در گذشته به هر دو کشور کمک کردهایم. جمهوری اسلامی ایران و شهید قاسم سلیمانی به اردوغان در مقابله با کودتای نظامی در ترکیه کمک کردند و همچنین از نظام سیاسی قطر در برابر محاصره توسط عربستان، امارات، مصر و بحرین. این دو کمک بزرگ یکی نجات اردوغان و دیگری نجات شیخ تمیم باید به عنوان اهرم فشار برای بهبود روابط با سوریه استفاده شوند. باید از این موقعیت استفاده کنیم و با تحرکات دیپلماتیک ویژه حداقل از دشمنی و برخوردهای خصمانه با اقلیتها و گروههایی مانند حزبالله و حشد الشعبی جلوگیری کنیم.
کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در مورد سوریه دو نکته باید برای حاکمیت جدید روشن شود. اولاً جمهوری اسلامی ایران هیچ دخالتی در مسائل داخلی سوریه نداشته و رابطه تهران و دمشق صرفاً در راستای پشتیبانی از مقاومت در فلسطین بوده است. ثانیاً حضور مستشاران نظامی ایران و حزبالله در سوریه به جلوگیری از خونریزیهای بیشتر کمک کرده است. این کمکها باید توسط حاکمیت جدید سوریه به رسمیت شناخته و حداقل روابط آرام و غیرخصمانهای بین دو کشور برقرار شود. متأسفانه ما از این دو برگ برنده به خوبی استفاده نکردهایم و باید در این زمینه بازنگری جدی انجام دهیم.
او درباره بازیگری ایران در منطقه گفت: نظامهای سیاسی عرب به ویژه در عراق چشمشان به آمریکاست. آمریکا برخورد سختگیرانهای با ایران دارد اما زمانی که دو کشور فضای مذاکره و تفاهم را در پی میگیرند این کشورها هم سریعاً مواضع خود را تعدیل میکنند. این نشان میدهد که رفتار آنها به شدت تحت تأثیر روابط ایران و آمریکاست. بنابراین ما باید برای این موضوع چارهای بیندیشیم و یک حرکت استراتژیک انجام دهیم.
موسوی تاکید کرد: نظام سیاسی ما باید فرستاده ویژهای برای کشورهای کلیدی منطقه مانند لبنان، عراق، سوریه، فلسطین و منطقه خلیج فارس تعیین کند. متأسفانه همه اقدامات دیپلماتیک ما از طریق سفرا انجام میشود، در حالی که سفرا به دلیل محدودیتهای سیاسی، توانایی لازم برای حل مسائل پیچیده را ندارند. اگر به کشورهای مهم دنیا نگاه کنید، میبینید که آنها مسئولیت حل و فصل پروندههای پیچیده را به سفرای خود نمیسپارند بلکه از فرستادگان ویژه استفاده میکنند. به عنوان مثال، آمریکا دو نفر را به عنوان فرستاده ویژه برای مذاکره در مورد آزادسازی اسرا در غزه تعیین کرده است، روسیه و انگلیس نیز از همین روش استفاده میکنند. این افراد به راحتی میتوانند کارهای بزرگتری انجام دهند زیرا سفرا به دلیل محدودیتهای دیپلماتیک توانایی برخورد مؤثر با مسائل را ندارند.
او در پایان خاطرنشان کرد: متأسفانه در کشورمان این فرهنگ را نداریم. رئیس جمهور برای هر پرونده مهم، باید افراد ویژهای تعیین کند. این موضوع قابل حل است زیرا منافع همه کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی ایران گره خورده است مشکل اینجاست که کسی نیست که این مسائل را به درستی ساماندهی کند. کشورهای منطقه منافع و نگرانیهای خاص خود را دارند و ایران نیز همین طور. برای حل این مشکلات، باید افراد قوی و کارآمدی مسئولیت این پروندهها را بر عهده بگیرند. قهر کردن با این و آن کشور اصلاً راهحل درستی نیست. باید ارتباطات برقرار شود و از واسطهگریهای مختلف برای حل و فصل مشکلات استفاده کرد.