چرا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به امارات سفر کرد؟
وزیر خارجه رژیم صهیونیستی اولین سفر خارجی خود را پس از تصدی این پست به امارات انجام داد . برخی تحلیلگران این سفر را در راستای تلاش صهیونیستها برای بازکردن دریچه حضور خود در منطقه خلیج فارس برای ترغیب دیگر کشورهای عرب این منطقه به سازش با این رژیم و نیز مقابله با ایران تحلیل میکنند.
به گزارش منیبان، «یائیر لاپید» وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی روز سه شنبه در سفری دو روزه وارد ابوظبی پایتخت امارات شد. او در پیامی توییتری پیش از برخاستن هواپیمایش به سمت ابوظبی نوشته بود که «برای سفری تاریخی راهی امارات است».
لاپید در جریان دو روز حضورش در امارات سفارت رژیم صهیونیستی در ابوظبی و سرکنسولگری این رژیم در شهر دوبی را افتتاح کرد و برخی رسانههای عربی هدف از این سفر را تکمیل روند سازش امارات با رژیم صهیونیستی توصیف کردند و برخی دیگر نیز این سفر را برای تقویت موضع مشترک علیه موضوع هسته ای ایران و گفت وگو با «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی برای تشکیل ائتلافی به منظور شکست دولت « بایدن » در این پرونده دانستند. در این میان، رسانه های رژیم صهیونیستی نیز سفر لاپید را "دیدار صلح" معرفی کردند.
توافق سازش که بین امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی با دلالی «دونالد ترامپ» رییس جمهوری سابق آمریکا در سپتامبر سال گذشته میلادی در واشنگتن امضا شد که به «توافق ابراهیم» موسوم شده است.
برقراری روابط کامل دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی، سرمایه گذاری دوجانبه، امضای توافقنامه های دوجانبه در زمینه آموزش و پرورش، تجارت، گردشگری و امنیت از جمله مفاد توافقنامه سازش اماراتی ها است.
پس از امضای این توافقنامه سازش، پروازهای هوایی مستقیم میان سرزمینهای اشغالی و امارات برقرار و دو طرف به تبادل سفیر اقدام کردند.
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در آن زمان گفت که این رژیم با امارات در زمینه های پزشکی، انرژی، محیط زیست و بسیاری از زمینه های دیگر همکاری خواهد کرد و «یوسف العتیبه» سفیر امارات در آمریکا نیز توافقنامه سازش را به زعم خود "یک پیروزی برای دموکراسی و منطقه" توصیف کرد.
درپی عادی سازی روابط تل آویو - ابوظبی بود که پرچم رژیم صهیونیستی در امارات به اهتزار درآمد و خبر از باز شدن رستوران های صهیونیستها در این کشور رسید.
امضای توافقنامه همکاری وزارت بهداشت امارات با رژیم صهیونیستی، معاهده لغو مالیات مضاعف و همکاری در زمینه کشاورزی، امنیتی، نظامی و فناوری از دیگر جنبه های همکاری است که با عادی سازی روابط ابوظبی با تل آویو آغاز شد.
براین اساس، امارات به بستری برای فعالیت شرکت های صهیونیستی و فروش محصولات و خدمات آنها در آمد و همزمان نیز رژیم صهیونیستی تلاش کرد که از پول های هنگفت امارات برای رشد و توسعه خود بهره برداری کند.
در همین راستا، امارات صندوقی به ارزش ۱۰ میلیارد دلار را تاسیس کرد تا در بخش های راهبردی انرژی، صنایع، آب، فضا، بهداشت عمومی، فناوری کشاورزی و نظایر آن در رژیم صهیونیستی سرمایه گذاری کند.
در آخرین مورد نیز رژیم صهیونیستی در تلاش برای نفوذ رسانه ای از طریق امارات بویژه در کشورهای عرب خلیج فارس وارد عمل شد و نخستین دفتر رسانه ای این رژیم در قالب شبکه صهیونیستی « i۲۴News» گشایش یافت.
«فرانک ملول» رئیس شبکه تلویزیونی" i۲۴" رژیم صهیونیستی اعلام کرد: آغاز بکار این دفتر در دوبی باعث می شود تا پوشش خبری ما در خاورمیانه و درست از قلب تجاری و رسانه ای امارات کامل تر و بهتر شود.
مسئولان این شبکه صهیونیستی همچنین از موافقت نامه هایی با وزارت گردشگری امارات و شبکه رسانه ای «گلف نیوز» این کشور خبر دادند.
همزمان یک بیمارستان رژیم صهیونیستی به نام «شیبا» نیز از امضای یادداشت تفاهم با وزارت بهداشت امارات برای ارایه خدمات پزشکی از راه دور، آموزش کادر درمان و گردشگری پزشکی خبر داد.
در سایه این شرایط، این پرسش مطرح می شود که چرا در کمتر از یکسال از زمان امضای توافقنامه سازش امارات با رژیم صهیونیستی، این رژیم همه تلاش خود را بکار بسته است که سطح روابط خود در همه سطوح را با ابوظبی گسترش دهد؟
پاسخ این پرسش را باید در وضعیت رژیم صهیونیستی در منطقه جستجو کرد. صهیونیست ها بیش از هفتاد سال پیش با جنگ و خونریزی و اشغالگری سرزمین فلسطین را غصب کرده و رژیم خود را در آنجا به پا کردند. ملت های مسلمان منطقه نیز از همان آغاز به مقابله با رژیم صهیونیستی پرداخته و جنگ های متعددی برای مقابله با خوی توسعه طلبی رژیم صهیونیستی و حمایت از ملت فلسطین بین شماری از کشورهای منطقه و این رژیم روی داد.
با وجود امضای توافقنامه سازش بین رژیم صهیونیستی و حکومت های اردن و مصر اما ملت های این کشورها همچنان رژیم صهیونیستی را دشمن اول خود می دانند و این سازش در سطح مردمی با مخالفت همیشگی روبرو بوده است که گوشه هایی از این مخالفت خود را همواره در تظاهرات ها و آتش زدن پرچم رژیم صهیونیستی و همبستگی با ملت فلسطین در این دو کشور نشان می دهد.
این وضعیت در خصوص سایر ملت های مسلمان و عرب منطقه نیز صدق می کند و آنها در مناسبت های مختلف مخالفت و مبارزه خود با رژیم صهیونیستی را نشان داده اند.
عدم پذیرش رژیم صهیونیستی در منطقه بعد از گذشت بیش از ۷۰ سال همچنان به عنوان مهمترین نگرانی مقامات صهیونیست به شمار می رود و آنها در طول این سالها تلاش زیادی برای عادی کردن روابط درسطح رسمی و پذیرش خود در منطقه کرده اند و در این راه از سستی و ضعف و وادادگی برخی حکام منطقه سود جسته اند.
این درحالی است که در سطح مردمی مخالفت ها و عدم پذیرش صهیونیست ها همچنان به قوت خود پابرجاست.
رژیم صهیونیستی که بعد از سازش با مصر و اردن چند دهه نتوانسته بود به طور رسمی و علنی به سازش با دیگر کشورهای عربی برسد، تمام تلاش خود را در طول این سالها بکار گرفت و در نهایت وادادگی و ضعف حکام امارات، بحرین، سودان و مغرب باعث شد تا آنها دست به عادی سازی روابط با این رژیم بزنند.
در این میان، سازش رسمی با امارات و بحرین فرصتی برای رژیم صهیونیستی مهیا کرد تا از دریچه این دو کشور برای اولین بار جای پایی در منطقه خلیج فارس باز کند.
در راستای همین هدف نیز از زمان اعلام عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی در کمتر از یکسال پیش تاکنون، صهیونیست ها از یک سو بی وقفه در تلاش برای نفوذ هرچه بیشتر در سطوح و بخش های مختلف امارات در چارچوب پروژه بزرگتر گسترش نفوذ خود در منطقه خلیج فارس و تاثیرگذاری بر کشورهای عرب آن و تلاش برای مقابله با ایران و از سوی دیگر بهره برداری از پول های هنگفت امارات برای بهبود اوضاع اقتصادی خود هستند، امری که امارات را به عرصه بهره برداری و تاخت و تاز صهیونیستها تبدیل کرده است.
رژیم صهیونیستی همچنین تلاش می کند که با گسترش حضور خود بویژه در امارات فضای ضد صهیونیستی در منطقه خلیج فارس را شکسته و دیگر حکام منطقه را ترغیب به سازش با خود کند.
در همین راستا است که مقامات رژیم صهیونیستی اهمیت و اولویت خاصی به امارات در سیاست خارجی خود داده اند و لاپید اولین سفر خارجی خود بعد از تصدی این پست را به امارات انجام می دهد تا سنگ بنای روابط سازشکارانه را در راستای اهداف یاد شده تقویت کند؛ هرچند که براساس نظرسنجی ها حدود ۸۰ درصد شهروندان اماراتی تمایل ندارند که "روابط کاری یا روابط ورزشی با اسرائیلی" ها داشته باشند؛ امری که بیانگر تضاد دیدگاههای افکار عمومی و سیاست رسمی مقامات این کشور است.