نجات افغانستان در گرو این موضوع است
آگاهان سیاسی و فرهنگی افغانستان بر این باورند که تنها راه نجات این کشور همکاری کشورهای منطقه و کنار زدن آمریکا از مسائل این کشور است.
به گزارش منیبان، آمریکا و پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) پس از ۲۰ سال حضور در این کشور، افغانستان را در میان بحران جنگ و خشونت بی سابقه رها کرده و غیرمسئولانه از معرکه خارج شدند.
اکنون که با رفتن آمریکا آتش جنگ در افغانستان شعلهورتر شده، خطر جنگ داخلی دیگر افغانستان و منطقه را تهدید می کند، شماری از آگاهان سیاسی این کشور باور دارند که کنار زدن آمریکا بطور کامل و تقویت همکاری های کشورهای منطقه تنها راه نجات این کشور است.
«احمد ضیا رفعت» استاد دانشگاه و سیاستمدار افغان می گوید که طالبان در هفتههای اخیر با سرعت ناگهانی توانستند دهها شهرستان را بدون جنگ تصرف کنند.
وی افزوده است که این رویداد پیشبینیناشده، گمانهزنیهایی را در حلقههای سیاسی مبنی بر اینکه شاید بازیگران منطقهای یا فرامنطقهای در تبانی با حکومت افغانستان پشت پرده این دگردیسی پرشتاب باشند، تقویت کرده است. دستکم دو فرضیهای که در این نوشته از آنها سخن میرود، بیش از سایر گمانهزنیها، محتمل مینماید:
فرضیه نخست: جابهجایی طالبان در شماری از شهرستانها در هماهنگی پنهان میان حکومت افغانستان، روسیه، چین، ایران و هند صورت گرفته تا به عنوان اقدام پیشگیرانه مانع ورود و گسترش داعش توسط آمریکا در افغانستان به قصد تهدید منفعتهای امنیتی رقیبان منطقهای شود.
اگر این فرضیه درست داشته باشد؛ در آن صورت برای رهایی منطقه از خطر تروریسمزایی، تروریسمپروری و تروریسمگستری به نام داعش و دیگر نامها، ضروری است که کشورهای منطقه به این نکتهها توجه کنند.
رفعت افزوده است که اقدامهای پیشگیرانه اضطراری، به گونهای که در فرضیه نخست مطرح شد، در کوتاهمدت به نفع منطقه است؛ اما در میانمدت و درازمدت نمیتواند کارساز باشد؛ زیرا قدرت یافتن اسلام سیاسی، در هر قالبی که تعریف شود، سرانجام به افراط گرایی دینی و رشد این افراط گرایی، به تروریسم دینی میانجامد.
وی گفته است، خطر داعش را در کوتاهمدت شاید بتوان با گروه افراطی دیگری دفع کرد؛ اما آن گروه افراطی، به صورت بالقوه می تواند خود به جریانی شبهداعش مبدل شود. به قول معروف با یک اشتباه نمیتوان اشتباه دیگری را اصلاح کرد.
رفعت می افزاید: تمام منفذهای احتمالی که آمریکا بتواند از آنها برای تبدیل کردن دوباره افغانستان به کانون تروریسم استفاده کند، باید بسته شود.
به گفته وی، تا جایی که به نظر میرسد، سپردن پاسداری از فرودگاه کابل به نیروی نظامی آمریکا یا ناتو یا یکی از کشورهای عضو ناتو، این خطر را به دنبال دارد که آمریکا بتواند از آن به مقصدهای نقل و انتقالهای مرموز به نفع تروریسمپروری استفاده کند.
این استاد دانشگاه می گوید: با خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، نیازی نیست که این کشور شمار زیادی دیپلمات و کارمند محلی در افغانستان داشته باشد.
به باور وی، بدون تردید حضور پرشمار دیپلماتهای آمریکا در افغانستان، جز اینکه فرصت و بستری برای کارهای اطلاعاتی و عملیاتی این کشور در جهت تطبیق نقشه تروریسمپروری علیه رقیبان منطقهای باشد، هیچ سودی برای افغانستان ندارد. حکومت افغانستان باید با جدیت متوجه این مسئله باشد.
رفعت تصریح می کند که دولت افغانستان زمانی میتواند آمریکا را وادار به کاهش منطقی کارمندان سفارتش در کابل کند که این کشور از بند کمکهای سه تا چهار میلیارد دلاری سالانه آمریکا نجات یابد.
به گفته وی، کشورهای منطقه باید پرداخت این مبلغ به افغانستان را متقبل شوند، در غیر آن بهایی که بعدها برای مبارزه با تروریسم صادر شده از سوی آمریکا در افغانستان باید بپردازند، بسیار بیشتر از این خواهد بود. علاوه بر این، مجبور به پرداختن بهای سنگین سیاسی نظامی نیز خواهند شد.
این سیاستمدار افغانستان می نویسد: تا زمانی که افغانستان وابسته به کمکهای مالی آمریکا باشد، این کشور در پیروزی مهرههای وابسته به خود به ریاست جمهوری و در صحنهگردانی؛ مجلس نمایندگان، سازمانهای مدنی و رسانههای داخلی نقش تعیینکننده خواهد داشت. نقشی که اگر زایل نشود، پیامدهای آن به مردم افغانستان و منطقه، همچنان زیانبار خواهد بود.
به گفته رفعت، کشورهای منطقه اگر بخواهند هرگونه توانایی بالقوه آمریکا در تبدیل کردن افغانستان به کانون تروریسم را خنثی کنند، باید به جای رقابت منفی بر سر نفوذگستری در افغانستان در نبود آمریکا، وارد تعامل مثبت و سازنده با یکدیگر به منظور ثبات و توسعه پایدار افغانستان شوند.
عضو سابق جبهه متحد ملی این کشور می گوید که افغانستان با ثبات و توسعهیافته توانایی برخورداری از «استقلال» پیدا میکند. مستقل بودن افغانستان مانع نفوذ کشورهای متخاصم و جنگهای نیابتی می شود. اگر برای خشکاندن جنگهای نیابتی چاره اندیشی نشود، کشورهای منطقه باید همیشه گرفتار دردسرهای نظامی سیاسی برخاسته از وضعیت ناپایدار افغانستان باشند.
این استاد دانشگاه فرضیه دوم خود را چنین مطرح کرده است که پیشروی سریع طالبان در شماری از شهرستانها از جمله مرزها با کشورهای همسایه، به همکاری اطلاعاتی آمریکا صورت گرفته تا این گروه در تعامل پنهان با داعش، مخل امنیت رقیبان منطقه ای این کشور شود.
به گفته این سیاستمدار افغانستان اگر این فرضیه درست باشد طالبان به رغم اظهار نظرهای رسمی خود، عامل بازدارنده داعش نخواهند شد.
به باور وی، طالبان با رسیدن به استقرار باثبات، خود مخل امنیت رقیبان منطقه ای آمریکا خواهند شد.
وی می گوید که اگر کشورهای منطقه فوری حکومت افغانستان را از لحاظ مالی، سیاسی و نظامی حمایت نکنند و آن را محتاج کمکهای آمریکا نگهدارند، در آن صورت نباید انتظار داشته باشند که حکومت افغانستان بتواند جز گردن نهادن به نقشههای تروریسمگستری آمریکا در افغانستان، کار دیگری انجام دهد.
این استاد دانشگاه می افزاید: اگر حکومت افغانستان و منطقه در تعامل سریع و سازنده با هم وارد عمل نشوند، افغانستان گرفتار جنگهای نیابتی عمیق و گسترده خواهد شد. جنگهایی که وقتی به اوج برسد، هم افغانستان و هم منطقه برای مدت طولانی گرفتار مصیبت کمپیشینه خواهند شد.
این آگاه سیاسی افغانستان به پاکستان هم هشدار می دهد که پاکستان اگر حساب خود را از تروریسم و نقشههای تروریسمگستر آمریکا در منطقه جدا نکند، خود نیز گرفتار فروپاشی خواهد شد.
وی می گوید: حکومت پاکستان باید به یاد داشته باشد که فروپاشی پاکستان ابزار بالقوه دیگری در دست آمریکا به منظور شعلهورتر کردن آتش افراطیت در منطقه خواهد بود. همانگونه که آمریکا از فربه کردن جهاد مردم افغانستان در تولید و گسترش تروریسم علیه مردم افغانستان و منطقه استفاده میکند، از همین ابزار روزی علیه پاکستان نیز استفاده خواهد کرد.