نقد فیلم؛
بندبازی قهرمان اینستا روی خط تارانتینو و عیاری
نقد فیلم-کامبیز رحمانیفر
به گزارش منیبان؛ کامبیز رحمانیفر منتقد سینما نوشت: محمد امین کریمپور قهرمان فضای مجازی بعد از سالها استخوان خوردکردن در عرصه فیسبوک و اینستاگرام خودش را برای یک پرش سه گام بلند آماده کرده بود تا اینبار توپ شهرتش را در گل تنگ و شرحه شرحه سینما بیندازد، اما از بد روزگار توپ و تورو بازیکن و همه با هم زمین خوردند.
محمد امین بیست و هفت ساله که کار را از فتوشاپ بازوهایش در فیسبوک شروع کرد و تا اینستا همه عضلاتش را با خودش آورد، عاشق تارانتینو است و به کلاسهای استاد عیاری رفته و همه چیز سینما را فشرده یادگرفته. پس از کسب تجربههای زیستی و علمی فراوان سراغ ساخت اولین فیلم بلندش رفت، از بد روزگار همانجا هم کشتی استعدادش به گل نشست. حالا باید از استعدادش دست بکشد و سراغ کشتی مالش شود. حتما کشتی سرمایه از رودخانه خروشان شعور با موفقیت خواهد گذشت. حال سوال اینجاست چرا نتوانست فیلمش را آنطور که باید و شاید بسازد و بفروشد؟ آیا رسانه باعث از بین رفتن استعداد محمد شده؟! آیا توی این مملکت رسم است که چشم دیدن آدم موفق و همهفن حریف و متین را نداشته باشند؟
متاسفانه هنوز خودم فیلم را ندیدهام، شاید هیچوقت فرصت دیدنش را مثل شما بدست نیاورم، اما دلم میخواهد امثال او بیشتر فیلم بسازند، آنقدر بسازند که همه آدمها بتوانند از لوث وجودشان یکبار هم شده سینما را تجربه کنند. سینما جای عجیبی نیست که بخواهید آنرا غیر قابل دسترس بخوانید یا جایگاه ویژه و بزرگی برایش قایل شوید، بخشی از سینما و هر مدیوم تصویری متعلق به همه انسانهاست، مخصوصا خوانندهها و ورزشکاران و اینفلوئنسرها و پیرمردانی که استعدادشان در آخرین روزهای زندگیشان کشف میشود (مرحوم احمد پورمخبر).
محمد امین کریم پور در مصاحبه اش با خبرگزاری مهر گفت دلش میخواهد یک گروه تشکیل دهد و با آنها بتواند کارهای زیادی تولید کند، مخصوصا کمدی. این آرزو دست نیافتنی نیست، به شخصه دلم میخواهد او فیلم بسازد، اما شرط دارد، باید بیشتر بخواند و بیشتر بداند، تنها تکیه کردن بر پول و شهرت در مدیوم دیگر نمیتواند حضور او و دوستانش را در سینما یا جای دیگری تضمین دهد. آنهم جایی که میخواهند زیرآبت را بزنند، همانهایی که پیشنهاد رد شدن از جلوی دوربینشان را به تو میدهند. همانهایی که بدتر از محمد امینند و سینما که خوب است، هر جای دیگری که باشند را به آشوب میکشند. آنها هنوز متوجه نشدهاند که مملکت قانون دارد و خودش بهتر میداند به چه کسانی مجوز ساخت بدهد و به چه کسانی ندهد.
شاید برایتان عجیب باشد چرا از حضور او در این عرصه دفاع میکنم، با وجود فرصتهای مختلف در جامعه هر کسی که طبیعتاً پول دارد میتواند تجربهای خاص جدا از زندگی من و شما داشته باشد، گاهی اوقات در این تجربهها شخصی عادی هم صاحب نفع میشود. شاید چند سال دیگر محمد امین تبدیل به یک مدیوم شد، مثلا بگوییم تئاتر، سینما، تلویزیون و محمد امین کرمپور.
محمد امین با این سن و سال خوب راه نترسیدن و پول در آوردن و پررو بودن را بلد است.
تارانتینو دوست دارد و کلاسهای عیاری رفته. حسابی روی بازوی خودش ایستاده و سعی کرده با سرمایه خودش فیلم بسازد. شما هم اگر چشم دیدن موفقیتش را ندارید بروید و نون بازوی خودتان را بخورید، اگر نتوانستید از مملکت بروید.
بیایید با خودمان روراست باشیم، آینده همین است که میبینیم، محمد امینها، سیروانها، اوجیها، یزدانیها و فرزینها در سینما و کیمیاییها در گالری. محمد امینهایی که اصلا بد نیستند، بلکه نمیدانند دنیا جدی تر از خواسته و آرزوی آنهاست.