سیل در تجریش و کشته شدن بیش از ۳۰۰ نفر/ جزئیات و تصاویر
ظهر چهارم مردادماه ۱۳۶۶، جاری شدن سیل در تجریش و مناطق شمالی تهران جان دستکم ۳۰۰ نفر را گرفت.
به گزارش منیبان، سالهاست که از تختهسنگ وسط میدان تجریش چیزی معلوم نیست جز تکهای از نوک آن؛ تختهسنگ بزرگی که اگر زبان به سخن میگشود، از حادثهای میگفت که ۳۱سال پیش، نه مردم تهران که همه کشور را شوکه کرد. تختهسنگ اما مدتهاست که آرام و بیصدا در دل زمین خوابیده؛ همان زمینی که ظهر ۴مرداد سال۶۶، در چشم برهمزدنی پر شد از اجساد زنان، مردان و کودکانی که در برابر هجوم سیل و تختهسنگهای بزرگ راهی برای فرار پیدا نکردند و زیر خروارها گل و لای مدفون شدند تا مرگبارترین سیل پایتخت در صفحه تاریخ ثبت شود. روایت، روایت سیل تجریش است؛ سیل بیسابقهای که خاطرات تلخ آن هنوز در گوشهای از ذهن ساکنان آن روزهای منطقه ثبت شده و شاید با هر باران تابستانی، تداعیکننده آن روز تلخ باشد؛ روزی که براساس اطلاعات موجود، دستکم ۳۰۰نفر جانشان را از دست دادند و پیکرهای برخی از آنها هرگز پیدا نشد. اما سیل مرگبار چگونه رخ داد و در آن زمان روزنامهها درباره این حادثه و اتفاقات پس از آن چه نوشتند؟
پیش از فاجعه
روزی که سیل مرگبار تجریش رخ داد، هیچکس، حتی ساکنان مناطق شمالی تهران هم تصورش را نمیکردند که شاهد چنین حادثه هولناکی باشند. سیل در حالی اتفاق افتاد که تا ظهر چهارم مردادماه حتی قطرهای باران هم در مناطق مرکزی و جنوب شهر نباریده و از همه مهمتر، سازمان هواشناسی هم هرگز پیشبینی چنین سیلی را نکرده بود. در اطلاعیه سازمان هواشناسی که صبح همان روز در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود، آمده است:«در 24ساعت آینده نواحی مرکزی و شرق ایران و دامنههای البرز همچنان دارای هوای ناپایدار توأم با باد و گرد و خاک و رعدوبرق خواهد بود. همچنین امشب هوای تهران بهعلت ناپایداری موقتا ابری همراه با رعد و برق و رگبار خفیف خواهد بود».
در این شرایط، مردم پایتخت سرمست از هوای خنک بهاری که در گرمترین فصل سال مهمان شهر شده بود، سرگرم کارهای روزانهشان بودند که ناگهان صدای غرشی سهمگین مردم تجریش، دربند و دیگر مناطق بالادستی را شوکه کرد.
خبرنگار روزنامه کیهان گزارش میکند: «بهدنبال رعدوبرق و بارندگی در دامنه البرز، سیل با شدت زیادی دره عبدالله و گلابدره را در بالای کوههای دربند و اطراف شمیران درهم کوبید و سپس وارد خیابان دربند و جعفرآباد شد. در خیابانهای جعفرآباد و دربند ارتفاع آب و گلولای و سنگهای کوچک و بزرگ زیاد بود. سیل در دوراهی خیابان دربند و جعفرآباد 2شاخه شد که قسمتی از آن وارد میدان تجریش و قسمتی دیگر وارد خیابانهای دربند و دکتر شریعتی شد. در مسیر این دو جریان بازار شمیران درهم کوبیده شد و عده زیادی را سیل با خود به داخل گودالها، مسیلها و خیابانهای اطراف کشاند».
روایت شاهدان
سیل هولناک، ساکنان شمال پایتخت را غافلگیر کرده بود. بیشتر افرادی که در محاصره سیل قرار گرفته بودند را زنان و کودکانی تشکیل میدادند که در خانه بودند. با این حال مردمی که در آن ساعت از روز در تجریش و خیابانهای اطراف حضور داشتند هم از سیل در امان نماندند.
همزمان با وقوع سیل و انتشار این خبر در شهر، خبرنگاران برای تهیه گزارش راهی محلههای سیلزده شدند. یکی از نجاتیافتگان سیل به نام رضا که از ابتدا در جریان حادثه بود به خبرنگار روزنامه اطلاعات گفت: «ساعت بین 12:15تا 12:30ظهر در حالیکه از ابتدای بازار تجریش به طرف شرق در حرکت بودم، ناگهان مردم فریاد زدند «سیل، سیل، فرار کنید». هجوم مردم به حدی بود که من زمین خوردم و با تلاش بسیار کشانکشان خودم را با کمک مردم به کوچه بنبستی رساندم. زنگ در ساختمانی را به صدا درآوردیم. اما هر چه منتظر ماندیم از صاحبخانه خبری نشد و مردم از ترس گرفتارشدن در سیل، شیشههای آپارتمان را شکسته و وارد منزل شدند و خود را به پشتبام رساندند». وی گفت:«تا ساعت 4بعدازظهر حدود 2هزار نفر از مردم در پشتبامهای اطراف گرفتار شده بودند و سازمان آتشنشانی با کمک نیروهای مردمی، بهوسیله طناب در عرض سرپل تجریش، یک پل هوایی ایجاد کرد و با تلاش بسیار توانستند مردم را نجات دهند».
بهدنبال جاری شدن سیل، خیابانهای دربند، سعدآباد، ارم، میدان تجریش و دیگر خیابانهای اطراف پر از گلولای شد تا جایی که عبور خودروها از این خیابانها غیرممکن بود. محمدی ساکن خیابان ارم به خبرنگار کیهان گفت: «همهچیز در عرض چند دقیقه اتفاق افتاد. رعدوبرق و رگبار و سپس سیل مرگبار. من وقتی جریان سیل را دیدم، اتومبیل خود را رها کردم و به خانه دویدم و به طبقه بالا رفتم. از آنجا دیدم که در پایین خیابان کسانی که در داخل مغازهها یا جلوی آنها مشغول خرید بودند طعمه سیل شدند. عده زیادی که در بازار تجریش و میدان تجریش بودند همه طعمه سیل شدند. صدای ناله و فریاد در همهجا شنیده میشد. صحنه تکاندهندهای بود و ناباورانه مردم را میدیدم که طعمه سیل میشدند و هیچ کاری از ما ساخته نبود».
خبرنگار کیهان گزارش کرد: «هنگامیکه سیل آغاز شد، مردم از میدان تجریش به خیابان ولیعصر هجوم آوردند و فریادکنان یکدیگر را خبر میکردند که فرار کنند. هرکس بهطرفی میدوید و هیچکس نمیتوانست فکر کند کجا امن است. وضع رقتباری بود. آب پیش میآمد و مردم فریادکنان میدویدند. عدهای اتومبیلها را رها کرده و سعی میکردند از مسیر آب فرار کنند. آثار گلولای روی ساختمانها در ابتدای میدان تجریش به حدود 4متر میرسید. در این مسیر، سیل درختان قطوری را شکسته و با خود آورده بود. زیر یکی از همین درختها مردم جسد دختربچه خردسالی را که به درخت گیر کرده بود پیدا کردند. میدان تجریش مملو از سنگهای بزرگ و کوچک و شن و گلولای بود، طوری که انسان تصور میکرد این منطقه تپه و ماهور است. در این میدان تعداد زیادی اتومبیل در هم شکسته شده و وسایل خانه زیادی در میان گلولای دیده میشود. اما در مسیر پل رومی به میدان تجریش، عمق فاجعه بیشتر حس میشود. وضع ظاهری خیابان حکایت از ابعاد گسترده این حادثه مهیب دارد. در این قسمت سنگهای بزرگی در گوشه و کنار خیابان دیده میشود. تعدادی از اتومبیلها واژگون شده و معلوم نیست بر سر سرنشینان آنها چه آمده است».
آژیر قرمز
وقتی سیل جاری شد، اهالی مناطق بالادستی تلاش کردند ساکنان پاییندستی را از خطر مطلع کنند و برای همین از آژیر قرمز استفاده کردند. مرد میانسالی با حالتی بهتزده درحالیکه به کنار میدان و داخل مسیل اشاره میکرد به خبرنگار کیهان گفت:«آقا اینجا و محلی که برای زیرگذر کنده بودند پر از جنازه است. وقتی گلولای را کندند خواهند دید که میزان تلفات در این محل زیاد است، چون موقع سیل چیزی شبیه آژیر قرمز به صدا درآمد. مردم بهتصور اینکه بمباران هوایی است به داخل زیرگذر پناه بردند و سیل همه آنها را برد. بهعلاوه کسانی که داخل مسجد همت مشغول خواندن نماز بودند نیز طعمه سیل شدند و خبری از سرنوشت آنها نیست».
بهدنبال این حادثه، تیمهای امدادی، از بسیج و مردم عادی گرفته تا آتشنشانی، شهرداری، کمیته انقلاب اسلامی و ژاندارمری برای کمکرسانی و یافتن اجساد قربانیان راهی مناطق سیلزده شدند.
روزنامه اطلاعات نوشت:«آقای میرحسین موسوی -نخستوزیر- بعدازظهر دیروز و ساعاتی پس از جاریشدن سیل در یک بازدید هوایی، از عملیات امدادرسانی به مناطق سیلزده دیدن کرد. آقای موسوی در پایان این بازدید، دستورات لازم جهت کاهش ضایعات وارده و جلوگیری از پیشرفت سیل و تداوم عملیات امدادرسانی و پیشبینیهای لازم توسط نیروهای امداد را صادر کرد. نخستوزیر در این رابطه گفت: «تا اطلاع ثانوی کمک به هموطنان سیلزده در اولویت خواهد بود و ستاد پیگیری نیازهای سیلزدگان مستقر در نخستوزیری مستقیما عملیات امدادرسانی به سیلزدگان را تعقیب خواهد کرد». آقای محمدنبی حبیبی -شهردار تهران- نیز در یک پیام رادیویی با توجه بهاحتمال سرایت جریان آب به نقاط جنوبی شهر، از اهالی مناطق شمالی، شرقی و جنوبی تهران که در مجاورت کانالهای آب بلوار ابوذر، باروتکوبی شهرری، شهرک مدرس و راهآهن سکنا گزیدهاند خواست منازل خود را بهصورت موقت تخلیه کنند».
در حالی امدادگران همگام با نیروهای مردمی و سیلزدگان برای یافتن اجساد بسیاری از گمشدگان بیوقفه تلاش میکردند اما در روزهای نخست عدمهماهنگی تیمهای امدادی باعث دشواریهایی نیز شده بود. روزنامه اطلاعات 4روز پس از وقوع سیل مرگبار نوشت: «گروهی از سیلزدگان به خبرنگار ما گفتند که 4روز از جریان سیل میگذرد و هنوز نیروها هماهنگی لازم را ندارند و متأسفانه بوی تفعن بر اثر گرمشدن نسبی هوا منطقه را فراگرفته که این مسئله موجب بروز بیماریهایی نیز خواهد شد. این عده، از نیروهای انتظامی خواستند که شبها دقت بیشتری بنمایند زیرا گروهی از سارقین از خدا بیخبر در این شرایط نیز دست از اعمال کثیف خود بر نمیدارند و به منازل مردم سیلزده دستبرد میزنند و باید ترتیبی اتخاذ شود تا سارقین هرچه سریعتر شناسایی و دستگیر شده و به اشد مجازات محکوم شوند».
خسارات این سیل هولناک به حدی بود که میدان تجریش حدود 2ماه برای انجام عملیات پاکسازی و بازسازی بسته بود و پس از آن سطح میدان تجریش به میزان 20تا 30سانتیمتر بالاتر آمد و گرچه منابع مختلف تعداد قربانیان را دستکم 300نفر اعلام کرد اما هرگز میزان تلفات و خسارات این سیل بهطور رسمی اعلام نشد.
* وقتی سیل جاری شد، برای باخبر کردن مردم از آژیر قرمز استفاده شد اما عدهای به تصویر بمباران هوایی در یک زیرگذر پناه گرفتند و همانجا قربانی سیل شدند