دردسر بزرگ گریبان»الهام علیف» را گرفت!
«نباید فراموش کرد آذربایجان بخشی از خاک ایران بوده که در قرن نوزدهم از این کشور جدا شده است. از این رو، رویههای اخیر دولت آذربایجان علیه سرزمین مادری (ایران) موجب خواهد شد تا در دراز مدت، روحیه ملی گرایی ایرانی تحریک شود و این مساله بدون تردید تبعات سنگینی را برای دولت آذربایجان و شخص "الهام علیاف" خواهد داشت».
به گزارش منیبان؛ "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی، به اختلافات و تنشهای اخیر میان ایران و آذربایجان پرداخته و به طور خاص با ذکر استدلال هایی، به رهبران آذربایجان توصیه کرده که از سیاستهای ضدایرانی خود فاصله بگیرند، زیرا این سیاستها در درازمدت، تبعات به شدت منفی و مخربی را برای این کشور به دنبال خواهند داشت.
اندیشکده کوئینسی در این رابطه مینویسد: «امیدها برای تنش زدایی میان ایران و آذربایجان در قالب تنشهای اخیر میان آنها و پس از گفتگوی تلفنی میان "حسین امیر عبداللهیان" و "جیحون بایراموف" وزرای خارجه ایران و آذربایجان، چندان به نقطه رضایت بخشی نرسیده است. تنها چند روز پس از این تماس تلفنی، الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان در جریان یک نشست بین المللی، ایران را به استفاده از منطقه قره باغ جهت قاچاق موادمخدر به روسیه و اروپا متهم کرد. این ادعای علیاف از آن جهت عجیب است که بدون هرگونه سند و مدرکی ارائه شده است. دراین راستا، وزارت خارجه ایران نیز ضمن ردِ مواضع علیاف از آنها با عنوان "ادعای شگفتانگیز" وی یاد کرد.
رژیم باکو همچنین شماری از روحانیون شیعی را نیز که به آنها برچسب حامیِ ایران بودن را زده، بازداشت کرده است. اقدامی که در نوع خود بر شدت تنشها با تهران افزوده است. در این زمینه به طور خاص دولت آذربایجان اقدام به بازداشت امام جمعه سابق باکو "ایلگار ابراهیم اوغلو" و "سردار بابائف" از مدیران یکی از وب سایتهای مهم مذهبی آذربایجان کرده است. هر دو فردِ مذکور تحصیلات خود را در ایران انجام دادهاند با این حال در حالیکه ابراهیم اوغلو پس از انجام بازجوییهای مفصل و طولانی آزاد شد، بابائف به طور رسمی به خیانت به جمهوری آذربایجان متهم شده است. اتهامی که با توجه به سابقه تاریخی دولت آذربایجان، در نهایت میتواند به حبس و شکنجه طولانی مدت بابائف ختم شود. باکو همچنین سعی دارد از اقدامات ضدایرانی خود به عنوان یک سند معتبر نزد آمریکا و اروپا استفاده کند و خود را به مثابه قهرمان مبارزه با آنچه افراط گرایی از سوی ایران میخواند، معرفی نماید.
این رویههای علیاف به وضوح نشان میدهند که وی حداقل در شرایط کنونی، هیچ تمایلی جهت تنش زدایی با ایران ندارد. موفقیت اخیر نظامی آذربایجان علیه ارمنستان، به وضوح علیاف را در به چالش طلبیدن ایران به عنوان همسایه جنوبیِ مهم این کشور جسور کرده است. علیاف در شرایط کنونی جهت مواجهه با ایران، بر حمایت ادامه دارِ نظامی و دیپلماتیک اسرائیل از خود و دولتش جهت بازدارندگی و مقابله در برابر تهران تاکید دارد.
از منظر الهام علیاف، حمایتهای اسرائیل از آذربایجان بایستی ختم به حمایتهای آمریکا از این کشور نیز شود. این مساله مخصوصا با توجه به اینکه سرنوشت توافق برجام چندان روشن نیست و مسوولان آمریکایی و مخصوصا وزیر خارجه این کشور از گزینههای جایگزین در صورت شکست خوردن روند دیپلماسی با ایران صحبت میکنند، بیش از پیش از اهمیت برخوردار میشود.
در شرایط فعلی که ایران با برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نظیر امارات و عربستان به سمت تنشزدایی حرکت میکند، آذربایجان در حال تقویت موضع خود به عنوان کشوری است که در سیاستهای ضدایرانی، فعال است. در واقع، از سال ۲۰۲۰ که تنشها میان آذربایجان و ارمنستان بار دیگر اوج گرفته اند، شماری از اندیشکدههای آمریکایی بر این مساله متمرکز شده اند که بایستی این درگیری را به داخل ایران کشاند و با تحریک جنبشهای جدایی طلب در داخل ایران، این کشور را ضعیف کرد و عمده توجهِ آن را معطوف به فضای داخلیاش کرد. در این چهارچوب هر نتیجهای که حاضل شود، به نفع اسرائیل خواهد بود. در این زمینه، علیاف نیز احساس میکند که مزایای نزدیک شدن آذربایجان به اسرائیل و آمریکا، به هزینههایی که جهت اتخاذ مواضع ضدایرانی باید پرداخت، برتری دارد.
با این همه، این رویکرد علیاف غیرمنطقی و غیرسازنده است. ایران با مانور اخیر نظامی خود در نزدیکی مرزهای آذربایجان به دنبال این نبود که یک پیام تهاجمی را به باکو بفرستد بلکه برعکس تهران سعی داشت تا توجه باکو را به ناخرسندیِ خود نسبت به سیاستهای غیردوستانه اخیر آذربایجان در رابطه با ایران جلب کند. ایران در دهه گذشته، عمده توجهات خود را به به چالش هایش در منطقه خلیج فارس معطوف کرده و همین مساله عملا موجب شد تا در مورد منطقه قفقاز، توجه کمتری را متمرکز کند.
با این حال، ایران همواره نشان داده که کشوری است که خود را با شرایط متغیر، به آسانی سازگار میکند و میتواند خیلی زود با تهدیدات مقابله کند. یکی از پیامدهای ابتدایی تحرکات اخیر علی اف علیه ایران این خواهد بود که وی عملا بایستی با اقدامات گسترده بازدارندهای که تهران در ادامه راه علیه آذربایجان تجهیز خواهد کرد، مواجه شود. امری که به هیچ عنوان به نفع آذربایجان نیست.
در سالهای اخیر، هم الهام علی اف و هم پدرش حیدر، تلاشهای زیادی انجام داده اند تا اکثریت جمعیت شیعه کشور خود را از ایران دور نگه دارند و در این رابطه به طور خاص نوعی شیعیسمِ ملی گرا در آذربایجان را که تحت کنترل دولت باشد، در برابر ایران شکل داده اند. با این حال، آذربایجانِ کنونی با طیف گستردهای از شهروندان خود که از اوج گیری بی عدالتی در آذربایجانِ تحت حاکمیت خاندان علی اف رنج میبرند، رو به رو است. بدون تردید پیروزی اخیر آذربایجان در جنگ با ارمنستان برای دورهای محدود میتواند این نارضایتیها را ساکت کند، اما در دراز مدت، این نارضایتیها فرصت بروز و ظهور پیدا میکنند و زمینه را برای کنشگریهای لازم از سوی ایران فراهم خواهند کرد.
نباید فراموش کرد که اصرارهای آذربایجان بر جنبه "پان ترکیسمِ" نزاع خود با ایران، برای آذربایجان تبعات معکوسی را به بار خواهد آورد. تاکید بر ریشه ترکیِ برخی سلسلههای تاریخی ایران نظیر صفویه و قاجار، آنگونه که برخی ایدئولوگها در باکو میگویند، دلیلی بر جدایی آذریها از ایران نیست بلکه بر عکس آذریهای ایران را قوی میکند و موجب تقویت ارتباطات آنها با دولت مرکزی این کشور و ایجاد ایرانی قدرتمند میشود.
باید به یاد داشت که آذربایجان بخشی از خاک ایران بوده که در قرن نوزدهم از این کشور جدا شده است. از این رو، رویههای اخیر دولت آذربایجان علیه سرزمین مادری موجب خواهد شد تا در دراز مدت، روحیه ملی گرایی ایرانی تحریک شود و این مساله بدون تردید تبعات سنگین را برای دولت آذربایجان و شخص الهام علیاف خواهد داشت. از سویی، اقدامات و سیاست هایِ ضدایرانی دولت علیاف موجبِ نزدیکی هر چه بیشتر ایران به ارمنستان شده است. در این راستا شاهد بودیم که ایران، ارمنستان را به جای آذربایجان به عنوان مجرای تجارت شمال به جنوب خود انتخاب کرد. پروژهای که آذربایجان به شدت روی آن حساب کرده بود و سعی داشت جدای از درآمدهای نفتی و گازی خود، از آن نیز جهت رونق هر چه بیشتر این کشور بهره برد.
جدای از همه مسائلی که تاکنون عنوان شد، باید توجه داشت که ایران به اندازه کافی از مولفههای بازدارنده در برابر کشوری نظیر آذربایجان برخوردار است. ایران در شرایط کنونی موشکهایی در اختیار دارد که کلِ قلمرو آذربایجان را پوشش میدهند. ایران پیشتر هم به خوبی نشان داده که از موشکهای نقطه زنِ خود میتواند به بهترین وجه استفاده کند و حتی آن دسته از کشورهایی که در ساختارهای دفاعی و پدافندی خود به قدرتهای غربی وابسته هستند را نیز شکست دهد. از طرفی، ایران نشان داده که هر زمان امنیت و ثبات آن هدف قرار گیرد، در مقابله با دشمنانش تردیدی به خود راه نخواهد داد. این گزاره همان مسالهای است که در دراز مدت میتواند تبعات امنیتی منفی را برای آذربایجان به دنبال داشته باشد».