آمریکا هم اوکراین را تنها گذاشت
"نومحافظهکاران آمریکایی در تلاشند مردم را بر سر اینکه ورود به ناتو به بازدارندگی و صلح منجر میشود، فریب دهند، در حالی که در واقع این دستورالعملی برای جنگ و فاجعه است. یک ناتوی متحد در وضعیتی میتواند روسیه را از حمله نظامی به اوکراین بازدارد که اقدام نظامی ضمنی و تهدیدهای مستقیم اقتصادی را با این وعده که اوکراین یک کشور بیطرف و خارج از ناتو باقی خواهد ماند، ترکیب کند."
به گزارش مُنیبان، «رند پل» سناتور جمهوریخواه سرشناس آمریکایی در مطلبی در پایگاه کوریر ژورنال مینویسد: «وقتی دونالد ترامپ در دوره ریاست جمهوریاش از متوقف ساختن جنگهای بیپایان صحبت کرد، خوشحال شدم و امیدوار بودم که شاهد خویشتنداری بیشتر جو بایدن در دوره ریاست جمهوریاش در قبال جنگها باشم. متأسفانه، او چنین سابقهای نداشته و به نظر نمیرسد که مسیر فعلی او هم اینگونه باشد. حتی وقتی امروز که دارم این مطلب را مینویسم، جنگهای بیپایان دوباره در حال افزایش هستند.
جمعیت جنگطلبان در واشنگتن از جمله دولت جو بایدن، ۸۵۰۰ سرباز را برای استقرار احتمالی در اروپای شرقی در حالت آمادهباش بالا قرار دادند. "حماقت" بهترین لفظ توصیفکننده ایده فرستادن گروه کوچکی از نیروها به یک جنگ بالقوه بزرگ است. این اشتباه در سالهای اخیر در سوریه و جاهای دیگر صورت گرفت.
لفظ "با نیروی بزرگ مداخله کن یا به خانه برو" همچنان درست است، در حالی که "با نیروی بزرگ مداخله کن" حتی دیوانهوارتر از "با نیروی کوچک مداخله کن" به نظر میرسد. و البته، رئیسجمهوری آمریکا نمیتواند بدون مجوز کنگره وارد هیچ جنگی - بزرگ یا کوچک - شود.
من همیشه با حرفهای هنری کیسینجر موافق نیستم، اما فکر میکنم هیچکس وضعیت اوکراین را دقیقتر از او توصیف نکرده است. کیسینجر در مقالهای در سال ۲۰۱۴ توصیه میکند که اوکراین نباید منحصراً به شرق یا غرب بپیوندد. او نوشت که برای بقای اوکراین "این کشور نباید پست دیدهبانی هر یک از طرفین در برابر طرف دیگر باشد – بلکه باید به عنوان پلی بین آنها عمل کند."
از دیدگاه ما، اوکراین نباید و نمیتواند مشکلی که ما باید آن را حل کنیم، باشد. آنجا جایی برای آنکه ما از آنها در مبارزه با دشمن قدیمیشان، روسیه، دفاع کنیم، نیست. در آنجا هیچ منفعتی برای امنیت ملی آمریکا وجود ندارد.
اوکراین تاریخچهای طولانی به عنوان بخشی از روسیه دارد. اوکراین برای صدها سال بخشی جداییناپذیر از روسیه بود. در عین حال، اوکراین همچنین محل ملاقات شرق و غرب است.
کیسینجر مینویسد: روسیه باید بپذیرد که تلاش برای وارد کردن اوکراین به وضعیت یک کشور اقماری و در نتیجه جابجا کردن مجدد مرزهای روسیه، مسکو را وادار به تکرار تاریخ چرخههای فشارهای متقابل با اروپا و آمریکا میکند. غرب باید درک کند که برای روسیه، اوکراین هرگز نمیتواند فقط یک کشور خارجی باشد.
نومحافظهکاران دو حزب در کنگره در اتفاقنظری قاطع بیان میکنند که آنها به هیچ توافقی که عدم پیوستن اوکراین به ائتلاف نظامی ناتو را تضمین کند احترام نمیگذارند. کیسینجر پیشنهاد میکند که یک همزیستی مسالمتآمیز میتواند رخ دهد اگر که؛
۱. اوکراین حق انتخاب آزادانه شراکتهای اقتصادی و سیاسی خود از جمله با اروپا را داشته باشد،
۲. اوکراین به ناتو نپیوندد...
۳. اوکراین باید آزاد باشد تا هر دولتی که سازگار با اراده ابراز شده مردمش باشد، ایجاد کند.
در اوکراین، نظام فدرالیسم در ازای حمایت از دولت ملی، به منطقه دونباس خودمختاری زیادی ارائه میدهد. وقتی دولت مرکزی کوچک است و تقاضای مالیات کمتری دارد، حفظ وفاداری ملی حتی آسانتر است. (چیزی که بنیانگذاران آمریکا به رسمیت شناختهاند، اما رهبران فعلی ما اغلب به خاطر نمیآورند.)
من اضافه میکنم که تا زمانی که موضع دولت ما تاکید صرف بر "یا راه من یا بیراهه" باشد، صلح ممکن نخواهد بود. دیپلماسی مستلزم درک (نه لزوماً موافقت با) موضع دشمنان شماست. دیپلماسی شامل دادن و گرفتن است. فقط صحبت از خواستهها، دیپلماسی نیست.
ما نیازی نداریم که همه خواستههای پوتین را بپذیریم، اما اگر آنها را بیدرنگ رد کنیم، هیچ شانسی برای دستیابی به صلح پایدار نداریم. نومحافظهکارانی که اصرار دارند اوکراین عضو ناتو شود، آیا میتوانند پاسخ ما را در صورتی که اتحاد جماهیر شوروی خواستار عضویت کوبا در پیمان ورشو میشد، تصور کنند؟
علاوه بر این، اجازه دادن به ورود اوکراین به ناتو بلافاصله آمریکا و متحدانش در ناتو را در مسیر جنگ برای اوکراین قرار میدهد. روسیه در حال حاضر کریمهای را در اختیار دارد که اوکراین آن را متعلق به خود میدانست.
نومحافظهکاران آمریکا در تلاشند مردم را بر سر اینکه ورود به ناتو به بازدارندگی و صلح منجر میشود، فریب دهند در حالی که در واقع این دستورالعملی برای جنگ و فاجعه است.
تعهد اوکراین به بیطرف ماندن در وضعیتی که یک پایش در غرب و پای دیگرش در شرق است، تاثیر زیادی در حل و فصل مناقشه خواهد داشت. در زمینه فشار برای تشویق کردن ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه به احترام به مرزهای بینالمللی، بهترین اهرم، وحدتنظر آمریکا با اروپا بر سر این پیام خواهد بود که روسیه بدون هیچ ابهامی بداند حمله به اوکراین منجر به تحریم همهجانبه سوختهای فسیلی روسیه از سوی غرب آن هم به شکل مجازات صرف، بلکه بایکوت کامل خواهد شد.
با این حال، نومحافظهکاران دو حزب در اجماعشان معتقدند که بهرغم عدم وجود سند و مدرک در خصوص بازدارندگی تحریمهای قبلی علیه روسیه اعمال هر چه زودتر تحریمهای جدید علیه روسیه به نوعی بازدارنده هستند. چوب دیپلماسی باید معتبر و دارای تحمل باشد تا موثر واقع شود. تحریمهای آزاردهنده، اما جزئی و مشخص نبودن اینکه تحت چه شرایطی برداشته میشوند، تاثیری نداشته و صرفا اذیت و آزارهای کوچک هستند.
در حال حاضر طرفداران اعمال تحریم میگویند ما باید قبل از جنگ تحریم کنیم، نه بعد از آن. موافقم که تحریمها بعد از وقوع واقعیت کارساز نیستند، اما تحریمهای قبل از وقوع واقعیت هم کارساز نیستند. اگر واقعاً میخواهید رفتاری را تغییر دهید، به تهدیدهای معتبر نیاز دارید. اگر تهدید را از قبل اجرا کنید، اهرم خود را از دست خواهید داد. چگونه مدافعان تحریم در مقطع فعلی، نمیتوانند آن را بفهمند؟
یک ناتوی متحد در وضعیتی میتواند روسیه را از حمله نظامی به اوکراین بازدارد که اقدام نظامی ضمنی و تهدیدهای مستقیم اقتصادی را با این وعده که اوکراین یک کشور بیطرف و خارج از ناتو باقی خواهد ماند، ترکیب کند.
بیایید امیدوار باشیم که دیپلماسی قبل از اینکه ما به جنگ دیگری کشیده شویم، موفق شود.»